مذاکرهکننده سابق از توافق انتقاد کرد
با یادداشتی از احمد شیرزاد
درباره این اظهارات، میتوان به این نکته اشاره كرد که فکر میکنم آقایان حوصله بررسی «برجام» را ندارند و بیشتر به سخنان مقامات آمریکایی اشاره میکنند.
نکتهای که باید با دقت به آن پرداخت این است که کمیسیون ویژه بررسی «برجام» در مجلس به مجمع نمایندگان دلواپس تبدیل شده است. اگر به ترکیب این کمیسیون نگاه شود، میبینید که آقایان «زاکانی»، «رسایی»، «کوثری» و «نبویان» در این کمیسیون حضور دارند. این افراد، کسانی هستند که در یکی، دو سال اخیر و در طول مذاکرات دولت آقای روحانی، تندترین مواضع را علیه توافق هستهای اخیر و توافق ژنو گرفتهاند. البته چند نفر دیگر هم مانند آقایان «تاجگردون» و «پزشکیان» حضور دارند، اما اکثر اعضا، از دلواپسان هستند.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که غالب افراد حاضر در این کمیسیون، افکار غالب موجود در مجلس را هم نمایندگی نمیکنند. نکته اصلی این کمیسیون، تجمیع نمایندگان دلواپس و تبدیل شدن آن به تریبونی علیه راهبرد دیپلماسی دولت است. کمیسیون ویژه برجام در چارچوب وظیفه ذاتی خود باید از عدهای کارشناس برای بررسی موضوع دعوت کند، ولی آقای «سعید جلیلی» به کمیسیون دعوت شده است، بنابراین میتوان نتیجه گرفت، این برنامه تبلیغاتی کسانی است که در کمیسیون فعال هستند.
بنده امید دارم که آقای جلیلی سخنان منتسب به خودشان را درباره نادیده گرفتهشدن صد حق ایران، تکذیب کنند؛ چراکه این سخنان در شأن کسی که چند سال نماینده جمهوری اسلامی در مذاکرات بوده، نیست؛ این سخنان به نوعی کلیگویی است. باید دید که آقای جلیلی بهعنوان کارشناس چه حوزهای به این کمیسیون دعوت شدهاند؛ «سیاسی»، «حقوقی» یا «هستهای». به این دلیل که در اینجا بحث متن توافق مطرح است که شامل ابعاد «اقتصادی»، «فنی و هستهای»، «حقوقی» و حاشیههای «سیاسی» است.
درباره این اظهارات، میتوان به این نکته اشاره كرد که فکر میکنم آقایان حوصله بررسی «برجام» را ندارند و بیشتر به سخنان مقامات آمریکایی اشاره میکنند. اگر به سخنان آمریکاییها دقت شود، میبینیم که آنها مدام به این نکته اشاره میکنند که «ما با اعمال این محدودیتها، دسترسی ایران به سلاح هستهای را منتفی کردیم». این نکتهای است که آمریکاییها برای قانعکردن مخالفان داخلی خود بیان میکنند. اما نکته اینجاست؛ افرادی که از پذیرش عدم غنیسازی در سطح ٢٠درصد بهعنوان ازبینرفتن حق ایران یاد میکنند، باید بگویند دقیقا ما چه نیازی به غنیسازی ٢٠درصدی داریم؟ برای رآکتور تهران اگر حدود ١٠٠ کیلوگرم اورانیوم ٢٠درصدی داشته باشیم، این میزان ٢٠ تا ٣٠ سال برای سوخت رآکتور تهران جوابگو خواهد بود.
اصولا در برنامه هستهای ایران نیاز به غنیسازی ٢٠درصدی هیچگاه تعریف نشده بود و جایی نداشته است؛ بهطوریکه طبق گفتههای آقای صالحی، تنها بنا به تصمیمات سیاسی، ایران تصمیم به غنیسازی در این سطح میگیرد. حالا باید آقای جلیلی به این نکته هم پاسخ دهد که اساسا غنیسازی ٢٠درصدی را برای چه منظوری میخواهند؟ مثلا برای رآکتور تهران که نیاز به سوخت ٢٠درصدی دارد، یک سری نیازهای فنی دیگری هم وجود دارد. بهعنوان کارشناس هستهای، مصرف سوخت ٢٠درصد، در صنعت هستهای ایران خیلی کم است.
یا اینکه به ارسال سوخت مصرفشده به خارج انتقاد دارند، باید بگویند با سوخت مصرفشده، که همان میلههای سوخت هستهای است و حاوی پلوتونیوم است، چه کاری دارند؟ فکر میکنم این ذهنیت دلواپسان با نگاه همیشگی نظام تفاوت دارد؛ چراکه نظام همواره بر فناوری صلحآمیز هستهای تأکید دارد و هرگونه فعالیت خارج از محدوده صلحآمیز را حرام و غیرمجاز میداند. همچنین فکر نمیکنم هیچ ایرانیای از انتقال میلههای سوخت به خارج از کشور، ناراحت شود؛ به این دلیل که میلههای سوخت منبع آلایندگی زیستمحیطی است. همچنین میگویند برای همیشه از آب سنگین محروم میشویم. در حالی این سخنان مطرح شده است که ایران از آب سنگین محروم نمیشود و حتی اگر از آب سبک هم بهجای آب سنگین استفاده شود، مشکلی ایجاد نمیشود. طبق «برجام»، رآکتور اراک با برخی تغییرات باقی میماند؛ تغییراتی که تولید «پلوتونیوم» را کاهش میدهد. باید روشن شود که چه دلیلی دارد منتقدان دست روی مسائلی بگذارند که نه فقط گرهای باز نمیکند، بلکه گرهای هم به دیگر گرههای موجود اضافه میکند. باید شفاف شود چه افکاری پشت این سخنان و موضعگیریهاست. میتوان گفت این مسائل به محدودیتهایی برمیگردد که برای فعالیت صلحآمیز هستهای نیازی نیست و اساسا مذاکرات در دوره آقای روحانی برای این بود که همین نکته صلحآمیزبودن فعالیتهای هستهای ایران ثابت شود.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که غالب افراد حاضر در این کمیسیون، افکار غالب موجود در مجلس را هم نمایندگی نمیکنند. نکته اصلی این کمیسیون، تجمیع نمایندگان دلواپس و تبدیل شدن آن به تریبونی علیه راهبرد دیپلماسی دولت است. کمیسیون ویژه برجام در چارچوب وظیفه ذاتی خود باید از عدهای کارشناس برای بررسی موضوع دعوت کند، ولی آقای «سعید جلیلی» به کمیسیون دعوت شده است، بنابراین میتوان نتیجه گرفت، این برنامه تبلیغاتی کسانی است که در کمیسیون فعال هستند.
بنده امید دارم که آقای جلیلی سخنان منتسب به خودشان را درباره نادیده گرفتهشدن صد حق ایران، تکذیب کنند؛ چراکه این سخنان در شأن کسی که چند سال نماینده جمهوری اسلامی در مذاکرات بوده، نیست؛ این سخنان به نوعی کلیگویی است. باید دید که آقای جلیلی بهعنوان کارشناس چه حوزهای به این کمیسیون دعوت شدهاند؛ «سیاسی»، «حقوقی» یا «هستهای». به این دلیل که در اینجا بحث متن توافق مطرح است که شامل ابعاد «اقتصادی»، «فنی و هستهای»، «حقوقی» و حاشیههای «سیاسی» است.
درباره این اظهارات، میتوان به این نکته اشاره كرد که فکر میکنم آقایان حوصله بررسی «برجام» را ندارند و بیشتر به سخنان مقامات آمریکایی اشاره میکنند. اگر به سخنان آمریکاییها دقت شود، میبینیم که آنها مدام به این نکته اشاره میکنند که «ما با اعمال این محدودیتها، دسترسی ایران به سلاح هستهای را منتفی کردیم». این نکتهای است که آمریکاییها برای قانعکردن مخالفان داخلی خود بیان میکنند. اما نکته اینجاست؛ افرادی که از پذیرش عدم غنیسازی در سطح ٢٠درصد بهعنوان ازبینرفتن حق ایران یاد میکنند، باید بگویند دقیقا ما چه نیازی به غنیسازی ٢٠درصدی داریم؟ برای رآکتور تهران اگر حدود ١٠٠ کیلوگرم اورانیوم ٢٠درصدی داشته باشیم، این میزان ٢٠ تا ٣٠ سال برای سوخت رآکتور تهران جوابگو خواهد بود.
اصولا در برنامه هستهای ایران نیاز به غنیسازی ٢٠درصدی هیچگاه تعریف نشده بود و جایی نداشته است؛ بهطوریکه طبق گفتههای آقای صالحی، تنها بنا به تصمیمات سیاسی، ایران تصمیم به غنیسازی در این سطح میگیرد. حالا باید آقای جلیلی به این نکته هم پاسخ دهد که اساسا غنیسازی ٢٠درصدی را برای چه منظوری میخواهند؟ مثلا برای رآکتور تهران که نیاز به سوخت ٢٠درصدی دارد، یک سری نیازهای فنی دیگری هم وجود دارد. بهعنوان کارشناس هستهای، مصرف سوخت ٢٠درصد، در صنعت هستهای ایران خیلی کم است.
یا اینکه به ارسال سوخت مصرفشده به خارج انتقاد دارند، باید بگویند با سوخت مصرفشده، که همان میلههای سوخت هستهای است و حاوی پلوتونیوم است، چه کاری دارند؟ فکر میکنم این ذهنیت دلواپسان با نگاه همیشگی نظام تفاوت دارد؛ چراکه نظام همواره بر فناوری صلحآمیز هستهای تأکید دارد و هرگونه فعالیت خارج از محدوده صلحآمیز را حرام و غیرمجاز میداند. همچنین فکر نمیکنم هیچ ایرانیای از انتقال میلههای سوخت به خارج از کشور، ناراحت شود؛ به این دلیل که میلههای سوخت منبع آلایندگی زیستمحیطی است. همچنین میگویند برای همیشه از آب سنگین محروم میشویم. در حالی این سخنان مطرح شده است که ایران از آب سنگین محروم نمیشود و حتی اگر از آب سبک هم بهجای آب سنگین استفاده شود، مشکلی ایجاد نمیشود. طبق «برجام»، رآکتور اراک با برخی تغییرات باقی میماند؛ تغییراتی که تولید «پلوتونیوم» را کاهش میدهد. باید روشن شود که چه دلیلی دارد منتقدان دست روی مسائلی بگذارند که نه فقط گرهای باز نمیکند، بلکه گرهای هم به دیگر گرههای موجود اضافه میکند. باید شفاف شود چه افکاری پشت این سخنان و موضعگیریهاست. میتوان گفت این مسائل به محدودیتهایی برمیگردد که برای فعالیت صلحآمیز هستهای نیازی نیست و اساسا مذاکرات در دوره آقای روحانی برای این بود که همین نکته صلحآمیزبودن فعالیتهای هستهای ایران ثابت شود.
منبع: شرق
ارسال نظر