»
کد خبر: ۶۱۲۷
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۸
قرار ملاقات از یک ماه و اندی پیش با موضوع حمله احتمالی آمریکا به سوریه گذاشته شده بود. اما اتفاقات منطقه به گونه‌ای دیگر رقم خورد تا سخنرانی‌ روسای جمهور ایران و آمریکا در سازمان‌ملل به موضوع اصلی گفت‌وگوی ما با «گری سیک»، مشاور سابق کاخ سفید در امنیت ملی بدل شود. اما موضوع سوریه هم چندان خالی از جذابیت نبود و بخشی از صحبت‌ها را به خود اختصاص داد.
هوای دلچسب و آفتابی در شهری که برخلاف تصور همگان خیابان‌خواب هم کم ندارد. جایی که فقط دلار حرف می‌زند و بدون آن نفس‌کشیدن هم شاید چندان آسان نباشد، داشتن یک دوست مشترک با «گری سیک» کافی بود تا ساعتی از ما در منزل شخصی‌اش پذیرایی کند. آپارتمانی واقع در کنار رودخانه «هادسن». آپارتمانی نسبتا بزرگ با دکوراسیونی جذاب و چشم‌نواز. دوست قدیمی اطمینان‌خاطری بود تا با فراغ‌بال مسایل جاری ایران و آمریکا را تحلیل کند و البته اتفاقات پشت‌پرده پذیرش شروط آمریکا توسط سوریه. «سیک» نسبت به ادامه مذاکرات ایران و آمریکا خوشبین بود و برای همین پیشنهاد تعجیل داد به دو طرف مذاکره، برای جلوگیری از هرگونه اعمال نظر توسط تندروها. به گفته وی ملاقات ظریف و کری گام نخست برای بالاتربردن سطح مذاکرات بود؛ مذاکراتی که از نظر سیک می‌تواند معادلات خاورمیانه را به طور کل عوض کند. در گپ‌وگفت با وی موضوعات مختلفی مطرح شد. بخشی از مصاحبه ما با‌ گری سیک را در ادامه می‌خوانید.
 


 ارزیابی شما از سخنان دو رییس‌جمهوری ایران و آمریکا در سازمان‌ملل چیست؟
 

 رویکرد ایران و آمریکا نسبت به یکدیگر پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران کاملا تغییر کرده است و این نکته را می‌توان در موضع‌گیری‌های چند ماه اخیر مقامات این دو کشور مشاهده کرد. این موضوع در نطق روسای جمهور دو کشور در سازمان‌ملل هم به خوبی مشاهده شد و آقای اوباما در نطق خود خیلی باز درباره ایران برخورد کرد. صحبت‌های پرزیدنت اوباما نکات مهم و قابل‌تاملی در خود داشت. ما اگر خواسته‌ باشیم به دقت، صحبت‌های وی را تحلیل کنیم به نکات درخور توجهی برخواهیم خورد. به نظر من در نطق باراک اوباما آنچه برای ایران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود اشاره وی به مساله هولوکاست و استفاده از مواد شیمیایی در جنگ بود. مسلما دولتمردان ایرانی به این نکته توجه ویژه خواهند داشت که آقای اوباما واقعه هولوکاست و استفاده از مواد شیمیایی که ایران خود یکی از قربانیان آن است را در یک سطح از اهمیت قرار داد. یکی دیگر از مواردی که آقای اوباما به آن اشاره کرد و توجه خاص و پیگیری منطقی از دوطرف را می‌طلبد بازشدن راهی برای مذاکره مستقیم در سطوح بالا بین دو کشور ایران و ایالات متحده است. آقای اوباما در نطق خود وزیر خارجه ایالات متحده را مامور مذاکره با ایران کرد و این به معنای بالابردن اهمیت و سطح مذاکره با ایران است که با توجه به فشارهای موجود در آمریکا و ایران، کاملا هوشمندانه و حساب‌شده است. فراموش نکنیم آقای کری مهم‌ترین فرد آمریکا‌یی است که در سال‌های اخیر برای مذاکره با ایران انتخاب شده است. اما صحبت‌های آقای روحانی در سازمان‌ملل را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد. او در قسمت اول نطق خود بسیار محتاط برخورد کرد و در این قسمت از نطقش، مخاطب، بیشتر دست‌راستی‌های ایران بودند.

 اما در تحلیل‌های دو روز گذشته شاهد هستیم که برخی‌ها معتقدند صحبت‌های آقای روحانی چیز جدیدی نداشت و ایالات متحده باید همچنان رویکرد قبلی خود را دنبال کند؟


توجه داشته باشید که گفتم نطق آقای روحانی را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد. اگر بخواهیم بخش دوم صحبت‌های ایشان را در یک جمله تفسیر کنیم باید گفت که قسمت دوم نطق ایشان هیچ اشکالی ایجاد نکرد و در را برای آینده‌ای بهتر باز نگه داشت. آقای روحانی هم همچون آقای اوباما هوشمندانه راه را برای نزدیک‌شدن قدم‌به‌قدم به منافع مشترک باز کرد و در شرایط فعلی و با درنظرگرفتن حساسیت‌های تندروهای ایرانی و آمریکایی، کاملا حساب‌شده عمل شد.

 ملاقات وزرای امور خارجه دو کشور در مذاکرات 1+5 نیز صورت گرفت آیا می‌توان این دیدار را اولین قدم در برقراری ارتباط دوسویه بین ایران و آمریکا دانست؟

مهم‌ترین واقعه هفته گذشته، ملاقات آقای کری با آقای ظریف بود. همان‌طور که آقای کری اشاره کرد گروه 1+5 شاهد تغییر لحن ایران در مذاکرات بود. بنابراین از این به بعد باید منتظر اقدامات عملی دو طرف باشیم. قدم‌های عملی دو طرف می‌تواند ضمن اعتماد‌سازی بیشتر راه را برای رسیدن به نتیجه مطلوب در نشست‌ها و مذاکرات بعدی هموار کند. در حالت کلی هرکسی می‌تواند متوجه شود که موضع دو کشور در کم‌کردن تنش‌ها بهبود یافته است. ولی قدم‌ها و اقدامات پیش‌رو بسیار مهم و حایز اهمیت است. پس باید منتظر ماند و دید در ملاقات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) و ملاقات‌های بعدی 1+5 چه نتایجی حاصل می‌شود.

 به نظر شما مذاکره دو طرف تنها به دیدار در نشست‌های 1+5 ختم خواهد شد یا باید گفت‌وگوی دوجانبه و مستقیم ایران با آمریکا نیز آغاز شود؟


توجه داشته باشید در شرایط کنونی دو کشور نباید صرفا به مذاکره در یک جبهه بسنده کرد. بنابراین هر دو نوع مذاکره باید در دستور کار قرار گیرد تا با تسریع در امور از سنگ‌اندازی‌های احتمالی جلوگیری شود. به نظر من ایران و آمریکا باید در مذاکرات مستقیم بر سر مسایل به توافق رسیده و پس از آن به گروه 1+5 خط بدهند. این شیوه می‌تواند بسیار مثبت و تاثیرگذار باشد چراکه توافق اولیه این دو کشور روند مذاکرات را جهت‌دهی خواهد کرد. از طرفی نباید فراموش کرد بسیاری از مشکلات این دو کشور در مذاکرات مستقیم، سریع‌تر و بهتر قابل حل خواهد بود. تجربه تاریخی هم نشان می‌دهد در مذاکرات، یا ایران با گروه 1+5 همراه و هماهنگ نبوده و همکاری نکرده یا آمریکا.

بنابراین ایران و آمریکا باید پیش از حضور در نشست با یکدیگر توافق کرده و نظرات خود را به گروه 1+5 ابراز کرده و با آنها هماهنگ باشند. ملاقاتی که آقای ظریف و آقای کری با هم داشتند هم می‌تواند پیش‌درآمد مذاکرات دوجانبه باشد چراکه طرف آمریکایی از این ملاقات ابراز رضایت هم کرده است. فراموش نکنیم این اولین ملاقات پس از سه دهه بین مقامات دو کشور است و باید برای جلسات دوجانبه در سطوح بالاتر با احتیاط پیش رفت.

 شما و بسیاری دیگر از تحلیلگران نسبت به آینده روابط دو کشور و گشایش در مشکلات چند دهه‌ اخیر دو کشور خوشبین هستید. اما نباید از تندروهای ایرانی غافل شد و گذشته از این موضوع تجربه سیاسی نشان می‌دهد که لابی کشورهای عربی و لابی اسلحه و لابی ایپک در کنگره آمریکا هرگز به بهبود روابط ایران و آمریکا تن نخواهند داد.

در این موضوع نباید شک کرد زیرا تجربه نشان داده گروه‌های تندرو در دو کشور می‌توانند تاثیر بسیار زیادی در تصمیم‌گیری‌ها و مسایل و مقاصد سیاسی داشته باشند. این نکته را نیز باید در نظر داشت که مشکلات ایران و آمریکا در این مورد مثل هم است و منافع این گروه‌ها به حفظ دشمنان گره خورده است.

 این نکته که تندرو‌ها هر قدمی در راه صلح را به حساب ضعف و خطر ازدست‌دادن یک دشمن می‌گذارند چیز تازه‌ای نیست و در حال حاضر باید به دنبال راهی برای همراهی مسالمت‌آمیز آنها بود.

شاید بهترین اقدام ممکن این باشد که روسای جمهوری دو کشور هرچه‌زودتر پیشرفت در کار خود را نشان دهند چراکه در غیراینصورت زمان آنها برای رسیدن به اهداف صلح‌آمیز به پایان می‌رسد و تندروها خواهند توانست با حربه‌های مختلف بار دیگر اکثریت را با خود همراه سازند.

 بنابراین هرچه وقت بگذرد و نشانه‌ای از پیشرفت دیده نشود کار مشکل‌تر خواهد شد. به طور کلی می‌خواهم بگویم مشکل ایران و آمریکا مشکلات سیاست خارجی این دو کشور نیست بلکه مهم‌ترین مشکل آنها سیاست داخلی دو کشور است.

گروه‌های مورد اشاره شما در ایران به شدت نسبت به ایالات متحده بی‌اعتماد بوده و معتقدند که اوباما به تعهدات خود پایبند نمی‌ماند. این مانع بسیار مهمی در مقابل هرگونه توافق میان ایران و آمریکا در مذاکرات بعدی دو کشور است.  برای همین است که گفتم آقای اوباما وقت بسیار کمی برای نشان‌دادن پیشرفت در کارها و البته حسن‌نیت ایالات متحده دارد پس باید تعجیل در اقدامات بعدی و تبیین سیاست‌های خارجی در مواجهه با ایران و برنامه هسته‌ای این کشور را در دستور کار قرار دهد تا بتواند با پیشرفت قابل‌قبول و اثرگذار در کار خود، مخالفانی که نام بردید را سر جای خود نگه‌ دارد. البته این موضوع تنها برای ایالات متحده صدق نمی‌کند و می‌توان گفت آقای روحانی نیز همین مشکلات را در ایران دارد و باید نسبت به برطرف‌کردن نگرانی‌های مطرح‌شده از طرف ایالات متحده اقدامی تاثیرگذار صورت دهد تا ضمن نشان‌دادن حسن‌نیت دوطرف، راه برای رسیدن به اهداف عالیه همچنان باز بماند در غیراینصورت نمی‌توان امیدی به آینده مذاکرات دوطرف داشت.
 

منبع: شرق
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین