کد خبر: ۶۰۲۸۴
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۵
جناب آقای دکترظریف، تصویری که در ذهن من از شما ساخته شده خوشبختانه یا بدبختانه با آن سخنان اصلا مطابقت پیدا نمی کند و نمی توانم آنها را ازجانب شما بپذیرم.
صادق زیباکلام در نامه ای سرگشاده به محمد جواد ظریف از اظهارات اساتید علوم سیاسی درباره ظریف انتقاد کرد.

متن نامه صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه می آید:

بسمه تعالی
جناب آقای دکتر محمدجوادظریف

وزیرمحترم خارجه دولت جم جاه ابدمدت وقوی شوکت جمهوری اسلامی ایران،
با سلام وتحیات،قبل ازهرچیز می بایستی اعتراف نمایم که یکی ازانگیزه هایم درنگارش این نامه علاقه ام به شما می باشد.خداوند جمیع رفتگان شما را ببخشد و بیامرزد.مادربزرگی داشتم که خداوند رحمتش کند،اندرباب حکایت دوست و دشمن می گفت:"دوست همیشه می گوید گفتم؛درحالیکه دشمن می گوید می خواستم بگویم".من خودم را دوستدارشما می دانم و جسارتا خدمتتان معروض می دارم. نگران هستم که مبادا این مطالبی که این روزها درمحافل ومجامع مختلف درتعریف وتمجید و در مدح و ستایش ازشما اظهار می شود را باور نموده و لاجرم گرفتارغرور و نخوتتان نماید. درجامعه ما روحیه ستایش و تملق بدل به عادتی مزمن شده است. چندهفته پیش در "شورای راهبردی روابط خارجی" درحضورجناب آقای دکتر کمال خرازی که در خدمتتان بودم وقتی برخی از مطالبی که از جانب اساتیدی که حضورداشتند را شنیدم فکر نوشتن این نامه برذهنم خطورکرد اما مردد بودم که آن را بنویسم.تا همایش اول شهریورماه که به دعوت انجمن علوم سیاسی ایران و با شرکت کسرقابل توجه ای ازاساتید و محققین رشته های حقوق، علوم سیاسی و روابط بین الملل در معیت جنابعالی، اعضاء تیم مذاکره کننده هسته ای، وزیرمحترم علوم، روسای دانشگاه های تهران، شهیدبهشتی، علامه، نماینده ایران در سازمان ملل و برخی از اعضاء سابق مذاکرات هسته ای برگزارشد. حقیقتش درطول آن دو، سه ساعت که به سخنرانی های مسئولین و همکارانم گوش می دادم هر قدر که می گذشت بیشتر و بیشتر مجاب می شدم که این یادداشت را بخاطرخودتان باید بنویسم. اگر در همایش"شورای راهبردی" مردد بودم، آن ستایش ها و تعریف و تمجید های مبالغه آمیز مسئولین و همکاران خودم از تردید دیگر به درم آورد.

بقول حضرت مولانا :

هرکه را مردم سجودی می کنند/زهرها درجان اومی آکنند

بنده معتقدم که علوم انسانی در کل، وعلوم سیاسی بالاخص درجامعه ما عقب مانده است. اتفاقا آن دو، سه ساعت و برخی از مقالات و سخنرانی ها که ارائه شدند حجت بالغه ای بودند که خیلی هم دراین قضاوت به خطا نرفته ام. جناب آقای دکترظریف، جنابعالی درآمریکا درس خوانده اید وسالها آنجا زندگی کرده اید. برای یک لحظه واکنش جامعه دانشگاهی درآمریکا را با رفتار جامعه علمی خودمان پیرامون توافق هسته ای وین مقایسه بفرمایید. تا آنجا که می دانم درآمریکا نه هیچ استاد و صاحب نظری درعلوم سیاسی یا روابط بین الملل، و نه هیچ دانشگاه یا موسسه علمی وآکادمیکی نه آقای جان کری یا خانم وندی شرمن را نوابغ علوم سیاسی و روابط بین الملل اعلام کردند و نه ایضا توافق وین را نقطه عطفی در شکستن مرزهای دانش درعلوم سیاسی و روابط بین الملل خواندند و نه هیچ یک از تاج گل هایی را که ما برای این توافق سفارش دادیم برگردن جان کری یا خانم وندی شرمن آویختند. اما همکاران من در گردهمایی دانشگاه علامه چه ها که اندر منقبت و ستایش توافق هسته ای وجنابعالی به عنوان معمار آن که ابراز نداشتند. اینکه این توافق اساسا نقطه عطفی درعلوم سیاسی و روابط بین الملل ایجاد کرده؛ بسیاری از پارادایم های این دوحوزه را با بن بست روبرو ساخته و یک پارادایم جدید خلق کرده؛ آینده روابط بین الملل و علوم سیاسی در نتیجه روند مذاکرات ما و رسیدن به توافق وین تغییرخواهد کرد؛ این توافق و نحوه حصول آن و اساسا کل پرونده هسته ای ما ازابتدا تا انتهای آن می بایستی دردانشگاه های ما به عنوان یک شیوه و روش سیاسی مبتکرانه و بی بدیل که از سوی ما ایرانیان طراحی و به جهانیان و ابرقدرت ها ارائه شده به دانشجویان رشته های سیاسی و روابط بین الملل آموزش داده شوند (این را جناب دکتر کمال خرازی هم در "همایش راهبردی" فرمودند)؛شیوه مذاکرات و نحوه راهبرد برنامه های هسته ای مان از ابتدا تا پایان موفقیت آمیز آن در وین جدای از آنکه درستی بکارگیری علم ومتدولوژی علمی را به نمایش گذارد، درعین حال گام بلندی در جهت بومی سازی علوم سیاسی و روابط بین الملل هم برداشته شد؛ توافق وین درستی علوم انسانی و حقانیت کارکرد درست دو شاخه اصلی این علوم یعنی علوم سیاسی و روابط بین الملل را بنمایش گذارد و..........

آقای دکترظریف، در تمام مدتی که آن مدح وثناهای مبالغه آمیز و بی پایه واساس به سمت شما سرازیرشده بودند، فکرمی کردم که خدای را شکرکه ما درفضایی هستیم که عصاره و سرشیرعلوم سیاسی و روابط بین الملل درایران در آنجا گردآمده است. والا اگر در فضای دیگری می بودیم چه ستایش های غلوآمیزتری که ازشما نمی کردند. درعین حال یکی دو پرسش هم برایم به وجود آمدند.اگر آن مذاکرات به هر دلیلی به توافق نمی رسیدند، آیا ما همچنان تاج گل بر گردن علم وعلوم انسانی،علوم سیاسی و روابط بین الملل و آقای دکتر ظریف به عنوان قهرمان می آویختیم؟ آیا همچنان تولد علوم سیاسی و روابط بین الملل بومی شده و ایرانی شده را جشن گرفته و ستایش می کردیم؟ پرسش بعدی،اگر پیروزی و موفقیت مذاکرات مدیون علوم سیاسی و دانش روابط بین الملل است، اگر اشتباه نکنم، اتفاقا آقایان دکتر سعیدجلیلی و دکترعلی باقری هم که همین دانش ها را خوانده و تدریس می کنند. آن هم در گل سرسبد علوم انسانی کشور یعنی دردانشگاه امام صادق(ع). چرا پس علوم انسانی در دوران اصولگرایان نتوانست آبی را گرم کند؟ در ثانی، اگرعلوم انسانی ما آنقدر پیشرفته و توانمند هستند، پس چه اصراری هست آنها اسلامی و بومی وغیره بنماییم؟

نه جناب آقای دکتر ظریف دوست داشتنی، تردیدی به خودتان راه ندهید که ما درعلوم سیاسی و روابط بین الملل خیلی عقب مانده ایم. موفقیت شما هم برخلاف آنچه که همکاران بنده سعی کردند درهمایش "علوم سیاسی وتوافق هسته ای وین" دردانشگاه علامه به نمایش بگذارند، نه ارتباطی به علوم سیاسی داشت ونه به روابط بین الملل و به کارگیری اصولی وعلمی این دانش ها. آنچه موفقیت شما را رقم زد مولود یکسری اسباب و علل دیگربود.از جمله مهم ترین این عوامل عبارت بودند ازانتخابات ۲۴ خرداد۹۲ و انتخاب آقای روحانی؛ اعتقاد بنیادی دولت یازدهم وتیم جدید مذاکره کننده ایران به حل مسئله هسته ای و بیرون آوردن کشور از چاه ویلی که هسته ای با خود کشور را به درون آن برده بود؛ تسلط کامل شما و همکارانتان به زبان انگلیسی؛ ظاهر شدن آثار مخرب تحریم ها بر اقتصاد کشور. برخلاف اصولگرایان، شما ودولتتان حاضر نشدید از برنامه هسته ای کشوربهره برداری سیاسی و پوپولیستی کرده و مناقشه هسته ای را به عنوان ابزاری درخدمت آمریکا ستیزی واستکبار ستیزی به کارگیرید. ظهورداعش و بوجود آمدن صف بندی های جدیدی در منطقه هم از جمله این عوامل بود. در عین حال در آمریکا هم یک تغییراتی بوجود آمده بود. بخشی از بدنه حاکمیت در آمریکا و عمدتا هم در قوه مجریه به این جمع بندی رسیده بودند که اگر ایران خواسته باشد به ساخت سلاح هسته ای برسد تحریم ها عملا نمی توانند ایران را متوقف کنند. بنابراین یا می بایستی از طریق حمله به تاسیسات هسته ای ایران مانع از دستیابی ما به سلاح هسته ای بشوند، و یا از طریق گفتگو ومصالحه. کاخ سفید دومی را انتخاب کرد. طبیعی می بود که اگر با مصالحه می شد گره هسته ای ایران را باز نمود ترجیح خیلی بیشتری پیدا می کرد به راه حل نظامی که در وضعیت به هم ریخته منطقه انتهای آن خیلی هم معلوم نبود. انتخابات ۲۴ خرداد آمریکایی ها را خیلی بیشتر سوق داد به سمت راه حل مذاکره. این ها مجموعه عواملی بودند که نهایتا منجر به توافق وین شد. درعین حال در هر دو سو مخالفین توانمندی در برابرتوافق صف آرایی کرده اند. درآمریکا و در سطح منطقه همه آنهایی که دلشاد بودند از محاصره، فشار و آثار مخرب تحریم ها براقتصاد ایران وهمه آنانی که ایران راضعیف ودر بند می خواستند طبیعی است که از توافق ناراضی اند.از نتانیاهو گرفته تا سعودی ها،تا سلطنت طلب ها،تا جمهوریخواهان تندروسایر مخالفین ایران. در داخل هم آمریکا ستیزان ازاینکه توافق هسته ای ممکن است علم وکتل آمریکا ستیزی شان را پایین بیاورد نگرانند و برعلیه آن هر روز بیشتر از قبل دارند صف آرایی می کنند.

جناب آقای دکتر ظریف، اگر سخنان پایانی شما در دانشگاه علامه نمی بود شاید من همچنان دو دل می ماندم که این وجیزه را خدمتتان معروض دارم یا خیر.اما سخنان شما بعد از آن دسته گل ها وتاج گل ها به جد نگرانم کرد. نمی دانم تحت تاثیر آن ستایش ها بود یا عاملی دیگر که جنابعالی در بخش دوم سخنرانی تان یک مرتبه سرشار از شور انقلابی شدید ورفتید سراغ ادبیات حماسی که توافق وین از آنجا شکل گرفت که "ما خودمان را باور کردیم"، "ایران امروزدارای بالاترین جایگاه در منطقه است"و....

جناب آقای دکترظریف، تصویری که در ذهن من از شما ساخته شده خوشبختانه یا بدبختانه با آن سخنان اصلا مطابقت پیدا نمی کند و نمی توانم آنها را ازجانب شما بپذیرم.درعین حال جنابعالی درهمایش"شورای راهبردی" که از شما پرسیدم "دستاورد هسته ای علیرغم آن همه هزینه برای منافع ملی مان کدام بوده؟"،اشاره کردید به جایگاه استراتژیکی که ایران در منطقه پیدا کرده واینکه هیچ مشکلی بدون حضور ایران در منطقه حل وفصل نمی شود. درعلامه هم بازهمین نکته را با تاکید بیشتری یادآورشدید. هر دوبار هم تاکید فرمودید که این نظر را ازباب اینکه مسئولیت دیپلماسی کشوربرعهده تان است نمی گویید بلکه بعنوان یک کارشناس(البته با شکسته نفسی فرمودید یک دانشجوی روابط بین الملل) این اعتقاد رادارید. بنده هم متقابلا به عنوان یک دانشجوی روابط بین الملل از جنابعالی این پرسش ساده را می پرسم که اگردرآمدهای نفتی ما نمی بود، آیا به نظرجنابعالی ما همچنان در منطقه از جایگاه ابرقدرتی برخوردار می بودیم؟
ایام بکام باد
صادق زیباکلام
سوم شهریوریکهزاروسیصدونودوچهار



نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
|
در حال بررسی: ۰
|
انتشار یافته: ۲
لطف الله بهرو
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۴
0
4
*
" اگر آن مذاکرات به هر دلیلی به توافق نمی رسیدند، آیا ما همچنان ...؟
نخیر.

*
خوب بازی کردن، خوب و دلپسند است ولی کافی نیست.

طبعاً/طبیعتاً
اگر ضمن انجامِ یک بازی خوب، برنده ی بازی هم باشی/بشوی، قند توی دِلَت آب میشود و ...

*
مدح و ثناها، شاید مبالغه آمیز بوده/باشند! ولی
بدون تردید، بی پایه و اساس! نبودند/نیستند.

یک دلیل/علّتِ تحسین و تمجیدها
همانا؛

"داشتنِ/اعتقاد به
مُستمسکات قویِ اسلامی-قرآنیِ ما

و "نمایشِ" اقتدار و خود-باوری هاست.

* ما باید همیشه، خودمان را باورکنیم.

*علومِ "انسانیِ" ما
(مثل سایر علومِ ما)
خیلی پیشرفته و توانمند هستند،
ولی (در عین حال)
نیاز به اسلامی و بومی/ایرانیزه کردن آنها
محسوس و معقول می نماید.

*
برخورداری از جایگاه ابرقدرتیِ بالا
با
/ایران امروز، دارای "بالاترین" جایگاه در منطقه است/
خیلی متفاوت است...

(درآمدهای نفتی ایران
در مقایسه با ثروت و دارایی های خیلی از کشورهای منطقه،
هیچّی نیست).

بنابراین؛

*
مقایسه ی
(نگرشِ) جامعه، و اعضای تیم مذاکرات هسته ایِ "ایالات متّحده ی آمریکا"
(= به عنوان کدخدای جهان و مرکز/مرجع/رفرنس علوم مختلفه ی دنیا)
با "ایرانِ" (مخصوصاً دو-سه سال پیش)
مقایسه ای غیر عادلانه
و بدور از (عقل و) انصاف است.

Not a patch on
ذبيح الله
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
2
0
made in usa & British
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین