|
|
امروز: دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۲۹
»
کد خبر: ۵۷۷۶
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۶
روحانی و اوباما با گفت وگوی تلفنی خود سد 35 ساله‌‌ای را شکستند. این سد و مرزی که در طول این سال‌ها به دلایل مختلفی غباری پاک نشدنی به خود گرفته بود با انتخاب حسن روحانی رنگ دیگری گرفته است. دیپلماسی ایرانی نوشت؛ یکی ازمشکلاتی که همواره در سال‌های اخیر میان دو کشور مانع بوده و سبب تصویب تحریم‌های اقتصادی شدیدی علیه ایران شده مساله هسته‌‌ای ایران است که حسن روحانی در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل به آن اشاره کرد و با پیشنهاد خود در خصوص خلع سلاح هسته‌‌ای جهان به نوعی تاکید کرد که برنامه هسته‌‌ای ایران اهداف تسلیحاتی ندارد. در خصوص گفت وگوی تلفنی دو رئیس جمهور ، دلایل گردش در سیاست حارجی تهران- واشنگتن و اعتراض‌های انجام گرفته به برخی عملکردهای روحانی در این سفر با دکتر هرمیداس باوند، تحلیلگر مسائل بین‌المللی و سیاست خارجی به گفت وگو نشستیم:
آنچه در رابطه ایران و آمریکا در حال رخ دادن است را ناشی از تغییر سیاست خارجی ایران می‌دانید و یا آمریکا را در این میدان پیشقدم تصور می‌کنید؟

هراکلیتوس می‌گوید در یک رودخانه دو بار نمی‌توان شنا کرد و همه چیز در حال تغییر و تغیر است. در روابط ایران و آمریکا نیز مناسبات قطع نشده بود اما روابط دیپلماتیک سه دهه است که قطع شده و مشکلات فراوانی در پی داشته است. در این مرحله پایانی مشکلات بیشتر مربوط به مسائل هسته‌‌ای ایران بوده و با توجه به تحقیقاتی که توسط شورای امنیت صورت گرفت در نهایت سبب ساز تصویب تحریم‌های مضاعفی توسط آمریکا و اتحادیه اروپا شد که آثار و تبعات خاص خود را بر جامعه ایران داشته است. اگر از زاویه دوربین ایران به مساله نگاه کنیم عوامل متعددی زمینه ساز تغییر رویه پیشین بوده است:1. سیاست استراتژی 8 سال پیش ایران که استراتژی تهاجمی، مقاومت، تهدیدزدایی و نگاه به شرق( یعنی نزدیک شدن به روسیه و چین و تا اندازه‌‌ای هند) بوده و این سیاست پس از 8 سال منجر به برخی نافرجامی‌هایی شد که پیامد آن تصویب 4 قطعنامه تحریم شورای امنیت و تحریم‌های یکجانبه آمریکا که فشار مضاعف اقتصادی آن بر جامعه ایران تحمیل کرد،بود. بنابراین یکی از عواملی که سبب تغییر وضعیت موجود شد عدم توفیق در حد انتظار سیاست‌های قبلی بود 2. سوءمدیریت در داخل ایران که سبب ایجاد آسیب‌های مالی و تورم در کشور و همچنین آسیب‌های اجتماعی از جمله بیکاری شد. بنابراین مشکلات داخلی از سوی دیگر فضایی را به وجود آورد که اگر تصمیم‌های عاجلی اتخاذ نمی‌شد پیامدهای نگران‌کننده‌‌ای در پی داشت. این عوامل سبب شد در انتخاباتی که انجام گرفت مردم ایران در میان چند کاندیدای مطرح شده به نظرات و وعده‌های روحانی که ناظر بر سیاست خارجی، تنش زادیی و گفت‌وگوی سازنده با اراده و قصد و نیت قاطع برای حل مسائل و مشکلات و به ویژه مساله هسته‌‌ای و تحریم‌ها بود، رای دهند.3. تحولات منطقه‌‌ای و جهانی هم اقتضا می‌کرد که امریکایی‌ها تجدیدنظری در خصوص سیاست خود در قبال ایران صورت دهند. برآیند این مسائل با شعار گفت‌وگوی سازنده و اراده قاطع سبب شد تا دو طرف به سمت بهبود روابط حرکت کنند. از سوی دیگر فرایند انتخابات روحانی و اعلام نظریه جدید از سوی حسن روحانی با استقبال از سوی طرف مقابل مواجه شد و در نتیجه اولین تجلی این مساله در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل پدیدار گردید.

ارزیابی شما از سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد چیست و با دوره‌های پیشین چه تفاوت‌هایی داشته است؟

در این مجمع سران هر کشور نقطه نظرات خود را در خصوص مسائل منطقه‌‌ای و جهانی اعلام کردند که در این مورد حسن روحانی پیرامون سه محور سخنرانی خود را طرح کرد: در خصوص تکنولوژی هسته‌‌ای که باید حقوق گریزناپذیر ایران پذیرفته شود، مذاکرات در چارچوبی پذیرفته شده و ضرب الاجل زمانی حدود 6 ماه در نظر گرفته شود و برای هر دوره به جای شکست مذاکرات از بی نتیجه بودن آن سخن به میان آید و درخصوص کاهش تحریم‌های اقتصادی هم صحبت شد، پیشنهاد دیگر هم این بود که منع استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی در منطقه برقرار شود، در خصوص سوریه نیز باید راه حل دیپلماتیک پیگیری شود و سوریه هم که به کنوانسیون منع توسعه و ذخیره سلاح شیمیایی ملحق شده و این مساله نکته مثبتی برای حل مشکل سوریه تلقی می‌شود. موضوع دیگر هم در خصوص افزایش شبکه تروریسم بین‌المللی که بیشتر منظور سلفی‌گری و القاعده بود که کل منطقه را مختل کرده است و اظهارنظرهای کلی نیز برای حل مساله فلسطین مطرح شد.البته انتظار این بود که اظهارات آقای حسن روحانی با نکات شفاف تری مطرح شود و به نکات اصلی توجه شود. اما در هر حال موضعی بود که در شورای امنیت عرضه شد و شایعاتی شده بود که به موازات آن در حاشیه ملاقات‌هایی صورت می‌گیرد و در خصوص احتمال مذاکره اوباما با روحانی نیز صحبت‌هایی مطرح شده بود. ظاهرا در ضیافتی که دبیرکل سازمان ملل داده بود و انتظار می‌رفت در آن ملاقات‌هایی صورت گیرد ، اما روحانی به دلایلی در آن شرکت نکرد که شاید این روند انتظارات برخی که از این سفر تصوراتی داشتند را برآورده نساخت و حتی این نگرانی را به وجود آورد که مذاکرات آنطور که باید پیش نخواهد رفت.اما در مذاکراتی که میان ظریف و اعضای 1+5 انجام گرفت گفته شد که فضای مثبت و گرمی در این مذاکرات شکل گرفته که با دوره‌های پیشین متفاوت بوده و در خصوص مذاکراتی که بناست در 16 و 17 اکتبر در ژنو انجام شود نیز صحبت شده است. در همین مذاکرات گفت‌وگوی دو جانبه‌‌ای میان ظریف و جان کری صورت گرفت و تا حدودی عدم حضور روحانی در ضیافت را جبران کرد به ویژه آنکه جان کری نیز این گفت‌وگو را با دید مساعد تعبیر کرد و پیامد آن گفت‌وگوی تلفنی میان روحانی و اوباما بود که تا اندازه‌‌ای خلأ پیش آمده را جبران کرد. می‌توان گفت روحانی در آغاز خوش درخشید و باید دید فرایند عملی آن چه خواهد بود. درقول حکیمی و خردمند و باید دید در فعل چه خواهد بودن.به نظر می‌رسد که برای رسیدن به یک نقطه مشترک دو طرف باید کمی مواضع پیشین خود را تعدیل کنند. کاترین اشتون هم اعلام کرد که ما بسته‌‌ای را در آلماتی پیشنهاد کردیم و منتظر پاسخ هستیم و اگر ایران بتواند مشکلات را برطرف کند استقبال می‌شود. بنابراین خیزشی که آغاز شده از سوی مقامات مسئول آمریکا یعنی قوه مجریه و وزیر خارجه آمریکا مثبت بوده و اعلام کردند که انتظار می‌رود موضع گیری‌ها و گفتار پدیدار شده منتهی به تفاهم‌های عملی شود. باید منتظر بود که تا چه اندازه این ارزیابی‌های مثبت نتیجه قابل قبولی در برخواهد داشت و یا روزبروز و در دیدارهای آتی کمرنگ تر خواهد شد.

در گذشته دائما صحبت از وجود پیش شرط‌ها میان دو طرف در مذاکره بود، اما دیگر کمتر سخن از آن به میان می‌آید، آیا به نظر شما با توجه به سیگنال‌های جدید رویکرد خاصی در ایران و آمریکا نسبت به برقراری ارتباط میان دو کشور نقش بسته است؟

حسن روحانی از مدت‌ها پیش اعلام کرده بودند که مذاکرات سازنده باید بدون پیش شرط باشد. اصلی در سیاست وجود دارد با عنوان تفکیک امور که در نهایت آن بسیاری از مسائل با هم مرتبط است . در این راستا برای پیشبرد مساله خاصی که مطرح است باید تنها در رابطه با آن و پیرامون موضوع خاص صحبت شود. بنابراین زمانی که صحبت از تفاهمی در صورت مساله‌‌ای می‌شود فضا باز شده و بر عرصه مشکلات دیگری که میان دو طرف وجود دارد تاثیر می‌گذارد. کشور ایران می‌تواند حتی در این عرصه‌ها گام‌هایی بردارد ازجمله بازتر کردن فضا. اینگونه اقدامات برای پیشرفت مذاکرات بسیار موثر بوده و در نتیجه با این روند فضای شرط گذاری هم کمرنگ خواهد شد.

سخنان و عملکرد حسن روحانی در آمریکا هم بازخوردهای مثبت و هم واکنش‌های منفی به دنبال داشته است . شما تا چه اندازه با این تعبیر که رئیس جمهور به منظور برخی ملاحظات داخلی لحن سخنان خود را تغییر داده بود، موافق هستید؟

زمانی که مسائل حیاتی یک کشور پیش می‌آید درک عمومی بر آن است که باید مشکلات حل شود. برخی در داخل ممکن است شعارهای تکراری گذشته را بارها تکرار کنند به دلیل آنکه جایگاه خود را متزلزل می‌بینند و درنتیجه برای بقای منافع خود باید شعارهای گذشته را تکرار کنند. اما زمان و فضا تغییر کرده و دیگر آن شعارها رنگی ندارد و تنها مصرف داخلی دارد. بنابراین آنچه گفته می‌شود کاربردی ندارد و افرادی که افراطی هستند سعی می‌کنند هر اقدامی که طرف مقابل انجام می‌دهد را تخطئه کنند تا موضوعیت جناحی خود را حفظ کنند. در حال حاضر این گروه‌ها با توجه به شکل گیری فضای کنونی از آن می‌ترسند که موقعیت آنها به خطر بیفتد. بنابراین نباید این اظهارنظرها را جدی گرفت و توجه کرد. روحانی به عنوان رئیس جمهور جدید ایران روند خوب و قابل قبولی را در پیش گرفته و تعدادی معترض نباید بر رویکرد اصلی و نهایی او تاثیرگذار باشند، همانطور که انتظارمی رود طرف مقابل هم این حسن نیت را درک کرد.
منبع: آرمان
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین