اشکان خطیبی یک هنرمند چند منظوره است که
مدام در بازیگری، موسیقی و خوانندگی در رفتوآمد است. آدم خاصی به نظر
میرسد و تیشرتهایش تک است( تیشرت مشکی رنگش با عکس دنیرو در نقش راننده
تاکسی و غیره). به خودش زیاد سخت نمیگیرد و به نظر میرسد آدم تنوعطلبی
باشد، هر از گاهی به فعالیت خاصی گیر میدهد.
حالا هم چند سالی است یار غار و دست راست محمد رحمانیان تازه بازگشته از چلهنشینی در کانادا شده است و برایش تولید و بازی و خوانندگی میکند و در ضمن سازی هم مینوازد. هیچگاه علاقهای به استارت شدن نداشته است اما با استارها ( نیکی کریمی در «سوت پایان» کار کرده است) در تئاتر هم چند سالی است با بزرگانی مثل کوشک جلالی و هما روستا و محمد رحمانیان خوش میدرخشد.
بازی خوبش در نمایش «خدای کشتار» را که یادتان نرفته است. این بازیگر، خواننده و مجری تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی تئاتر از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد ادامه داده است. در سال ۷۹ یک گروه موسیقی راک ایرانی بهنام اپولو داشتهاست که راک ایرانی میزدند اما بعدا اعضا از گروه جدا شدند. وی پیانو، گیتار و گاهی نیز ساز دهنی میزند. او بهغیر از موسیقی و بازیگری گاهی نمایشنامههای انگلیسی را هم به فارسی ترجمه میکند و عضو گروه موسیقی «ترافیک» نیز هست.
اشکان خطبیی در عرصه تصویر هم برخی اوقات تبدیل به بچهای نسبتا بد میشود و دوست دارد نقش آدم خبیثه را بازی کند. وی این روزها تبدیل به یک هامون باز دو آتیشه خاکستری رنگ در نمایش «هامون بازها» شده است. با او در باره این حضورش گپی زدهایم.
در
این دو، سه سال اخیر به تناوب در سینما و تئاتر حضور داشتهاید. بر اساس
چه ویژگیهایی کار و حضور در این دو عرصه را قبول میکنید؟
بیشتر
به حال و اوضاع روحیام بستگی دارد اما اصولا در این سالهای اخیر به
دنبال این بودم که فلان نقش چه کیفیت و سرانجامی دارد. مدیوم کار برای قبول
پیشنهاد خیلی نقش کلیدی و محوری ندارد. این حضور و انتخاب میتواند در
قالب یک کار پرفورمنس با حضور 50 مخاطب در یک گالری باشد یا صحنه تئاتر با
2000 مخاطب.
اگر در یک مدیوم خاص کار کنید بیشتر در بازیگری تثبیت میشوید؟
به دنبال تثبیت شدن خودم نیستم، به عبارتی دنبال چیزی نیستم. به دنبال اینم که روزها را بتوانم راحتتر طی کنم.
حضور شما در عرصههای مختلف هنری بیشتر در جهت اقناع روحی و حسی خودتان است تا نوع ارتباط با مخاطب و پیشرفت شغلی؟
شک نکنید همینطور است.
با این تعاریف اشکان خطیبی را هیچوقت نمیتوانیم در قالب یک سوپراستار قرار بدهیم؟
درست
است. در این دو، سه سال اخیر خیلی پیشنهادات سینمایی را رد کردم. نکته
قابل اشاره دیگر درباره حضورم در نمایشهای محمد رحمانیان این است که ضمن
بازی در آنها تولیدشان هم بر عهده من بود بنابراین وقت کافی هم برای قبول
سایر پیشنهادات نداشتم. خیلی دوست داشتم دوباره با بهنام بهزادی کار کنم.
من هیچوقت اهل موازیکاری و حضور در چند پروژه همزمان نیستم.
اما خیلی از همکاران شما همزمان چند پروژه را قبول میکنند.
بله
و خودشان هم باید جواب این رویکردشان را هم بدهند. بعدش هم در این مملکت
سوپراستار شدن کاری ندارد. شما میتوانید دمپایی بپوشید و سوپراستار
بشوید. یادم میآید دوستی در تیزرهای تبلیغاتی لاستیک ماشین، بازی میکرد.
از هر بازیگری که حرفهای کار میکرد در تلویزیون معروفتر بود! یا دوست
عزیزی که تبلیغ بستنی پاک میکرد در یک زمان به اوج محبوببت و استار شدن
رسید.
با این گفتهها شما سوپراستارها را به چالش میکشید؟
نه، دنبال هیچی نیستم (با خنده). من وقت این نوع کارها را ندارم.
بحث تولید یک اثر هنری با بازیگری تفاوتهایی زیادی دارد. در تولید چه ویژگی جذابی دیدید که به سراغش رفتید؟
کار
بسیار دشواری است. مهمترین دلیل چنین کاری الزامی بود که با آن روبهرو
شدم زیرا دلم میخواست گروهی که با آن تئاتر کار میکنم حالا چه در تئاتر و
چه در موسیقی فعالتر باشد تا ازتمام پتانسیلش به نحو احسن در اجرا
بهرهبرداری شود. اگر آدمی وجود داشت که میتوانست این کار را انجام بدهد
قطعا من آن را به او واگذار میکردم. اما فرد مناسبی در دسترس نبود. دلیل
دیگر این رویکرد این است که من هیچگاه دغدغه کامل به بازیگری نداشتم. یادم
میآید در اولین کاری که در تلویزیون با آن شناخته شدم برایم پول در آوردن
مهم بود تا با دستمزدش بتوانم خرج اجرای نمایشم را به دست بیاورم.
در سالهای اواخر دهه هفتاد یکبار به کل بازیگری را ول کردم و رفتم سراغ تدوین البته من در تئاتر کارم را تهیهکنندگی نمیدانم بلکه یکجور مجری طرح هستم. طرحی وجود دارد و من باید زمینههای اجرایش را فراهم کنم. رفتن به تولید من را با این مقوله آشنا کرد که بازیگری چقدر میتواند کار سادهای نسبت به سایر حرفههای هنری باشد و بازیگر میآید بازیاش را انجام میدهد اما کار تولید و فراهم کردن شرایط اجرای یک فیلم و یا یک نمایش کار واقعا دشواری است.
آیا همکاری با محمد رحمانیان برای شما یک نقطعه عطف کاری محسوب میشود؟
امیداورم
این همکاری یک نقطعه عطف باشد. هر تلاشی که از دستم برآمده انجام دادهام
تا کارم به بهترین نحو در دو حوزه تولید و بازیگری در نمایشهای محمد
رحمانیان باشد. سال قبل به خاطر فیلم محمد رحمانیان حدود 20کیلو وزن کم
کردم و در شرایط سخت سرمای هوا به صورت فشرده ویلون آموختم. همیشه سعی
کردهام برای محمد رحمانیان چیزی کم نگذارم.
آیا این اشکان نمایش «هامون بازها» آدم خاکستری است؟
بخش سیاه وجودش بیشتر و متمایل به خاکستری تیره است.
چون آدم خودخواهی است او را این گونه دیدید؟
نه،
اصولا خشونتی درون این آدم وجود دارد که ریشهاش در گذشته و زندگی
خانوادگی اوست. اشکان در گذشته دچار سرخوردگیهای خانوادگی بوده. این
ویژگیها باعث گوشهنشینیهایش شده است. تمام شخصیتهای «هامون بازها»
میخواستند کسی بشوند مثل چیزی که حمید هامون در فیلم میگوید که هر چقدر
زور زدم کسی بشوم اما پخی نشدم. اشکان هم قرار بوده آهنگساز بزرگی شود اما
حالا موسیقی برای تیزر تبلیغ فلاش تانک دستشویی میسازد!
اخبار فرهنگی - روزنامه صبا