کد خبر: ۵۷۲۰۵
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۳
هرکدام از این دلایل به تنهایی برای جلوگیری از چرخیدن چرخ اقتصاد و یا چرخش سانتریفیوژها کافی بود ومی توانست اعتماد به نفس را از هرکسی بگیرد.
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود نوشت: حسن روحانی شب دوشنبه یک بار دیگربا یک گفتگوی زنده تلویزیونی مهمان خانه های ایرانیان بود. این گفتگو درحالی انجام شد که درستدو سال از روزی که رئیس جمهور کلید پاستور را از رئیس دولت قبلی تحویل گرفت می گذشت وسه هفته پیش هم توافق تاریخی وین نهایی شد.

این یادداشت به قلم سیدعلی محقق در ادامه می افزاید: روحانی طی دو سال گذشته بارها از دریچه تلویزیون رودرروی خبرنگاران رسانه ملی وبه صورت زنده با مردم گفت و گوها کرده بود؛ در روزهای پیش از تحلیف و پس از رای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی، در هنگامه توافق ژنو و تفاهم سیاسی لوزان و در مقاطعی مانند سالگرد آغاز به کار دولت یازدهم و هفته دولت.

گفتگوی اخیر رئیس جمهور اما هم در محتوا و هم در نحوه بیان این محتوا با دفعات پیشین متفاوت بود وبه اعتراف مجریان و دست اندرکاران تلویزیون از نظر پشت پرده آماده سازی اجرا هم این گفتگو در مقایسه با گفتگوهای تلویزیونی رئیس دولت قبل تفاوت هایی چشم گیر داشت و هیچکدام از سوالات از قبل با او هماهنگ نشده بود.روحانی به منبری بودن و سخنگویی و سخنوری اشتهار دارد اما هر سخنگو و سخنوری در طول دوران فعالیت روزهای اوج و روزهای بد و روزهای معمولی دارد. گفتگوی دوشنبه شب روحانی در مقایسه با همه حضورهایش در طول دو سال اخیر در رسانه ملی را میتوان یک روز اوج در گفتگوهای زنده او ثبت کرد. او این بار شاداب تر، آماده تر و حاضرجواب تر از همه دفعات پیشین بود و با اعتماد به نفس و بدون گریز به حاشیه به سوالات مجریان تلویزیون پاسخ می گفت، به موقع لبخند می زد و به موقع اخم های سیاست ورزانه بر چهره می نشاند و در طول مصاحبه دقیق و در راستای سوال پاسخ می گفت. این ثبات و تسلط بر حالت و گفتار را رئیس جمهور هم در هنگامه پاسخ به سوالات به اصطلاح فنی و حقوقی مربوط به توافق هسته ای وین داشت و هم در مواجهه با سوالات خاص اقتصادی و هم آنجا که از کارشکنی ها و مخالف خوانی ها گلایه می کرد یا به اشاره، کارکرد موفق شبکه های اجتماعی رابه عنوان نمونه ی یک رسانه موفق مردمی در لفافه به دست اندرکاران رسانه ملی گوشزد کرد. او دو سال پیشدر دوران مبارزات انتخاباتی اش در بهار سال 92در جریان مناظره های تلویزیونی گفته بود که «سانتریفیوژها باید بچرخد، اما چرخ اقتصاد کشورهم باید بچرخد». آن روزها این عبارت درحالی شعارانتخاباتی روحانی شده بود که تحت تاثیر تحریم ها و از هم گسیختگی اوضاع اقتصادی کشور در دوران دولت دهم، زیر پوست جامعه اتفاقات تازه ای درحالی رخنمون شدن بود و «سامان یافتن مجدد اقتصاد، در عین حفظ عزت ملی»رنگ یک مطالبه عمومی به خود گرفته بود.

مسیر انتخابات ریاست جمهوری هم، در عمل به یک دو قطبی واقعی حول دو دیدگاه کاملا متضاد با محوریت پرونده هسته ای بدل شده بود. یک دیدگاه همین شعار آقای روحانی بود ودیدگاه مقابل جبهه پایداری بود که در شعارهای خود سانتریفیوژ را به اصطلاح نماد پایداری در برابر غرب می دانست و می گفت این دستگاهها باید به هر قیمتی با حداکثر توان بچرخند، حتی اگر اقتصاد کشور فلج شود و مردم گرسنه بمانند.

اگرچه بالاخره مردم در دوقطبی بوجود آمده به دیدگاه روحانی رای دادند اما به هزار و یک دلیل به نظر می رسید که اما و اگرهای فراوانی سر راه تحقق این خواسته عمومی درباره «رابطه سانتریفیوژها و اقتصاد» قرار دارد. از این رو در چنین روزهایی در سال 92 و همچنین در میانه های این راه دو ساله، افکار عمومی، همراهان و حامیان دولت یازدهم و حتی شخص رئیس جمهور با بیم و امید به موضوع نگاه میکردند و واقعیت این است که چندان به تحقق صدرصدی و حتی حداکثری این شعار و مطالبه عمومی باور و امیدواری نداشتند.

در این دو سال هرگاه که در مصاحبه های مطبوعاتی، سخنرانی ها و گفتگوهای زنده تلویزیونی بحث سرنوشت مذاکرات هسته ای و آینده رابطه سانتریفیوژها و اقتصاد پیش می آمد، تردید و بیم و امید و اما و اگرها را می شد هم در چهره وهم در بیان و محتوای سخنان روحانی مشاهده کرد. بر ذهن مردم و مخاطبان رئیس جمهور هم به مانند او و حتی بیشتر این تردید و بدگمانی حاکم بود.

تعدد قطعنامه های شورای امنیت و فصل هفتمی بودن آنها، ابعاد و پیچیدگی های تحریم های اتخاذ شذه از سوی غربی ها، مرتفع بودن دیوار بی اعتمادی بین ایران و طرف های اصلی مذاکره، شکستن همه پل های پیش رو و پشت سر دیپلماسی از سوی رئیس دولت سابق و یارانش، آشفتگی اوضاع اقتصادی و شکاف و عدم انسجام اجتماعی در داخل کشور،کارشکنی های بی امان دلواپسان داخلی و خارجی،تعدد تریبون های در اختیار ودرشت گویی های مخالفان سیاسی و کاسبان تحریم ها و فرسایشی شدن مذاکرات، فقط بخشی از آن هزار و یک دلیل است.

هرکدام از این دلایل به تنهایی برای جلوگیری از چرخیدن چرخ اقتصاد و یا چرخش سانتریفیوژها کافی بود ومی توانست اعتماد به نفس را از هرکسی بگیرد. طبیعی بود که کنار هم قرارگرفتن همه این موانع داخلی و خارجی در کنار هم، بذر بدگمانی و تردید درباره چگونگی «چرخش همزمان سانتریفیوژها و چرخ اقتصاد» را در دل هرکسی بکارد؛ به خصوص در دل آنکه این وعده را داده بود و اکنون در مقام رئیس جمهور خود را موظف می دانست که آن را عملی کند اما موانع پابرجا بود و کارشکن ها مشغول کار بودند.

با این همه او و تیم دیپلماسی هسته ای کشور در این دوسال هیچ گاه امید خود را از دست ندادند و در به کارگیری تدبیر برای تحقق این مطالبه کم نگذاشتند تا اینکه سرانجام خواسته های مردم با حمایت مسئولان عالی نظام و تدبیر دیپلماتیک دولت در قالب توافقنامه وین و قطعنامه 1929 شورای امنیت به گونه ای محقق شد که شخص روحانی در گفتگوی اخیر اعتراف کرد دستاوردهای این توافق بیش از تصور او و تیم مذاکره کننده بود. همین یک جمله به تنهایی می تواند از راز اعتماد به نفس و تسلط و شادابی روحانی پریشب در مقایسه با روحانی شهریور 92 و مرداد 93 و حتی فروردین 94 رمزگشایی کند.

او حق دارد از همیشه شاداب تر باشد، چرا که درست در دوسالگی دولتش موفق شد اصلی ترین شعار خود را محقق کند و چرخ اقتصاد و سانتریفیوژها را باهم به چرخش دربیاورد. حالا او و یارانش در نیمه دوم دوران ریاست جمهوری باید تلاش کنند چوب هایی که لای این دو چرخ می گذارند را بردارند و سرعت چرخش آنها را( به خصوص اقتصاد را) روز به روز بیشتر کند.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین