کد خبر: ۵۶۷۱۸
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۰
بعد از توافق تاریخی ایران با کشورهای 1+5 درب های کشور به سوی جهانیان گشوده شد و نخستین مسافر خارجی از کشور فرانسه به ایران وارد شد. اما در اینجا هم سرهنگ ساز مخالف زد و پیام شادی مردم را نگرفت.
از نخستین ماه‌های آغاز به کارش تمام تلاشش بر آن بود تا جامه‌ای‌نو، مدرن و اروپایی را بر تن مناطق شمالی شهر کند.

دیوارهای خیابان های «بالای شهر» را منقش کرد به تصاویری از جامعه آرمانی و ایده آل ، تابلویی‌هایی از نقاشی های آثار بزرگان داخل و خارج را در این محله‌ها نصب نموده است و اتوبان های منتهی به این خیابان‌ها را آراسته به گیاهان سبز و گل های سرخ کرد، آثارباستانی و منازل قدیمی را به زور یا به دلخواه خریده است و به جای آنها مراکز خرید و مارکت‌های بزرگ و لوکس ساخته است اما در همان حوالی هرچقدر که به سمت مرکز و جنوب تهران پیش برویم خیلی زود درمی یابیم که دیگر از آن نقش و نگارها خبری نیست و حتی رنگ های مرکز و جنوب هم تغییر کرده و زردی و کدری جای سبزی و سرخی را گرفته است. این تضاد دورن شهری، ساخته و پرداخته ذهن آقای شهردار تهران است که شهر تهران را به خانه ای با ظاهر زیبا اما با زیربنایی نازیبا مبدل کرده است . همان ذهنی که سر منشاء سیاست های یک بام و دوهوای محمد باقر قالیباف است. سیاست هایی که تفاوت آن پیش از انتخابات ریاست جمهوری 92 با پس از آن انتخابات زمین تا آسمان است. سیاست هایی برآمده از ذهنی تمام اصولگرا که قبل از شکست در انتخابات ریاست جمهوری گاه لباس «اصلاح طلبان» را برتن و رویکردی صلح طلبانه اتخاذ نمود و تکثر آراء و دیدگاه ها را معتقد بود و وقتی در انتخابات با در بسته مواجه شد به اصل خود بازگشت اما این بار جامه «جبهه پایداری ها » را پوشید و شهر تهران را مبدل به ستاد انتخاباتی خود کرد!

قالیباف، تکنوکراتی شکست خورده

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 92تصویر محمد باقر قالیباف، مردی با لبخند ملیح و چشم هایی سبز رنگ زیرشعار«پیشرفت و عدالت» در پلاکاردهای تبلیغاتی اش در دستان دختران و پسران جوان خودنمایی می‌کرد. این نخستین باری نبود که قالیباف پا در عرصه رقابت های انتخابات ریاست جمهوری نهاده بود و پیش از این هم طعم شکست را در سال 84 چشیده بود و در سال 88 هم احتمالا بوی شکست به مشامش خورده بود و از ثبت نام در این انتخابات منصرف شده بود چراکه به هنگام ثبت نام اظهار داشته بود که« با جمع‌بندی شرایط موجود فعلاً داوطلب دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیستم». به هر ترتیب در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با این تفکر که شاید این بار بتواند بر صندلی چرمی خیابان پاستور جلوس کند تمام توان خود را به کار گرفت و تنها در شمال شهر تهران دست به اقداماتی زد که تنها و تنها وظیفه اصلی اش بود. نه بیشتر نه کمتر!

اما به هنگام رقابت های انتخاباتی در یک مناظره تلویزیونی حسن روحانی نقاب از اصل وی برداشت همان جا که پرده از وقایع کوی دانشگاه گفت و قص علی هذا... شکست در مقابل حسن روحانی برای قالیباف هضم ناشدنی بود و گویی تلخی این شکست هنوز بعد از دوسال همچنان زیر زبانش است چراکه از فردای شکستش روزی نبوده است که دست به کارشکنی و سنگ اندازی در مقابله با دولت یازدهم نزده باشد. سرهنگ آنقدر اوقاتش از شکست در انتخابات تلخ است که هیچ پیروزی و اتفاق خوشایند ملی هم شیرینش نمی کند. تاب دیدن عملی شدن شعارهای رقیب سیاسی اش را ندارد و شهرداری تحت ریاستش را بسیج کرده است که بر دولت منتخب ملت بتازد حال چه تفاوتی می‌کند این جنگ نرم نافی منافع ملی باشد.

تلخی شکست جامانده بر زیر زبان شهردار

پس از شکست در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری آن لبخند های ملیح برلبان آقای شهردار خشکید و تبعات آن شکست هم گریبان کارمندان زیردستش را گرفت و هم گلوی مردمی که به او رای ندادند و حتی آن هایی که به وی رای دادند و به طور کلی شهر تهران را فشرد. قوانین سفت و سختی که در شهرداری پس از شکستش وضع نمود، نمود این موضوع است از جمله طرح تفکیک جنسیتی کارمندان شهرداری. در سطح شهر تهران هم کم سنگ در مقابل راه دولت تدبیر نینداخت. این مهم را در زمانی می توان مشاهده نمود که ایران و 6 قدرت بزرگ جهانی بعد از 8 سال پای یک میز نشستند تا بر سر پرونده هسته ای ایران به یک نتیجه متقن دست یابند اما آقای شهردار این اتفاق را برنتابید و پلاکاردهایی را سازمان های تحت نظارتش در سراسر شهر تهران با موضوعات مختلف در جهت تخریب نصب نمود(!) و سازمان خدماتی شهرداری را تبدیل به جولانگاه سیاسی و رقابتی نمود. همان سازمانی که به طور مستقیم از بیت المال هزینه می شود.

آقای خندان سال های 84 تا 92 دیگر با صدایی ملایم سخن نمی گوید بلکه اخم‌هایش در هم است و برسر شخص دوم مملکت فریاد می کشد و از او انتقاد می‌‌کند به طوری که در سالروز پیروزی انتخابات 92 اظهار داشت: «دستمان را روی زانوی خودمان بگذاریم و بلند شویم. بی‌برنامگی و ضعف مدیریت در این دولت و دولت پیشین از تحریم‌ها هم موثرتر است. باور کنیم مسائل اصلی کشور دوقطبی نیست. آن‌چنان‌ که در زمان انتخابات، مسائل کلان نظام را دوقطبی کردند و کاش نمی‌کردند. نباید دوران «بگم‌بگم» به دوران تقصیر قبلی‌ها بود تبدیل شود.» و بدین ترتیب با اظهارنظرهایش سعی در زیر سوال بردن عملکرد حسن روحانی را داشت؛ فردی که عملکردش تا به اینجای کار به طور نسبی مورد قبول مردم واقع شده است.

میزبانی ضعیف سرهنگ!

توافق هسته ای با پیروزی به سرانجام رسید و کشور را پس از ده سال از بن‌‌بست هسته‌ای خارج و دیوار تحریم های کمر شکن را نیز شکاند و از همین حیث مردم را غرق در جشن و شادی ملی نمود. بعد از توافق تاریخی ایران با کشورهای 1+5 درب های کشور به سوی جهانیان گشوده شد و نخستین مسافر خارجی از کشور فرانسه به ایران وارد شد. اما در اینجا هم سرهنگ ساز مخالف زد و پیام شادی مردم را نگرفت چراکه در روز ورود لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه با همان ترفند قدیمی خود و با هزینه از جیب مردم دست به نصب بیلبوردها و پلاکاردهایی با محتوای خون های آلوده، و موضع گیری های فرانسه در مذاکرات و همچنین مواضع این کشور در منطقه و خاورمیانه زد ؛ درست در روز ورود مهمان از جانب شهرداری پایتختی که کشورش به میزبانی و میهمان‌نوازی زبانزد خاص و عام است. این رفتار مخرب شهرداری تهران با واکنش های متعددی مواجه شد به طوری که صادق زیباکلام در نامه ای سرگشاده خطاب به وی در خصوص دخالت آشکار شهرداری در وظایف دولت گفته است: « جناب آقای قالیباف، نمی دانم موضع‌گیری‌های شهرداری درقبال سیاست خارجی چقدردرحوزه وظایف شهرداری قرار می‌گیرد و آیا شهرداری های کشورهای دیگرهم همچون بلدیه تهران خود را موظف می دانند تا درخصوص سیاست خارجی
کشورهای شان هم موضع گیری نمایند.» این فعال سیاسی در بخش دیگرنامه‌اش به شکست قالیباف و مواضع یک بام و دوهوایش اشاره نموده وبیان کرده است: «این البته نه اولین باراست که جنابعالی شهرداری را وارد سیاست خارجی می‌کنید و نه آخرین بار خواهد بود. نمی دانم ۱۳ میلیون مردم تهران کی به جنابعالی وکالت دادند که اختیاردارید تا بودجه شهرشان را خرج تبلیغات سیاسی معطوف به انتخابات برای خودتان نمایید؟ آیا درست است که برای جلب رضایت جریان تندرواز بودجه شهرداری هزینه نمایید؟»

حزب جدید آقای شهردار!

لباس اصلاحات و اصلاح طلبی برای آقای شهردار احتمالا یا تنگ بود و یا گشاد که به هر ترتیب در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 برایش مثمر‌ثمر واقع نشد. سرهنگ این بار به سان یک عضو «پایداری» ظاهر شده است و می‌خواهد در این جامه برای سومین بار شانس خود را بیازماید.

صادق زیباکلام

در بخش دیگری از نامه اش خطاب به قالیباف به این مهم اشاره می کند و می گوید« جنابعالی مصمم هستید تا برای چندمین باربخت و اقبال خودتان را برای احراز کرسی ریاست جمهوری بیازمایید. همه این بیلبورد بازی ها بعلاوه تلاش و تقلاهای دیگرتان ازجمله انتقاد تند از تیم مذاکره کننده هسته‌ای در بحبوحه مذاکرات،موضع گیری های بی وقفه علیه اصلاح طلبان، حمله وانتقادهای مداوم از دولت آقای روحانی جملگی درجهت برآوردن آن آرزوی دیرینه تان می باشد. اما همانطور که در جریان کارناوال تفکیک جنسیتی که در شهرداری به راه انداخته بودید عارض شدم، صد از این مجلس آرایی ها را هم که بنمایید،اصولگرایان در تجزیه و تحلیل نهایی شما را نامزد اصلی خودشان نخواهند کرد.سه باراین تجربه تلخ را آزموده اید اما همچنان امیدوارهستید.»

آقای شهردار تهران تا کنون نتوانسته است تکلیف مواضع سیاسی اش را امتحان کند اما احتمالا حال که در آستانه انتخابات مجلس هستیم او موضع دیگری بگیرد. حزب جدید قالیباف چه خواهد بود؟!

منبع: آفتاب یزد
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
|
در حال بررسی: ۰
|
انتشار یافته: ۱
لطف الله بهرو
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۰
0
2
درود بر شما.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین