متأسفانه عدم بلوغ فکری جامعه ی ایرانی موجب گردیده است که در کشورمان هیچ مرزی بین علم و ایدئولوژی ایجاد نشود. هرکس اندگی کتاب خواند به راحتی و بدون درک منطقی از بی ثبات بودن و آلودگی دنیای سیاست، خود را وارد ورطه ای می کند که جز توهم و گمراهی نتیجه ای برایش به دنبال ندارد. نتیجه ی همین خطا این است که متأسفانه خیلی زود و حتی به اندازه دو دهه تمامی حافظه ی تاریخی مان پاک می شود و همچون یک بیمار آلزایمر آلت دست افراد مفسد و قدرت طلب مثل احمدی نژاد می شویم. جالب آن که اندک زمانی بعد وقایعی اتفاق می افتد که ثابت کننده ی عدم داوری صحیح ماست، اما باز هم برای جبران خطای پیشین به خطایی بزرگتر متوسل می شویم. و همیشه هم ادعا می کنیم که حق با ماست و دیگران نمی فهمند. مطمئنم که اگر کمی به جای وارد شدن به بازی های کودکانه ی سیاست بر دانش خود بیفزاییم و تاریخ را دقیق و مستند بخوانیم، ان قدر تجربیات تلخ کوچک و بزرگ داریم که می توانند به عنوان چراغی فراروی ما در دست یابی به بلوغ فکری، از بازیچه شدنمان به دست سیاست بازان دغل و غارتگر جلوگیری به عمل آورند. مطمئن باشید اگر به جای زنده باد و مرده باد، به شناخت دقیق تاریخمان و پاک کردن آلودگی هایی همچون افسانه سازی و انحرافات داوری به نفع جماعت سیاست پیشه و قدرت طلب بپردازیم، خدمتی بزرگ به نسل های پس از خود کرده و مانع از آن می شویم که آن ها نیز همچون نسل ما به سادگی توسط تعدادی شعارهای توخالی و فریبنده اغفال نشوند و به سرنوشت ما دچار نشوند. والسلام