قلب آدم درد می‌گیرد؛بی بی اسباب بازیش را از دست داد!

روزنامه صهيونيستي هاآرتص گزارشي به نقل از بي ميشل ، ستون نويس اين روزنامه منتشر کرده و در آن بمب ايراني را محبوب ترين اسباب بازي بنيامين نتانياهو ، نخست وزير رژيم اسرائيل مي داند که با دست يابي به توافق احتمالي هسته اي در وين ، دنيا اين اسباب بازي را از دست او مي گيرد.

 در اين گزارش آمده است: « دلم براي بنيامين نتانياهو مي سوزد. حکام جهان با يک چرخش قلم ، دوست داشتني ترين اسباب بازي اش را از او گرفته اند.

محبوب ترين و شادي بخش ترين اسباب بازي ، در يک کلام بمب ايراني ، چيزي که منبع قدرتش بود و مايه حياتش و مهم تر از همه ، بهترين چيزي که مي توانست پشتش پنهان شود و پناه بگيرد.

به نظر مي رسد همين امروز ، يا شايد فردا ، پرونده هسته اي ايران بسته مي شود و براي دست کم ده تا دوازده سال يا حتي بيشتر از سر خط خبرها و از اذهان ما پاک خواهد شد و براي بي بي (نتانياهو) چه اتفاقي مي افتد؟

با يک نگاه مي توان نشانه هاي هراس و دلهره را در او مشاهده کرد: سرکوفتگي ، دوري کردن از ديگران ، آشفتگي در موها ، اصرار از سر لجبازي و خيره سري که هيچ اتفاقي نيافتاده و هيچ چيز عوض نشده است. اما حقيقتي هولناک در حال شکل گرفتن است. بمب ، ديگر نيست. از هم اکنون به بعد ، نتانياهو همچون کودکي است که چتر حمايتي اش را از دست داده - يا همچون کودکي که خرسک تدي بي يرش را داخل آشغال ها انداخته اند - خرسکي که در شب هاي طولاني به آن دلگرم بود و در مواقع خطر و تبليغات انتخاباتي او را آرام مي کرد. چندي نمي گذرد که دفتر نخست وزير همچون باغي مي شود که مترسکش را برده اند - بزودي در معرض نوک تيز حقيقتي تلخ قرار مي گيرد ، ديگر حشرات موذي هر روز برايش مزاحمت ايجاد نمي کنند ، سپري را که در برابر دردسرهاي کارش از او حفاظت مي کرد از دست داده و خستگي روزمره او را آزار مي دهد.

ديگر از برنامه ريزي براي عمليات کماندوها خبري نخواهد بود ، ديگر نمي تواند ترس و وحشت هسته اي را که برايش بسيار مفيد بود اشاعه دهد ، ديگر نمي تواند دلهره و هراسي دلگرم کنند ايجاد کند.

ديگر سخني از چرچيل به ميان نمي آيد!! خدا به دادمان برسد. زين پس فقط بحث مسکن و هزينه زندگي و بودجه و ائتلاف و فساد در ميان خواهد بود و همه دنيا که از او به شدت انتقاد مي کند.

واقعا قلب آدم درد مي گيرد.

اما اميدمان را از دست نداده ايم. اگر رهايي را ديگران براي ما به ارمغان نمي آورند بايد خودمان آن را به چنگ آوريم.

از تفکر و ايده پردازي يهود و سحر و جادويش. چگونه؟ با اين ترتيب: همانگونه که همه مي دانند - البته بر اساس آنچه که برخي منابع عجيب و غريب خارجي مي گويند - اسرائيل داراي زراتخانه بمب هاي اتمي است که خيلي وقت است از مرز 200 عدد گذشته است. اين تعداد بمب براي نابود کردن نيمي از دنيا کافي است. خيلي زياد است. اين همه بمب نياز نداريم. درست است که همه دنيا ضد ماست اما کارشناسان امنيتي مي گويند (که اتفاقا خارجي و عجيب و غريب هم هستند) ، براي ايجاد بازدارندگي ، از بين بردن يک چهارم دنيا هم کافي است.

به عبارت ديگر ، ما (اسرائيل) بمب مازاد داريم. و درماندگي نتانياهو با اين بمب هاي اضافي درمان مي شود.

فقط کافي است يکي از آن 200 بمب را بردارد ، به خوبي آن را کادو کند و پنهاني آن را براي جمهوري اسلامي ايران بفرستد.

آنهايي که مي ترسند ممکن است لو بروند و ما خجالت زده شويم ، نگران نباشند هيچ کس به کم شدن يک بمب از 200 بمب توجه نمي کند.

اگر هم خبرنگار کنجکاوي ، گم شدن يک بمب را فهميد خيلي اتفاق هولناکي نمي افتد. طبق روال گذشته ، اسرائيل او را مي گيرد و به ندامتگاه مي سپارد ، کاري که معمولا با افراد انجام مي دهد و گناه خود را گردن ديگران مي اندازد و موضوع حل و فصل مي شود.

و به اين ترتيب ، دوباره همه خوشحال مي شوند. ايراني ها ، چراکه بمب دارند. دنيا ، که با ايران به توافق مي رسد و البته بنيامين نتانياهو ، که يکبار ديگر مي تواند به بمب ايراني متوسل شود و همه را دور و بر خودش بترساند و شب ها دوباره در خيال خود طرح عمليات کماندويي بريزد تا به روزهاي جواني بازگردد.

حقيقتش را بخواهيد من هم خوشحال تر مي شوم. وقتي بدانم دست کم يکي از آن 200 بمب اتمي ما بدست افرادي باتدبيرتر و هوشمندتر سپرده شده کمي تمدد اعصاب پيدا مي کنم.