|
|
امروز: شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۰۵:۳۶
کد خبر: ۵۱۰۷۲
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۸
سيد مراد و هم كيشانش، نه چوپانند و نه گنج پيدا كرده‌اند. آنها كلاهبردارند و جز نقشه‌اي براي سركيسه‌كردن مردم چيز ديگري در چنته ندارند. بيشترشان باندي عمل مي‌كنند و در آگاهي استان‌هاي مختلف پرونده دارند.
«سال‌ها پيش پسرك چوپاني در روستايي زندگي مي‌كرد. او هر روز گوسفندان اهالي روستا را براي چرا به كوه مي‌برد. هميشه تنها بود. روزي براي سرگرمي، يك دروغ بزرگ به مردم گفت.»
 
اين قصه براي همه آشناست. آن پسرك همان چوپان دروغگوست. او به دروغ فرياد «گرگ به گله زد» را مي‌كشيد تا صاحبان گوسفندان را بالاي كوه بكشاند و به ريش‌شان بخندد. اما حالا با گذشت سال‌ها شكل چوپان دروغگو هم مانند همه‌چيز تغيير كرده است.
 
 آنها به دنبال كلاهبرداري با گوشي همراهند. به آنها هم «چوپان دروغگو» مي‌گويند. آنها به جاي آزار حنجره‌شان تنها گوشي تلفن را بر مي‌دارند، پيامكي دروغ را براي صدها نفر مي‌فرستند و خود را يابنده گنج معرفي مي‌كنند. وانمود مي‌كنند بي‌سوادند و از ترس آن همه طلاي باارزش و قيمتي، شب‌ها خواب‌شان نمي‌برد. مي‌ترسند جان‌شان در خطر باشد. ادعا مي‌كنند شماره تماس را مادرشان با استخاره به دست آورده.
 
پيامك‌شان اين است: «سلام عليكم من {...} هستم. در منطقه {...} به سمت روستاي {...} زندگي مي‌كنم. چوپان هستم. گوسفند وگاو دارم. مي‌خواهم درباره روزي حلالي كه خدا وسفره مرتضي علي به ما داده با شما صحبت كنم. چندوقت پيش كه عمويم گوسفند‌ها را به پايين تپه برده بود، مقداري وسيله طلا داخل يك كوزه پيدا كرد. دو مجسمه با ١٨١٢ سكه طلا. مادر من سيد است شماره شما را با استخاره از قرآن به دست آورد. خوب آمده. من هم چون آشنايي درشهر ندارم از ناچاري به شما پيام دادم. حالا شما هم درحق ما برادري كن. انها را براي‌مان بفروش. اما تو را به امام حسين قسم، به كسي درباره اين چيزي نگو.»
 
اين افراد سال‌هاست كه در پليس آگاهي پرونده دارند. يكي از آنها سيد مراد است. او تلفنش را جواب مي‌دهد تا درباره پيامكي كه براي صدها نفر فرستاده حرف بزند تا شايد بتواند معامله كند. مصمم است تا طلاهاي خيالي خود را به عاشقان عتيقه بفروشد. اگر برايش ثابت شود فردي عتيقه باز است و پيامكش را باور كرده، دام را محكم مي‌چيند. او مي‌گويد «اهل سركار گذاشتن مردم نيستم و قصد ايجاد مزاحمت براي كسي ندارم. من چوپانم. خدا و پيغمبر را مي‌شناسم». او مي‌خواهد هم خودش و هم خريدار عتيقه سود ببرند. براي همين حاضر است تا «دو كيلو سكه‌اي را كه پيدا كرده ٥٠ – ٤٠ ميليون تومان بفروشد».
 
 خودش را «آدم ساده‌اي» معرفي مي‌كند و مي‌گويد «بي‌سوادم و چوپاني مي‌كنم. حاضرم چند تا از آنها را نشان دهم. اگر عتيقه‌هاي واقعي بودند، معامله مي‌كنم». مي‌گويد «مي توان نگاه‌شان كرد، نمونه‌اش را برد و امتحان كرد، كارشناس آورد و بعد معامله كرد».
 
شگرد كلاهبرداري چوپان دروغگو چيست؟
«چوپان دروغگو» با باندهاي ضرب سكه‌هاي تقلبي همكاري مي‌كند. عتيقه‌ها و سكه‌هايش تقلبي است. او مالباخته‌ها را سر قرار مي‌كشد، اگر آنها متوجه تقلبي بودن عتيقه‌ها نشوند، معامله مي‌كند، پول را مي‌گيرد و متواري مي‌شود. ديگر به راحتي نمي‌شود او را پيدا كرد. اما اگر مالباخته‌ها متوجه نقشه او شوند بين‌شان درگيري رخ مي‌دهد كه گاه رنگ خون هم به خود مي‌گيرد. نمي‌توان پايان درگيري‌ها را حدس زد. چوپان‌هاي دروغگو محل ملاقات خود را نيز حساب شده تعيين مي‌كنند. بيشتر آنها مالباخته‌ها را به جايي مي‌كشانند كه ظن پليس براي انجام معامله در آنها كمتر باشد.  
 
سيد مراد و هم كيشانش، نه چوپانند و نه گنج پيدا كرده‌اند. آنها كلاهبردارند و جز نقشه‌اي براي سركيسه‌كردن مردم چيز ديگري در چنته ندارند. بيشترشان باندي عمل مي‌كنند و در آگاهي استان‌هاي مختلف پرونده دارند. پليس برنامه‌هاي زيادي براي دستگيري‌شان دارد و هر از گاهي خبر دستگيري‌شان تيتر رسانه‌ها مي‌شود، با اين حال آمار مشخصي از مجموع دستگيري‌هاي چوپان‌هاي دروغگو در كشور وجود ندارد و اخبار مربوط به دستگيري‌ها به تفكيك استان‌ها بيان مي‌شود. نمونه اين خبرها، مهرماه امسال رسانه‌اي شد. در اين ماه چوپاني دروغگو در لرستان با بيش از ١٩٠٠ سكه تقلبي در عمليات پليس دستگير شد.
 
 پيش از آن نيز خبر دستگيري چند چوپان دروغگو در اصفهان رسانه‌اي شده بود. با همه اينها، استان لرستان بيش از استان‌هاي ديگر كشور با چوپان‌هاي دروغگو درگير است به نحوي كه رييس كل دادگستري اين استان پيش از اين از زنداني بودن بيش از ٥٠ نفر از چوپان‌هاي دروغگو در زندان‌هاي لرستان خبر داده و گفته بود كه تنها در سال ٩٠ بيش از ٩٠٠ هزار سكه تقلبي در اين استان كشف شده است. براي كلاهبرداران سكه‌هاي تقلبي يك تا هفت سال زندان در نظر گرفته مي‌شود. همچنين دو برابر مالي را كه كلاهبرداري كرده‌اند، به صورت نقدي از اين افراد گرفته مي‌شود. با اين همه، تا زماني كه عتيقه‌هاي خيالي چوپان‌هاي دروغگوي امروزي، خريدار ميليوني داشته باشد، پيامك‌هاي‌شان هم به راه خواهد بود.
 
سركار گذاشتن مردم براي پسرك چوپان قصه‌ها، جز خنده سود ديگري نداشت اما چوپان دروغگوي امروزي تنها با يك پيامك دروغ صدها ميليون تومان به جيب مي‌زند. سرگرمي‌اش، جيب آنهايي است كه عتقيقه چشم‌شان را كور و ثروت جيب‌شان را پر كرده است. هنوز خاطره گرگي كه به گله چوپان دروغگوي قصه‌ها زد از ذهن كسي نرفته است. او وقتي دروغ حمله گرگ به گله‌اش را سه بار تكرار كرد با بي‌اعتنايي مردم روبه‌رو شد اما سكه‌هاي تقلبي چوپان دروغگوي امروزي، همچنان خريدار دارد. آنها هنوز هم پيامك مي‌فرستند: «سلام عليكم. من چوپانم. بي‌سوادم. كلي طلا پيدا كرده‌ام. بيا برادري كن و آنها را از من بخر... »

منبع: اعتماد

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین