برداشت اشتباه، محتاطانه یا حتی بدبینانه از یک متن یا توافق بینالمللی
توسط افراد عادی جامعه امری طبیعی است. چارهٔ کار روشنگری و آگاهسازی
افکار عمومی است. اما متاسفانه، بعضی از منتقدین دلواپس مذاکرات هستهای
سمتهای رسمی دارند و طبعاً تفاسیری که از تریبونهای رسمی کشور از متون
توافق شده ارائه میدهند خالی از بار و تبعات حقوقی نیست و ممکن است در
آینده مشکلساز شود.
به عنوان مثال، یک نماینده مجلس در تورهای تبلیغاتی که در سراسر کشور برگزار میکند، در مقابلِ هزاران مخاطب مدعی میشود که مطابق بیانیه لوزان «تحقیق و توسعه» در حوزه هستهای باید به کُل در ایران برچیده شود! برای اثبات برداشتِ اشتباه خود نیز جملاتی را از متن به صورت گزینشی انتخاب و تفسیر میکند. یا یک مقام رسمی دیگر از یک تریبون مهم سراسری اعلام میکند که پروتکل الحاقی به بازرسان آژانس اجازه میدهد که «هر زمان به هر مکان» که در ایران خواستند دسترسی داشته باشند. سپس برای محکمکاری مدعی میشود که پذیرش پروتکل الحاقی به معنای پذیرش بازرسی غربیها از بیت رهبری، ریاست جمهوری و مجلس است. یا یک مقام ارشد دیگر در برابر میلیونها مخاطب اعلام میکند که بیانیه لوزان - و به تبع، توافق جامع - به هیچ عنوان شورای امنیت سازمان ملل و آمریکا را ملزم به برداشتن تحریمها نمیسازد.
طبعاً، فیلم سخنرانیهای این متنقدین در شبکههای اجتماعی به سرعت تکثیر میشود، جملات و تفاسیر آنها ثبت، و برخی نکاتی که مطرح کردهاند در رسانههای خارج از کشور ترجمه و منعکس میشود.
حال اگر در آینده، چند سناتور تندروی آمریکایی - با نیت تنشآفرینی با ایران و برقراری مجدد تحریمها - «توافق جامع» را بدلیل مجاز دانستن انجام تحقیق و توسعه در ایران - و به تبع به بهانه نقض بیانیه لوزان - «غیرقانونی» خواندند؛ یا اگر نخستوزیر اسرائيل در صحن مجمع عمومی سازمان ملل حاضر، نقشهای از ایران را نشان داد و - پیرو نظریه «هر زمان به هر مکان» - خواستار بازرسی آژانس از برخی نقاط حساس کشور شد؛ یا اگر یک لابی قدرتمند صهیونیستی در واشنگتن با استناد به همین تفاسیر در برابر لغو تحریمها صفآرایی کرد، این مقامات رسمی کشور چگونه میخواهند موضع خود را پس بگیرند و از حق و حقوق ایران دفاع کنند؟
ارائه تفاسیری که روی فکتشیت آمریکایی را سفید میکند شاید در کوتاهمدت منفعت جناحی در پی داشته باشد، اما قطعاً در درازمدت منافع ملی را تامین نخواهد کرد.
*حقوقدان موسسه عالی مطالعات بینالمللی ژنو
به عنوان مثال، یک نماینده مجلس در تورهای تبلیغاتی که در سراسر کشور برگزار میکند، در مقابلِ هزاران مخاطب مدعی میشود که مطابق بیانیه لوزان «تحقیق و توسعه» در حوزه هستهای باید به کُل در ایران برچیده شود! برای اثبات برداشتِ اشتباه خود نیز جملاتی را از متن به صورت گزینشی انتخاب و تفسیر میکند. یا یک مقام رسمی دیگر از یک تریبون مهم سراسری اعلام میکند که پروتکل الحاقی به بازرسان آژانس اجازه میدهد که «هر زمان به هر مکان» که در ایران خواستند دسترسی داشته باشند. سپس برای محکمکاری مدعی میشود که پذیرش پروتکل الحاقی به معنای پذیرش بازرسی غربیها از بیت رهبری، ریاست جمهوری و مجلس است. یا یک مقام ارشد دیگر در برابر میلیونها مخاطب اعلام میکند که بیانیه لوزان - و به تبع، توافق جامع - به هیچ عنوان شورای امنیت سازمان ملل و آمریکا را ملزم به برداشتن تحریمها نمیسازد.
طبعاً، فیلم سخنرانیهای این متنقدین در شبکههای اجتماعی به سرعت تکثیر میشود، جملات و تفاسیر آنها ثبت، و برخی نکاتی که مطرح کردهاند در رسانههای خارج از کشور ترجمه و منعکس میشود.
حال اگر در آینده، چند سناتور تندروی آمریکایی - با نیت تنشآفرینی با ایران و برقراری مجدد تحریمها - «توافق جامع» را بدلیل مجاز دانستن انجام تحقیق و توسعه در ایران - و به تبع به بهانه نقض بیانیه لوزان - «غیرقانونی» خواندند؛ یا اگر نخستوزیر اسرائيل در صحن مجمع عمومی سازمان ملل حاضر، نقشهای از ایران را نشان داد و - پیرو نظریه «هر زمان به هر مکان» - خواستار بازرسی آژانس از برخی نقاط حساس کشور شد؛ یا اگر یک لابی قدرتمند صهیونیستی در واشنگتن با استناد به همین تفاسیر در برابر لغو تحریمها صفآرایی کرد، این مقامات رسمی کشور چگونه میخواهند موضع خود را پس بگیرند و از حق و حقوق ایران دفاع کنند؟
ارائه تفاسیری که روی فکتشیت آمریکایی را سفید میکند شاید در کوتاهمدت منفعت جناحی در پی داشته باشد، اما قطعاً در درازمدت منافع ملی را تامین نخواهد کرد.
*حقوقدان موسسه عالی مطالعات بینالمللی ژنو
ارسال نظر