کد خبر: ۴۹۸۷۲
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۹
به راستی چه ارتباط منطقی می توان بین حذف سهمیه بندی سوخت و مذاکرات هسته ای پیدا کرد و جناب آقای میرکاظمی چگونه فکر می کند که با طرح این ارتباط ، کشف بزرگی را انجام داده است؟
دکترعلیرضا سلطانی کارشناس اقتصاد انرژی و عضو هیات علمی دانشگاه نوشت:

تک نرخی شدن قیمت سوخت و حذف سهمیه بندی از ابتدای خردادماه ، موج گسترده ای از تحلیل و اظهار نظر پیرامون دلایل اتخاذ این تصمیم از سوی دولت ، نحوه اطلاع رسانی و پیامدها و نتایج آن ایجاد کرد. در میان همه اظهارنظرها ، اما یک اظهار نظر  بیش از همه باعث تعجب گردید. آقای مسعود میرکاظمی وزیر اسبق نفت در دولت دهم و عضو کنونی کمیسون انرژی مجلس اخیرا در مصاحبه با یکی از خبرگزاری ها( تسنیم ، 5 خرداد 1394)، در توضیح چرایی تک نرخی شدن قیمت سوخت ، در قامت یک منتقد قرار گرفته و  با نمایش اینکه گویی کشفی بزرگ و ناشناخته انجام داده، گفته است: "افزایش قیمت بنزین با هدف انحراف اذهان عمومی از مذاکرات هسته ای صورت گرفته است."   در زمینه کشف این دلیل و سایر اظهارات آقای میرکاظمی ذکر چند نکته ضروری است: 

1- از فردی که 2 سال ، عنوان وزیر نفت را یدک کشیده و 2 سال هم ریاست کمیسیون انرژی مجلس را داشته و هم  اکنون هم عضو این کمیسیون می باشد، انتظار نمی رود برای تحلیل و توضیح یک رویداد آنهم حذف نظام سهمیه بندی سوخت، زمین و زمان را به هم بافته و متوسل به دلایل و بهانه های فضایی، غیرکارشناسی و به عبارت بهتر سیاسی شود. به راستی چه ارتباط منطقی می توان بین حذف سهمیه بندی سوخت و مذاکرات هسته ای پیدا کرد و جناب آقای میرکاظمی چگونه فکر می کند که با طرح این ارتباط ، کشف بزرگی را انجام داده است؟ هر عقل سلیمی می پذیرد که با وجود منطقی بودن اصل طرح تک نرخی شدن قیمت سوخت، اما این طرح در شرایط فعلی بازخورد مثبتی در افکار عمومی ندارد و اجرای این طرح که قطعا مبتنی بر اجبار قانونی، تکلیفی و اقتصادی است به تقویت موضع دولت در نزد افکار عمومی منجر نمی شود.  کافی است آقای میرکاظمی که کرسی نمایندگی مردم در مجلس را در اختیار دارد ، چند دقیقه ای را در بین موکلان خود سپری کند و انعکاس و بازخورد حذف سهمیه بندی سوخت را در بین مردم دیده و پس از آن اظهار نظر کند. در غیر این صورت اگر شائبه  یا منافع سیاسی وجود نداشته باشد آیا بهتر نیست سکوت پیشه کرده تا بیش از این زمینه بی اعتباری اظهارات مشخص نشود.

2-جناب آقای میرکاظمی به عنوان نماینده مجلس به خوبی می داند که تصمیم دولت برای حذف نظام سهمیه بندی بر اساس مجوز و تکلیف مجلس در چارچوب قانون بودجه سال 1394 بوده است. بر اساس مصوبه مجلس ، دولت برای کسب درآمد هدفمندی یارانه ها ، مجاز به افزایش قیمت حامل های سوخت می باشد. اما دولت به جای افزایش قیمت ، سهمیه بنزین که نقشی بالایی در اقتصاد خانوار نداشت( 18 هزار تومان در ماه) و صرفا ایجاد کننده هزینه نرم افزاری و سخت افزاری بود، را حذف کرد. این طرح جدای از نحوه نامناسب اطلاع رسانی، با استقبال کارشناسان ، فعالان اقتصادی و بسیاری از نمایندگان مجلس مواجه شد چرا در اولین گام ، زمینه شفاف سازی و از بین رفتن رانت و فساد را فراهم می کند و از سوی دیگر دست دولت برای اجرای طرح های حمایت اجتماعی باز می شود . جا داشت آقای میرکاظمی به عنوان کسی که 2 سال سکان وزارت نفت را در دست داشته و هم اکنون عضو کمیسیون انرژی است  به جای گرفتن موضع انتقادی ، غیرکارشناسی و به روال گذشته سیاسی و احساسی، از طرح حمایت کرده و یا به صورت مستدل نقاط قوت و ضعف آن را برشمرده و برای اصلاح کار ، نظرات کارشناسی و تخصصی خود را ارائه نماید نه اینکه با توسل به هر عاملی از جمله مساله هسته ای که مساله ای ملی و حساس است و ربط دادن آن به امور جاری و جزئی کشور ، اوج  بی سلیقیگی و تنگ نظری است  ، بهانه لازم برای ایفای نقش تخریبی گذشته را ادامه دهد.

3-    آقای میرکاظمی علاوه بر طرح مساله هسته ای به عنوان یکی از دلایل حذف نظام سهمیه بندی، دلیل دیگر این کار را جبران کسری بودجه دولت از جیب مردم دانسته و تاکید کرده که دولت به جای این کار باید هزینه های خود را کاهش دهد . وی تاکید دارد که "هم اکنون دولت مانند بچه پولدارها رفتار می کند". باید اذعان کرد که آقای میرکاظمی به عنوان نماینده مجلس و فردی که 3 سال است یکی از مهمترین کرسی های تصمیم گیری کشور را در اختیار گرفته ، تاکنون چه طرح یا برنامه ای برای کاهش هزینه  های اجرایی کشور و کمک به نظام اداری کشور ارائه کرده است؟ آیا غیر از اظهارات سیاسی و جناحی که عموما از تریبون های رسمی مجلس و به پشتوانه جایگاه نمایندگی صورت گرفته، کمترین اظهار نظر کارشناسی برای حل مسائل و معضلات اقتصادی کشور از ایشان در این مدت ارائه شده است؟ چرا آقای میرکاظمی به عنوان کارشناس انرژی در جریان بررسی و تصویب لوایح بودجه سالانه به ویژه لایحه بودجه سال 94 که در آن افزایش و ساماندهی قیمت سوخت مصوب شده، هیچ گونه اظهار نظر نکرده و دغدغه های به اصطلاح کارشناسی خود را که در مصاحبه اخیر بیان کرده، آنجا برای آگاهی نمایندگان مجلس و تاثیر در مصوبه آنها ارائه نکرده است؟ به راستی سکوت و انفعال آقای میرکاظمی در جریان بررسی لایحه بودجه 94 چه دلیل موجه و منطقی داشت؟

4-    جناب آقای میرکاظمی که به دلیل سابقه 2 ساله در وزارت نفت، در مجلس نهم به عضویت کمیسیون انرژی مجلس و ریاست آن در سال های  اول و دوم این دوره از مجلس درآمد و  در سال سوم از رسیدن به ریاست این کمیسون بازماند، 2 دوره فعالیت را در کارنامه خود دارد. دوره اول در سال های پایانی دولت دهم بود که عملا وی سیاست سکوت و انفعال را در قبال وزارت نفت و عملکرد آن در پیش گرفته بود. این سکوت و انفعال البته بدون دلیل نبود چرا که بخش قابل توجهی از ضعف و ناکارآمدی و انعفال وزارت نفت در این دوره ، نتیجه عملکرد و مدیریت وی در سال های صدارت بر وزارت نفت بود و وزیر بعدی تلاش داشت تا عملکرد ضعیف وی را جبران کند. بنابراین منطقی بود که آقای میرکاظمی سیاست سکوت و بعضا حمایتی را در آن دوره در پیش بگیرد. دوره دوم حضور وی در مجلس ، اما با فعال شدن وی در عرصه سیاسی و رسانه ای به پشتوانه ریاست کمیسیون انرژی آنهم در نقش منتقد جدی دولت ، وزارت نفت و شخص وزیر نفت همراه بود. موضع گیری های تند، احساسی، هیجانی و سیاسی به صورت پی در پی با توسل به نبش قبر کردن عملکرد گذشته وزارت نفت و بیرون آوردن دلایل و بهانه های بی خاصیت و بایگانی شده از یک سو و جستجوی بی وقفه برای یافتن بهانه ای هرچند کوچک و بهره گیری از آن برای تخریب دولت و وزارت نفت در راستای منافع شخصی و جناحی ، مهمترین شاخص های رفتاری اقای میرکاظمی به حساب می آید. این درحالی است که در این دوره کمترین اظهار نظر کارشناسی و حمایتی ( در شرایطی که اقتصاد کشور و صنعت نفت در سخت ترین شرایط قرار داشت و حمایت نهادها و فعالان اقتصادی و کارشناسی به شدت نیازمند بود) از آقای میرکاظمی می توان سراغ گرفت.  این رفتار البته به مذاق نمایندگان مجلس به خصوص اعضای کمیسیون انرژی خوش نیامد و سال سوم برای احیای اعتبار کمیسیون انرژی و جایگاه ریاست آن ، کرسی ریاست کمیسیون را از ایشان گرفته  و به فردی غیرجناحی سپرده شد. این حرکت اگرچه زمینه سواستفاده از کرسی ریاست کمیسیون را رفع کرد اما درس و تجربه ای برای عدم تکرار رویه های نادرست توسط اقای میرکاظمی نشد.

5-    جناب آقای میرکاظمی که اظهارات و فضاسازی  های چند سال اخیر خود را عمدتا با هدف سرپوش گذاشتن  بر عملکرد ضعیف و پر انتقاد خود ، افزایش داده و از موضع مدعی علیه به مدعی تبدیل شده ، برای نگه داشتن جانب احتیاط و انصاف کافی است هر از چند گاهی به کارنامه پرانتقاد خود در مدت 2 سال صدارت وزارت نفت نگاه کرده و ببیند چه سرنوشتی را بر صنعت نفت و اقتصاد  کشور رقم زده است؟ سرنوشتی که به اذعان بسیاری از کارشناسان اقتصادی در تاریخ مدیریت صنعت نفت سابقه نداشته است.  قطع سوآپ نفت و رساندن ضررهای میلیاردی به کشور ، ناکامی کامل در توسعه فازهای مختلف پارس جنوبی، برکناری مدیران باسابقه نفتی  ، استخدام های عجیب در وزارتخانه، کاهش تولید گاز، تولید بنزین های آلوده پتروشیمی و توزیع آن در شهرها بدون توجه به آسیب های سنگین اجتماعی آن ، آسیب به صنعت پتروشیمی، کاهش شدید سرمایه گذاری در صنایع بالادستی و پایین دستی تنها بخشی از عملکرد آقای میرکاظمی در مدت کمتر از 2 سال حضور در وزارت نفت به عنوان وزیر نفت بود. کارنامه و عملکردی که البته توسط دولت دهم و رئیس جمهور وقت که متهم به بی برنامگی و ضعف مدیریت بودند هم تحمل نشد و خیلی زود تصمیم به برکناری آقای میرکاظمی از سمت وزیر نفت منجر شد. اظهارات اخیر دادستان دیوان محاسبات کشور مبنی تشکیل دادخواستی در این دیوان برای بررسی عملکرد آقای میرکاظمی در دوران صدارت وزارت نفت و زیان 29 میلیارد تومانی که دستور ایشان برای توقف عملیات سواپ به بیت المال وارد ساخته گویای تنها بخشی از این کارنامه است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین