کد خبر: ۴۷۲۱۸
تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۶
یکی از مهم ترین موضوعات اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس دهم درباره تایید صلاحیت چهره‌های مطرح این جریان است. برای بررسی این موضوعات با دکتر احمد پورنجاتی نماینده اصلاح طلب در مجلس ششم و قائم مقام سابق سازمان صدا و سیما گفت و گو کردیم.وی درباره نقش آقای روحانی خاطر نشان می‌کند: «آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور باید دو نقش مهم را در این زمینه ایفا کند. اول به عنوان کسی که براساس قانون اساسی وظیفه اجرای قانون اساسی را برعهده دارد. به همین دلیل آقای روحانی باید انتخابات را در یک شرایط رقابتی بالا برگزار کند. لازمه این کار نیز این است که آقای روحانی نسبت به انتخابات موضع گیری صریح داشته باشد تا انتخابات با شاخص‌های دقیق تری برگزار شود.وظیفه دوم که به عهده رئیس جمهور،وزارت کشور و مجموعه دولت است این است که وزارت کشور در انتخاب هیات‌های اجرایی خود دقت کند تا افرادی که به صورت سلیقه ای رفتار می کنند در این هیات‌ها فعالیت نکنند». در ادامه متن گفت و گوی «آرمان» با دکتر احمد پورنجاتی را از نظر می گذرانید.
 
  برخی از مقامات دولتی نسبت به‌برخی مسائل درباره اثر گذاری بر فضای سیاسی هشدار داده اند. به نظر شماعلت طرح این سوال‌ها چیست؟

همواره و در تمام مقاطع تاریخی موضوع تأثیرگذاری «قدرت» و «ثروت» برفضای سیاسی مطرح شده و به شکل‌های مختلف به آن پرداخته شده است.این در حالی است که پس از انقلاب اسلامی مسئولان تلاش کردند اجازه ندهند این فضا تحت تأثیر قدرت و ثروت قرار بگیرد. دو عامل ثروت و قدرت بر فضای سیاسی می‌تواند تأثیرگذار باشد.هشدار کنونی نیز متوجه یک پدیده «پیش رو» است.بنده معتقدم باید تمام ذهن خود را معطوف به ابزارهایی کنیم که از راه‌های غیرمشروع به دست آمده است.هشدار مقامات دولت به‌ویژه معاون اول رئیس جمهورنوعی پیشگیری است که اتفاقاتی که رخ داده،تکرار نشود.. مردم باید از هشدارهای مسئولان احساس آرامش و اطمینان کنند تا فضا به سمت اعتدال حرکت کند.

  دغدغه مهم اصلاح طلبان مساله‌ انتخابات مجلس آینده است.آیا آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور برآمده از تفکر اصلاح طلبی باید در این زمینه کمک کند؟

بنده در مرحله اول باید عنوان کنم که ما نسبت به اصلاح طلبان «دلواپس» نیستیم.ما از انتخابات ریاست جمهوری سال92تاکنون در مدیریت ارشد و کلان کشور شاهد شکل گیری یک گفتمان جدید سیاسی بوده ایم.محتوای این گفتمان بیانگر این بود که تمام کسانی که به کشور و وطن خود علاقه‌مندند از موضع میهن دوستی در انتخابات شرکت کنند. نکته مهم این مسئله این بود که تمام کسانی که در کشور زندگی می کنند و دارای نگرش و طرز فکر متفاوت نسبت به اداره کشور هستند باید در سرنوشت خود مداخله و در انتخابات به عنوان مظهر تعیین سرنوشت شرکت کنند.در شرایط فعلی هم نباید تغییری در این گفتمان به وجود بیاید. یعنی دلیلی مبنی بر تغییر این گفتمان به وجود نیامده است.فرصت حضور در تعیین سرنوشت باید در اختیار تمام نگرش‌ها و طرز فکرها و همچنین همه شهروندان قرار بگیرد.در نتیجه همه دستگاه هایی که در این زمینه نقش ایفا می کنند به ابزار و مقدمات این مسئله پایبند هستند.از طرف دیگر سخنگوی شورای نگهبان در هفته‌های گذشته رد صلاحیت جریانی و جناحی را به طور کلی رد کرد و عنوان کرد که همه جریان‌های سیاسی باید در انتخابات شرکت کنند و هیچ جریانی بر جریان دیگر تقدم و برتری ندارد.برای آقای روحانی به عنوان رئیس جمهورباید دو نقش مهم را در نظر گرفت.اول به عنوان کسی که براساس قانون اساسی وظیفه اجرای قانون اساسی را برعهده دارد. به همین دلیل آقای روحانی باید انتخابات را در یک شرایط رقابتی سطح بالا برگزار کند. لازمه این کار نیز رعایت شاخص‌های قانونی است.وظیفه دوم که به عهده رئیس جمهور،وزارت کشور و مجموعه دولت است این است که وزارت کشور در انتخاب هیات‌های اجرایی خود دقت کند تا افرادی که به صورت سلیقه‌ای رفتار می کنند در این هیات‌ها فعالیت نکنند. به هر حال هنوز برخی از مدیران احمدی نژادی که سیاست‌هایی همسو با دولت را دنبال نمی کنند در بدنه دولت آقای روحانی وجود دارند. این مساله نیز به دلیل کنار گذاشتن مدیران در زمان احمدی نژاد بود که وی گروه‌های سیاسی منتقد خود را از دستگاه‌های اجرایی کنار گذاشت.به همین دلیل نیروهای احمدی‌نژادی در لایه‌های دستگاه‌های اجرایی کشور نفوذ کردند.نقش اول آقای روحانی می تواند از آستانه انتخابات آغاز شود. رئیس جمهور نباید بین هیچ کدام از جریان‌های سیاسی تفاوت قائل بشود. همه جریان‌های سیاسی باید در یک شرایط برابر با هم به رقابت بپردازند.در نتیجه یکی از نقش‌های آقای روحانی فراگیر و به کل فرآیند برگزاری انتخابات مربوط می شود و بخش دیگر مربوط به دولت و زیرمجموعه‌های آن می شود.

  تفاهم لوزان نقطه عطفی در کارنامه سیاست خارجی آقای روحانی به شمار می رود. با این وجود دلواپسان به شکل‌های مختلف تفاهم لوزان را برخلاف مصالح قلمداد می کنند.چرا در شرایط فعلی به چنین رفتاری دست می زنند؟

به طور طبیعی هر فرد یا جریانی تلاش می کند از بحران هایی که در طول زندگی برایش به وجود می آید رهایی پیدا کند و از آن خلاص شود.هیچ انسان عاقلی زندگی در شرایط بحران و چالش پی در پی را برنمی تابد،مگر اینکه‌در پی اهداف خاصی باشند مقصود من این است که اگر دولت تلاش می کند کشور را از یک بحران بین المللی عبور بدهد و در پی تحقق منافع ملی و بین المللی کشوربرآمده است باید از وی تشکر و قدردانی کرد. هدف اصلی ما توسعه سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی کل کشور است و نه به نتیجه رساندن یک پرونده بین‌المللی که به بخش‌های محدودی از قدرت ملی ما مربوط می شود.در نتیجه هر فردی که در پایان بخشی به چالش‌ها و بحران‌های داخلی و بین المللی حرکت کند در پی این است که برای اهداف بزرگتر و مهم تر جامعه فرصت ایجاد کند.این یک شاخص اصلی است که همه گروه‌ها و جریان‌های سیاسی نیز به آن تأکید دارند.دولتی که چنین حرکتی را در پیش گرفته تلاش می کند برای فردا و فرداهای جامعه فرصت فراهم کند تا به اهداف والاتری در جهت مطالبات ملت خود دست پیدا کند.کسانی که چنین مسائل مهمی را وسیله ارتزاق سیاسی خود قرار می دهند نمی توان دلسوز واقعی تلقی کرد. این در حالی است که واکنش افکار عمومی و اقشار مختلف جامعه نسبت به این تفاهم مثبت و امیدوارکننده بوده است.البته چنین نیست که اگر موضوع هسته ای ایران به نتیجه مطلوب برسد کشور«گل و بلبل» خواهد شد. خیر، چنین اتفاقی نخواهد افتاد.کسی هم چنین توقعی ندارد.با این وجود مسئله هسته ای به مانند «سنگ» بسیار بزرگی است که باید از پیش رو برداشت.از این نکته نیز نباید غافل شد که در عرصه بین المللی با افراطیون سیاسی روبه روهستیم که تلاش می کنند پرونده هسته‌ای ایران به نتیجه نرسد.
  برخی معتقد بودند آقای روحانی به دلیل اینکه بیشتر انرژی خود را معطوف به حل پرونده هسته ای کرده از بهبود فضای داخلی غافل شده است.

بنده معتقدم نباید چنین القا کرد که طراوت و نشاط در عرصه سیاست داخلی به عملکرد دولت بستگی دارد.اگر«زلف» کنش گری سیاسی را به عملکرد دولت گره بزنیم باید به دنبال یک فضای«گلخانه ای» سیاسی باشیم که قابلیت‌های فضای طبیعی در عرصه سیاسی را نخواهد داشت.البته نمی توان نقش دولت را در این زمینه به طور کلی نادیده گرفت. به هر حال نگرش و دیدگاه هر دولت بر فضای مدنی و سیاسی جامعه اثرگذار است.با این حال هنگامی که دولت با تعامل مثبتی که با جهان در پیش گرفته و موفق شده به دستاوردهای مهمی در این زمینه دست پیدا کند ،به صورت طبیعی مجال بیشتری برای رسیدگی به امور مدنی و سیاسی پیدا خواهد کرد. من معتقدم کنش گران فعال در عرصه مدنی چه در حوزه احزاب، انجمن‌ها و تشکل‌های صنفی و چه در حوزه مطبوعات باید یک بار برای همیشه احساس نیاز به اراده و پشتیبانی دولت را کنار بگذارند.هنر کنش گران سیاسی در جامعه مدنی این است که خودشان بتوانند ایده‌های خود را برای  اقشار مختلف جامعه تبیین کنند تا به این وسیله جایگاه اجتماعی خود را در بین افکار عمومی ارتقا بدهند.در نتیجه هر چه نقش دولت برای بهبود وضعیت مدنی وسیاسی کمتر باشد،احزاب و تشکل‌های مدنی پایدارتر و مستقل تر و از نظر افکار عمومی قابل اعتمادتر خواهند بود.ما باید بیشتر به دنبال این مسئله باشیم که دولت‌ها و برای فضای مدنی وسیاسی ایجاد مزاحمت نکنند و از حقوق مدنی و سیاسی صیانت کنند.نباید بیش از این از دستگاه‌های دولتی در زمینه فضای مدنی توقع داشت.در جوامع پیشرفته نیز چنین توقعی از دولت وجود  ندارد.نباید به محض اینکه اتفاق مهمی در کشور رخ می دهد انگشت اشاره ما به سمت دولت برود.

منبع: آرمان

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین