کد خبر: ۴۶۲۴
تاریخ انتشار: ۲۶ شهريور ۱۳۹۲ - ۲۰:۳۵
بازيگري كه با تفكري خاص و شناختي جامع لحظات كميكي براي علاقمندان به خود خلق مي كند.
 مجید صالحی متولد ۲۶ شهریور ۱۳۵۴ در بندر ترکمن  به دنيا آمد هنرمندي كهدر همه نوع حرفه ي بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون استعداد خود را نشان داده و از آن دست بازیگران کمدی است که بدون داشتن توانایی خاصی در دل مخاطب جای گرفته است به گونه ای که با بهره گیری از میمیک و لحن خود توانسته برای انعکاس موقعیت و شرایط حسی شخصیت در لحظه های طلایی مجموعه های تلویزیونی به یاد بماند ،اما در برخی از آثار هم نمی توان از ضعف های او چشم پوشی کرد در سری دوم "خوش رکاب" و "موج و صخره" بود که به خاطر الهام گیری از بازی های قبلی خود نتوانست توفیق چندانی پیدا کند و از این نظر دچار ضعف شد.


وي با شناخت شرایط و درک محیط اجرایی نقش با افکار کارگردان و فیلمنامه نویس نقش را در ذهن خود ترسیم می کرد

مجید صالحی در چند نقش آفرینی خوب خود عصاره ای از شیوه های بازیگری در موقعیت هایی را در پیش می گیرد که در عین سادگی اجرایی و باورپذیری بالا برای مخاطب، تا حدودی نوآورانه در نظر آید.

نقش گشتاسب در "کوچه اقاقیا" از طریق تکیه کلام صالحی،چهره و گریم خاص نقش به مخاطب منتقل شد و گشتاسب با تکیه کلام "پول ببیتی فراوون" سبب شد تا شیوه اجرای صالحی به چشم آید و مردی بلوف زن، مدعی و در عین حال همدل برانگیز را شکل دهد.

"مجید دلبندم" آغازگر مسیر شناخت صالحی در مجموعه های کمدی بود؛ بازی خوب وی در نقش یک جوان اخلاق گرا و ارتباط حسی مناسبی که با زیبا بروفه برقرار کرد هنوز هم در دیدارهای تازه تامل برانگیز است. صالحی با استفاده از لحن توانست تا صفات اخلاقی نقش را به مخاطب عرضه کند و توجهاتی که به عروسک دراز دست داشت و به قولی برخوردهایی که با این عروسک پس از خرابکاری هایش انجام می داد بسیار دقیق اجرا شد تا تاثیرگذاری مناسبی را بر رفتار و گفتار کودکان داشته باشد.

تیپ های رابین هود، روان پریش و حسن کچل سه نمونه عالی  در "قطار ابدی" به شمار می آیند که باعث شناخت قابلیت های لحنی این بازیگر برای رساندن وضعیت نقش به یک استاندارد ویژه می شوند و  قدرت اجرایی صالحی در رساندن خود قطاربه ویژگی های درونی هر یک از این نقش ها را نشان می دهد. قسمت آخر "قطار ابدی" در آیتم حسن کچل به خوبی از موفقیت بازیگری جوان حکایت داشت که با نمایش مکرر تنبلی حسن و بدون تغییر گسترده در روند اجرای این نقش توانست تا همدلی مخاطبان را برانگیزد وغافلگیری قسمت آخر در خروج حسن ازمنزل و حرکتش در سطح شهر و از بین هم محله ای ها برای برداشتن سیب ها موقعیت کمدی نابی را آفرید و حسن را به عنوان یک قهرمان بر فراز دستان هم محله ای هایش قرار داد.  

نقش گشتاسب از جمله بازی های ماندگار مجید صالحی به شمار می آید که این نقش به نوعی کارکردی نجات دهنده را در این مجموعه داشت و در زمان ورودش به جمع خانواده اقاقیا از همان ابتدا نشانه های امیدوار کننده ای را داشت و مخاطب را نسبت به آینده این مجموعه خوش بین تر ساخت. بازی صالحی در حفظ این موازنه بسیار دقیق و حساب شده بود و لب خوانی هنرمندانه وی بر روی آهنگ مشهور خواننده ترک و توضیح سرنوشت غم انگیز زندگی اش از جمله لحظات ماندگاری است که از بازی های صالحی در ذهن مخاطبان شکل گرفته است.

بازی در سریال "خوش رکاب" و در نقش شاگرد آتقی همان فرصتی بود که مجید صالحی به آن نیاز داشت تا شمایلی به روزتر از توانایی های بازیگریش به رخ بکشد. کل کل های عزت با آتقی و میل عاشقانه ای که به دختر آتقی داشت و سعی می کرد در رفتارهایش بروز نیابد و رقابتش با خواستگار رزمنده دختر آتقی یک حوزه گسترده از تغییرات تدریجی و لحظه ای در رفتار را نمایان می ساخت که البته برداشت درست صالحی از ویژگی های این نقش باعث شد تا این تغییرات رفتاری وجهی اغراق گونه نیابد.


بازی در نقش فرزند متعصب نصرت خانم نیز در عین دارا بودن وجوهی کاملا جدی در رفتارها، رگه هایی از کمدی موقعیت را به گونه ای ملموس در رفتارهای مجید منعکس می کرد که با دقت بازیگر در فاصله گذاری میان جدیت و طنازی یکی از نقش های خوب این بازیگر را به یادگار گذاشت. اگرچه ممکن است نوع رفتارهای مجید از منظری روان شناسانه به نوعی حسی کودکانه و از سر لجبازی را منعکس کند اما صالحی در ارتباط گیری اش با آقا جهان به درستی حس های مناسب شرایط رویارویی فرزند یک زن میانسال با شوهر مادرش را منعکس کرد.  

بازی وی در مجموعه ای که کارگردانی اش را بر عهده داشت از منظر بازتاب حس های متغیر در شرایط متفاوت به نوعی می تواند نقطه ثقل کارنامه بازیگریش در تلویزیون باشد. داماد خانواده آقا رحمان که در عسلویه به سر می برد با بلوف زنی های متعدد و محافظه کاری و ترس ملموسی که در رفتارهایش بروز داد کاملترین بازی وی می باشد.

حتی بازیگرانی هم که توانایی های خوبی در کمدی موقعیت و بداهه دارند در شرایط نامساعد نمی توانند چندان در نقش آفرینی موفق باشند. نوعی سادگی و دست و پا چلفتی بودن در شخصیت سریال "موج و صخره" حاکم بود که کار بازیگر را تا حدودی راحت جلوه می داد اما مجید صالحی باید این نقش را به گونه ای ایفا می کرد تا تلاش های عموی همسرش برای بی کفایت جلوه دادنش نزد مخاطب آشکار نشود و درست در همین لبه حسی است که توانایی صالحی در حفظ وضعیت بازی رخ می نماید.

همچنین تحول نقش گرزین در مجموعه "بیدارباش" حاصل موقعیتی خلق الساعه است. نقش از یک شمای خاکستری و تا حدودی منفی به وجهی همدل برانگیز می رسد و از جایگاه فردی در مظان اتهام به انسانی متقن و قابل اطمینان می رسد. تلاش های گرزین برای رسیدن به این وضعیت به خوبی در بازی تماشایی مجید صالحی بروز کرد و باز هم توانایی این بازیگر در رساندن نقش از یک مبدا دافعه انگیز به مقصدی جاذبه افزا را نشان داد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین