|
|
امروز: يکشنبه ۱۰ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۴
کد خبر: ۴۵۷۰۴
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۸:۲۸
اگر دولت اصلاحات در مسیر روبه جلو «خطی» پیش می‌رفت و انقلاب را در تداوم و استمرار و اولی‌دانستن ارزش‌ها می‌دید، دولت احمدی‌‌نژاد زمان را «دوری» در نظر می‌گرفت.
احمد غلامی در روزنامه شرق نوشت:

سوژه‌های اسقاطی، سوژه‌هایی هستند که آن‌قدر زمان از روی آنها می‌گذرد که دیگر از موضوعیت می‌افتند. بسیاری از مدیران از این ترفند استفاده می‌کنند تا نامه‌های داخل کارتابل را به‌هردلیلی که نمی‌توانند جواب بدهند؛ اسقاطش کنند. در عالم سیاست هم این‌گونه است. برخی دولت‌ها سوژه‌هایی را که به‌هردلیلی نمی‌توانند راه‌حلی برایش پیدا کنند به دست بی‌رحم زمان می‌سپارند تا اسقاطش کند. بداقبال‌ترین رئیس دولت کسی است که انباشت این سوژه‌های اسقاطی گریبانش را بگیرد.

از کجا که حسن روحانی متصدی یک چنین دولتی باشد. سوژه‌های اسقاطی زیادی روی دستش مانده و کار در عرصه سیاست داخلی را برایش دشوار کرده است. احمدی‌نژاد در مسائل داخلی برای ایجاد هیجان و موج‌آفرینی و موج‌سواری به سوژه‌هایی می‌پرداخت که نه برای آنها برنامه‌ریزی می‌کرد و نه اعتقادی به حل آنها داشت، فقط می‌خواست نگاه‌ها را متوجه خودش کند. مثلا حرف‌های او درباره حجاب و بدحجابی، مشت نمونه خروار چنین رویکردی است. او دراین‌باره حرف‌هایی می‌زد که شنیدن آن از زبان هر مقام مسئول دیگری کم‌و‌بیش بعید به نظر می‌رسید. اما او این سوژه‌ها‌ را اسقاط کرد و آنها را از معنا تهی کرد. برای همین وقتی حسن روحانی درباره حجاب و امر‌به‌معروف در خیابان‌ها حرف مهمی زد و خواست دیدگاه خود را درباره این معضل به گوش مردم و نهادهای مؤثر برساند، نه‌تنها کسی را متوجه خود نکرد، بلکه تلنگری هم به جامعه نخورد. احمدی‌نژاد بسیاری از این سوژه‌ها را اسقاط و از معنا تهی کرده است. از این نگاه، کار حسن روحانی در سیاست داخلی بسیار دشوار است. ایجاد شور و امیدی که او به‌دنبال آن است، فقط در بازگشت به روزهای خوب معنا می‌دهد. گام روبه‌جلو برداشتن در مسائل داخلی هم دشوار است و هم شاید در جنس دولت تدبیر و امید نباشد. این حرف را بازتر خواهم کرد. دولت احمدی‌نژاد، دولتی اسقاط‌گر بود. او تلاش کرد تا دولت‌های ماقبل خود و ارزش‌هایی را که آنها به‌عنوان ارزش‌های انقلاب تبیین می‌کردند با هجمه‌ای سنگین از کار بیندازد. احمدی‌نژاد اگر با این کارش خسارت بزرگی به ایده‌های انقلاب زد، دست‌کم موفق شد تصور دولت را در ذهن آدم‌ها عوض کند. او با تکیه بر پول نفت و عقبه‌ای سنتی که از او حمایت می‌کردند، دولتی مقتدر و جدی را به نمایش گذاشت. اگرچه نمایش این اقتدار گاه وسیله خنده و شوخی بود، اما برخی اذعان می‌کردند اگر قرار است کسی کاری بکند، هم ‌اوست. احمدی‌نژاد با این دو اهرم قدرتمند یعنی پول و عقبه سنتیِ وفادار نتوانست کاری بکند جز اسقاط سوژه‌هایی که دولت‌های قبل در‌صدد حل آنها بودند و هزینه‌های گزافی بابت آنها پرداختند. بی‌دلیل نیست که دولت روحانی به ناگزیر دولت امید و تدبیر نام گرفت؛ یعنی امید به احیای دوباره سوژه‌های اسقاطی با تدبیر.

اگر دولت اصلاحات در مسیر روبه جلو «خطی» پیش می‌رفت و انقلاب را در تداوم و استمرار و اولی‌دانستن ارزش‌ها می‌دید، دولت احمدی‌‌نژاد زمان را «دوری» در نظر می‌گرفت. زمان خطی به جای اینکه روبه‌جلو گام بردارد یا حتی به عقب بازگردد، در تصوری دایره‌ای‌شکل بازگشت و پیشرفت را به یک چشم می‌نگریست و توأمان مدعی آن بود که به یک کرشمه دو کام را بر‌آورده است. به بیان بهتر، هم به فضا و حال‌و‌هوای صدر انقلاب رجوع می‌کرد و هم مدعی آن بود که ضرباهنگ پیشرفت کشور را فراتر از سند چشم‌انداز ٢٠‌ساله به جلو می‌برد. او با هوشمندی بر این گمان بود که با دوری فرض‌کردن تاریخ انقلاب، می‌تواند همه دولت‌های ماقبل خودش را با اتهام به انحراف اسقاط کند. از همین‌رو است که در پوسترهای انتخاباتی‌اش، پرتره او در کنار شهید رجایی پیامی روشن، صریح و شفاف داشت: بازگشت به نقطه تاریخی قابل‌قبول. این پیام و عمل به این پیام آن‌قدر جدی است که با عملکردهای بعدی و سطحی احمدی‌نژاد به‌هیچ‌روی همخوانی ندارد...

 ... و انگار که اصلا از خودش نیست و ایده‌ای تحمیلی به او است و در خوشبینانه‌ترین شکلش ایده‌ای تبلیغاتی بوده است. به هرتقدیر این ایده نافرجام ماند. دولت حسن روحانی، چاره‌ای ندارد جز اینکه دولتی احیاگر باشد؛ دولتی که در سیاست داخلی، وظیفه‌اش امیدوارکردن مردم به درست‌کردن خرابی‌های به‌بارآمده است. روحانی چاره‌ای ندارد جز اینکه بازگردد و مثل دولت هاشمی «سازندگی» کند. اما ضمن بازگشت به قصد سازندگی، مجبور است اصلاح‌طلب باشد و ایده «بازگشت» را که از ایده‌های اسقاطی عصر احمدی‌نژاد است، به‌نحو احسن ترمیم کند. این دولت به تعبیر حافظ، «صعب روزِ بوالعجب کارِ پریشان عالم» چاره‌ای ندارد جز برگشت به سازندگی و اصلاحات و البته آن‌هم نه در قالب زمان رو به جلو، بلکه در قالب زمانی از دست‌رفته و از بخت بد، با موضوعاتی که اسقاط شده‌اند... .

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین