پس از مخالفت پاکستان با ائتلاف کشورهاي عربي به رهبري عربستان براي تهاجم به يمن اين اقدام اسلام آباد بشدت مورد نکوهش مقامات سعودي قرار گرفت.
سياستمداران جديد عربستان بويژه وزير دفاع جوان آن که فکر ميکند با زور و
قوه قهريه ميتوان به تمامي اهداف خود رسيد، در تلاش است با يک اجماع
منطقهاي با تهاجم زميني به يمن تحولات را به سود رياض رقم بزند، ولي اين
نقشه فعلا با مخالفت و عدم همراهي پاکستان و ديگر کشورها مواجه شده است.
جامجم بهمنظور بررسي بيشتر با دکتر سيدسلمان صفوي، رئيس مرکز بينالمللي
مطالعات صلح و مولف کتاب «ديپلماسي و امنيت در خاورميانه بزرگ» گفتوگو
کرده که متن آن را ميخوانيد:
تصميم پارلمان پاکستان چه تاثيري در ائتلاف سعودي دارد؟
تصميم عاقلانه پارلمان پاکستان مبني بر عدم مشارکت نظامي با رژيم آل سعود در تجاوز نظامي به خاک کشور مستقل يمن، ضربه مهلکي بر ائتلاف خيالي ارتجاع عرب عليه خواستههاي انساني ملت غيور و آزاده يمن زد. تصميم پاکستان که در پي سفر وزير خارجه ايران صورت گرفت داراي پيامدهاي متعدد نظامي، سياسي، ديپلماتيک و استراتژيک است. اين تصميم از جهت استراتژيک نشان داد باوجود کمکهاي ميلياردي سعودي به ارتش، ملت و حکومت پاکستان، اين کشور منافع ملي خود را بر منافع عربستان ترجيح ميدهد و ادامه حسن همجواري با ايران را مقدم بر خوش رقصي براي نظاميان بيتجربه سعودي ميداند. از جهت سياسي نيز ائتلاف دولتهاي جهان اسلام عليه يمن به ثمر ننشست. آل سعود با تقاضاي پيوستن پاکستان، مالزي و ترکيه به ائتلاف تجاوز عليه يمن ميخواست جهان اسلام را همراه زياده خواهيهاي خام خود کند که با نپيوستن ترکيه، مالزي و پاکستان اين توطئه شوم شکست خورد. از جهت ديپلماتيک نيز عيان شد که پاکستان، همراه با ايران و ترکيه ديپلماسي را مقدم بر دخالت نظامي در امور يمن ميداند.
آيا عربستان دست به عمليات زميني خواهد زد؟
عربستان اگر فريب مشاوران اسرائيلي و آمريکايي را بخورد وارد عمليات نظامي زميني عليه ملت يمن ميشود؛ زيرا يمن ويتنام سعودي و متحدانش خواهد شد و بدون آنکه دستاورد چشمگيري همراه داشته باشند، متحمل تلفات سنگيني ميشوند که اين به نفع کارخانههاي اسلحهسازي غرب بخصوص آمريکا و انگليس بوده و از سوي ديگر سرآغاز فروپاشي حکومت و چارچوب جغرافيايي فعلي سرزمين عربستان خواهد شد.
حوثيها ميگويند پاسخهاي سنگيني به تجاوز سعوديها خواهند داد. وضع آنها چگونه است؟
لازم است اول انتقاد کنم از اصطلاح حوثيها. غربيها در رسانه هايشان گروه تروريستي تکفيريهاي سوريه و عراق را به نام داعش يا معادل انگليسي آن «ايسيس» ميخوانند و در مقابل انتقاد ما ميگويند؛ اين اسم اين گروه است و لذا ما اسم خود خوانده آنها را بهکار ميگيريم. اما در مورد يمن جنبش انصارالله به رهبري عبدالملک حوثي را که صداي ملت يمن است، شورشيان يمن ميخوانند. مثلا بي.بي.سي را نگاه کنيد که از نام بردن جنبش انصارالله يا حداقل زيديهاي يمن اجتناب ميکند. لذا ما نبايد اصطلاح حوثيها را بهکار ببريم، بلکه بايد جنبش انصارالله يا جنبش آزادي ملت يمن ذکر کنيم. اما راجع به توانايي ملت يمن و جنبش انصارالله براي پاسخ به تجاوز آل سعود بايد بگويم اولا شرايط جغرافيايي يمن به نفع آزاديخواهان و عليه متجاوزان است. دوم نيز بهدليل گستردگي مرزهاي يمن و سعودي، آزاديخواهان يمن قدرت مانور وسيع براي انتخاب نقاط تهاجم و ضد حمله به داخل خاک سعودي را دارند، اضافه بر دو مورد فوق، آنها مجهز به موشکهاي کوتاه برد و ميان برد و اسکاد هستند که ميتوانند اهداف حساس را داخل خاک سعودي منهدم کنند و کشتيهاي متجاوزان را نيز به قعر دريا بفرستند. خودداري آزاديخواهان براي استفاده از اين امکانات بخصوص حمله به کشتيها دلايل سياسي دارد که در صورت ادامه وضع فعلي بي شک آنها از توان موشکي خود استفاده ميکنند. مصر بايد از اعزام کشتي براي مقابله با يمن اجتناب کند وگرنه خسارت عظيمي خواهد ديد.
در سطح ديپلماتيک تلاشهايي در حال شکلگيري است، اين تلاشها را ممکن است تحليل کنيد؟
در دو سطح منطقهاي و بينالمللي کنشهاي ديپلماتيک آغاز شده است. صحبتهاي رهبر معظم انقلاب با اردوغان، شاه بيت اين ديپلماسي خردگرايانه منطقهاي است. لذا پس از صحبتهاي ايشان ايران، ترکيه و پاکستان محور ديپلماسي براي حل و فصل مناقشه يمن شدهاند و در حال رايزني با سعوديها براي پايان تجاوز آنها هستند. از سوي ديگر دبيرکل سازمان ملل نيز فعال شده و بيان کرده است که بحران يمن راه حل نظامي ندارد و فقط بايد از طريق ديپلماتيک آن را حل و فصل کرد. در سطحي ديگر روسيه و چين نيز بابت منافع خود در يمن مشغول رايزني و تلاشهاي ديپلماتيک هستند، چرا که هر دوي اين کشورها عضو شوراي امنيت سازمان ملل متحد هستند و مخالف تجاوز نظامي سعودي در يمن بوده و در عين حال داراي منافعي مشروع در يمن هستند. تلاشهاي ديپلماتيک آنها که همسو با ديپلماسي ايران است اهميت فراواني دارد.
به هر حال سعوديها بايد بدانند يمن بحرين نيست و نميتوانند سناريوي اشغال بحرين را در يمن تکرار کنند و جامعه جهاني نميتواند جواب آنها را ندهد. لذا ديپلماسي در وهله اول همراه با ادامه مقاومت مشروع ملت يمن آزموده ميشود و در صورت شکست، جامعه جهاني با متجاوزان سعودي مقابله به مثل ميکند. شما فرض کنيد اگر يک موشک به ابوظبي، متحد سعودي بخورد چگونه اقتصاد و امنيت اين جزيره فرو ميريزد. امارات بايد بيدار شود و بسرعت از اين ائتلاف ضعيف و بي مايه خارج شود وگرنه آسيبهاي جدي اقتصادي و امنيتي خواهد ديد.
دولتهاي قدرتمند متحد يمن از کانالهاي ديپلماتيک در حال انتقال پيامهاي هشدار دهنده به متجاوزان هستند و در صورتي که آنها جواني کنند و متوجه اين پيامها نشوند، سيلي سختي خواهند خورد و بينيشان به خاک ماليده خواهد شد. ايران پل صلح و امنيت مشروع و پايدار در منطقه خاورميانه و آسياي مرکزي است و هر تحولي در اين منطقه بدون هماهنگي با ايران به ثمر نخواهد نشست. ايران در منطقه نقشي سازنده براي جلوگيري از افراطگرايي و برقراري صلح، ثبات و امنيت دارد و عربستان و ترکيه بايد از مدل ايران درس بگيرند.
تصميم پارلمان پاکستان چه تاثيري در ائتلاف سعودي دارد؟
تصميم عاقلانه پارلمان پاکستان مبني بر عدم مشارکت نظامي با رژيم آل سعود در تجاوز نظامي به خاک کشور مستقل يمن، ضربه مهلکي بر ائتلاف خيالي ارتجاع عرب عليه خواستههاي انساني ملت غيور و آزاده يمن زد. تصميم پاکستان که در پي سفر وزير خارجه ايران صورت گرفت داراي پيامدهاي متعدد نظامي، سياسي، ديپلماتيک و استراتژيک است. اين تصميم از جهت استراتژيک نشان داد باوجود کمکهاي ميلياردي سعودي به ارتش، ملت و حکومت پاکستان، اين کشور منافع ملي خود را بر منافع عربستان ترجيح ميدهد و ادامه حسن همجواري با ايران را مقدم بر خوش رقصي براي نظاميان بيتجربه سعودي ميداند. از جهت سياسي نيز ائتلاف دولتهاي جهان اسلام عليه يمن به ثمر ننشست. آل سعود با تقاضاي پيوستن پاکستان، مالزي و ترکيه به ائتلاف تجاوز عليه يمن ميخواست جهان اسلام را همراه زياده خواهيهاي خام خود کند که با نپيوستن ترکيه، مالزي و پاکستان اين توطئه شوم شکست خورد. از جهت ديپلماتيک نيز عيان شد که پاکستان، همراه با ايران و ترکيه ديپلماسي را مقدم بر دخالت نظامي در امور يمن ميداند.
آيا عربستان دست به عمليات زميني خواهد زد؟
عربستان اگر فريب مشاوران اسرائيلي و آمريکايي را بخورد وارد عمليات نظامي زميني عليه ملت يمن ميشود؛ زيرا يمن ويتنام سعودي و متحدانش خواهد شد و بدون آنکه دستاورد چشمگيري همراه داشته باشند، متحمل تلفات سنگيني ميشوند که اين به نفع کارخانههاي اسلحهسازي غرب بخصوص آمريکا و انگليس بوده و از سوي ديگر سرآغاز فروپاشي حکومت و چارچوب جغرافيايي فعلي سرزمين عربستان خواهد شد.
حوثيها ميگويند پاسخهاي سنگيني به تجاوز سعوديها خواهند داد. وضع آنها چگونه است؟
لازم است اول انتقاد کنم از اصطلاح حوثيها. غربيها در رسانه هايشان گروه تروريستي تکفيريهاي سوريه و عراق را به نام داعش يا معادل انگليسي آن «ايسيس» ميخوانند و در مقابل انتقاد ما ميگويند؛ اين اسم اين گروه است و لذا ما اسم خود خوانده آنها را بهکار ميگيريم. اما در مورد يمن جنبش انصارالله به رهبري عبدالملک حوثي را که صداي ملت يمن است، شورشيان يمن ميخوانند. مثلا بي.بي.سي را نگاه کنيد که از نام بردن جنبش انصارالله يا حداقل زيديهاي يمن اجتناب ميکند. لذا ما نبايد اصطلاح حوثيها را بهکار ببريم، بلکه بايد جنبش انصارالله يا جنبش آزادي ملت يمن ذکر کنيم. اما راجع به توانايي ملت يمن و جنبش انصارالله براي پاسخ به تجاوز آل سعود بايد بگويم اولا شرايط جغرافيايي يمن به نفع آزاديخواهان و عليه متجاوزان است. دوم نيز بهدليل گستردگي مرزهاي يمن و سعودي، آزاديخواهان يمن قدرت مانور وسيع براي انتخاب نقاط تهاجم و ضد حمله به داخل خاک سعودي را دارند، اضافه بر دو مورد فوق، آنها مجهز به موشکهاي کوتاه برد و ميان برد و اسکاد هستند که ميتوانند اهداف حساس را داخل خاک سعودي منهدم کنند و کشتيهاي متجاوزان را نيز به قعر دريا بفرستند. خودداري آزاديخواهان براي استفاده از اين امکانات بخصوص حمله به کشتيها دلايل سياسي دارد که در صورت ادامه وضع فعلي بي شک آنها از توان موشکي خود استفاده ميکنند. مصر بايد از اعزام کشتي براي مقابله با يمن اجتناب کند وگرنه خسارت عظيمي خواهد ديد.
در سطح ديپلماتيک تلاشهايي در حال شکلگيري است، اين تلاشها را ممکن است تحليل کنيد؟
در دو سطح منطقهاي و بينالمللي کنشهاي ديپلماتيک آغاز شده است. صحبتهاي رهبر معظم انقلاب با اردوغان، شاه بيت اين ديپلماسي خردگرايانه منطقهاي است. لذا پس از صحبتهاي ايشان ايران، ترکيه و پاکستان محور ديپلماسي براي حل و فصل مناقشه يمن شدهاند و در حال رايزني با سعوديها براي پايان تجاوز آنها هستند. از سوي ديگر دبيرکل سازمان ملل نيز فعال شده و بيان کرده است که بحران يمن راه حل نظامي ندارد و فقط بايد از طريق ديپلماتيک آن را حل و فصل کرد. در سطحي ديگر روسيه و چين نيز بابت منافع خود در يمن مشغول رايزني و تلاشهاي ديپلماتيک هستند، چرا که هر دوي اين کشورها عضو شوراي امنيت سازمان ملل متحد هستند و مخالف تجاوز نظامي سعودي در يمن بوده و در عين حال داراي منافعي مشروع در يمن هستند. تلاشهاي ديپلماتيک آنها که همسو با ديپلماسي ايران است اهميت فراواني دارد.
به هر حال سعوديها بايد بدانند يمن بحرين نيست و نميتوانند سناريوي اشغال بحرين را در يمن تکرار کنند و جامعه جهاني نميتواند جواب آنها را ندهد. لذا ديپلماسي در وهله اول همراه با ادامه مقاومت مشروع ملت يمن آزموده ميشود و در صورت شکست، جامعه جهاني با متجاوزان سعودي مقابله به مثل ميکند. شما فرض کنيد اگر يک موشک به ابوظبي، متحد سعودي بخورد چگونه اقتصاد و امنيت اين جزيره فرو ميريزد. امارات بايد بيدار شود و بسرعت از اين ائتلاف ضعيف و بي مايه خارج شود وگرنه آسيبهاي جدي اقتصادي و امنيتي خواهد ديد.
دولتهاي قدرتمند متحد يمن از کانالهاي ديپلماتيک در حال انتقال پيامهاي هشدار دهنده به متجاوزان هستند و در صورتي که آنها جواني کنند و متوجه اين پيامها نشوند، سيلي سختي خواهند خورد و بينيشان به خاک ماليده خواهد شد. ايران پل صلح و امنيت مشروع و پايدار در منطقه خاورميانه و آسياي مرکزي است و هر تحولي در اين منطقه بدون هماهنگي با ايران به ثمر نخواهد نشست. ايران در منطقه نقشي سازنده براي جلوگيري از افراطگرايي و برقراري صلح، ثبات و امنيت دارد و عربستان و ترکيه بايد از مدل ايران درس بگيرند.
ارسال نظر