مجموع اظهارات ضد ایرانی سفیر سعودی در مصر باعث شد که من نیز در یک مصاحبه تلویزیونی در واکنش به این ادعاها بگویم، ظاهراً سفیر عربستان بیش از حد فیلمهای پلیسی میبیند که به چنین خیالاتی دچار شده است.
به گزارش فارس، ماموریت در مصر برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشت سازترین و
پرحادثهترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی،
سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ میتواند بسیار
پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس سابق دفتر حفاظت منافع ایران در
قاهره ابعاد مختلفی را در بر میگیرد. وی خاطرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی،
فرهنگی، مذهبی، امنیتی، رسانهای و ... خود را در قالبی داستانی روایت
میکند.
در زمان ماموریت سومم در قاهره (۱۳۸۸-۱۳۹۳) با دو سفیر عربستان سعودی هم زمان بودم. به رسم دیپلماتیک، چندی بعد از ورودم به قاهره، به دیدار سفیر وقت سعودی در قاهره رفتم. ملاقات در جو دیپلماتیک و مثبتی بود، اما عصر همان روز سفیر سعودی در یک میزگرد گفت «ایران در امور کشورهای عربی و عربستان دخالت میکند» و افزود: «هشدار میدهم که ایران دخالتهای خود را متوقف کند.» سخنان وی در مطبوعات مصر منتشر شد.
معمولاً رسم نیست که سفیر یک کشور، در فضای رسانهای علیه کشور ثالثی سخن بگوید. سفیر سعودی در قاهره این رسم را شکست. سکوت من در برابر سخنان وی به مصلحت نبود. من نیز در واکنش به سؤال یک خبرنگار مصری که نظرم را درباره این سخنان پرسیده بود، ضمن رد سخنان سفیر سعودی، به ملاقات همان روز خود با سفیر مذکور و فضای مثبت آن اشاره و گفتم ما شنیده بودیم که اعراب برای مهمان خود احترام زیادی قائل هستند، ولی هنوز طعم قهوهای که نزد سفیر سعودی خورده بودیم در دهانمان بود که سخنان ضد ایرانی وی را شنیدم (در واقع به روحیه ناجوانمردانه آل سعود اشاره کردم). این سخنان نیز در رسانههای مصر بازتاب زیادی داشت.
بعد از مدتی شخص دیگری به عنوان سفیر جدید سعودی به قاهره آمد. وی مسئول دفتر بندر بن سلطان سفیر وقت عربستان در نیویورک بود که بندر بعد از بازگشت از آمریکا، رئیس سازمان اطلاعاتی عربستان شد. وی نیز عرف دیپلماتیک را شکست و هنوز چند ماهی از ورودش به قاهره نگذشته بود که در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی مصری، ضمن حمله به ایران در اظهاراتی عجیب گفت: «امیدوارم ایران حمله به عربستان را آزمایش نکند که پاسخ سختی از پادشاهی عربستان دریافت خواهد کرد»! این ادعای گزاف در حالی بود که هیچگونه سخنی حتی در سطح تحلیل گران درباره احتمال حمله ایران به عربستان به میان نیامده بود.
این سخنان را در اظهارات مختلفی جواب دادم، اما سفیر عربستان همچنان در هر فرصتی به کشورمان حمله میکرد.
خاطره دیگری درباره اظهارات سفیر سعودی در قاهره دارم که قبلاً منتشر شده و میتوانید آن را در اینجا بخوانید.
تهاجم سفیر عربستان در قاهره به ایران تا همین حد متوقف نشد. برخی از رسانههای عربی از طرح ناموفق ترور سفیر عربستان مطالبی نوشتند که در واقع شبیه سازی آن چیزی بود که درباره سفیر عربستان در نیویورک ادعا کرده بودند. چند ماه قبل از این ادعا، سعودیها یک ایرانی را به تلاش برای ترور سفیرشان در واشنگتن متهم کرده بودند که بعد از آن مشخص شد اتهامی دروغ و تلاشی تبلیغاتی علیه ایران بوده است.
اما چندی پس از شایعه ترور سفیر سعودی در قاهره که رسانههای عربی رواج داده بودند، وکیل سفارت عربستان در قاهره در گفتوگو با یکی از رسانهها در این باره توضیح داد و در ادعایی مسخره گفت: چنین موضوعی صحت داشته و سه متهم ایرانی توسط پلیس مصر دستگیر شدهاند. این ادعا در حالی بود که اصلاً چنین موضوعی و از جمله دستگیری سه ایرانی در مصر صحت نداشته و از اساس کذب بود.
مقامات مصری نیز که در برابر شایعه سعودیها واکنشی نشان نداده بودند. بالاخره پس از ادعای سخیف وکیل سفارت عربستان در قاهره به سخن آمدند و گفتند: موضوع تلاش برای ترور سفیر عربستان در مصر و دستگیری افرادی در این باره واقعیت ندارد.
چند هفته پس از آن نیز سفیر عربستان در مصر که دریافته بود این شایعه به حالت فضاحت باری رسیده است، در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: بله این موضوع صحت داشته، ولی فقط محدود به این بوده که هشدارهایی به وی درباره مسموم کردنش رسیده بوده است.
مجموع این اظهارات باعث شد که من نیز در یک مصاحبه تلویزیونی در واکنش به این ادعاها بگویم، ظاهراً سفیر عربستان در قاهره بیش از حد فیلمهای پلیسی میبیند که به چنین خیالاتی دچار شده است! این سخنان من تیتر چند روزنامه و پایگاه اینترنتی و موجب تمسخر سفیر عربستان شد.
اما بدشانسی و عصبانیت سفیر سعودی از ایران به همین موضوع محدود نمیشد، بلکه وی میدید که علی رغم اینکه آل سعود سعی میکرد ایران را یک خطر بالقوه برای مصر نشان داده و با هماهنگی با برخی از مجرمان بینالمللی و برخی از تکفیریهای مصر، توطئهها و تظاهراتهای مختلفی را علیه سفارت ما سازمان دهد و عربستان را در کسوت یک منجی محبوب مصریان گرداند، اما تظاهرات مردمی زیادی در برابر سفارت عربستان در قاهره برگزار میشد. دلیل این تظاهرات بیشتر به دلیل بدرفتاری و ظلم عربستانیها به کارگران مصری در عربستان بود. البته اخیراً هم در اعتراض به حمله سعودیها به یمن این اعتراضات در مقابل سفارت عربستان برگزار شد.
در طول سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ (بعد از انقلاب مصر) تظاهراتهای متعددی در برابر سفارت رژیم صهیونیستی در قاهره برگزار شد. مصریان که سیاستهای سعودیها و اسرائیلیها را در یک راستا میدیدند، سفارت عربستان را که در نزدیکی سفارت رژیم صهیونیستی قرار داشت نیز از خشم خود در امان نمیگذاشتند و حتی در یکی از این تظاهرات، چند خودروی سفارت عربستان نیز به آتش کشیده شد.
این کار برای سفیر عربستان در قاهره بسیار گران آمد و قاهره را به نشانه اعتراض ترک کرد، اما هیاتی ۵۰ نفره از مجلس مصر که عناصر بسیاری از اخوان المسلمین در آن بودند، به همراه رئیس این مجلس (سعد الکتاتنی) که از رهبران اخوان بود، راهی عربستان شدند و با ملک عبدالله ملاقات و ضمن عذرخواهی، خواستار بازگشت سفیر عربستان به قاهره شدند و سفیر عربستان چند هفته بعد از این درخواست به قاهره بازگشت.
بعد از آن پادشاهی عربستان نیز جواب این اقدام اخوان المسلمین را با حمایت از ژنرال السیسی در اقدام علیه اخوان و مرسی داد و گروه اخوان المسلمین را تروریستی اعلام کرد. سعد الکتاتنی نیز به همراه هزاران نفر از اخوانیها زندانی شدند که پس از گذشت نزدیک به دو سال از آن، با احکام اعدام و زندان مواجه هستند.
بر اساس بسیاری از نظرسنجیها و همچنین ارزیابی و ارتباط اینجانب با طبقات مختلف مردم مصر، عربستان بیشترین نفرت مردم را در مصر بعد از رژیم صهیونیستی نصیب خود کرده است. مردم مصر این جماعت را بیشتر با صفت خیانتکاران میشناسند. اخوانیها هم برخلاف این خواسته مردمی، امید زیادی به کمک سعودیها داشتند و در نهایت هم با خیانت آنها مواجه شدند.
من به تجربه دریافتهام که سفرا و دیپلماتهای سعودی همچون اربابان آمریکاییشان در دیگر کشورها به دنبال فضاسازی علیه ایران بوده و خصومتی سازمان یافته را به ضرب رسانهها علیه ما ایجاد میکنند تا خود را به اصطلاح محبوب کرده و ایران را از چشم ملتها خصوصاً ملتهای مسلمان منطقه بیندازند، اما آنچه در عرصه واقعی منطقه وجود دارد آن است که عربستان سعودی روز به روز در اذهان عمومی مسلمین منفورتر شده و از جایگاه مورد تصورش کاسته میشود و همین موضوع خشم و جنون آنان را برای دخالتهای نظامی مستقیم برانگیختهتر میکند.
امروزه اگرچه به وسیله رسانههای منطقهای عرب زبان و با قدرت تبلیغات حرفهای رسانهای، آل سعود میکوشد تا حمله به یمن و به خاک و خون کشیدن ملت مظلوم آن را توجیه کند و یا حمایت و کمک خود را از گروهکهای تروریستی همچون داعش، طالبان، القاعده و ....پنهان سازد، اما نفرت ملتها خصوصاً ملت مصر که شاهد دخالتهای گسترده سعودیها و به ذلت کشیده شدن ملت مصر توسط پولهای کثیف آل سعود هستند، زمینه ساز کم رنگ شدن تأثیرات ادعاهای واهی آنان علیه ایران شده است.
به هر حال افول سریع ستاره اقبال آل سعود بر هیچ کس پوشیده نیست
در زمان ماموریت سومم در قاهره (۱۳۸۸-۱۳۹۳) با دو سفیر عربستان سعودی هم زمان بودم. به رسم دیپلماتیک، چندی بعد از ورودم به قاهره، به دیدار سفیر وقت سعودی در قاهره رفتم. ملاقات در جو دیپلماتیک و مثبتی بود، اما عصر همان روز سفیر سعودی در یک میزگرد گفت «ایران در امور کشورهای عربی و عربستان دخالت میکند» و افزود: «هشدار میدهم که ایران دخالتهای خود را متوقف کند.» سخنان وی در مطبوعات مصر منتشر شد.
معمولاً رسم نیست که سفیر یک کشور، در فضای رسانهای علیه کشور ثالثی سخن بگوید. سفیر سعودی در قاهره این رسم را شکست. سکوت من در برابر سخنان وی به مصلحت نبود. من نیز در واکنش به سؤال یک خبرنگار مصری که نظرم را درباره این سخنان پرسیده بود، ضمن رد سخنان سفیر سعودی، به ملاقات همان روز خود با سفیر مذکور و فضای مثبت آن اشاره و گفتم ما شنیده بودیم که اعراب برای مهمان خود احترام زیادی قائل هستند، ولی هنوز طعم قهوهای که نزد سفیر سعودی خورده بودیم در دهانمان بود که سخنان ضد ایرانی وی را شنیدم (در واقع به روحیه ناجوانمردانه آل سعود اشاره کردم). این سخنان نیز در رسانههای مصر بازتاب زیادی داشت.
بعد از مدتی شخص دیگری به عنوان سفیر جدید سعودی به قاهره آمد. وی مسئول دفتر بندر بن سلطان سفیر وقت عربستان در نیویورک بود که بندر بعد از بازگشت از آمریکا، رئیس سازمان اطلاعاتی عربستان شد. وی نیز عرف دیپلماتیک را شکست و هنوز چند ماهی از ورودش به قاهره نگذشته بود که در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی مصری، ضمن حمله به ایران در اظهاراتی عجیب گفت: «امیدوارم ایران حمله به عربستان را آزمایش نکند که پاسخ سختی از پادشاهی عربستان دریافت خواهد کرد»! این ادعای گزاف در حالی بود که هیچگونه سخنی حتی در سطح تحلیل گران درباره احتمال حمله ایران به عربستان به میان نیامده بود.
این سخنان را در اظهارات مختلفی جواب دادم، اما سفیر عربستان همچنان در هر فرصتی به کشورمان حمله میکرد.
خاطره دیگری درباره اظهارات سفیر سعودی در قاهره دارم که قبلاً منتشر شده و میتوانید آن را در اینجا بخوانید.
تهاجم سفیر عربستان در قاهره به ایران تا همین حد متوقف نشد. برخی از رسانههای عربی از طرح ناموفق ترور سفیر عربستان مطالبی نوشتند که در واقع شبیه سازی آن چیزی بود که درباره سفیر عربستان در نیویورک ادعا کرده بودند. چند ماه قبل از این ادعا، سعودیها یک ایرانی را به تلاش برای ترور سفیرشان در واشنگتن متهم کرده بودند که بعد از آن مشخص شد اتهامی دروغ و تلاشی تبلیغاتی علیه ایران بوده است.
اما چندی پس از شایعه ترور سفیر سعودی در قاهره که رسانههای عربی رواج داده بودند، وکیل سفارت عربستان در قاهره در گفتوگو با یکی از رسانهها در این باره توضیح داد و در ادعایی مسخره گفت: چنین موضوعی صحت داشته و سه متهم ایرانی توسط پلیس مصر دستگیر شدهاند. این ادعا در حالی بود که اصلاً چنین موضوعی و از جمله دستگیری سه ایرانی در مصر صحت نداشته و از اساس کذب بود.
مقامات مصری نیز که در برابر شایعه سعودیها واکنشی نشان نداده بودند. بالاخره پس از ادعای سخیف وکیل سفارت عربستان در قاهره به سخن آمدند و گفتند: موضوع تلاش برای ترور سفیر عربستان در مصر و دستگیری افرادی در این باره واقعیت ندارد.
چند هفته پس از آن نیز سفیر عربستان در مصر که دریافته بود این شایعه به حالت فضاحت باری رسیده است، در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: بله این موضوع صحت داشته، ولی فقط محدود به این بوده که هشدارهایی به وی درباره مسموم کردنش رسیده بوده است.
مجموع این اظهارات باعث شد که من نیز در یک مصاحبه تلویزیونی در واکنش به این ادعاها بگویم، ظاهراً سفیر عربستان در قاهره بیش از حد فیلمهای پلیسی میبیند که به چنین خیالاتی دچار شده است! این سخنان من تیتر چند روزنامه و پایگاه اینترنتی و موجب تمسخر سفیر عربستان شد.
اما بدشانسی و عصبانیت سفیر سعودی از ایران به همین موضوع محدود نمیشد، بلکه وی میدید که علی رغم اینکه آل سعود سعی میکرد ایران را یک خطر بالقوه برای مصر نشان داده و با هماهنگی با برخی از مجرمان بینالمللی و برخی از تکفیریهای مصر، توطئهها و تظاهراتهای مختلفی را علیه سفارت ما سازمان دهد و عربستان را در کسوت یک منجی محبوب مصریان گرداند، اما تظاهرات مردمی زیادی در برابر سفارت عربستان در قاهره برگزار میشد. دلیل این تظاهرات بیشتر به دلیل بدرفتاری و ظلم عربستانیها به کارگران مصری در عربستان بود. البته اخیراً هم در اعتراض به حمله سعودیها به یمن این اعتراضات در مقابل سفارت عربستان برگزار شد.
در طول سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ (بعد از انقلاب مصر) تظاهراتهای متعددی در برابر سفارت رژیم صهیونیستی در قاهره برگزار شد. مصریان که سیاستهای سعودیها و اسرائیلیها را در یک راستا میدیدند، سفارت عربستان را که در نزدیکی سفارت رژیم صهیونیستی قرار داشت نیز از خشم خود در امان نمیگذاشتند و حتی در یکی از این تظاهرات، چند خودروی سفارت عربستان نیز به آتش کشیده شد.
این کار برای سفیر عربستان در قاهره بسیار گران آمد و قاهره را به نشانه اعتراض ترک کرد، اما هیاتی ۵۰ نفره از مجلس مصر که عناصر بسیاری از اخوان المسلمین در آن بودند، به همراه رئیس این مجلس (سعد الکتاتنی) که از رهبران اخوان بود، راهی عربستان شدند و با ملک عبدالله ملاقات و ضمن عذرخواهی، خواستار بازگشت سفیر عربستان به قاهره شدند و سفیر عربستان چند هفته بعد از این درخواست به قاهره بازگشت.
بعد از آن پادشاهی عربستان نیز جواب این اقدام اخوان المسلمین را با حمایت از ژنرال السیسی در اقدام علیه اخوان و مرسی داد و گروه اخوان المسلمین را تروریستی اعلام کرد. سعد الکتاتنی نیز به همراه هزاران نفر از اخوانیها زندانی شدند که پس از گذشت نزدیک به دو سال از آن، با احکام اعدام و زندان مواجه هستند.
بر اساس بسیاری از نظرسنجیها و همچنین ارزیابی و ارتباط اینجانب با طبقات مختلف مردم مصر، عربستان بیشترین نفرت مردم را در مصر بعد از رژیم صهیونیستی نصیب خود کرده است. مردم مصر این جماعت را بیشتر با صفت خیانتکاران میشناسند. اخوانیها هم برخلاف این خواسته مردمی، امید زیادی به کمک سعودیها داشتند و در نهایت هم با خیانت آنها مواجه شدند.
من به تجربه دریافتهام که سفرا و دیپلماتهای سعودی همچون اربابان آمریکاییشان در دیگر کشورها به دنبال فضاسازی علیه ایران بوده و خصومتی سازمان یافته را به ضرب رسانهها علیه ما ایجاد میکنند تا خود را به اصطلاح محبوب کرده و ایران را از چشم ملتها خصوصاً ملتهای مسلمان منطقه بیندازند، اما آنچه در عرصه واقعی منطقه وجود دارد آن است که عربستان سعودی روز به روز در اذهان عمومی مسلمین منفورتر شده و از جایگاه مورد تصورش کاسته میشود و همین موضوع خشم و جنون آنان را برای دخالتهای نظامی مستقیم برانگیختهتر میکند.
امروزه اگرچه به وسیله رسانههای منطقهای عرب زبان و با قدرت تبلیغات حرفهای رسانهای، آل سعود میکوشد تا حمله به یمن و به خاک و خون کشیدن ملت مظلوم آن را توجیه کند و یا حمایت و کمک خود را از گروهکهای تروریستی همچون داعش، طالبان، القاعده و ....پنهان سازد، اما نفرت ملتها خصوصاً ملت مصر که شاهد دخالتهای گسترده سعودیها و به ذلت کشیده شدن ملت مصر توسط پولهای کثیف آل سعود هستند، زمینه ساز کم رنگ شدن تأثیرات ادعاهای واهی آنان علیه ایران شده است.
به هر حال افول سریع ستاره اقبال آل سعود بر هیچ کس پوشیده نیست
ارسال نظر