حادثه تعرض به دو زائر نوجوان ایرانی در فرودگاه جده توسط مأموران سعودی، به دلایل مختلف، موضوعی با ابعاد وسیع و بسیار بااهمیت و حساس بهشمار میرود. ورود به عربستان برای زائران مصادف با تصور حضور در کشوری است که خود را حامی و خدمتگزار زائران «حرمینشریفین» معرفی میکند و پادشاه این کشور، لقب خود را «خادمالحرمینالشریفین» گذاشته است. در کنار آن، ادعای اجرای صریح احکام دینی و برخورد با انحرافات و مفاسد اخلاقی در این کشور، بارها و بارها بیان شده است. وقتی چنین اتفاق شومی در یکی از مراکز دولتی و در محیطی بینالمللی توسط کارگزاران رسمی آن کشور آنهم در میان جمعیت رخ میدهد، اولین برداشت این است که به میزانی در ذهن اینها سمپاشی صورت گرفته و القا شده که به شکلگیری فرهنگ و ذهنیتی خاص بدل شده و مجوز چنین عمل شنیعی را برای آنها صادر کرده است. برخورد با این مأموران خاطی و روشنشدن اصل ماجرا اگرچه باید بیکموکاست صورت بگیرد و طبق احکام همان شریعتی که آنها خود را بهترین عملکننده به آن میدانند مجازات تعیین شود، اما مهمتر از آن، مواجهه با ذهنیت و فرهنگ ایرانهراسی و شیعههراسی است که در دستگاههای مختلف عربستان ترویج میشود. این مسئله پس از ایجاد داعش و تحولات عراق، لبنان، سوریه و یمن، شدت گرفته و فضای روانی و ذهنیای که مقامات مختلف مذهبی، دولتی و رسانههای سعودی ایجاد کردهاند بهطور قطع پیامدهای دیگری هم به دنبال خواهد داشت.
نکته حائزاهمیت، ورای اعتراضات بحقی که در ایران از سوی مقامات مسئول سازمان حج و زیارت، وزارت خارجه و علما صورت گرفته است، شرایط عربستان است. در این کشور مردمانی با ذهن باز و روحیه زیست بینالمللی کم نیستند. بخشهایی از جامعه حتی غیر از شیعیان اثنیعشری یا اسماعیلی یا زیدی و دیگران، به ایران تمایل دارند. بسیاری از اهل سنت شافعی و مالکیمذهب با ایران هیچ مشکلی ندارند و به ایران علاقهمند هم هستند. آنچه باقی میماند مجموعه گسیلشده پیروان تفکر وهابی و سازمان رسمی مذهبی وهابیت است که دشمنی و کینه را در سطح اعراب ترویج میکند. مصداق اخیر آنهم سخنان خارج از تدبیر و نزاکت مسئول جایگاه رفیع امامجمعه مکه علیه ایران است که نه سخنان یک مفتی سعودی که سخنان یک مقام بالا در این کشور به شمار میرود. این دسترفتارها سبب شده نه فقط ایران بلکه جهان اسلام و سایر مذاهب از آن ناراضی شوند. حتی دامنه اعتراض به رفتارهای نسنجیده اعراب به سخنان اوباما و مسئولان برخی دیگر از کشورهای غربی و جنوبشرق آسیا هم کشیده شده است. بهنظر میرسد برای این مسئله باید تدبیری جدی اندیشیده شود که چرا حرمت انسانها بر اساس این نوع تفکر، هرگز رعایت نمیشود. مجموعه افرادی که زیر نظر سخنرانانی از جنس امامجمعه مکه و مدارس مذهبی وهابیت و کتابهای پرتیراژ و رایگان سازمان وهابیت تربیت میشوند، ناچیزبودن حرمت سایر انسانها و مذاهب را باور کرده و نتیجه آن، سیل جوانان عرب است که در سوریه و عراق به تصور جهاد مقدس خود را ذیل داعش و النصره به کشتن میدهند و در داخل عربستان علیه دیگران اقدامات زشت انجام میدهند.
وزارت امور خارجه حتما به این حادثه به عنوان مسئلهای جدی در چارچوب مسائل دیپلماتیک رسیدگی میکند و درخواست اجرای احکام قانونی و شرعی در مورد دو مأمور خاطی را خواهد داشت چون این برخورد حکایت از اقدام به یک جرم جمعی با قصد و نیت قبلی جهت توهین به یک ملت و مذهب دارد. پیشنهاد توقف سفر عمره مفرده نیز موضوعی است که دارای ابعاد گسترده بوده و به سود تثبیت حضور دشمنان انسانیت در عربستان از خیل همین مأموران خاطی خواهد شد اما در صورت عدم تضمین امنیت و احترام ایرانیان، حتما قابل اجراست. به نظر میرسد مسئولان ایرانی در سازمانهای مرتبط حتما باید دقیقتر و هوشیارتر به این مسئله ورود کرده و نوع آموزشهای پیش از اعزام به حج و سطح حمایت از اتباع و زائران ایرانی را افزایش دهند.