|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۰
کد خبر: ۴۱۹۶۲
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۹
این اقدام نمایندگان مصداق بارز سیاست یک بام و دو هوا محسوب می شود، اگر واقعا آن گونه که آنها نوشته اند تنها دلیل شان از اعتراض به سخنان یونسی مساله تشدید ایران هراسی به بهانه این سخنان است، چرا پیشتر این حضرات نگرانی و دغدغه ایران هراسی نداشتند؟
  سخنان اخیر حجت الاسلام علی یونسی مشاور رییس جمهور در امور قومیت ها و مذاهب درباره سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی ایران، واکنش های مختلفی را برانگیخته است.

وزارت امور خارجه عراق به این سخنان واکنش نشان داده و آن را محکوم کرده است و علی یونسی نیز پس از انتشار سخنان اخیر خود دو بارتاکید کرده است که چنین سخنانی نگفته و بخشی از اظهارات او تحریف شده است.

به هر جهت قصد داوری درباره اصل سخنان یونسی نیست و تنها اشاره به یک نکته لازم است که به نظر می رسد اگر مقامی رسمی همچون مشاور رییس جمهور سخنانی بر زبان می آورد باید پخته و سنجیده باشد ، چون مقامات دولتی در اظهارات خود علاوه بر اینکه نظرات خود را بازگو می کنند به دلیل انتصاب شان به مسؤولیت ها و مشاغل دولتی این اظهارات به نوعی موضع گیری رسمی نیز تلقی می شود و تبعات دارد.

در قضیه سخنان یونسی نیز به نظر می رسد مشاور رییس جمهور اگر آن گونه که منتشر شده سخن گفته باشد، خارج از عرف و روند معمول یک مقام سیاسی است و طبیعتا با واکنش های دولت عراق آقای یونسی حساسیت موضوع را متوجه شده است، و اگر  آن گونه که خود گفته است چنین سخنانی بر زبان نیاورده ، با مدرک و دلیل سعی در اصلاح و تصحیح آن کند تا در صورت خطا و با تخریب عامدانه ، حقایق برملا شود.

در این میان اما نامه دهها نماینده یک جریان خاص در مجلس که عمده شان در ادبیات سیاسی کشور به دلواپسان شهره اند مایه تعجب است.

این نماینده ها فرصت را غنیمت دانسته اند و ظاهرا می خواهند از این نمد بر زمین افتاده کلاهی برای خود و یاران هم قطارشان بدوزند. آنها  با ارسال نامه ای اعتراضی از رییس جمهور خواسته اند به دلیل سخنان خارج از عرف یونسی که از نظر این نمایندگان مصداق بارز ترویج ایران هراسی  است، او را از سمت مشاورت خود برکنار کند.

در مورد این درخواست  و نامه نمایندگان اشاره به چند نکته خالی از لطف نیست:

1- این نمایندگان محترم دلواپس، دلیل اصلی درخواست برای برکناری یونسی را اظهارات او در راستای تبلیغات ایران هراسان دانسته اند. البته این نمایندگان محترم حتما و قطعا بهتر از همه می دانند که هیزم آتش ایران هراسی را چه کسانی در سال های گذشته شعله ورتر کرده اند ، ولی برای تذکر و یادآوری بد نیست که به این نمایندگان گوشزد شود چرا پیشتر سخنان هزینه زا و مایه دردسر مقامات دولت سابق از جمله رییس دولت های نهم و دهم در عرصه سیاست خارجی را مصداق ایران هراسی نمی دانستند؟ آیا احیای موضوع هولوکاست بیشتر کمک به پروژه ایران هراسی بود یا اظهارات یونسی؟! یا تهدید اسرائیل به نابودی که دست نتانیاهو را برای ایران هراسی باز کرد؟ یا سخنان رییس دولت سابق درباره حیاط خلوت دانستن آمریکای لاتین برای ایران؟!

چرا وقتی عضو همسوی آنها در شورای عالی انقلاب فرهنگی ، در سخنان پیش از خطبه های نماز جمعه، می گوید که باید یک لشکر 100 هزار نفری به قاره های مختلف جهان اعزام کنیم، دلواپسان به او نمی گویند ایران هراسی راه نینداز؟!

چرا وقتی معاون وقت احمدی نژاد - که دست بر قضا نماینده رئیس جمهور در امور آسیا هم بود - آن سخنان خام را درباره اختلاف تاریخی ارمنستان و ترکیه درباره نسل کشی ارامنه گفت، کسی دلواپس نشد که چرا دارید روابط ایران و ترکیه را با این خام گویی هایی بیهوده به تنش می کشانید؟
از این قسم اظهارات عجیب و غریب در دولت های نهم و دهم زیاد است ولی در آن دوره هیچ کدام از این نمایندگان نه تنها لب به اعتراض نگشودند، بلکه برای رییس دولت سابق و تیم  او هورا هم می کشیدند!

این اقدام نمایندگان مصداق بارز سیاست یک بام و دو هوا محسوب می شود، اگر واقعا آن گونه که آنها نوشته اند تنها دلیل شان از اعتراض به سخنان یونسی مساله تشدید ایران هراسی به بهانه این سخنان است، چرا پیشتر این حضرات نگرانی و دغدغه ایران هراسی نداشتند؟

2- نمایندگان دلواپس امضا کننده نامه اگر نیک بنگرند مواضع و سیاست های مورد تایید آنها چه در گذشته و چه در حال حاضر مصداق بارز انداختن هیزم در آتش ایران هراسی است. این نمایندگان و اردوگاه سیاسی متبوع آنها بارها و بارها سخنانی به مراتب غیر دیپلماتیک تر از این در سابقه خود دارند. ظاهرا از نظر این آقایان گفتن اظهاراتی از این دست تنها در انحصار خودشان است و اگر فرد دیگری به ویژه از اردوگاه سیاسی مقابل سخنانی به مراتب نرم تر از آنها را با محتوا و مضمونی مشترک بر زبان بیاورد ، می شود مصداق بارز القای ایران هراسی !

حتی اگر بر فرض علی یونسی کاملا و بدون کم و کاست این اظهارات را بر زبان آورده باشد، هر چند همان طور که پیشتر هم اشاره شد، بهتر بود با این مضمون گفته نمی شد و مراعات برخی ملاحظات سیاسی و دیپلماتیک می شد، اما این سخنان کجا و مواضع و سخنانی دیگر از جمله اینکه : " سوریه استان سی و پنجم ایران است و حفظ سوریه برای ما از خوزستان مهم تر است" کجا؟

 چرا که این گفته از دو جنبه مغایر با منافعت و امنیت ملی کشور بود، یک جنبه از آنجا که این گفته القا و در واقع تایید ادعاهای دشمنان و رقیبان منطقه ای کشور در راستای حضور نظامی ایران در سوریه است که هیچ گاه به طور رسمی از سوی مقامات رسمی کشورمان مورد تایید نبوده است و از سوی دیگر احساسات هموطنان عربمان در استان خوزستان را جریحه دار کرد، اما کسی به یاد ندارد نمایندگان دلواپس بابت این قبیل اظهارات به فرد گوینده اعتراض کرده و یا تذکری دهند.

البته آقای طائب یک روز پس از انتشار ، آن سخنان  را تکذیب کرد و آقای یونسی هم در چند روز گذشته دو مرتبه این کار را انجام داده است، ولی نمایندگان دلواپس پس از تکذیب دو مرتبه آقای یونسی این نامه را نوشته اند و خواستار عزل او شده اند، در حالی که در مواجهه با اظهارات طائب به هیچ عنوان واکنش نشان ندادند.

دقت کنید که آقای طائب طبق ادعا گفته بود سوریه استان سی و پنجم ایران است در حالی که آقای یونسی گفته است عراق جزء دامنه تمدنی ایران محسوب می شود و این دو بسیار متفاوت اند.

یا وقتی آیت الله جنتی در خطبه های نماز جمعه بر خلاف سیاست نظام و حتی برخلاف سنت و اخلاق، درگذشت پادشاه عربستان را تبریک گفت، چرا دلواپسان ، نگران تخریب سیاست خارجی ایران در قبال همسایگان نشدند؟
دلیل این رفتار متناقض و متفاوت داواپسان البته کاملا مشخص است؛ یونسی از دید آقایان غیر خودی است در حالی که طائب از دید اینان فردی خودی حساب می شود و این می شود همان : یک بام و دو هوا و استانداردهای دوگانه.

3- رسم جوانمردی واقعا رسم خوبی است و اگر رقابت و حتی دشمنی سیاسی هم وجود دارد بهتر است برخی جنبه های اخلاق سیاسی و رقابت سالم سیاسی حفظ شود. هیچ کس نمی گوید دلواپسان باید از نوع نگاه و مشی و مرام خود دست بکشند، طبیعی است که در یک جامعه آزاد همه باید در چارچوب قانون حق ابراز نظرات خود را داشته باشند ، اما برای یک گروه سیاسی که نه تنها ادعای اداره ایران و منطقه بلکه اداره ادعای اداره جهان را دارد، بسیار سخیف و زشت است که علنا و آشکارا "دم خروس" فرصت طلبی و اعمال استانداردهای دوگانه آن، این قدر هویدا و عیان باشد.

یادمان باشد به چنین رفتارهایی در ادبیات سیاسی  "اصولگرایی" نمی گویند بلکه "فرصت طلبی" یا همان اصطلاح فرنگی " اپورچونیستی" می گویند؛ میان یک اپورچونیست و محافظه کار تفاوت از زمین تا آسمان است چون اپورچونیست ها حزب باد اند و تنها برای آنها قدرت، ثروت و منزلت اصل است خواه با هر ابزاری باشد و به هیچ وجه دغدغه اصلی یک اپورچونیست سیاسی مادامی که از قدرت سیاسی و کانون های قدرت و ثروت به دور است و محروم ، اصول و آرمان هایی چون دموکراسی،برابری، عدالت، سنت های فرهنگی و مذهبی ، خانواده و ... مهم نیست بلکه یک اپورچونیست سیاسی تنها و تنها به حفظ و ارتقای موقعیت سیاسی خود و گروه و باندش می اندیشد  و همه برنامه ها و موضع گیری هایش در آن راستا است و البته از شعارهای دهان پرکن و آرمانی تنها و تنها در صورت کمک به طرح و پروژه کسب قدرت و ثروت استفاده می کند و گاه اگر اقتضا کند آن چنان پرحرارت مدافع چنین ایده ها و آرمان هایی می شود که شبیه یک شخصیت انقلابی می نماید.

اپورچونیست ها اما از یک جا شناخته می شوند و آن میزان پای بندی به مانیفست سیاسی اعلام شده و نیز استفاده دو گانه و یک بام و دو هوا در موضع گیری هایشان در قبال یک رفتار واحد با منشا صدور متفاوت است.

اما اصولگرایان (یا همان محافظه کاران) در همه جای دنیا به این دلیل محافظه کار خوانده می شوند  که تابع و مدافع حفظ  یک سری اصول و سنت ها هستند و موضع گیری ها و رفتارهای تقریبا ثابتی دارند و کنشگری آنها در عالم سیاست بر اساس اصولی است که به آن باور دارند،در حالی که به نظر می رسد در اصولگرایی از نوع دلواپسی آن در ایران، مهم ترین اصل مقدس و محترم " قدرت و فرصت "  است، وگرنه هیچ گروه اصولگرایی نباید ان قدر آشکار در دام سیاست های یک بام و دو هوا و استانداردهای دو گانه در نحوه رفتار و موضعگیری درباره کارهای خود و دیگری بیفتد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین