کد خبر: ۳۸۳۷۶۹
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۴
حکم رئیس‌جمهوری برای محمدجواد ظریف، یک روی دیگری هم داشت. رئیس‌جمهور، ظریف را همزمان که به ‌عنوان معاون راهبردی منصوب کرد، ریاست مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری را هم به ظریف سپرد. در واقع شأنیت یک مرکز تحقیقاتی را به معاونت ریاست‌جمهوری ارتقا داد.

حکم رئیس‌جمهوری برای محمدجواد ظریف، یک روی دیگری هم داشت. رئیس‌جمهور، ظریف را همزمان که به ‌عنوان معاون راهبردی منصوب کرد، ریاست مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری را هم به ظریف سپرد. در واقع شأنیت یک مرکز تحقیقاتی را به معاونت ریاست‌جمهوری ارتقا داد.

 روزنامه سازندگی در گزارشی به بررسی نقش "محمدجواد ظریف” به‌عنوان معاون راهبردی رئیس‌جمهور پرداخت که در ادامه می خوانید؛

محمدجواد ظریف، معاون راهبردی و رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک رئیس‌جمهوری شد. او با حکم دکتر مسعود پزشکیان به این سمت منصوب شد. پیش از این ظریف اعلام کرده بود که در دولت آتی به دنبال پست و مقام نیست اما در جلسه‌ای که با برخی از روزنامه‌نگاران داشت، آنها از وی خواستند از این خواسته عقب‌نشینی کند زیرا حضور او در کنار دکتر پزشکیان و کابینه آتی بسیار راهگشا خواهد بود و پزشکیان در بسیاری از امور به وی احتیاج خواهد داشت.

محمدجواد ظریف، پیش از این رئیس شورای راهبری بود و به ابتکار او این شورا تشکیل شد تا افرادی که شایسته وزارت هستند، با مشورت نخبگان به رئیس‌جمهوری معرفی شوند. در جریان رقابت‌های انتخاباتی نیز ظریف یکی از مهم‌ترین عناصر پیروزی پزشکیان بود. او که خود در معرض کاندیداتوری در انتخابات قرار داشت، اعلام کرد نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری نخواهد شد و زمانی که پزشکیان نامزد شد با وی دیدار و اعلام کرد از او حمایت خواهد کرد. پس از تایید صلاحیت پزشکیان نیز ظریف با تمام توان به حمایت از پزشکیان پرداخت و شهر به شهر برای حمایت از او سفر کرد و به تبلیغات وی پرداخت.

اکنون پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، او را به ‌عنوان معاون راهبردی خود برگزیده است. این معاونت تا پیش از این وجود نداشت. حکم پزشکیان برای ظریف نشان‌دهنده آن است که رئیس‌جمهور ایران، دست راست خود را انتخاب کرده و از آنجایی که ایران همیشه درگیر مسائل کلان در حوزه‌های سیاست خارجی، سیاست داخلی، فرهنگی و اجتماعی است، نقش ظریف به‌ عنوان یک مشاور امین و سالم که نگاه تیزبینی دارد، می‌تواند موثر باشد. ایران، امروز در چند جبهه باید به تصمیم برسد:

اول: جنگ غزه و حواشی آن است. حضور اسماعیل هنیه در ایران و شهادت او در یک عملیات تروریستی، ایران را در موقعیت خونخواهی او قرار داده است. ایران بارها اعلام کرده که از نیروهای آزادی‌بخش دنیا به خصوص فلسطینی‌ها حمایت می‌کند زیرا آنها برای استقلال و بازپس‌گیری وطن خود مبارزه می‌کنند. عملیات توفان‌الاقصی نیز اگرچه ایران در جریان آن نبود اما مورد حمایت مقامات ارشد ایران قرار گرفت.

در دوره ریاست‌جمهوری مرحوم سیدابراهیم رئیسی، وزارت خارجه ایران مذاکراتی را با آمریکا درخصوص برقرار صلح پایدار در غزه آغاز کرد اما در ادامه با سقوط بالگرد رئیس‌جمهور فقید ایران و وزیر خارجه ایران این مذاکرات متوقف شد. پیش از آن برخی از منابع اعلام کرده بودند که این مذاکرات با سه هدف آغاز شده است: «۱- برکناری نتانیاهو و تغییر دولت در اسرائیل ۲- پایان جنگ در غزه ۳- خاموش کردن بقیه جبهه‌ها». اکنون باید دید که در دوره جدید این مذاکرات آغاز می‌شود و به سرانجامی می‌رسد یا نه. طبعاً حضور ظریف در کنار وزیر خارجه آتی که عباس عراقچی است و هر دو مکمل همدیگر هستند، می‌تواند به مسعود پزشکیان در انتخاب تصمیم نهایی کمک کند.

دوم: قراردادی جدید با غرب است. از آنجایی که برجام را می‌توان تمام شده تلقی کرد به نظر می‌رسد ایران با غرب به خصوص آمریکا، نیازمند یک قرارداد جدید است که بتواند از طریق آن تحریم‌ها را بشکند و آنها را خنثی کند. بدون‌ تردید بیشترین ناراضایتی‌هایی که در کشور وجود دارد به واسطه مسائل اقتصادی است و عمده‌ترین مشکلات و مصائب اقتصادی ایران نیز به دلیل وجود تحریم‌هاست.

اقتصاد، ریشه اغلب بحران‌های داخلی است. جمهوری‌خواهان سال‌ها پیش در رد نظریه جنگ با ایران اعلام کرده بودند که ما با ایران نمی‌جنگیم اما اقتصاد آنها را ویران می‌کنیم تا از درون ایران، اعتراضات سر برآورد. در دوره ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا که یک جمهوری‌خواه است، وزارت خزانه‌داری آمریکا با هدف فروپاشی اقتصاد ایران، تحریم‌های سنگینی ر علیه ایران اعمال کرد که نتیجه آن تحریم‌ها، شکستن کمر مردم ایران، نابودی طبقه متوسط و گسترش فقر بود. حسن روحانی در روزهای آخر ریاست‌جمهوری خود در تلاش بود که با احیای برجام، دوباره وضعیت را به ماقبل برگرداند اما نه این اجازه را یافت و نه توفیقی در آن داشت. ابراهیم رئیسی نیز به‌رغم اینکه با وعده احیای برجام رئیس‌جمهور شده بود اما به این وعده پشت کرد و به سوی روسیه و چین چرخید. نتیجه آنکه نارضایتی‌ها افزایش یافت و منجر به بحران‌های بزرگ اجتماعی در ایران شد. اکنون پزشکیان باید با محمدجواد ظریف و در کنار عباس عراقچی راه‌حل جدیدی برای عبور از تحریم‌ها، شکستن آنها و خنثی‌سازی این بلای بزرگ پیدا کنند. به نظر می‌رسد آنها راهی جز گفت‌وگوهای جدید و موثر که به نتیجه برسد، ندارند. باید به دنبال قرارداد جدیدی برای ایران باشند.

سوم: از دیگر کارهایی که معاون راهبردی رئیس‌جمهور باید انجام دهد، توجه به جامعه ایرانی است. جامعه ایرانی در سال‌های اخیر به ‌شدت تغییر کرده است. از سبک زندگی تا خواسته‌ها و نظرها بسیار تغییر کرده است. در دوره سه ساله گذشته بسیار تلاش شد با این خواست و تغییر ذائقه عمومی برخورد شود. برقراری گشت‌های ارشاد، شاخ‌وشانه کشیدن برای زنان، تحقیر دختران که از دل جامعه آغاز شد و به چهره‌های فرهنگی کشیده شد همگی نشان داد که وزارت کشور دولت پیشین، یا آگاهانه یا ناآگاهانه سیاستی را برای تقابل و دوقطبی‌سازی و رودررو کردن مردم با مردم در پیش گرفته است. بسیاری از چهره‌های اصولگرا و دلسوز نسبت به عوارض گشت ارشاد هشدار دادند اما نه ‌تنها توجهی به آنها نشد بلکه تقابل جدی‌تر از قبل شد.

این وضعیت در حوزه اینترنت نیز گویا بود. درحالی که مسئولان و سیاستمداران و مدیران ریزودرشت دولتی و حکومتی در شبکه‌های اجتماعی دارای صفحات خصوصی و شخصی بودند و بدون فیلتر به این شبکه‌ها دسترسی داشتند، مردم عادی با فیلترینگ روبه‌رو بودند. در واقع اشتفاده از شبکه‌های اجتماعی به خودی و غیرخودی تقسیم شده بود. عده معدودی از مدیران و حواریون آنها بدون فیلتر به همه جا دسترسی داشتند و عده‌ زیادی از مردم حتی با استفاده از فیلترینگ نمی‌توانستند به شبکه‌های اجتماعی دسترسی داشته باشند. این دوگانه‌سازی که از وزارت ارتباطات دولت مرحوم رئیسی آغاز شد و به شورای عالی فضای مجازی تسری یافت همچنان ادامه دارد و ظریف باید برای این موضوع راهبردی جدید اتخاذ کند. او می‌تواند در کنار وزرای آتی کشور و ارتباطات، کنار رئیس‌جمهور پزشکیان حلقه جدیدی برای کنار گذاشتن گشت‌های ارشاد، نور و … و نیز شکستن فیلترینگ به وجود بیاورند و نقطه پایانی بر این دوگانه‌سازی باشد.

چهارم: حکم رئیس‌جمهوری برای محمدجواد ظریف، یک روی دیگری هم داشت. رئیس‌جمهور، ظریف را همزمان که به ‌عنوان معاون راهبردی منصوب کرد، ریاست مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری را هم به ظریف سپرد. در واقع شأنیت یک مرکز تحقیقاتی را به معاونت ریاست‌جمهوری ارتقا داد.

تاریخچه مرکز بررسی‌های ریاست‌جمهوری، که هاشمی‌رفسنجانی بنیان آن را گذاشت، نشان‌دهنده این است که این نهاد چشم بینایی بوده و تحولات آتی را به خوبی دیده و بررسی و گوشزد کرده است. چه آنکه دوم خرداد از دل این مرکز بیرون آمد. تحولات اجتماعی را این کارشناسان مرکز زودتر از دیگران دیدند و دریافتند و اکنون نیز پزشکیان با یک تیر دو نشان زده است. هم توجه به کار کارشناسی را بیش از قبل کرده است و هم این امیدواری را به وجود آورده که ظریف در این مرکز حلقه وصل دولت با مردم، اندیشکده‌ها و نهادهای مدنی نظارتی همچون کمند باشد.

به این ترتیب از هم‌اکنون باید منتظر اتفاقات خوبی بود که در راه است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین