کد خبر: ۳۷۴۳۵۹
تاریخ انتشار: ۰۲ آبان ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۹
به نظر می‌رسد که این نظام آموزشی کشور قادر به ترویج هیچ عقیده‌ای نیست. با این منطق اگر می‌خواهید که دانش‌آموزان و دانشجویان طرفدار فلسطین شوند، چاره‌ای ندارید جز اینکه نظام آموزشی رژیم گذشته را زنده کنید، چون برون‌داد آن نظام، افرادی ضد اسراییلی و طرفدار فلسطین و به‌طور کلی طرفدار کل مظلومین عالم بود.

عباس عبدی در یادداشتی نقدی صریح بر اظهارات اخیر یک روحانی نزدیک به پایداری ها درباره نظام آموزشی کشور وارد کرد.

عباس عبدی با اشاره به اظهارات اخیر حجت الاسلام پناهیان در یادداشتی در اعتماد نوشت:

یکی از روحانیون در دفاع از فلسطینی‌ها به عنوان مظلوم و در میان معترضین به جنایت جاری در غزه و بمباران مردم آنجا، در میدان فلسطین سخنرانی کرد و در بخشی از سخنان خود گفت که آموزش و پرورش نتوانسته آموزش دهد که زندگی ما گره خورده به مظلومین دنیا.... شورای عالی انقلاب فرهنگی وظیفه خود را انجام نداده است... هر دانش‌آموز ایرانی باید بگوید همه مظلومین دنیا منتظر ما ایرانی‌ها هستند تا آنها را نجات دهیم. در ادامه هم متذکر می‌شود آموزش و پرورشی که اگر نتواند این کار را انجام دهد باید تعطیل شود.

این سخن فارغ از مضامین صریح آن، دو مفهوم ضمنی دارد یکی اینکه برخلاف ادعاهای رسمی، معلوم می‌شود که تربیت‌شدگان در نظام آموزشی کشور همدل و همسو با شعارهای امثال وی نیستند. فیلم‌های منتشره از مدارس هم همین را اثبات می‌کند. این گزاره‌ای است که به صراحت اقرار نمی‌کنند.

این سخن معلوم نکرده که دانش‌آموزان و دانشجویان چرا باید از رویکردهای امثال او در این سخنرانی دفاع کنند؟ آیا به لحاظ عقیدتی باید دفاع کنند یا به لحاظ منفعتی؟

به نظر می‌رسد که این نظام آموزشی کشور قادر به ترویج هیچ عقیده‌ای نیست. با این منطق اگر می‌خواهید که دانش‌آموزان و دانشجویان طرفدار فلسطین شوند، چاره‌ای ندارید جز اینکه نظام آموزشی رژیم گذشته را زنده کنید، چون برون‌داد آن نظام، افرادی ضد اسراییلی و طرفدار فلسطین و به‌طور کلی طرفدار کل مظلومین عالم بود.

واقعیت این است که این کار وظیفه هیچ نظام آموزشی نیست. این کار در حوزه وظایف روحانیون و روشنفکران جامعه و رسانه است. اگر امروز مردم چنین گرایشی را ندارند، ناشی از ضعفی است که در روحانیت به وجود آمده و نه در نظام آموزشی.

قرار نیست که کارکرد روحانیون را نظام آموزشی عهده‌دار شود. هیچ فرد انقلابی و مومنی از طریق آموزش رسمی، تربیت و صاحب عقیده و ایمان نشده است، نه مارکسیست‌ها، نه مسلمانان. اگر آموزش می‌توانست فرد را معتقد به ارزش‌های حاکم بار آورد، نظام آموزشی رژیم گذشته باید همه را سلطنت‌طلب و طرفدار اسراییل می‌کرد.

نقش عامل منفعت هم در حمایت از این سیاست‌های مهم و عادی است. سربازان ارتش امریکا براساس منافعی که به دست می‌آورند می‌جنگند، البته جز منفعت هم بعضا چیزهای دیگر هم هست ولی اساس آن منفعت است یا گروه واگنر پریگوژین، کلا براساس منفعت می‌جنگند.

پس برای جلب جوانان به این رویکرد باید یکی از دو راه عقیده یا منفعت را انتخاب کرد. از طریق باورمند کردن آنان نمی‌توانید نظرشان را جلب کنید، زیرا چند دهه است که جایگاه مستقل روحانیت برای انتقال ارزش‌ها و عقاید مورد سوال قرار گرفته و لذا چنین وظیفه‌ای را نمی‌تواند انجام دهد، نه در این مورد، بلکه در مورد دیگر.

روحانیون پیش از انقلاب توانستند، چون کارکرد اصلی خود را در همین حوزه قرار داده بودند و استقلال نسبی هم داشتند. بنابراین تنها راه بازسازی استقلال نهاد روحانیت جهت اثرگذاری بر افکار و عقاید جامعه است. از زاویه جلب منفعت هم نمی‌توانید همراهی دیگران را به این ارزش‌ها جلب کنید، چون منفعتی ملموس و عینی برای آنان ندارد و چه بسا گمان می‌کنند هزینه هم دارد. جلب جوانان از طریق تامین منفعت در عمل ناممکن است، زیرا منابع لازم برای این کار بسیار محدود است.

با این سخنان و نیز حمایت از بستن مدارس کشور مشکل شما حل نخواهد شد. هر روز مشکلات بیشتر از دیروز می‌شود، باید فکری اساسی‌تر کنید.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین