|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۸
کد خبر: ۳۷۱۲۱
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۳
او گفت: از ترس اینکه مبادا لیلا به خانواده‌اش درباره تجاوز حرفی بزند اقدام به قتل کردم. هرچند متهم در بازجویی‌ها چند ‌بار اعتراف کرد در قتل و تجاوز تنها بوده و دو دوستش نقشی نداشتند اما صفرعلی و حسن نیز به مشارکت در جرم متهم شدند.
 سال٧٤ بود که ماموران پلیس سنقر باخبر شدند دختری نوجوان به نام «لیلا فتحی» گم‌ شده ‌است. خانواده این دختر مدعی‌ شدند لیلا به عنوان میهمان از بندرعباس به خانه خواهرش در سنقر رفته و روز حادثه نیز برای جمع‌‌کردن گل‌و‌گیاه راهی کوهستان شده بود اما گم شد. ساعاتی بعد از این گزارش، تحقیقات ماموران برای پیداکردن لیلا آغاز و جسد این دختر در پایین کوه پیدا شد.

جسد به پزشکی‌قانونی انتقال یافت و تحقیقات ماموران ادامه یافت. در گزارش متخصصان پزشکی‌قانونی عنوان شد لیلا به‌دلیل ضربه‌مغزی جانش را از دست داده‌ است اما نکته‌ای نشان می‌داد ضربه به عمد به سر مقتول وارد شده‌ و آثار تجاوز روی بدن مقتول بود. پزشکان تایید کردند این دختر مورد آزار جنسی قرار گرفته ‌است. ١٩روز بعد از آغاز تحقیقات اطلاعات محلی جمع‌آوری و مشخص شد پنج‌مرد جوان روز حادثه در اطراف کوه دیده ‌شده بودند. این افراد بازداشت شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند. از میان پنج‌متهم، سه‌نفر در بازداشت ماندند و دونفر دیگر در همان تحقیقات اولیه تبرئه و آزاد شدند.

تحقیق از متهمان که هادی، محمدصفر و حسن نام داشتند، ادامه یافت. در این میان به دلیل وحشت ایجادشده در منطقه و بی‌تابی‌های فراوان مادر مقتول پرونده به دستور رییس وقت قوه‌‌قضاییه از سنقر به تهران فرستاده ‌شد. هادی، متهم ردیف اول در بازجویی‌ها به قتل و تجاوز به لیلا اعتراف کرد و جزییات را توضیح داد.

او گفت: از ترس اینکه مبادا لیلا به خانواده‌اش درباره تجاوز حرفی بزند اقدام به قتل کردم. هرچند متهم در بازجویی‌ها چند ‌بار اعتراف کرد در قتل و تجاوز تنها بوده و دو دوستش نقشی نداشتند اما صفرعلی و حسن نیز به مشارکت در جرم متهم شدند.

این‌دو، یک‌بار تبرئه شده ‌بودند اما دیوانعالی کشور رای را نقض کرد و پرونده یک‌بار دیگر برای رسیدگی به شعبه١١٥٦ دادگاه عمومی بعثت فرستاده ‌شد. این در حالی بود که خبر رسید هادی در زندان خودکشی کرده‌ و در نامه‌ای که از او باقی مانده بار دیگر نوشته است دو دوستش نقشی در قتل و تجاوز نداشتند. به این ترتیب صفرعلی و حسن تبرئه شدند اما باز هم با اعتراض اولیای‌‌دم، پرونده به دیوانعالی کشور ارسال شد، در این میان مادر لیلا با پوشیدن کفن مقابل دادگاه جنایی رفت و خواستار مجازات متهمان شد.

در ادامه، پرونده با نقض رای برائت متهمان برای رسیدگی مجدد به دادگاه بدوی بازگشت. محمدصفر یک‌بار دیگر بازداشت شد اما ماموران نتوانستند حسن را که محل زندگی‌اش را تغییر داده‌ بود دستگیر کنند. قاضی دادگاه این بار اعلام کرد تنها راه اینکه بتوان تشخیص داد متهمان، مجرم هستند یا خیر، برگزاری مراسم قسامه‌ است.

این مراسم برگزار شد و دو متهم به قصاص محکوم شدند. چند سال بعد محمدصفر نیز اعدام شد اما حسن همچنان فراری بود تا اینکه با توجه به اینکه ازدواج کرده و نامش در اداره ثبت احوال به ثبت رسیده ‌بود پلیس او را شناسایی و بازداشت کرد. از آنجایی که حسن به صورت غیابی محاکمه و محکوم شده‌ بود، بعد از دستگیری درخواست واخواهی داد. در این مرحله بود که حسن ‌تردست، وکالت این متهم را برعهده گرفت. یک‌بار دیگر مراسم قسامه برگزار و باز هم حکم بر قصاص متهم صادر شد.

تردست با ارسال لایحه‌ای به دیوانعالی کشور خواستار نقض حکم قصاص شد. او در ایراداتی که عنوان کرده‌ بود، آورد: اول اینکه متهم ردیف اول این پرونده یعنی هادی در چندین‌مرحله اعتراف کرده در ارتکاب جنایت تنها بوده، دوم اینکه حسن و محمدصفر در هیچ ‌مرحله‌ای به تجاوز و قتل اعتراف نکردند، سوم اینکه در مراسم قسامه‌ای که برگزار شد اولیای‌دم ٥٠نفر را معرفی کردند اما چندنفر از این افراد نسبت سببی با مقتول داشتند نه نسبی. همچنین چند نفری هم عنوان کردند اصلا موکل مرا نمی‌شناختند بنابراین رای صادره براساس قسامه درست نیست.

بااین‌حال دیوانعالی کشور حکم قصاص را موردتایید قرار داد و پرونده را به اجرای احکام ارسال کرد اما زمانی‌که پرونده برای استیذان نزد رییس قوه‌‌قضاییه فرستاده شد‌، رای صادره خلاف قانون و شرع تشخیص داده و نقض شد. به این ترتیب یک‌بار دیگر رسیدگی به این پرونده به دادگاه بدوی سپرده‌ شد.

متهم و وکیل‌مدافعش یک‌بار دیگر پای میز محاکمه حاضر شدند و تردست دلایل بی‌گناهی موکلش را توضیح داد او گفت: «حسن هیچ‌‌وقت به تجاوز و قتل اعتراف نکرده‌ و فردی که به‌عنوان متهم ردیف اول شناخته‌‌شده اعتراف کرده در تجاوز و قتل دختر تنها بوده و حتی هنگام خودکشی هم در نامه‌ای بر این موضوع تاکید کرده ‌است؛ بنابراین دلیلی برای اینکه ثابت شود موکل من مجرم است وجود ندارد و او فقط به‌دلیل شکایت اولیای‌دم در زندان مانده‌ است. ضمن اینکه مراسم قسامه که طی آن موکل من به قصاص محکوم شد نیز به درستی برگزار نشده‌ است.»

حسن نیز گفته‌های وکیلش را تایید کرد و همچنان مدعی‌ شد بی‌گناه‌ است؛ به این ترتیب رییس شعبه١١٤٢ دادگاه عمومی کیفری بعثت رای بر برائت متهم صادر کرد.

حسن تردست وکیل متهم روز گذشته به خبرنگار ما گفت: «این سومین‌‌بار است که موکل من تبرئه می‌شود دوبار پیش از این صفرعلی و حسن تبرئه شده ‌بودند که پرونده با نقض حکم برائت دوباره به جریان افتاد اما این بار در مرحله استیذان ایرادات اساسی به آرای قبلی وارد و پرونده نقض شد و دلایل من و موکلم برای بی‌گناهی مورد تایید قرار گرفت؛ به این ترتیب بعد از اخذ آخرین دفاع برای سومین‌بار رای برائت صادر شد.»

 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین