آنانی که با الفبای دیپلماسی و تاکتیکهای سیاست خارجی آشنا و در این حوزه کسب تجربه کردهاند به خوبی میدانند سکوهای پرتاب سیاست خارجی، اجلاسهای مختلفی است که به مناسبتهای گوناگون در سطح جهان برگزار شده و به کانون تمرکز و توجه افکار عمومی دنیا بدل میشوند. کشورهای مختلف میتوانند از چنین فرصتهایی بهره گرفته و ضمن پرداختن به دستور کار اینگونه نشستها، از فضاهای جنبی که اهمیت ویژهای دارند برای تبادلنظر پیرامون موضوعات مورد علاقه و پراهمیت برای منافع ملی خود نهایت استفاده را ببرند؛ برای نمونه اجلاس سران گروه ٢٠ اگر در «جاکارتا»، «ریو دوژانیرو» یا «ژوهانسبورگ» برگزار شود، ممکن است همه وزرای خارجه کشورهای عضو در آن حضور نیابند، اما برگزاری آن در «واشنگتن» فضا را متفاوت خواهد کرد، چه اینکه همه وزرا برای دستیابی به امیتازاتی در مذاکره با وزیر خارجه ایالات متحده و همچنین اطمینان از حضور سایر همتایان خود، راهی آن اجلاس خواهند شد. امروز تبادلات بینالمللی مانند قرن گذشته نیست که یک اجلاس لزوما باید برای موضوع خاصی طرحریزی شده باشد و سایر مسایل در آنجایی نداشته باشد. مذاکرات «وین» و «ژنو» اگرچه به طور ویژه به موضوع هستهای ایران اختصاص داشت اما اهمیت اجلاسهایی چون «داووس» و کنفرانس امنیتی «مونیخ» یا دیدارهای جنبی حاشیه اجلاس عمومی سران سازمانملل، اگر بیشتر از آنها نباشد، کمتر هم نیست.
سران ١+٥ و ایران در تلاشاند این فرصتهای
متوالی مذاکره را برای سرعتبخشی به روند موجود و حل برخی بنبستهای
احتمالی از دست ندهند. این هنر یک دیپلمات کارآزموده است که چنین فرصتهایی
را نشانه برود. دیدارهای دکتر ظریف با وزرای خارجه آمریکا، فرانسه، آلمان و
همچنین مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا حتما به برداشتن یک گام دیگر تا
حصول توافق جامع هستهای منجر شده است.
شکستهشدن ترس از حضور در لابیهای جهانی، یکی دیگر از دستاوردهای دیپلماسی
دولت یازدهم است. در گذشته برخی افراد به سبب ناآشنایی با چنین فضاهایی و
کار دیپلماتیک، صندلی ایران در اینگونه برنامهها را خالی میگذاشتند، اما
دیپلماتهای امروز ما، با تکیه بر بیش از سه دهه فعالیت در این حوزه، به
استقبال چنین نشستهایی میروند. دیپلماتهای توانای ایران نهتنها از ورود
به اقیانوس نظرات رسانهای و تخصصی سیاست خارجی هراسی ندارند، بلکه با
اعتمادبهنفس ناشی از نمایندگی ملت ایران و جایگاه امروز کشورمان، هر مجالی
برای گفتوگو با طرفهای جهانی در دنیای بههمپیوسته امروز را غنیمت
میشمارند.
در چنین فضایی، سخنان بااهمیت مقاممعظمرهبری در دفاع از تیم
مذاکرهکننده هستهای و تاکید بر «توافق خوب» نیز علاوه بر دادن دست بالا
به مذاکرهکنندگان، «دلواپسان» داخلی را که از کارگزاران اجرایی و
پشتیبانان فکری دولتهای نهم و دهم هستند را تا مدتی هرچند کوتاه، به تامل
واخواهد داشت؛ آنها که برای فراموشی عملکرد خلاف منافع ملی خود در هشتسال
دولت احمدینژاد و مانعتراشی بر سر موفقیت دولت یازدهم در مساله هستهای،
از مراکز پرتعداد رسانهای خود بهره میگیرند تا فضا را غبارآلود کنند. با
این حال مسوولان ارشد نظام و دولت، با انسجام در حال ایجاد فرصت برای
پیشبرد مذاکرات در راستای منافع و مصالح ملی هستند.