گرداندن تحقیرآمیز مجرمین، بازدارنده یا افزاینده؟/عکس
نیروی انتظامی برای ریشه کن کردن برخی از جرایم ، اصلاح وضع موجود، ارتقاء سطح امنیت و همچنین کاهش جرایم در جامعه مصمم است اما شیوه اجرای طرحهای ضربتی بازتاب متفاوتی را در میان متخصصان و صاحبنظران داشته است.
در چند سال گذشته طرح برخورد با اراذل و اوباش از جمله طرح هایی بود که به
دنبال افزایش برخی جرم های خشن همچون زورگیری، سرقت مسلحانه، نزاع دسته
جمعی، مزاحمت و ... از سوی پلیس به اجرا درآمد. مطالبات مردمی در بحث امنیت
شهروندان از یک سو و عملکرد مقتدرانه پلیس از سوی دیگر باعث شد مسئولیت
پلیس در برخورد با چنین جرم هایی محسوس تر شود و انتظار از آن فراتر رود.
از این رو نیروی انتظامی در راستای برخورد جدی تر با اراذل و اوباش، طرح
های ضربتی و دائمی را در دستور کار خود قرار داد.
در
سال های اخیر مداومت در اجرای این طرح ها نشان داد که نیروی انتظامی برای
ریشه کن کردن این معضل، اصلاح وضع موجود، ارتقاء سطح امنیت و همچنین کاهش
بروز چنین جرائمی در جامعه مصمم است. اما در این میان انتقاداتی به نحوه
اجرای چنین طرح هایی وارد است که جدی گرفتن آن قطعا می تواند پلیس را در
رسیدن به اهداف مورد نظر یاری کند.
"گرداندن
اراذل و اوباش در سطح شهر" از جمله مواردی است که انتقاداتی جدی از نظر
حقوقی، روانشناسی، آسیب شناسی جامعه و حتی مذهبی و دینی بر آن وارد است. از
این رو برآن شدیم تا همزمان با اجرای سومین مرحله از طرح مبارزه با اراذل و
اوباش در چند روز گذشته با نگاهی کارشناسانه انتقادات و آسیب های موجود را
متذکر شویم.
وجاهت قانونی و شرعی؟!
یکی
از موارد مهم در برخی عملکردهای پلیس در قالب مبارزه با اراذل و اوباش،
چگونگی حمایت قانون از آن است. در این میان بعضی کارشناسان مساله گرداندن
اراذل و اوباش را تحت عنوان مجازات های بازدارنده ماده 19 قانون مجازات
اسلامی موجه می دانند و برخی دیگر آن را مصداقی بر این موضوع نمی دانند.
دکتر
بهرام بهرامی حقوقدان، استاد دانشگاه و از قضات سابق دیوان عالی کشور ضمن
انتقاد از برخی رفتارهای پلیس در این طرح، از عدم وجاهت قانونی لفظ اراذل و
اوباش به برخی مجرمان سخن می گوید و عنوان می کند: در قوانین کشور اصلا
عنوانی به اسم اراذل و اوباش تعریف نشده است. من پس از 30 سال قضاوت و 27
سال کار آموزشی، به مصداقی از اراذل و اوباش در قانون برخورد نکرده ام. از
این رو نمی توان به واسطه ارتکاب چند جرم، شخصی را اراذل و اوباش خواند.
حسین
ذبحی معاون قضایی دادستان کشور نیز در گفتگویی این نکته را چنین تشریح
کرده بود: از اراذل و اوباش تعریف قانونی مشخصی وجود ندارد بلکه اصطلاحی
است که به اقتضای ایجاد عنوان قضایی باب و متداول شده است.
همچنین
دکتر بهرامی در پاسخ به این سوال که آیا "گرداندن اراذل و اوباش" به
مجازات تشهیر در صدر اسلام شباهت دارد یا خیر می گوید: "در قضاوت های حضرت
علی (ع) و پیامبر اکرم (ص) تشهیر به عنوان مجازات برخی جرم ها همچون شهادت
دروغ استفاده می شد و هدف از آن مطلع کردن مردم از دروغگویی و سلب اطمینان
از شهادت او بوده است. تازه این مجازات نیز به صورت امروزی که چیزی بر گردن
مجرم می اندازند و بدون لباس یا با لباس زنانه آنها را در خیابان ها می
گردانند انجام نمی شد. علاوه بر آن باید تفاوت شرایط جمعیتی و اجتماعی
شهرهای آن روز را با شرایط شهرهای امروز نیز مد نظر داشت."
این
حقوقدان معتقد است: "شرع مقدس نیز چنین نوع مجازات هایی که در آن به شخصیت
فرد بی احترامی شود را توصیه نمی کند. باید توجه داشت که مجازات های ما در
شرع مقدس یا تعزیری است یا حدی که در هریک از موارد حدود و صغور مشخص و
روشن است لذا حق بی احترامی به مجرم وجود ندارد و از نظر شرعی برخی از این
اقدامات تحقیرآمیز، مکروه یا حتی حرامند."
اما
متاسفانه در کنار اجرای این طرح سراسری، مواردی هم پیش آمد که جنجال آفرین
شد. از جمله این موارد گرداندن 2 نفر از اراذل و اوباش مریوان با لباس
زنانه بود که انتقادات شدیدی را برانگیخت. ابوالفضل ابوترابی عضو کمیسیون
حقوقی و قضایی مجلس با انتقاد شدید از این حرکت خاطرنشان کرد: پوشاندن لباس
زنان بر مردان از نظر شرعی مشکل داشته و این امر یک نوع عمل غیرقانونی و
غیرشرعی است.
همچنین دکتر بهرامی گرداندن مجرمان
را با لباس زنانه عملی خلاف شرع و خلاف قانون می داند و می گوید: "این
اعمال حتی موجبات کراهت یا شاید حرمت را نیز برای ناظران بوجود می آورد."
اولویت بازدارندگی و اصلاح است یا شکست هیمنه؟!
سردار
احمدرضا رادان رئیس پلیس وقت تهران بزرگ، در ماه های آغازیین اجرای طرح
مبارزه با اراذل و اوباش، شکست هیمنه پوشالی اراذل و اوباش را یکی از
دستاوردهای این طرح عنوان کرد. به رغم مخالفت بسیاری از کارشناسان این
هدفگذاری، برخی از اقدامات پلیس را تحت الشعاع خود قرار داد. کارشناسان
منتقد براین باور بودند که هدف نهایی باید بازدارندگی، اصلاح مجرمان و به
وجود آوردن شرایط تنبه در فرد باشد تا بتواند اهداف بلند مدت را نیز تامین
کند.
دکتر
محمد زاهدی اصل، جامعه شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی از نگاه آسیب
های اجتماعی چنین برخوردهای را بی نتیجه می داند و با انتقاد از آن ها می
گوید: مجازات مجرمین باید به صورتی تعیین گردد که زمینه را برای تنبه و
اصلاح فرد خاطی فراهم کند تا وی بتواند پس از اصلاح دوباره به اجتماع
بازگردد. اما برخوردهایی از قبیل تراشیدن سر مجرمین به طور تحقیرآمیز،
گرداندن مجرمین با لباس های زنانه در شهر و مواردی از این قبیل نه تنها
باعث تنبه نمی شود بلکه باعث از دست رفتن آبروی شخص می شود و وی را به
عنوان مجرم در جامعه معرفی می کند که این امر امکان اصلاح و بازگشت او را
به جامعه غیرممکن می کند.
دکتر بهرامی از قضات
سابق دیوان عالی کشور نیز با متذکر شدن اهداف مجازات می گوید: اصلاح مجرمین
و جنبه بازدارندگی از جرم از جمله اهداف مجازات ها و جرائم در قوانین است.
از این رو باید به این پرسش پاسخ داد که آیا مجازات های تحقیر آمیز در
ملاء عام اصلاح اراذل و اوباش را درپی دارد یا موجب افساد بیشتری می شود؟
آیا چنین مجازات هایی بازدارنده است یا خیر؟
تنبه یا جری تر شدن و تفاخر به جرم؟
دکتر
علی انتظاری جامعه شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی برخوردهای بسیار
شدید و تحقیرآمیز با مجرمان را دارای پیامدهای منفی در آینده می داند و
معتقد است: اگرچه بالا بردن دُز خشونت در برخورد با مجرمین می تواند در
کاهش موقت جرائم موثر باشد ولی می تواند به اثرات مخربی در آینده منتهی
شود. چنین برخوردهایی می تواند به حس انتقام جویی در مجرمین منجر شود که می
تواند به وقوع جرم هایی دیگری نیز منجر شود.
همچنین دکترزاهدی
اصل رفتارهای تحقیرآمیز با مجرمین را فاقد جنبه تنبهی می داند و آن را
عاملی درجهت جری تر شدن مجرمان قلمداد می کند.
اما دکتر بهرامی
گرداندن اراذل و اوباش را در خیابان های شهر نوعی بزرگ کردن مجرمان می داند
و می گوید: در برخی موارد گرداندن مجرمان نوعی تبلیغ منفی را در ذهن
بینندگان ایجاد می کند که به بزرگ شدن مجرمان در ذهن افراد منتهی می شود.
حتی دیده شده که این مساله در میان بعضی از بزه کاران افتخار است و باعث
تفاخر آنان نیز می شود.
برخورد بدون درنظر گرفتن ریشه ها کاری بیهوده است
اما
اصلی ترین موضوعی که تمامی کارشناسان بر آن اتفاق نظر دارند توجه به ریشه
بوجود آمدن معضلات اجتماعی از قبیل اراذل و اوباش است. سردار طلایی فرمانده
سابق پلیس و رییس فعلی کمیسیون اجتماعی پارلمان شهری تهران معتق است: باید
به سمت و سویی برویم که نگذاریم اصلا اراذل و اوباش به وجود بیایند.
دکتر
محمد مراد بیات، جامعه شناس نیز صرف مبارزه با معلول را بی نتیجه می داند:
ما عمدتاً در جامعه عادت کرده ایم بیشتر با معلول ها مبارزه کنیم تا با
علت ها. اگر مبارزه با معلول ها همزمان با علت یابی باشد و ما بتوانیم علت
ها و ریشه برخی از این ناهنجاری ها و جرایم اجتماعی را بخشکانیم چه بسا
مفید باشد، اما اگر پیوسته برای یکسری پست های تبلیغاتی با معلول ها
اینگونه مبارزه کنیم ممکن است به هیچ نتیجه مثبتی نرسیم همانطور که شاهد آن
هستیم در مقاطع مختلف این جرایم اجتماعی پیگیری می شود و همچنان در جامعه
ما وجود دارد.
طلاق، بیکاری، اعتیاد، تجرد، بی هویتی و...
نکته
حائز اهمیت آن است که اراذل و اوباش امروز زاییده خانواده، محله، شهر،
کشور و در مجموع جامعه دیروز و امروز خود ماست. یعنی بپذیریم که جامعه ما
در مواردی به بستری برای تولد، رشد و تربیت چنین مجرمانی تبدیل شده است.
دکتر
زاهدی اصل با تاکید بر تاثیر شرایط محیطی بر تولید مجرمین می گوید: ما
معتقدیم که انسان ها پاک آفریده شده اند پس ظهور یک قمه کش، زورگیر و مجرم
خطرناک محصول شرایط محیطی جامعه ای است که فرد در آن پرورش یافته است.
وی
بیکاری و عدم وجود امکانات برای تشکیل خانواده را از اصلی ترین عوامل دخیل
در موضوع می داند و تاکید می کند: جمله معروفی است که می گوید: از دست های
خالی هرکاری بر می آید. وقتی ما ظرفیت دانشگاه را بالا می بریم و پس از آن
بحران بیکاری را نادیده می گیریم و یک جوان پس از سالها تحصیل مجبور است
پارکبان شود چه اتفاقی می افتد؟ وقتی شرایط تشکیل زندگی فراهم نیست، وقتی
فضای تفریح سالم وجود ندارد چه انتظاری است؟! ما باید به درستی و با صداقت
به این پرسش پاسخ دهیم: برای جوانی که نه می تواند شغل مناسبی داشته باشد،
نه تشکیل زندگی دهد و نه حتی تفریحات سالمی داشته باشد چه اتفاقی رخ خواهد
داد؟!
دکتر انتظاری نیز رشد نامتوازن شهر و از
بین رفتن محله ها را از عوامل به وجود آمدن محله های جرم خیز در تهران می
داند و عنوان می کند: وقتی شهرداری بدون کار کارشناسی اتوبانی را در وسط یک
محله احداث می کند در کنار از بین رفتن محله، بسیاری از کنترل های اجتماعی
نیز از میان می روند و محله های جرم خیزی را پدید می آورند که امکان کنترل
و مهار جرم در آن وجود ندارد و جامعه پذیری جرم و مجرم امکانپذیر می شود.
وی
به بحث آینده کودکان خیابانی نیز اشاره می کند و با انتقاد از سکوت
مسئولین در برابر آن تاکید می کند: وقتی کودکان خیابانی در محیطی جرم خیز
رشد می کنند، مشخص است که این کودکان در آینده تبدیل به مجرمانی بسیار
خطرناک خواهند شد. لذا وقتی ما هزینه حل معضل کودکان خیابانی را نمی
پردازیم و سکوت می کنیم، مجبوریم هزینه های بزرگتری را در آینده متحمل شویم
و با مجرمین خطرناک و خشنی در جامعه روبرو خواهیم بود.
در
پایان با نقل قولی از سردار طلایی امید آن داریم تا با تغییر نگاه و
رویکرد نسبت به جرم و مجرمین زمینه کاهش جرم و اصلاح مجرمین بیش از پیش
فراهم شود. "در جامعهای که بیکاری هست، مشکل اقتصادی هست، مسئولان مدام
باهم منازعه دارند و نظام خانواده دچار بحران شده، نمیشود خیلی از امنیت
صحبت کرد و ادعا داشت. نمیشود کسی فرزند طلاق و اعتیاد باشد و شغلی نداشته
باشد و انتظار داشته باشیم فردی صالح شود."
ارسال نظر