کد خبر: ۳۶۰۳۵۹
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۹
یک گور متعلق به اواخر عصر برنز در محوطه باستان‌شناسی مگیدو نمونه‌ای نادر از جراحی مغز است که می‌تواند اولین نمونه در نوع خود در خاورمیانه نیز باشد. وبگاه ساینس‌آلرت گزارش می‌دهد، باستان‌شناسان در سال ۲۰۱۶ یک جفت مقبره را در ناحیه‌ی مسکونی قصری در شهر باستانی مگیدو کشف کردند. در این مقبره‌ها حدود ۳۵۰۰ سال قبل بقایای اجساد دو نفر در کنار هم دفن شده بود.

باستان‌شناسان در میان بقایای انسانی که در محوطه‌ تاریخی مگیدو پیدا کردند، با یک مورد جراحی مغز ناموفق در عصر برنز مواجه شدند.

یک گور متعلق به اواخر عصر برنز در محوطه باستان‌شناسی مگیدو نمونه‌ای نادر از جراحی مغز است که می‌تواند اولین نمونه در نوع خود در خاورمیانه نیز باشد. وبگاه ساینس‌آلرت گزارش می‌دهد، باستان‌شناسان در سال ۲۰۱۶ یک جفت مقبره را در ناحیه‌ی مسکونی قصری در شهر باستانی مگیدو کشف کردند. در این مقبره‌ها حدود ۳۵۰۰ سال قبل بقایای اجساد دو نفر در کنار هم دفن شده بود.

اکنون باستان‌شناسان نتایج تجزیه و تحلیل‌های اسکلتی خود را منتشر کردند. یافته‌های اخیر باستان‌شناسان داستان غمبار دو برادر را بازگو می‌کند که ظاهراً ثروت هنگفتشان هم نتوانست جلوی مرگ زودهنگام را بگیرد. شهر مگیدو که در ۱۳۰ کیلومتری شمال اورشلیم قرار دارد، در روزگار باستان شهری پررونق مملؤ از کاخ‌ها، دژها، استحکامات و معبدها بود. این شهر باستانی بیشتر با نام یونانی‌اش، آرماگدون (به معنای نبرد نهایی حق و باطل در آخرالزمان) شناخته می‌شود. نبرد نهایی خیر و شر در باب شانزدهم مکاشفات یوحنا از عهد عتیق پیشگویی شده است.


در این تصویر می‌توانید به خوبی محل سوراخ‌شدگی جمجمه‌‌ نمونه‌ی محوطه مگیدو را ببینید که هیچ‌وقت جوش نخورد و التیام نیافت

اجساد دو برادر در بخشی از قصر پیدا شدند که تصور می‌شود مخصوص اشراف بوده است. این دو مرد که در عصر برنز زندگانی می‌کردند به همراه سفال‌ها و کالاهای قبر گرانبهای دیگری دفن شدند. از شواهد این‌طور برمی‌آید که این دو مرد حتی اگر از خانواده‌های سلطنتی نبوده باشند،‌ باز هم دست‌کم جایگاه بالایی در جامعه‌ی خود داشتند.

آزمایش‌های ژنتیکی‌ای که قبلاً انجام شده بود خویشاوندی این دو نفر را به اثبات رسانده بود. یکی از برادران در اوایل بزرگسالی جان سپرد و دیگری هم تا حدود ۳۰ سالگی زندگی کرده بود. چیدمان استخوان‌ها نشان از این دارد که برادر بزرگ‌تر بیش از برادر کوچک‌ترش عمر کرده، همین‌طور علائم جزئی از جابه‌جایی و دفن مجدد او خبر می‌دهد.

اگرچه به وضوح در بدن برادران علائم بیماری دیده شده است، اما در جمجمه‌ برادر بزرگ‌تر علائمی از درمان باستانی به نام «ترفین» به چشم می‌خورد. در عمل ترفین برای دسترسی به محتویات کاسه‌ی سر، جمجمه‌ فرد را سوراخ می‌کردند. ریچل کالیشر، باستان‌شناسی از دانشگاه براون آمریکا و نویسنده اصلی پژوهش در این باره می‌گوید:‌«واقعاً باید وحشتناک بدشانس باشید که سرتان به این شکل سوراخ شود.»

در مورد دلیل سوراخ کردن جمجمه فرضیه‌های مختلفی وجود دارد. فرضیه‌ی اول به زمانی برمی‌گردد که تصور می‌کردند جنون از تسخیر و نیروهای تاریکی نشئت می‌گیرد. از این رو عموماً جمجمه فرد دیوانه را سوراخ می‌کردند تا راهی برای خروج شیاطین و نیروهای اهریمنی به وجود بیاید. بر اساس یک فرضیه‌ی دیگر احتمالاً سوراخ کردن جمجمه دلایل پزشکی داشته و سعی می‌کردند با این روش راهی برای درمان‌های بیماری‌های درون جمجمه یا جلوگیری از تجمع فشار بر مغز پیدا کنند.

حال دلیل سوراخ کردن جمجمه هرچه بود، در این مورد خاص تلاش برای درمان بیماری موفقیت‌آمیز نبود. در شیارهای چهارگوشی که در جلوی جمجمه‌ی برادر بزرگ‌تر حفر شده هیچ علامتی از بهبود به چشم نمی‌خورد. در واقع به نظر می‌رسد که او که در زمان مرگ حدود ۲۰ تا ۳۰ سال عمر داشته، بلافاصله بعد از حفر سوراخ در جمجمه جان خود را از دست داده است.


روش‌های مختلف ترفین: ۱) خراشیدن ۲) شیار زدن ۳) مته‌کاری و بریدن ۴) برش‌های مستطیلی

نمونه‌هایی از ترفین در آثار باستانی دوران میان‌سنگی شمال آفریقا، نوسنگی مدیترانه و مرکز اروپا پیدا شدند. روش‌های ترفین نسبتاً متنوع بودند. در برخی نمونه‌ها سوراخ‌های دایره‌ای روی جمجمه حفر می‌شد، در برخی همچون نمونه‌ی محوطه‌ مگیدو، سوراخ مربعی‌شکل و گاهی هم بیضی بود که با خراش‌های آرام ایجاد می‌شد. با وجود اینکه تا به حال چند ده مورد‌ دیگر ترفین در سراسر خاورمیانه پیدا شده، اما هیچ‌کدام به قدمت نمونه‌ی مگیدو نیست.

کالیشر می‌گوید: «من علاقه‌مندم با بررسی متون علمی مختلف درباره نمونه‌های مختلف‌ ترفین‌ در دوران باستان و مقایسه شرایط هرکدام از نفراتی که این عمل جراحی روی آن‌ها انجام گرفته، یافته‌های تازه‌ای به دست بیاورم.»

هرچند ظاهراً برادران افرادی ثروتمند و پرنفوذ بودند، هیچ‌کدام زندگی خوبی نداشتند. در بدن هردو علائمی از کمبود آهن پایدار در دوران کودکی دیده می‌شد که حتی بر نحوه‌ رشد آن‌ها نیز اثر گذاشته بود. برادر بزرگ‌تر یک خط اضافی روی جمجمه‌ و یک دندان آسیاب اضافی دارد که نشانه‌ی بیماری ژنتیکی نادری به کلیدوکرانیال دیسپلازی است. در استخوان‌های هردو نفر زخم‌های ناشی از یک بیماری عفونی (احتمالاً سل یا جذام) نیز وجود داشته تا مصائب زندگی این دو چند برابر شود.

به درستی نمی‌توانیم بفهمیم که هر کدام از برادران بر اثر بیماری‌های عفونی جان سپردند یا اینکه بیماری‌ها باعث شدند تا حداقل در مورد یکی از برادران نیاز به عمل جراحی جمجمه احساس شود. اگرچه دو برادر زندگی کوتاه و غم‌انگیزی داشتند، اما ظاهراً هرکسی که از آن‌ها مراقبت می‌کرد تا حد توان خود برای علاج و زنده نگه داشتن بیشتر آن‌ها تلاش کرده است.

کالیشر می‌گوید: «در دوران باستان نسبت به تصور فعلی، بردباری و مراقبت بسیار بیشتری وجود داشت. ما شواهدی از دوران نئاندرتال‌ها داریم که نشان می‌دهد انسان‌های آن روزگار برای مراقبت از یکدیگر فداکاری‌های زیادی کرده‌اند. البته سعی ندارم بگویم در آن دوران همه‌چیز خوب و خوش بود، چون نمی‌توان از تقسیم‌بندی‌های جنسیتی و طبقاتی گذشت،‌ اما مردمان دوران باستان نیز مثل ما انسان بودند.»

به احتمال زیاد یکی از جالب‌ترین نمونه‌ها از دلسوزی نئاندرتال‌ها نسبت به بیماران و سالخوردگان به موردی برگردد که بقایای آن در سال ۱۹۰۸ در فرانسه کشف شد. در این سال بقایای یک نئاندرتال سالخورده در گورستان باستانی لاشاپیل آسینس کشف شد که به التهاب مفاصل مبتلا بود و هیچ دندانی هم نداشت. این استخوان‌ها نشان می‌داد که افراد خانواده‌ی این نئاندرتال نه‌تنها از او در تمام عمر تا دوران سالخوردگی مراقبت کردند، بلکه حتی غذاهای خردشده یا جویده‌شده به او می‌دادند.

منبع: زومیت

در همین زمینه بخوانید
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین