کد خبر: ۳۵۷۰۸۴
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۸
این نشانه‌های بسیار مشابه با فعالیتی فمنیستی که در سریال «شبکه مخفی زنان» محور روایت قرار گرفت و با وجوه مشترک محتوایی در ساخت سریال‌های تاریخی منجر به یک استنتاج مهم می‌شود که در گزارش ویژه صفحه تصویر بیست و هشت آذر ۱۴۰۱ با تیتر «بزک دوران استبداد رضاخانی با تأکید بر شعار زن، قدرت، شکوه» مفصل به آن اشاره شد.

کیهان نوشت: ملودرام تاریخی «خاتون» با نویسندگی و کارگردانی تینا پاکروان و تهیه‌کنندگی علی‌اسدزاده از جمله سریال‌هایی است که بسیاری از بخش‌های آن با طراحی‌های گوناگون کاربران فضای مجازی برای توسعه مطالبات جریان‌های هرج و مرج‌طلب مورد استفاده قرار می‌گیرد.
 
روایت این سریال، با شخصیت «خاتون» و «شیرزاد ملک» یکی از افسران ارتش با اشغال ایران از شهریور ۱۳۲۰ آغاز می‌شود.
 
«خاتون» ویژگی‌هایی دارد که با زنان دوران خود شباهت چندانی ندارد و بر اساس اظهاراتش خواستار تغییرات فراوانی در زندگی شخصی و نحوه اداره کشور است و مطالبه جایگاه واقعی زنان (با گرایش فمنیستی) یکی از اهداف و خواسته‌های اوست. کاراکتری که با تفسیری سمبلیک با رخداد‌های آنارشیستی اخیر ارتباط برقرار می‌کند.
 
این نشانه‌های بسیار مشابه با فعالیتی فمنیستی که در سریال «شبکه مخفی زنان» محور روایت قرار گرفت و با وجوه مشترک محتوایی در ساخت سریال‌های تاریخی منجر به یک استنتاج مهم می‌شود که در گزارش ویژه صفحه تصویر بیست و هشت آذر ۱۴۰۱ با تیتر «بزک دوران استبداد رضاخانی با تأکید بر شعار زن، قدرت، شکوه» مفصل به آن اشاره شد.
 
یکی از بریده‌های مهم سریال خاتون که همزمان با آغاز آشوب‌های ۱۴۰۱ منتشر شد بخشی از این سریال است که خاتون و دوستش پروین مشغول قدم زدن هستند و او رو به دوستش می‌گوید: «پروین آدم یه وقتایی یه چیز‌هایی می‌بینه که باورش نمی‌شود.»
 
-پروین پاسخ می‌دهد: «ما اصلا تو این مملکت به دنیا آمدیم، هر روز چیز‌هایی ببینیم که باورمان نشود.»
 
سریال با یک نقطه زنی کاملا تمثیلی بدون آنکه متهم به این همانی با گفتمان معارض اخیر شود، در قالب دیالوگ و شیوه «این همانی تاریخی» مخاطب را در بوته آزمون تطبیق رخداد‌های روز و وقایع گذشته قرار می‌دهد.
 
در تحلیل سریال «شبکه مخفی زنان» اشاره شد که هدف اصلی آثار تاریخی ساخته شده در شبکه نمایش خانگی، گذشته سازی برای آینده است.

مهم‌ترین سکانس فیلم که از شیوه این همانی تاریخی بهره می‌برد، سکانس هجوم مردم به سوی دفتر کنسولی اتحاد جماهیر شوروی است که با حمایت قاطعانه شیرزاد مواجه می‌شود.
 
جمعیت بسیار زیادی از ایرانیان مقابل سفارت شوروی برای اشغال این دفتر گرد هم آمده‌اند و سربازان روسی آماده شلیک به ایرانیان هستند. میزانسن تقابل تشدید می‌شود و شیرزاد به عنوان نماینده ارتش ایران با حرکتی مسلحانه مانع ورود معترضان به سفارت می‌شود. یکی از رهبران حمله این شورش به سفارت روسیه کاراکتر پروین (ستاره پسیانی) همان دوست همسر شیرزاد است.
 
شیرزاد در مواجهه با این حمله فریاد می‌زند: حمله شما به کنسولگری فقط قضیه را پیچیده‌تر می‌کند، دولت در حال مذاکره است، پروین پاسخ می‌دهد: «دولت اگه لیاقت داشت کار به این‌جا نمی‌رسید.»
 
عزم مردم برای تسخیر کنسول‌گری روس تشدید می‌شود و شیرزاد فریاد می‌زند: «اگر یک نفر پایش را جلو بگذارد شلیک می‌کنم.»

یکی از مبارزان فریاد می‌زند: «ببیند ارتش ایران را که حاضر است به خاطر حفاظت از دشمن، به مردم خودش شلیک کند.»
 
کاراکتر معترض دیگری در این سکانس رو به سرهنگ شیرزاد می‌گوید: «نباید روی مردم خودت اسلحه بکشی.»
 
سریال روی موضوع همراهی ارتش با معترضان پسا شهریور ۱۳۲۰ سکانس‌های نمایشی ویژه‌ای را طراحی کرده است.
 
در یکی از این‌همانی‌های سریال، شیرزاد رو به دانیال کافه‌چی می‌گوید: «مردم بی‌صفتی داریم دانیال»! کافه‌چی پاسخ می‌دهد: نه... مردم بی‌صفت نیستند جناب سرهنگ، «خسته‌ان»، تو این فشار توقع دارن که ارتش پشت آن‌ها باشد، نه رو به رویشان.
 
شیرزاد با کاراکتر اورنگ (بانیپال شومون) در کسوت یک روزنامه‌نگار برخورد بسیاری صریح و تندی دارد و اورنگ در مقابل او فریاد می‌زند: «دلم خون است برای مردمی که ارتش کشورش طرفشان نیست. الان احتکار توی قحطی یا دزدی به نفع مردم است یا خبررسانی ما؟ چرا فشار به مردم می‌آورید شما غلط نشانه گرفتید؟»
 
بخش‌های مورد اشاره در انتقاد از ارتش برای عدم همراهی با مردم در جریان آشوب‌های اخیر با موسیقی و کلیپ‌های بسیار متفاوتی در صفحات مجازی و پلت‌فرم‌های مختلفی بازنشر شد و همین بازفرآهم‌آوری هدفمندانه در تهییج عمومی، نقش سازنده‌ای را ایفا می‌کرد و آشوب‌گران مطالبه همراهی ارتش با آنان را مطرح کردند، حتی در نخستین مصاحبه فرخ‌نژاد با شبکه اینترنشنال این موضوع دوباره تکرار شد.
 
صفحاتی که کارویژه سینمایی مرتبط با آشوب‌های اخیر را در اینستاگرام برعهده داشتند، بار‌ها اقدام به بازفراهم‌آوری بریده‌های ملتهب این سریال در نسبت با موضوعات روز کردند.
 
اشاره موکد به عدم همراهی ارتش در وقایع پسا شهریور ۱۳۲۰ به عنوان یک کد نمایشی بار‌ها در لحظات تاثیرگذار سریال مورد استفاده قرار گرفت و با توجه به وضعیت ملتهب کشور در سال‌های اخیر می‌توان این تحلیل را مدنظر قرار داد که این سریال مثل «شبکه مخفی زنان» برای عبرت آموزی از گذشته ساخته نشده و هدف اصلی سازندگان ارائه راهبرد برای آینده است.
 
وقتی شرایط ورود متفقین جنبه تقابلی پیدا می‌کند، تیمسار با ایفای نقش فرخ نعمتی می‌گوید: «گاهی اوقات شک می‌کنم که این‌ها (برخی افسران ارتش) ایرانی هستند، من که نمی‌توانم جوان‌های مردم رو با دست و شکم خالی بفرستم جلوی توپ.»
 
اگر دیالوگ‌های بازیگران را در لحظات غیر مرتبط سریال بررسی کنیم به یک نتیجه جالب دست خواهیم یافت که خاتون اثری برای بازخوانی وضعیت‌های ملتهب اخیر است و هیچ ارتباطی به روایت ورود متفقین به ایران ندارد.
 
تحریک عمومی جامعه زنان با همان روش گذشته سازی برای اهداف آینده را می‌توان در دیالوگ ساختارشکن دیگری جست‌وجو کرد. تشویق و ترغیب حضور هر چه بیشتر زنان در کنش‌های اجتماعی را می‌توان به آینده‌نگری سریال تعمیم داد.
 
در یکی از دیالوگ‌های سریال شیرزاد رو به همسرش می‌گوید: جنگ مگه جای زن‌هاست؟
 
خاتون در پاسخ به او می‌گوید: چه فرقی می‌کند وقتی کسی می‌تواند، باید بیاد، من دلم نمی‌خواد بچه‌ام زیر دست اجنبی بزرگ شود.
 
تمام این نشانه‌ها و تقابل رجب‌اف با شیرزاد محتوایی را ارائه می‌دهد که ایران به نوعی مستعمره روسیه است و این وضعیت‌های نمایشی با ظرافت‌هایی خاص، کاملا امروزی به نظر می‌رسد و رویکرد‌های ضد روس سریال در حالی قسمت به قسمت تشدید می‌شود که کشورمان در شرایط کنونی از متحدان استراتژیک روسیه به شمار می‌آید.
 
پروین یکی از شخصیت‌های مبارز این سریال است و در گفت‌وگویی دوستانه، خاتون به او می‌گوید: «پروین شما چی می‌گین؛ دیکتاتوری یا اشغال؟» و دوستش در پاسخ به او می‌گوید: «نه دیکتاتوری نه اشغال؛ آزادی. چیزی که الان شده رویا.»
 
این بخش از سریال خاتون بار‌ها و بار‌ها در پلت‌فرم‌های مختلف همزمان با آغاز آشوب‌ها برجسته و بازنشر شد تا پیش‌بینی‌ها درباره محتوای ساختارشکن آن و انتقادات فراوان به محتوای آینده‌نگرانه دوباره به عنوان تحلیلی منطقی در نسبت با شرایط روز فرصت مطرح شدن پیدا کند.
 
این سریال از زمان انتشار تا کنون با حمایت بسیاری از چهره‌های سیاسی حاکمیتی مواجه شده و در مهم‌ترین برنامه‌های تلویزیونی مورد تمجید واقع شده و رویکرد‌های آینده‌نگرانه آن به کلی نادیده گرفته شده است.
 
به عنوان مثال با فعال شدن هشتگ اعدام نکنید، سکانسی از سریال که کاراکتر خاتون معترض به کشته شدن دوست مبارزش پروین توسط عوامل زیردست شوهرش، در صفحات مجازی بار‌ها بازنشر شد.
 
در یکی از روایت‌های فرعی سریال، نویسنده و کارگردان سریال تینا پاکروان، نقش زنی را ایفا می‌کند که همسرش دستگیر شده است. روایت او چنین است: «ریختند با یک ماشین سیاه (همسرم) را به زور بردند، هیچ‌کس نمی‌داند کجا؟ هر کجا می‌روم نام او نیست، نمی‌دانم بابت نبودن نام او خوشحال باشم یا ناراحت؟»
 
خاتون می‌گوید: «به چه جرمی اورا گرفتند؟»
 
زن می‌گوید: «این‌ها برای گرفتن دنبال جرم نمی‌گردند، هرکاری دلشان می‌خواهد دارند می‌کنند. زدن، کشتن، گرفتن، سربه نیست کردن. فعلا زور دست این‌هاست.»
 
میزانسن طوری طراحی شده و روایت به صورتی عرضه می‌شود که گویی همسر یکی از دستگیر شدگان آشوب‌های اخیر مشغول گفتگو با یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان است. چون عبارت‌هایی که او به کار می‌برد هیچ شباهتی با نحوه برخورد با معترضان در زمان اشغال کشور در دوران ورود متفقین به ایران ندارد.
 
بسیاری از جزئیات نمایشی سریال هیچ ارتباطی به وقایع پسا شهریور ۱۳۲۰ ندارد و بیشتر لحظات، ارجاعاتی به رخداد‌های روز است.
 
یکی از ارجاعات طعنه‌دار امروزی در لوکیشن کتاب فروشی زمانی در قالب دیالوگ ارائه می‌شود که خاتون به اخوان کتاب فروش می‌گوید کتاب جدید چه خبر؟ اخوان پاسخ می‌دهد: «هیچی، همینا رو نصفشو از ترس سانسور گذاشتیم تو انبار.»
 
در حالی‌که با ورود متفقین کشور در شرایط جنگی و هرج و مرج طلبانه‌ای قرار داشت و سانسور حکومتی محلی از اعراب نداشت.
 
با این حال مسئولین و منتقدانی که در تمجید از این سریال با یکدیگر رقابت داشتند یک‌بار دیگر کارکرد بریده‌های این سریال را با هشتگ‌های «زن زندگی آزادی» و «اعدام نکنید» در فضای مجازی باید بررسی کنند.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین