|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۲
کد خبر: ۳۵۴۷۰۲
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۸

نشست راه گفت‌وگو با موضوع «نقش دانشگاه و دانشجویان در تحولات اخیر اجتماعی» صبح امروز در سالن کنفرانس موسسه مطبوعاتی اطلاعات با حضور حمیدرضا جلایی‌پور و علیرضا شجاعی‌زند اساتید جامعه‌شناسی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، نشست راه گفت‌وگو با موضوع «نقش دانشگاه و دانشجویان در تحولات اخیر اجتماعی» صبح امروز در سالن کنفرانس موسسه مطبوعاتی اطلاعات با حضور حمیدرضا جلایی‌پور و علیرضا شجاعی‌زند اساتید جامعه‌شناسی برگزار شد.

حمیدرضا جلایی‌پور در این نشست عنوان کرد: این حادثه‌ای که ما در این مدت شاهد بودیم یک مقدار در جریان است هرچه فاصله بگیریم امکانات شناخت ما از این پدیده احتمالاً بیشتر شود الان درون آن هستیم و اتفاقاً از زوایای مختلف هم خوب است که مورد بررسی قرار بگیرد هم جامعه شناسی هم سیاست هم اقتصادی و هم بین‌المللی هم از زاویه کسانی که درگیر این کار هستند یعنی از زاویه فعالان این ماجرا، هرچه روی این کار شود ارزشمند است.

وی افزود: ولی موضوع این نشست یعنی نقش دانشجویان در تحول اخیر اجتماعی خیلی عنوان بزرگی است من در حوزه محدودتری از این عنوان و بحث خود را ارائه خواهم داد این دو ماهه ارزیابی‌های ما دائما تغییر می‌کند و این یک مسئله آزمایشی است چیزی که من می‌خواهم بررسی کنم نقش دانشجویان در خیزش اعتراضی دو ماه اخیر است. در دهه ۹۰ گفته شد که دیگر محیط‌های دانشجویی آرام شده است اما برخلاف انتظار در دو ماه گذشته ما شاهد وسیع‌ترین فراگیرترین و مستمرترین اعتراض دانشجویی هستیم یعنی من تا حدودی با اعتراضات دانشجویی در ۸۰ سال گذشته آشنا هستم قبلا عمده اعتراضات در دانشگاه‌های بزرگ بوده و عمدتا موج‌های طولانی نداشته موج‌های خیلی کمتری داشته که بیشترین آن سال ۷۸ بود که یک ماه طول  کشید ولی این اعتراضات الان ۶۳ روز هست که ادامه داشته و یکی از مکان‌های آن دانشگاه بوده. روز اول مهر در صد دانشکده کشور اعتراضات را داشتیم نه فقط در چند دانشگاه مادر به سبک سابق نه فقط در دانشگاه‌های دولتی در دانشگاه‌های آزاد پیام نور و جاهایی که آموزش تکمیلی داده می‌شود هر کجا که ما توانستیم خبری را چک کنید در آنجا اعتراضاتی بوده است.

جلایی‌پور یادآور شد: دنبال این هستم که ببینیم چه اتفاقی افتاده است ممکن است دوستان بگویند مرگ مهسا خیلی جانکاه بود که درست هم هست اما حتما می‌دانید که مرگ‌های جانکاه در ایران زیاد بوده است ولی لزوما این حجم خیزش را نداشته است دوستان یادشان هست مرگ هدی صابر بر خیلی دراماتیک بود که در زندان فوت کرد یا هاله سحابی یا نوید افکاری در شیراز من خیلی اطلاع ندارم جزئیات آن چه بود اما خیلی از اتفاقات شبیه این می‌توانست برانگیزاننده باشد اما لابد فضایی در جامعه است که این مرگ توانست این فضا را مشتعل کند لذا من برای اینکه این را توضیح بدهم یک چارچوب تحلیلی باید داشته باشم.

وی تاکید کرد: معتقدم این خیلی سخت است که برای درک اعتراضات ۶۰ روزه دانشجویی ایران بیاییم آن را در کانتکس خود دانشگاه‌ها ببینیم این کاملا خطاست ما باید این را در دل جامعه ببینیم که در جامعه چه اتفاقی افتاده است و ببینیم. جامعه ایران یک جامعه دانشجویی است، ۱۴ میلیون فارغ التحصیل ۳ میلیون دانشجو دارد و همه خانه‌ها در ارتباط با دانشگاه هستند مثل قبل از انقلاب نیست که ۲۵۰ هزار دانشجو داشته باشیم و این‌ها همه نخبه باشند و به آنها توجه کنیم. الان در همه خانواده‌ها به نحوی درگیر فضاهای دانشگاهی هستیم لذا باید فضای عمومی را مورد توجه قرار دهیم.  از همه طبقات در این اعتراضات هستند آخرین شعارهایی که در یکی از محلات داده می‌شد را احصا کردم هم زعفرانیه که طبقه برخوردار تهران در آن است شعار می‌دادند هم اکبر آباد در جنوب اسلامشهر که یک منطقه خیلی محروم است شعار می دادند. یعنی از همه طبقات اعتراض و شعار هست. البته عمدتاً هم از جوانان و زنان هستند.

جلایی‌پور ادامه داد: فضای مجازی هم پرحجم‌تر از دو دهه گذشته شده است و خیلی حمایت دول خارجی  و مشاهیر خارجی را هم جلب کرده است هیچ وقت اینطور نبوده ایرانیان خارج از کشور هم خیلی فعال شده‌اند ما هیچ گاه این نحوه فعال شدن ایرانیان خارج از کشور را نداشتیم. البته رسانه‌های ماهواره‌ای هم به صورت ویژه و اختصاصی دارند روی مسئله کار می‌کند و در این مدت سه سازمانی که فراموش شده بودند که همچنان سلاح دارند و نبودند در این فضا داریم نام آنها را می‌شنویم یعنی سازمان مجاهدین خلق، کموله و دموکرات.

این فعال سیاسی یادآور شد: دیشب اصلاً اخبار مهاباد اخبار خوبی نبود من حرفم این است که این حجم وسیع‌تر از برخی تفسیرهاست. در تفسیر هایی که از این حادثه می‌شود چند عنوان تحلیلی گفته شده که به نظر من سه مورد آن قابل توجه است نه اینکه بقیه قابل توجه نباشند اما این‌ها مهم‌تر است اول اینکه علت این که این جنبش دارد دیده می‌شود این است که گفته می‌شود ما جنبش‌های اجتماعی مبتنی بر پیش روی آرام قبلاً در این جامعه داشتیم و حالا با مرگ مهسا امینی این توفنده شده است که حالا عمده آن یک جنبش جوانان داشتیم یک جنبش زنان داشتیم.

وی تاکید کرد:  از وقتی این اعتراضات شروع شد هر جایی که فرصت برایم فراهم شد تلاش کردم اعتراضات را از نزدیک ببینم که چه کسانی در آن فعال هستند من کمی هم با این افسانه که معتقد است دارد ایران را آزاد می‌کند فاصله دارم. دنبال آن بودم که ببینم چه کسی مدعی است که دارد ایران را آزاد می‌کند تا حالا هم ارزیابی من این است که همه دهه هشتادی‌ها تا جایی که اطلاع دارم و در بیش از ۱۱ مورد دیدم آن جلو فعال نیستند یعنی در این خیزش تکثر دهه هشتادی‌ها باید مورد توجه قرار بگیرد ولی این یک اشتباه تحلیلی است که بگوییم این یک جنبش جنبش اجتماعی سراسری است که در ایران هم سابقه داشته و با مرگ مهسا امینی توفنده شده و ما این را در دانشگاه‌ها، کف خیابان، در محلات، در تاکسی و پیاده رو می‌بینیم عاملان آن هم جوانان، زنان و دانشجویان هستند در برابر این تحلیل گفته می‌شود که این چه جنبش اجتماعی است که مطالباتش اینقدر گسترده و یا مبهم است. جنبش های اجتماعی مطالبات مشخصی دارند دوستان بهتر از من م‌ دانند جنبش، شورش نیست یک چیز حساب شده است اگر حساب شده است این حساب شدگی در اهدافش است و معمولاً هم جنبش‌ها اهداف و اولویت‌بندی می‌شوند.

این فعال سیاسی تاکید کرد: در این جنبش اهداف مبهم است و سازمان‌دهی آن نیز برای دیگران شناسایی شده نیست گفتمانش تصریح ندارد و معلوم نیست لیبرالیستی، فمینیستی، سوسیالیستی یا ملی گرایی است لذا یک عده می‌گویند یک اتفاقی مانند دهه شصت اروپا افتاده که در آن جنبش‌ها اهداف مبهم است سازماندهی‌اش افقی است و این جنبش‌ها ابزار دست جریان‌های سیاسی نیستند، خودشان مستقل عمل می‌کنند و در ادبیات جامعه‌شناسی هم کلی برای آن تئوری درست کرده‌اند و گفتند اما این جنبش سیاست زندگی است و الان می‌گویند ما شاهد حرکت جمعی جدید اجتماعی هستیم که ساختار روشنی در هدف گفتمان سازمان ندارد ولی یک واقعیت خیلی جدید در زندگی روزمره است.

این استاد دانشگاه ادامه داد: عنوان تحلیلی که به کار می‌رود و از بیرون هم بیشتر بر روی آن تاکید می‌شود افرادی مانند دکتر مهرزاد بروجردی، تورج اتابکی، آصف بیات، عباس میلانی، حسین قاضیان که موقعیت حرفه‌ای جامعه شناسی دارند می‌گویند ما شاهد انقلاب هستیم. البته یک مقداری تخفیف داده‌اند و می‌گویند در آستانه انقلاب هستیم. من درباره این عنوان تحلیلی می‌گویم از منظر این تحلیل‌گران فعالانی هستند که خواستار تغییرات ساختاری و حکومت هستیم حرف درست است و در کف خیابان دیدیم، در شعارها شنیدیم. حتی من در شعارهای دانشگاهی هم شنیدم در رسانه‌ها هم که در فضای مجازی بر روی این دوپینگ هم می شود قابل رویت و شنیدن است اگر به این معنا است حرف درستی است و غلط نیست یک عده مطالبات انقلابی دارند اما اگر منظور این است ما وارد موضعیت انقلابی شده‌ایم من فکر می‌کنم تا حالا نشده‌ایم مگر این که بعدا وارد شویم.

وی تشریح کرد: برای وضعیت انقلابی سه خصیصه لازم دارد و از این دوستان تعجب می‌کنم، زیرا هنگامی که شما می‌گویید وضعیت انقلابی است جوانان جلوی تیر می‌روند. اخیرا دیدم می‌گویند اشکالی ندارد باید هزینه داد و باید یک عده هم جان خودشان را از دست دهند. بلاخره در ۳ دهه گذشته اتفاقی که افتاده است بحث سیاست اخلاقی است بسیار بر خشونت پرهیزی کار شده است.

جلایی‌پور همچنین عنوان کرد: چرا من می‌گویم وضعیت انقلابی نیست؛ یکی این است که دولت‌ها در برابر  انقلاب قرار می‌گیرند و جامعه به سمت وضعیت انقلابی می‌رود آن دولت‌ها پوشالی هستند و اصلا نمی‌توانند از خودشان دفاع کنند. لذا دولت فروپاشیده است. در ایران  ما  بله جمهوری اسلامی با کسری کارآیی و کسری رانت خواری رو به است اما اصلا پوشالی نست از جمله حکومت‌ها در جهان است که خود بسیج‌گر است و مردم را بسیج می‌کند. یعنی در این جنبش‌های اعتراضی ما فقط شاهد بسیج‌گری مردم نیستیم جمهوری اسلامی می‌تواند در بالا هم مردم را بسیج کند. نکته دوم در وضعیت‌های انقلابی اپوزیسیون برای کسانی که تلاش می‌کنند و برای کسانی که نگاه می‌کنند بسیار جدی است  می‌گویند این‌ها امید ماست و یک اعتمادی می‌کنند ولی یک چنین فضایی را در فضای اپوزیسیون مشاهده نمی‌کنم. نکته سوم که قابل رویت است این است که وضعیت انقلابی قشرهای اصلی شهرها تکان می‌خورند یعنی قشرهای وسط شهرها به حرکت در می‌آیند نه این که به خیابان بیایند و کتک بخورند می‌آیند و امید می‌بندند اما در ایران هنوز اقشار اصلی شهرها در یک چنین وضعیتی قرار نگرفته است و به نظر من این وضعیت انقلابی یک واژه تفضیلی و تهیجی است و یک عده دوست دارند انقلاب شود و لذا می‌گویند وضعیت انقلابی است و وضعیت فعلی انقلابی نیست.

وی افزود: این اعتراضات را باید طوفندگی‌اش را خوب تحلیل کرد، اگر تحلیل نکنیم قصه را ماست‌مالی کرده‌ایم و می‌گویم اغتشاش‌گران از خارج پشتیبانی می‌شوند. نمی‌شود این حجم وسیع اعتراض را به اغتشاش و به قدرت‌های خارجی تقلیل داد. بله، قدرت‌ها دنبال منافع خودشان هستند اما اصلا این جنبش و خیزش اعتراضی را نمی‌توان به دشمن خارجی تقلیل داد. من فکر می‌کنم این خیزش سراسری را می‌توان تقاطعی از ۸ جنبش دانست. به نظر من با مرگ مهسا ۸ جنبش در ایران فعال شد و این طوفندگی را توضیح داد. جنش زنان، دانشجویان و جوانان فعال شدند که سابقه داشته است. جنبش‌ها و اعتراضات جمعی از لپ لپ بیرون نمی‌آید از درون جامعه می‌آید و عقبه دارد. این تصور ساده‌ای است یکی سوتی بزند و اعتراض راه بیندازد. یکی انگولک کند و جامعه راه بیفتد این تصور غلط است مخصوصا هنگامی که پایدار می‌شود.

این فعال سیاسی ادامه داد: لذا جنبش زنان، جوانان، دانشجویی و یک جریان در ایران است که قابل توجه جمهوری اسلامی ایران است که بسیار ریشه‌دار و قدیمی است و همه اساتید می‌دانند بعد از جنگ در ایران شکل گرفته است. یک نو جویی، اصلاح‌جویی و نگرانی برای ایران به وجود آمد و ۲۵ سال آخرش به ما رسید من نمی‌خواهم بگویم اصلاح‌طلبی. این جریان در ایران هست حال به لحاظ تجربی حد و حدودش را می‌توان تخمین زد. این جریان اصلاح‌جویی و جنبش دمکراتیک‌خواهی ایستاده است و در حال تماشا است نه جلوی این جنبش ایستاده نه داخل می‌رود که اگر برود به نظر من باعث طوفندگی بیشتر می‌شود.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در بخش دیگری از سخنان خود ابراز داشت: تا جایی که من احصا کردم حدود ۲ هزار مورد شده است. چند سال جنبش عدالت خواهی در ایران جریان دارد. معلمان، کارگران و حقوق بگیران در این حرکت فعال هستند. جنبش دیگری که فعال شده است جنبش «هویت خواهی قومی» است. مشاهده می‌کنید در اعتراضاتی که در کردستان می‌شود می‌گویند «مهاباد، سیستان و بلوچستان جانم فدای ایران» حرف درستی است اما  رفتار و عمل پرچم سوزی و حمله به فرمانداری را هم می‌بینید که یک خورده قصه فرق می‌کند در این حرکت شما جریان‌های واگرا را مشاهده می‌کنید و نمی‌شود گفت نیست.

وی افزود: از وقتی که بحران آب در ایران برای همه چشم‌گیر شده است جنبش محیط زیستی که در ایران سابقه فعالیتی دو الی سه دهه‌ای داشته است در این اعتراضات فعال شده است و آخرینش هم همین محصولی که دولت و وزارت خارجه برداشت می‌کند، است.

جلایی‌پور خاطرنشان کرد: یک دهه بنا به دلایلی به ایرانیان خارج از کشور گیر دادند و مهم‌ترین‌شان دوتابیعتی‌ها هستند همه این‌ها را ترساندند. طرف می‌خواهد مادر و پدرش را ببیند می‌ترسد. ایرانیان خارج از کشور هم بخشی از این جنبش هستند و نمی‌شود نادیده گرفت. از یکی از همکاران پرسیدم چرا این گونه شده است؟ گفت این‌ها مشکل دارند هر بار که به تهران می‌آیند باید پاسخ دهند. یک عده از این‌ها فکر کردند جمهوری اسلامی می‌رود برای همین است که در اعتراضات شرکت می‌کنند و کسانی هم که مخالف ایران هستند از این امکانات غافل نیستند.

وی اضافه کرد: حال چرا با یک جنبش چند لایه روبه رو شده‌ایم؟ من در بحث تببین مختصر می‌گویم اما یک اتفاق دیگر در هفته دوم اعتراضات افتاده است که این اعتراضات را ترکیبی می‌کند و شما دیگر نمی‌توانید بگویید یک جنبش اعتراضی آرام است، بله در پارک‌ها و جاهای دیگر این حرکت‌های آرام را مشاهده می‌کنید اما بخشی از این جنبش کف خیابان است و این هم به چشم می‌آید لذا باید توضیح داد چرا اینجور شده است؟ این نکته مهمی است .

این استاد دانشگاه همچنین اظهار کرد: لذا معتقدم این خیزش چند جنبشی است که با هم متقاطع شده است و همه هم با هم فعال شده است و آن جنبش دموکراسی بسیار منفعل عمل می‌کند. من معتقدم ۴ عامل وجود دارد که چرا جامعه برانگیخته شده است. یک عاملش همیشه بوده است اما این ۳ عامل بعدی در دهه ۹۰ فعال شده است لذا این جرقه مرگ جانکاه مهسا آمده تنگ این بشکه‌های اشتعال‌زا و این حرکت برانگیخته شده است. اولین عامل این است که در برابر یک چنین وضعیتی حکومت به عنوان بزرگترین نهاد کشور به دنبال مهندسی از بالا است که یک طرفه است و کاری هم به پیامدهایش ندارد. این به نظر من چند دهه است که فعال شده است و در دوره اخیر فعال تر شد یعنی گشت ارشاد آمد، در هر مدرسه می‌خواهند یک روحانی بگذارند در هر بانک می‌خواهند یک روحانی بگذارند و دم در دانشگاه‌ها آدم گذاشتند که کنترل کنند، لذا همیشه بوده و از وقتی که دولت یکدست تشکیل شد این مهندسی بیشتر شده است و عوامل دیگر تنگ این عامل اول آمده است که همین جنبش‌ها را درست کرده است. باور کنید اگر بالا آنقدر هدایتی عمل نکند و رضایتی عمل کند و به دنبال رضایت مردم برود، جامعه مطالباتی باقی نمی‌ماند.

وی اظهار کرد: عامل دوم جمهوری اسلامی یک نظامی بوده است که در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری‌اش ۷۰ درصد مردم آمده بودند اما در ۱۴۰۰ شاهد انتخاباتی هستیم که حکومت دغدغه مشارکت ندارد بلکه دغدغه نتیجه را دارد و به میزانی انحصاری‌تر عمل کرده است جامعه را اعتراضی کرده است همان موقع هم نوشتند این حرکت بسیار ریسکش بالا است که شما دیگر حتی اصولگراها را تحمل ندارید.

این استاد جامعه شناسی دانشگاه ادامه داد: عامل سوم که در این ۱۰ ساله اتفاق افتاده این است که به خاطر اصل بازدارندگی کاری که حکومت دنبال کرده است توسعه درجه اول نیست، لذا دغدغه کاهش رکود مستمر اقتصادی را نداشته است.

وی افزود: در این ده، یازده اعتراضی که دیدم یک نیرویی آن جلو عمل می‌کند که با یک کلمه هم نمی‌شود توضیح داد برای همین هم نمی‌شود گفت فقط دهه هشتادی هستند ولی در بین آنها دهه هشتادی هستند؛ جوان عاصی، بیقرار با جیب خالی و چشم جهان‌بین، یعنی همه جا را مشاهده می‌کند اما جیب خالی است و افق روشن نیست و آن جلو اعتراض می‌کند. معلوم شده است در این دو الی سه دهه همه جای دنیا چنین  معترضی تولید شده است.

جلایی پور در پایان بخش اول سخنان خود عنوان کرد: عامل چهارم سیاست خارجی پر هزینه دشمن ساز است. شما نگاه کنید اگر آلمان در ارتباط با سیاست خارجی ما در ربط با اوکراین و پوتین ناراضی نبود مگر یک همچین امکاناتی به معترضین می‌داد که ۴۸ ساعت پایتخت‌شان را به آنها بدهد. بن سلمان یک رسانه‌ای درست می‌کند که هر شب موشک می‌زند. سیاست خارجی ما متاسفانه پرهزینه است. از این ۴ عامل ۳ عامل آخری فعال شده است،‌ جوانان در آن جلو می‌گویند باباهای ما عرضه ندارند و نداشتند و ما باید یک کاری کنیم و یک همچنین فضای را درست کردیم.

علیرضا شجاعی‌زند در این نشست در تحلیل وقایع اخیر گفت: گویا جمهوری اسلامی در جنگ احزاب خود به سر می‌برد، یعنی طرف‌های عدیده‌ای در آن حاضرند، از سوی دیگر در یک جنگ هیبریدی قرار دارد که گه‌گاه اشاره می‌شود که عناصر دو‌ جنگ احزاب و هیبریدی همزمان وجود دارد. مسأله دیگر حضور جریاناتی است که در گذشته نقش و حضور فعال‌تری داشتند و این بار ساکت‌تر و در کنار ماجرا هستند. نه به این دلیل که نخواستند همراهی کنند بلکه به این خاطر که از این جریان عقب ماندند و تکلیف و‌ راهبرد روشنی ندارند.

وی افزود: تفاوت سوم ظهور پدیده‌ای است که توجهات زیادی را به خود جلب کرده است، نه اینکه پیش از این نبوده است بلکه بود اما پا به میدان نگذاشته بود در گوشه و کنار زندگی فرهنگی، ورزشی و فردی وجود داشت و این حضور در میدان برای پدیده جدیدی است که قدرتمند نیست اما کمیت دارد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ما از یکسو شاهد هستیم که نقاط گسترده‌ای با این مسأله درگیر است اما نتوانسته گستردگی کمی و جمعیتی را ایجاد کند، گفت: پدیده قدرتمندی نیست، کمیت گسترده‌ای ندارد، اگر جریانات دیگر شرایط ظهور و تحقق آن را فراهم نمی‌کردند پا به میدان نمی‌گذاشت و آن هم این است که این پدیده مربوط به یک موج جهانی است. جلوه‌هایی از این راه را در موقعیت‌های غیرسیاسی در کشورهای دیگر می‌توان مشاهده کرد که در کشورهایی مثل ما و نظیر ما این پدیده دیده می‌شود. یا پدیده‌هایی تحت عنوان جوکرها و پدیده‌هایی که در اطراف جوکر‌ها شکل گرفته بودند؛ مانند عراق و لبنان.

وی افزود: این پدیده ماهیت طبقاتی ندارد، برخلاف دوستانی که به دنبال تحلیل طبقاتی وقایع اخیر هستند خوشحال هستم که تحلیل آقای جلایی‌پور چنین نیست، چراکه این پدیده طبقاتی نیست و این تحلیل هم بسیار کلاسیک و سنتی است. این طبقه اساسأ با کار مولد و جدی بیگانه است، او را بیش از هرچیز می‌توان در مصرف دنبال کرد. دوم اینکه اساساً ماهیت فکری و گفتمانی ندارد. برخی منتظر هستند که یک ماهیت فکری و گفتمانی در یک جایی برای آن شکل بگیرد اما چنین چیزی ندارد. همانطور که آقای جلایی پور هم فرمودند هنوز معلوم نیست چه می‌خواهند، علت اینکه آن جریان همیشه حاضر هم هنوز همراه نشده به علت این بی‌اطلاعی و عدم شناخت و نداشتن مطالبه مشخص است.

شجاعی‌زند با بیان اینکه نسبت این جریان با غرب و مدرنیته بیش از هر چیز با پست مدرن‌ها نزدیک است، گفت: ویژگی سوم که اساسا در شعارها هم بارز مشاهده می‌شود، ما در درک این شعار زن، زندگی و آزادی دچار اشتباه هستیم. معتقدم اساسا درکی که ما از این مفاهیم داریم آن درکی نیست که این جریان دارد. به معنای دقیق کلمه متعلق به اینجا و اکنون هستند، ما با تعبیر اینجا و اکنون در تئوری‌های عرفی شدن مواجه هستیم.

وی گفت: اینجا و اکنون به همان معنای آنی‌ و زودگذری لذت‌ها است، همان لحظه جمع شدن در خیابان و شعاری را دست‌جمعی بیان کردن ارزشمند است و قبل و بعد از آن چیزی اهمیت ندارد. این‌ها را می‌توان از شعارها و خشونت‌های کلامی‌شان فهمید. این پدیده‌ دانشجویی نیست و ماهیت دانشجویی ندارد و متعلق به روحیات و زمان دیگری است و تلاش می‌کند که شبیه به بیرون باشد. به همین دلیل می‌توان گفت این وقایع و پدیده اخیر جنبش دانشجویی نیست.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: این جریان اساسا امکان تداوم ندارد به دلیل همان فقدان‌هایی که عرض کردم و خیلی دوام و پایداری برای موقعیت‌های سخت ندارد. رهبران سیال میدانی خود را دارد اما هنوز رهبر واحدی ندارد و اگر رهبری هم پیدا کند از جنس سلبریتی‌ها خواهد بود.

وی با اشاره به اینکه پدیده وقایع اخیر ماهیت طبقاتی ندارد، یادآور شد: این پدیده هم در تهران و هم در شهرهای دیگر و نقاط مختلف شهر در شمال و جنوب شهر و نقاط مختلف با تفاوت‌های اقتصادی و فراوان همزمان وجود دارد. در زمان انقلاب شبکه‌‌ای از جوانان، روحانیت با ابزار نوارهای ضبط شده از طریق بستر مساجد با یکدیگر متصل شده و همکاری می‌کردند. الان هیچ شبکه الگویی و سازمان یافته‌ای ندارد و صرفاً ار  طریق فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای از یکدیگر الگو می‌گیرند.

این استاد دانشگاه عنوان کرد: این جنبش اساساً ماهیت صنفی ندارد، تحلیل صنفی از این پدیده با این گستردگی کار تحلیل را با مشکل مواجه می‌کند. من نمی‌خواهم نقش دول‌ های خارجی در این قضایا را نادیده بگیرم اما توجه کنیم که نقش دستگاه جاسوسی همواره به صورت جذب جاسوس و پول دادن برای فعالیت نیست بخش برجسته امروز به فضای مجازی برمی‌گردد که مدیریت آن در اختیار کشور نیست و جریان خارجی آن را مدیریت می‌کند و این باعث نقش‌آفرینی موثر فضای مجازی در حوادث اخیر شده است.

شجاعی‌زند خاطرنشان کرد: یکی از انتقادات به تحلیل آقای جلایی‌پور این است که حوادث اخیر را کلاسیک دنبال می‌کنند، جریاناتی مانند کومله را می‌توان تحلیل کلاسیک کرد اما این جریان جدید را نمی‌شود به شیوه کلاسیک تحلیل کرد. ما درگیر یک منازعه گفتمانی عمیق با جریان مدرن جهانی هستیم، این را نمی‌شود کلاسیک تحلیل کرد. این پدیده را نمی‌توان در قالب دولت مقتدر قاهره تحلیل کرد، جمهوری اسلامی اتفاقاً در مواردی کاملا نامقتدر است و هزینه هم برای این مسأله پرداخت کرده است. این با اینکه بگوییم جمهوری اسلامی یک حکومت ضدتوسعه است، فرق دارد. اینکه شما نمی‌خواهید از الگوهای توسعه‌ای دیگران پیروی کنید به معنای ضدتوسعه بودن نیست.

جلایی‌پور در بخش دوم این نشست اظهار داشت: من یک مقدار نگرانی دارم، چند جلسه تا الان بوده و یک تحلیل را دارد در کشور جا می‌اندازند و آن اینکه اعتراضات تحت تأثیر تفسیرسازی و تصویرسازی رسانه‌های جهانی است. این به نظر من نگران‌کننده است. من معتقدم ایران در شرایط کنونی به وضعیت انقلابی نزدیک نشده است درحالی که برخی دوستان جامعه‌شناس می‌گویند در مرحله انقلابی است و به‌نظر می‌رسد این دوستان علاقمندی‌های خود را مطرح می‌کنند.‌ من معتقدم که جامعه ایران نباید هزینه یک انقلاب دیگر را بدهد.

وی افزود: بخش قابل توجهی از جامعه نارضایتی‌ خود را نشان داده است در عین حال به اپوزوسیون هم اعتماد ندارند، اما ممکن است به تدریج پیدا کنند. گروه‌های صنفی را ببینید که تمام قد حامی این اعتراضات هستند.

این فعال سیاسی با بیان اینکه جمهوری اسلامی دو‌ اعتقاد اشتباه دارد که سخت پای آن ایستاده است، یادآور شد: اول اینکه شاه دست به اصلاحات زد و خطا کرد، در حالیکه شاه اشتباه نکرد بلکه دیر دست به اصلاحات زد. یک‌تجربه هم اصلاحات گورباچوف است. طی ۵-۶ قرن حدود ۵۰۰ انقلاب در جهان رخ داده که تعداد زیادی منتج به شکست شده و تنها ۳۵ انقلاب منجر به پیروزی شد که جمهوری اسلامی یکی از این ۳۵ مورد پیروز است.

وی تاکید کرد: ما در شرایط بحرانی هستیم و باید نگران وضعیت کشور باشیم، یک مسأله دیگر وجود دارد که تا ۳-۴ سال قبل اینطور نبود و آن دوقطبی‌ صرف است. یک طرف حکومت می‌گوید ما مدیریت و کنترل می‌کنیم و طوفان‌های شدیدتر را پشت سر گذاشته‌ایم، آن طرف هم در پایین می‌گوید ما هستیم و کوتاه نمی‌آید. از دو جهت دارد به جامعه فشار می‌آید و با این وضعیت ما داریم به سمت جهت معکوس سند چشم‌انداز بیست ساله حرکت می‌کنیم.

جلایی‌پور افزود: در سوی دیگر یک امید وجود دارد که زمینه برای احیا و فعال شدن میانه‌روها و معدل‌ها فراهم شود. می‌دانیم که جمهوری اسلامی در دقیقه ۹۰ یک عملگرایی در خود دارد، البته الان دیگر به وقت اضافی کشیده شده است. اما طرف دیگر این است که گروه‌هایی منتظر رادیکال‌تر شدن فضا هستند. من معتقدم جمهوری اسلامی علیرغم اینکه با بحران ناکارآمدی مواجه است اما توان ایستادگی در مقابل یک انقلاب را دارد. اما نتیجه این می‌شود که از پایین اعتراض ادامه دارد و در بالا هم مقاومت می‌شود در نتیجه جامعه به سمت ناامنی و فقر می‌رود.

شجاعی زند در بخش دوم سخنان خود با اشاره به صحبت‌های جلایی‌پور عنوان کرد: من اصلا نگفتم که این جنبش جدی نیست اتفاقاً من آن را جدی می‌دانم، آینده را سخت می‌توان پیش‌بینی کرد چون هنوز شناخت به وجود نیامده است، اما شرایط هم به گونه‌ای نیست که منازعه در میدان به ما فرصت صبر و زمان بدهد لذا باید وارد عرصه شد و کشف کرد و شناخت، حتی ممکن است تحلیل امروز ما هفته دیگر اشتباه دربیاید.

وی افزود: فرمودند شاه دیر دست به اصلاحات زد و باعث شد انقلاب شود و ما دلسوزانه توصیه می‌کنیم که زودتر تصمیم بگیرید و کار سخت به مراحل سخت نرسد، این تحلیل نشان می‌دهد که نه رژیم شاه را شناختید نه جمهوری اسلامی را، شاه یک رژیم و نظام وابسته و در انسداد سیاسی بود که اصلا امکان اصلاحات نداشت، این سخن متعلق به کسانی است که اغلب از انقلاب پشیمان هستند.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: انقلاب مجموعه‌ای از عوامل مختلف و متعدد است، دو تعبیر در باب انقلاب‌ها وجود دارد که هر دو قابل قبول است یکی اینکه انقلاب را انقلابیون می‌سازند و دیگر اینکه انقلاب از راه می‌رسد. شرایط و‌ عوامل عدیده‌ای برای انقلاب صورت می‌گیرد و اینطور نیست که یک طرف تصمیم بگیرد و انقلاب رقم بخورد.

وی افزود: تعداد وقایع سیاسی و انقلاب و تلاش برای تغییر در مقابل جمهوری اسلامی به مراتب از بسیاری نظام‌های دیگر بیشتر است اما چرا جمهوری اسلامی هنوز استمرار دارد و برخی نظام‌ها در وقایع کوچک‌تر سرنگون می‌شوند؟ علت آن به شرایط اجتماعی و سیاسی ما بازمی‌گردد. جمهوری اسلامی یک نظام سیاسی مقتدر است.

شجاعی‌زند خاطرنشان کرد: اشاره می‌کنند که نظام دارای کسری مشروعیت است اما معیار مشروعیت چیست؟ درست است که تعداد آراء صندوق‌های رأی نسبت به ادوار نخستین‌ کاهش یافته اما باید ببینیم در دنیا شرایط مشارکت مردم در انتخابات و مشروعیت نظام‌های دیگر چگونه است. این ما هستیم که مشروعیت خود را به مشارکت در انتخابات گره زدیم. با بزرگنمایی در مقایسه شاخص‌های اقتصادی و سبک زندگی به جامعه القا می‌شود که شما در تنگدستی و سختی و مشکلات هستید در حالی که از نظر شاخص‌های اجتماعی زندگی چنین نیست. شما فکر می‌کنید آمریکا اقتصاد قدرتمندی دارد اما چنین نیست، تمام قدرت اقتصاد آمریکا برمبنای سلطه اقتصادی دلار بر اقتصاد جهان و رانت‌های پیدا و دو پنهان متاثر از آن است.
 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین