کد خبر: ۳۴۳۷۵
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۴
تجربه ثابت می‌کند اگر والدین در بحث انتخاب همسر مناسب برای فرزندشان به‌جای دخالت نظارت داشته باشند، میزان اشتباه و انتخاب غلط کمتر می‌شود.
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم بهروز بیرشک روانشناس و استاد دانشگاه نوشت:
 
ازدواج به دو شکل سنتی و غیرسنتی تقسیم‌بندی می‌شود. ازدواج سنتی یعنی ازدواج با نظارت درکنار دخالت مستقیم خانواده؛ یعنی شرایطی که نه‌تنها والدین خودشان برای فرزند همسر انتخاب می‌کنند بلکه در تمام زندگی او از مراحل بعد از ازدواج گرفته تا بعد از بچه‌دارشدن دخالت می‌کنند .ازدواج غیرسنتی ازدواجی است که دختر و پسر خودشان با هم آشنا شده و والدین درنهایت نقش تکمیل‌کننده دارند. در قدیم بیشتر ازدواج‌ها به شکل سنتی انجام می‌شد. یعنی خانواده‌ها به هم معرفی می‌شدند و اگر تشخیص می‌دادند ازدواج انجام می‌شد و نظر دختر و پسر در این بین دارای اهمیت زیادی نبود. درحالی که بر اساس نظریات روانشناسی جدید حفظ زندگی زناشویی و دوام آن نیازمند نوعی هنر است. یعنی زندگی مشترک ظرافت خاصی دارد که ایفای وظایف در آن نیازمند نوعی هنرمندی است. درقدیم براساس این دیدگاه که «باید با لباس سپید به خانه بخت بروی و با لباس سپید برگردی» نه‌تنها طلاق را امری مکروه و ناپسند می‌دانستند بلکه شرایط بد و ناهموار زیادی به‌ویژه از سوی زنان تحمل می‌شد.

به طور سنتی، خانواده‌ها برای ازدواج فرزندان خود نکاتی را درنظر می‌گرفتند. این نکات، حاصل تجربه‌های خاص خودشان، یا تعالیم فرهنگی و اجتماعی بوده است. هر خانواده، اصول و قوانین ویژه‌ای برای خود دارد و تلاش می‌کند طبق این اصول اقدام کند. در مرحله اول، خانواده‌هااز طریق پرس‌وجو، دخترخانم‌هایی را برای ازدواج انتخاب می‌کردند، درمورد آنها و خانواده‌هایشان تحقیق و بررسی می‌کنند و بعد، بر اساس اصول و قوانین خانواده، از بین موارد مطرح شده، یک نفر را برمی‌گزیدند و نظر خود افراد زیاد اهمیتی نداشت. از سوی دیگر امکانات اقتصادی برای نسل گذشته و زنان وجود نداشت و اکثر آنها از نظر مالی وابسته به خانواده یا شوهرخود بودند اما امروزه اکثر فارغ‌التحصیلان دانشگاهی زنان هستند و ما در بازار کار شاهد حضور یکسان زن‌ومرد در کنار یکدیگریم، در گذشته اگر خانمی از شوهر خود جدا می‌شد نه امکان برگشت به خانواده را داشت و نه خودش ازنظر اقتصادی می‌توانست خودش را تامین کند. از سوی دیگرامروزه زنان در اجتماع، دانشگاه، بازارکار و خانواده به موازات هم نقش‌آفرینی می‌کنند و استقلال شخصیتی زیادی دارند، درحالی که در گذشته زنان فقط در خانواده حضور داشتند و همین باعث می‌شد از بسیاری از حق و حقوق قانونی خود غافل بمانند. جوانان امروزه حاضر نیستند بدون شناخت طرفین ازدواج کنند و حتی لازم می‌دانند در شرایطی با نظارت والدین این آشنایی یا ارتباط ادامه پیدا کند و افراد بدون شناخت زیر بار ازدواج نمی‌روند یعنی معیارهایی برای خود و فرد مقابلشان تعیین کرده‌اند و بر اساس آنها ازدواج می‌کنند. از سوی دیگر در زمان‌های گذشته اغلب افراد از نظر مسکن مستقل نبودند و اکثر آنها در منزل پدری و در یک اتاق در جوار والدین خود حداقل در سال‌های اول زندگی مشترک ساکن می‌شدند درحالی که، امروزه بحث مسکن مستقل از بدیهیات بدون شرط ازدواج به‌شمار می‌رود. نداشتن استقلال در زندگی و افزایش دخالت والدین تبعات اصلی نداشتن استقلال مسکن درزندگی‌های قدیم بوده است اما در گذشته به دلیل تفاوت‌های فرهنگی و بالا بودن سطح سازگاری یا پایین بودن توقعات این مسائل یا احساس نمی‌شد یا  در خفا می‌ماند و مطرح نمی‌شد.

 همه این عوامل در کنارهم شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را ایجاد می‌کند که از سویی قابل قیاس با گذشته نیست و از سوی دیگر بیشتر از قبل می‌تواند باعث شود دوام و پایداری زندگی‌ها از بین برود. از سویی آمار ازدواج کم می‌شود و به‌دلیل اینکه خود افراد انتخاب‌گر نهایی هستند و بعد از یک سنی سخت‌پسندی زیاد شده و سلایق تغییر می‌کند، سن ازدواج هرروز بالاتر می‌رود و از سوی دیگر افزایش آمار طلاق و جدایی‌ها در کشور حاکی از آن است که بنا بر دلایل اجتماعی و اقتصادی متعدد که قبلا کمتر شاهد آن بودیم زندگی‌ها از هم می‌پاشد و فرضا با کمترین مشکلی افراد به مرز جدایی و آستانه طلاق نزدیک می‌شوند. در کنار اینکه لازم است افراد خودشان انتخاب کنند و نباید قربانی تصمیمات دیگران باشند  یا یک عمر با کسی که خودشان نخواسته‌اند زندگی کنند، نقش والدین در پروسه ازدواج غیر قابل‌انکار است.

 تجربه ثابت می‌کند اگر والدین در بحث انتخاب همسر مناسب برای فرزندشان به‌جای دخالت نظارت داشته باشند، میزان اشتباه و انتخاب غلط کمتر می‌شود و همچنین در بحث جدایی هم اگر والدین با وساطت و راهنمایی مانع شوند بسیار می‌توانند در دوام زندگی مشترک موثر باشند. برای اینکه آمار طلاق را کاهش دهیم از سویی جوانان باید در انتخاب‌های خود دقت کنند و هر ارتباطی را ادامه نداده  یا آن را به ازدواج ختم نکنند و باید سعی کنند انتخاب‌هایشان بر اساس واقعیت‌ها باشد و نه بر اساس ظواهر و مسائل سطحی. از سوی دیگر والدین هم می‌توانند با نظارت و مشورت در امر ازدواج به جوانان کمک کنند اما این مشورت نباید جنبه دخالت به خود بگیرد. باید به جوانان فرصت و حق انتخاب داد. اگر موقعیت مناسب به وجود بیاید تصمیمات جوانان می‌تواند بهترین تصمیم‌ها باشد.



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین