|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۳
کد خبر: ۳۳۸۲۴
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۷
نمی‌توان حملات اخیر پاریس را که هنوز پیامدهای آن ادامه دارد، دست کم گرفت و بسیار ساده بینانه‌است که فکر کنیم حوادثی گذرا بود و فراموش می‌شود. با وجود دست‌های پشت پرده که تلاش می‌کنند همه مسلمانان اروپا را تروریست‌های بالقوه نشان دهند، یقینا این اروپا دیگر اروپای قبل از حملات نخواهد بود، همانگونه که آمریکا برای مسلمانان دیگر آمریکای پیش از 11 سبتامبر نیست.
سایت خبری النشره لبنان در تحلیلی با عنوان "جنایت شارلی ابدو چهره اروپا را تغییر می‌دهد" نوشت: جنایت شارلی ابدو فرانسه را به لرزه در آورد و کشورهای اروپایی را نیز به حرکت واداشت تا تنها به همبستگی با پاریس اکتفا نکنند و به فکر تقویت تدابیر امنیتی و افزایش میزان آمادگی خود برای مقابله با تروریسم بپردازند. تنها چند ساعت از حوادث پاریس نمی‌گذرد که انگلیس هشدار می‌دهد که گروه‌های افراطی سوریه برای حمله به غرب برنامه‌ریزی می‌کنند.

در همین راستا اندرو پارکر، رییس دستگاه امنیت داخلی انگلیس (ام ای 5) پس از این حوادث اعلام کرد که گروهی از تروریست‌های افراطی وابسته به القاعده در سوریه، با کمک تعدادی از شبه نظامیانی که از سوریه به اروپا بازمی‌گردند، برای انجام عملیاتی گسترده در غرب برنامه‌ریزی می‌کنند.

این اتفاق ناگهانی رخ داد و فرانسه به طور کلی فرو ریخت به طوری که در کمتر از دو روز چند حمله و عملیات گروگانگیری در این کشور اتفاق افتاد و نیروهای پلیس مجبور به اعلام حالت آماده باش کامل در تمامی مناطق پاریس شدند تا در صورت بروز حوادث جدید برای برقراری امنیت و نجات شهروندان وارد عمل شوند.

بسیاری حادثه شارلی ابدو را نقطه آغازی می‌دانند که چهره اروپا را تغییر خواهد داد و به دلایل زیر نمی‌توان این افراد را به بدبینی و یا مبالغه در ادعای خود متهم کرد:

1- فرانسه و کل اروپا در همان تله‌ای افتادند که پیش از این آمریکا در آن افتاده بود. اروپایی‌ها بر این باورند که اعزام اعراب تندرو از این کشورها به خاورمیانه و آفریقا می‌تواند خطر این افراد را از کشورهای صادر کننده آنان دور کند. این نظریه برای مدتی کوتاه درست به نظر می‌رسید اما با بازگشت این افراطی‌ها نظریه رد و عمق اشتباه دولتمردان اروپایی آشکار شد. این تندروها در حالی به کشورهای خود در اروپا بازگشتند که از آنچه در خاورمیانه و آفریقا دیده و شنیده‌ بودند، اشباع و افراطی‌گری و ایدئولوژی رادیکالی در آنها نهادینه شده‌ بود؛ افکاری که مانند آن را در اروپا نمی‌یابند و طبیعی است که دست به اصلاح سبک زندگی جوامع اروپایی بزنند و سعی کنند آن را آنگونه که خود می‌پندارند به «راه درست» بازگردانند.

2- نکته مهم در مورد حادثه پاریس این است که این اقدام مخفیانه یا به شکل نامعلوم انجام نشده بلکه شبیه به اقدامات تروریستی است که در کشورهای ناامن جهان رخ می‌دهند. اینکه در کشورهای اروپایی افراد مسلح در روز روشن از خودروهای خود پیاده شوند و خیابان‌های مرکز پایتخت را ببندند و با تیراندازی به ساختمان یک مرکز رسانه‌ای یورش برده و هرکه سر راهشان قرار دارد را بکشند و در نهایت بدون هیچ‌مشکلی محل حادثه را ترک کنند، اصلا عادی نیست و نشان از آن دارد که این تروریست‌ها نیروهای امنیتی و دستگاه‌های مبارزه با تروریسم و دستگاه‌های اطلاعاتی را چیزی به حساب نمی‌آورند.

و خطرناک‌تر این که نیروهای امنیتی احساس می‌کنند در معرض تهدید هستند و دیگر آن صلابت و اقتدار قبل را ندارند چرا که پلیس این کشور در جنوب پایتخت تنها چند ساعت پس از حادثه شارلی ابدو به قتل می‌رسد و کاری از دست کسی بر نمی‌آید. این به معنای ریزش دیوار مهمی است که در مسدود کردن راه نفوذ تروریست‌ها نقشی اساسی داشت.

3- عجیب نیست که مسوولان کشورهای مختلف جهان برای بررسی مساله تروریسم در فرانسه نشستی تشکیل دهند و اتحادیه اروپا روز 12 فوریه را تاریخ برگزاری نشست سران این اتحادیه برای بررسی راه‌های مقابله با تروریسم تعیین کند. شاید برجسته‌ترین پیامد این موضوع تقویت تدابیر امنیتی باشد، به این معنا که شرایط به جایی رسیده که نیروهای پلیس در بیشتر خیابان‌ها و مناطق حساس با اسلحه حاضر می‌شوند. شرایطی که بسیار خاص و استثنایی است و تنها در بازدید شخصیت‌ها یا برگزاری کنفرانس‌های جهانی دیده می‌شود.

4- انگلیس، آلمان، بلژیک، هلند و دیگر کشورهای اروپایی امروز ناقوس خطر را به صدا درآورده‌اند چراکه تا این لحظه بیشتر آشوب‌ها و جنایاتی که در کشورهای اروپایی رخ می‌داد، کوچک و ناشی از خشم از یک مساله اجتماعی، سیاسی و یا اقتصادی بود و عملیات تروریستی با ماهیت دینی با انفجار بمب یا خودرو صورت می‌گیرفت مخفیانه بود و هرگز اینگونه آشکارا رخ نمی‌داد.

این نگرانی در کشورهای اروپایی با افزایش خشم مذهبی - عقایدی، در حال افزایش است و با وجود اینکه جوامع اروپایی با سوءاستفاده تروریست‌ها از احساسات مذهبی مردم در مخابره پیام‌های مجرمانه خود مخالفتی ندارند اما این حوادث شکست جوامع اروپایی را ثابت می‌کند.

به عنوان مثال دو برادر کواشی که عاملان حادثه اخیر پاریس بودند، از سال 1994 تا 2000 در مدرسه ای که ویژه کودکان دارای مشکلات اجتماعی بود، درس خوانده بودند و مدیر این مدرسه آن دو را کودکانی بی‌آزار معرفی کرده بود، اما آن دو پس از سفر به یمن و پیوستن به یکی از زیرمجموعه‌های القاعده در لیست سیاه تروریست‌های آمریکا قرار گرفتند.

امروز دیگر هر عرب مسلمانی برای مسوولان اروپایی یک تروریست محسوب می‌شود گرچه آن فرد مسلمان در اروپا به دنیا آمده و بزرگ شده باشد درست همانند آنچه که پس از حملات 11 سپتامبر 2001 برای مسلمانان ساکن آمریکا رخ داد.

به همین دلیل اروپا پس از حادثه تروریستی فرانسه دیگر اروپای گذشته نخواهد بود، همانگونه که حالا هم به پادگانی بزرگ برای حفظ امنیت تبدیل شده است.

مشخص است که با هر سخت‌گیری و شدت عمل علیه مسلمانان که تعدادشان در اروپا رو به افزایش است، کینه و دشمنی میان آنها و شهروندان غیرمسلمان این کشورها افزایش خواهد یافت و تروریسم راه خود را برای رخنه به ذهن افراد بسیاری خواهد گشود و سپس این افراد دست به اقداماتی می‌زنند که چهره اسلام را بد نام خواهد کرد. اسلامی که سال‌ها پیروان آن با دیگر ادیان در نقاط مختلف جهان بدون هیچ مشکلی زندگی می‌کردند.

منبع: ایسنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین