کد خبر: ۳۳۸۱۳۸
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۶

روزنامه اطلاعات: بحث استقلال حوزه اصلاً به معنای آن نیست که ما حوزه‌ای جدای از سیاست یا بری از سیاست داشته باشیم یا حوزه اصلا کاری به هیچ چیز از مسائل اجتماعی و سیاسی نداشته باشد. حوزه مستقل حوزه‌ای است که دردمندانه ازموضع دین درسیاست دخالت می‌کندولی تابع حکومت نیست و به نظر من این همان چیزی است که امام می‌خواستند. امام هیچ وقت نخواستند که حوزه‌ها مجیز‌گو و تابع حکومت باشند که هر چه حکومت‌ها بگویند، آنها بله بگوید! اما این به معنای تقابل نیست.

حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی با بیان مطلب فوق به تبیین شخصیت مرجع فقید آیت الله العظمی صافی گلپایگانی پرداخت.

متن گفت و گو با یادگار امام درپی از نظر خوانندگان می گذرد:
 
*در میان زوایای مختلف شخصیت مرحوم ‌آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی که از شاگردان آیت الله العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی(ره) بودند، کدامیک از زوایا را برجسته تر می دانید؟

مرحوم آیت‌الله‌العظمی صافی گلپایگانی یکی از سرآمدان «مکتب قم» و شاگرد مرحوم آیت‌الله بروجردی بودند که با مرحوم آیت‌الله گلپایگانی و امام مراوده داشتند. البته ارتباط ایشان با امام به سالهای حضور امام و پدر امام در خمین و پدر ایشان در گلپایگان و مرحوم آیت الله آقای پسندیده برمی‌گردد ؛ در واقع یک ارتباط عمیق عاطفی-فامیلی دارند.

در ارتباط با آیت‌الله صافی از زوایای بسیار مختلفی می‌توان صحبت کرد. هم بحث علمیت و هم حضورشان بعد از انقلاب در شورای نگهبان، بسیار تأثیرگذار است.

به نظر من اگر قرار باشد نماد یک مسئول دردمند در جمهوری اسلامی معرفی شود، تا آنجا که من شنیده‌ا‌م ایشان هستند. به یاد می آورم که ایشان می‌گفت:” وقتی قانون بودجه از مجلس به شورا می‌آمد من تا ده شب خانه نمی رفتم و در محل شورای نگهبان ‌ماندم”. می‌دانید که شورای نگهبان باید تا ۱۰روز قانون بودجه را تائید کند. قانون بودجه قانون بسیار عریض، طویل و قطوری است. ایشان آن را واو به واو می‌خواندند تا در جایی با شرع مخالفت نداشته باشد و تمام ریز مطالب و نوشته‌ها را یادداشت می‌کردند.

یکی از حقوقدانان شورای نگهبان به من می‌گفت :”همین الان هم که ۳۰ سال و بیشتر از حضور ایشان می‌گذرد باز هم وقتی بسیاری از موارد را می‌خواهیم نگاه کنیم، به استدلال‌ها و نوشته‌های ایشان مراجعه می‌کنیم.”

ایشان در مجلس خبرگان قانون اساسی هم در قیاس دیگر بزرگانی که همتراز ایشان بودند بسیار فعال و موثر بودند. امام خمینی توانست بزرگانی چون ایشان و قویترین چهره‌های علمی را با پایگاه‌های مردمی گسترده ای ‌که داشتند به صحنه بیاورندکه کاری مهم بوده است؛ کسانی که هر یک با توجه به دیدگاه‌های ‌متفاوتی که داشتند بخش‌هایی ‌از گرایش‌های متنوع جامعه را نمایندگی می کردند.

امام مجموعه ایشان را به صحنه‌های‌حضور در میدان سیاست در سطوح نهادهایی چون خبرگان قانون اساسی، خبرگان رهبری، شورای نگهبان، امامت جمعه آوردند و از این رهگذر وحدت وانسجام ملی، را نه درشعار، بلکه درعمل محقق کردند.
 
آیت‌الله صافی گلپایگانى واقعا درد دین داشت
 

*از نظر حضرتعالی ویژگی‌های مهم آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانى که ایشان رااز نظایر و معاصرین خود متمایز می‌کند کدام است.

مرحوم آیت‌الله صافی دو سه ویژگی خیلی ممتاز دارند که ایشان را از اقران خودش اگر نگوییم متمایز می‌کند، ولی در زمره سرآمدان قرار می‌دهد.

نخست اینکه ایشان واقعا درد دین داشت. فردی بود که باورمند به تمام معنا به خدا بود و به وجود و حقانیت امام زمان(ع) و دین باور داشت. ایشان عقاید دینی و احکام دینی را حقیقتا قبول داشت و در این امر بازی و تظاهر نداشت. وقتی به خدمتشان می‌رسیدی می‌نشستی و بلند می‌شدی، احساس می‌کردی یک سرسوزن –به تعبیرحوزوی- «اصل مُثبِت»ندارد؛ یعنی ذره ای برای اثبات خودش سخن نمی‌گوید و نکته‌ای را بر زبان نمی آورد که بخواهد به وسیله لوازم آن و به صورت غیر مستقیم خودش را نشان داده و ثابت کند.

ایشان دیانت پاک و بی پیرایه‌ای داشت و فکر می کنم این را همه کسانی که با ایشان مرتبط بودند می‌توانند شهادت دهند و این امر بسیار بسیار مهمی است؛ آن را دست کم نگیرید! اینکه افراد از منیّت‌ عبورکرده باشند امری نادر است. واقعابرای ایشان بحث خدا، پیامبر و احکام الهی مهم بود؛ البته با برداشت و قرائت خودشان.

 
آیت‌الله صافی در سالهای اخیر نماد استقلال حوزه هستند

 

*مواضع مرحوم آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی نسبت به استقلال حوزه علمیه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مرحوم آیت‌الله صافی در سالهای اخیر نماد استقلال حوزه هستند. لازم است اشاره کنم که ممکن است به غلط تفسیر شود و بسیاری فکر کنند که استقلال حوزه به معنای سکولاریسم است؛ در حالی که استقلال حوزه یعنی حوزه تابع هر آنچه که دیگران می‌گویند و می خواهند نباشد و این هرگزبه معنای سکولاربودن وجدایی دین ازسیاست نیست. حوزه قبل ازانقلاب هم مستقل ازحکومت بوده ولی آیاسکولاربوده است؟! خیر. همین حوزه انقلاب کرده، همین حوزه درد دین مردم و درد جامعه مردم ودردشرایط آن روزگارمردم را بیان کرده است.

بحث استقلال حوزه اصلاً به معنای آن نیست که ما حوزه‌ای جدای از سیاست یا بری از سیاست داشته باشیم یا حوزه اصلا کاری به هیچ چیز از مسائل اجتماعی و سیاسی نداشته باشد. حوزه مستقل حوزه‌ای است که دردمندانه ازموضع دین درسیاست دخالت می‌کندولی تابع حکومت نیست و به نظر من این همان چیزی است که امام می‌خواستند. امام هیچ وقت نخواستند که حوزه‌ها مجیز‌گو و تابع حکومت باشند که هر چه حکومت‌ها بگویند، آنها بله بگوید! اما این به معنای تقابل نیست.
 
صد درصد به نفع جمهوری اسلامی است که حوزه مستقل باشد

 بنده عرض می‌کنم صد درصد به نفع جمهوری اسلامی است که حوزه مستقل باشد. اگر حوزه مستقل باشد و در چنین موضع مهمی هم ارشاد کند و هم از موضعِ دین دخالت عمیق در سیاست داشته باشد و حکومت را اصلاح کند، بیشتر به حکومت کمک می‌دهد و در این صورت اگر در جایی از کار خوب حکومت یا اصل حکومت دفاع می‌کند، متهم به این نمی‌شود که دارای منافع است. البته این مستلزم استقلال مالی هم هست که متأسفانه در سال‌های اخیر، استقلال مالی حوزه ضرر دیده است. ارتباط مالی حوزه با مردم یک نوع استقلالی به آن می‌دهد و استقلال حوزه از ویژگی‌های بسیار مهمی است که آیت‌الله صافی داشتند و نمادآن بودند و تکیه بر آن داشتند.

ضمن اینکه مرحوم آیت‌الله صافی به هیچ عنوان اضرار به جمهوری اسلامی را نه فقط مصلحت نمی‌دانستند، بلکه در هر جا که لازم بود بر کلیت نظام و اصل نظام و تائید نظام تأکید می‌کردند؛ به همین جهت مابایدبه دنبال حوزه انقلابی ومستقل باشیم.

 انقلابی بودن یعنی به ارزش‌های انقلاب متعهد بودن

*تعبیر انقلابی را به کار بردید؛ تعبیری که در سال‌های اخیر رواج بیشتر یافته است. به نظر شما صفت «انقلابی» در مورد حوزه به چه معناست؟

انقلابی بودن یعنی به ارزش‌های انقلاب متعهد بودن. ارزش‌های انقلاب هم روشن است که در شعار معروف «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» و همچنین «نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی» مورد اشاره بوده و هست. انقلابی بودن یعنی با تمام توان و با نثار جان و مال و آبرو در دفاع از این ارزش‌ها به میدان آمدن.

انقلابی بودن یعنی به مردم به عنوان همه هویت انقلاب و به امام و اندیشه سیاسی امام به عنوان رهبر انقلاب وفادار ماندن. انقلابی بودن و مستقل بودن نه فقط منافاتی با هم ندارند، بلکه یک حوزه و حتی دانشگاه وقتی می تواند به انقلاب و ارزش‌های آن وفادار بماند که تابع نباشد و مستقل بماند و من فکر می کنم

‌همین مورد تأکید امام و همچنین نظر رهبر انقلاب است. مگر می توان ‌به جمهوریت معتقد نبود و به آن وفادارنماند وانقلابی بود؟ یا به اسلام و ارزشهای آن یا آزادی و استقلال کشور توجه نداشت وانقلابی بود؟

البته در مقام عمل برای دفاع از هر یک از آنها باید مستقل بود و حریت داشت.

 
«استقلال» حوزه را شرط «انقلابی بودن» آن می‌دانم

 

*لطفا از همدلی و همراهی آیت‌الله صافی گلپایگانی با انقلاب، امام و بیت امام بگویید.

ایشان علقه و عاطفه عمیقی نسبت به امام داشتند که البته در مواقع مختلفی خودش را نشان می‌داد. ایشان اگرجایی باید دفاع می کردند باز هم ازموضع دینداری و ازموضع ارادت به امام در دفاع از بیت امام به میدان می‌آمد. در برخی اوقات انتظار نداشتم که ایشان این میزان به ما محبت کنند. در مواقعی که ممکن بود اتفاقی بیفتد، سدّی بزرگ و مایه دلگرمی بودند؛ واین به ارتباط عمیق عاطفی که نسبت به امام و طبیعتاً نسبت به نظام جمهوری اسلامی داشتند برمی‌گردد.

به هرحال آیت‌الله صافی نماد بزرگ دینداری برای یک حوزه اصیل اسلامی مستقل و البته انقلابی بودند.

*با توجه به مفهوم گسترده «مستقل»، تعریف حضرتعالی از حوزه مستقل چیست و نگاه آیت‌ الله‌ صافی را در این زمینه چگونه تعیین می‌فرمایید؟

من «استقلال» حوزه را شرط «انقلابی بودن» آن می‌دانم و معتقدم حوزه انقلابی، حوزه ای مستقل است و اتفاقاً حوزه‌ای که مستقل نباشد انقلابی نیست، بلکه وامدار است؛ اگر هر چه را به آن دیکته کنند بیان می کند و این البته شأن حوزه اصیل نیست .

حوزه انقلابی و مستقل حوزه ای است که از موضع دین و با توجه به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هر تخلف حساس است. حوزه انقلابی مستقل، چون مستقل است بزرگترین مدافع نظام اسلامی است و بزرگترین حامی مردم و چشم بینا و زبان گویای جامعه است و همین اثر او را در میان مردم روزافزون می کند. حوزه مستقل انقلابی در عین حالی که می داند برای این نظام چه خون‌ها ریخته شده است ،می داند که حفظ این نظام به استقلال و آزادگی است.

شهید آیت‌الله مطهری روزگاری می‌گفتند حوزه‌ها و علمای ما عوامزده هستند؛ چون نگاهشان به مردم است و پولشان را از مردم می‌گیرند و به نوعی مطابق ذوق مردم مشی می‌کنند و لذا پیشنهادهایی برای اصلاح این ساختار داشتند. البته این سخن درست است و نواقصی را باعث می شود، ولی این حسن را هم دارد که حوزه‌ها مجبور هستند زبان مردم باشندواین خوب است.

درست است که در این ساختار، حوزه از جنبه‌هایی دچار عوامزدگی می‌شود، ولی در جاهایی نیز فریادگر خواست‌های مردم می‌شود، استقلال و رفاه مردم را می‌خواهد و ظلمی را که بر آنها می‌شود، تحمل نمی‌کند. اینکه روحانیت شیعه همیشه زبان مردم است و ارادت و احترام آنها را می‌خواهد، نکته بسیارخوبی است. البته مناسب است برای آن اشکال مورد اشاره شهید مطهری هم چاره ای‌ اندیشید که در جای خود قابل بررسی است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین