گزارشهای مردمی ازمشاهده او
برای برخی، این مرد مهربان و صمیمی بوده است اما برخی دیگر گفته اند که او قصد جانشان را داشته است. در اینجا به برخیاز این گزارشها که در صفحه فیسبوک این کمپین آمده، اشاره میکنیم.
1 من این مرد را در خواب دیدم که در خیابان قدم میزد و درجهت مخالف من و از کنار من رد میشد. او از من قدبلندتر بود و شروع به صحبت با من کرد. او گفت: «من به تو ایمان دارم. تو میتوانی از پس این فشارها و رنجها برآیی.»
2 من این مرد را در خواب دیدم که قصد کشتن من را داشت. من به تنهایی درحال قدم زدن بودم که این مرد با همین لبخند بهآرامیبه سمتم آمد. همینطور که به من نزدیک میشد، سعی کردم جیغ بکشم اما نمیتوانستم. لحظه ای که خواستم فرار کنم، شروع به خندیدن کرد. نمیتوانستم سریع بدوم، درهمین لحظه از خواب پریدم. این مرد را بازهم در خواب ودر مکانهایی دیگر دیدم.
3 من این مرد را در خواب دیدم. واقعًا خواب عجیبی بود. در شهری متروک رها شده بودم و به دنبال کمک بودم. این مرد را دیدم که از پنجرهای به من نگاه میکرد. من وارد یکی از خانه ها شدم و روی تختی نشستم. آنگاه صدای غژغژی شنیدم؛ بهاطراف نگاه کردم و آن مرد را دیدم. تابه حال چنین خوابی ندیده بودم و بعد از آن هم ندیدم.
4 من در بیمارستانی قدیمی ایستاده بودم و یک برانکارد قدیمی در آنجا رها شده بود. تابه حال در چنین مکانی نبودم؛ اما احساس کردم که آنجا را میشناسم. درحالیکه از راهرویی عبور میکردم، این مرد را دیدم که بااشاره، مرا صدا میزند تا او را دنبال کنم. به دلایلی به نظر ترسناک میرسید. به طور نامفهومی برسر من فریاد میکشید. بنابراین سعی میکردم که به دنبالش بروم. اما وقتی از راهرو گذشتیم، درحالی که لبخند میزد و یک چاقوی جراحی در دست داشت، درمقابلم ایستاد. آنگاه متوجه شدم او قصد جانم را دارد. سعی کردم فرار کنم اما نمیتوانستم حرکت کنم. درحالیکه به طور عجیبی میخندید، سعی کرد تا گلویم را ببرد. در همان لحظه از خواب پریدم؛ اما گلویم بهشدت درد میکرد به طوریکه قادر به صحبت نبودم.
5 او به سمتم آمد و دستم را گرفت. من ۶ سال داشتم و او حدود ۳۲ سال. او به من گفت که به تختم بروم و بخوابم. من به حرفش گوش کردم و خوابیدم. بعداز مدتی او اسم مرا صدا زد و مرا از خواب بیدار کرد اما پتو را از روی سرم برنداشتم. او به طور خوشایندی گفت: « بیدار شو الکس. من به تو صدمه نمیزنم.» من پتو را بهآرامی از روی سرم کنار زدم و او را دیدم. او برروی لباسش برچسب اسمی داشت که متوجه شدم نام اوست. اسم او دان بود.
اوچه کسی است وچه میخواهد؟
نشریه «اپکتایمز» که در گزارشی به بررسی این موضوع پرداخته، درباره احتمالات او نوشته: « نظریه ها ی مختلفی درباره آن وجود دارد. برخی میگویند این مرد با فرضیه صورت ازلی و ناخودآگاه جمعی «کارل» همخوانی دارد. این چهره احتمالاً چهرهای ازلی است که درزمان سختی و مشکلات پدیدار میشود. برخی میگویند احتمالاً این مرد، انسانی واقعی است که توانايي سیر در رویای افراد را دارد. برخی میگویند او از موجودات ماورايي است که در رویاهای افراد آشکار میشود. اما برخی دیگر میگویند که در رویاهایشان، چهره این مرد به طور واضح مشخص نیست و وقتی تصویر او را میبینند، ویژگیهای ظاهری او را بسیار مبهم بیان میکنند. پوستر و اعلانه ایی از این چهره در تمام جهان منتشر شده است. وبسایت این کمپین، پوسترهایی از آن را در کشورهای لتونی، برزیل، آلمان و جاهای مختلف دنیا نشان میدهد.»
دروغ یا واقعیت؟
تا به حال گزارشهای زیادی درباره صحت و سقم این گزارش منتشر شده و احتمالات مختلفی بررسی شده است. با این وجود تا به حال هیچکس این ماجرا را نه به طور کامل تایید و نه به طور کامل رد کرده است. در یکی از گزارشها عنوان شده این وبسایت توسط یک جامعه شناس و با همكاري يك بازارياب به نام Andrea ایجاد شده و این پروژه برای شرکتی به نام Guerriglia Marketing که در زمینه بازاریابی فعال است، انجام میشود. این شرکت پروژه ها ی عجیب و غریبی درباره سیاست، تبلیغات، جامعه شناسی و.... داشته و بنابراین احتمال دارد موضوع مشاهده «این مرد» در خواب هزاران نفر، یکی از پروژه ها ی ساختگی از سوی این شرکت برای کسب اطلاعات و اهدافی نامعلوم باشد. با این وجود هنوز هیچ گزارش مستدل و محکمی پیدا نشده که بتواند ساختگی بودن این پروژه را به طور کامل تایید کند. حتی در گزارشهايی که در نقد این ماجرا هم نوشته شده، تاکید شده احتمال بروز چنین اتفاقی وجود دارد و نمیتوان به صورت صددرصدی آن را رد کرد!