|
|
امروز: شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۱
کد خبر: ۳۳۴۷۹
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۳
این کارشناس معتقد است: در این شرایط اگر سرمایه گذاری از ابتدای سال متناسب با شاخص، سرمایه گذاری خود را آغاز و سبد سرمایه گذاری هایش را انتخاب کرده باشد تا الان حدود 7/13 درصد افت در سرمایه گذاری اش داشته است.
  روزنامه «آرمان» در یادداشتی به قلم «سیدحمید میرمعینی» کارشناس بازار سرمایه، نوشته است: سرمایه گذارانی که از ابتدای امسال در بازار بورس سرمایه گذاری کرده اند حدود 31 درصد زیان دیده اند. شاخص 79 هزار و 15 واحدی ابتدای سال تا به امروز به 68 هزار و 232 واحد رسیده است؛ چیزی حدود 10 هزار و 783 واحد کاهش. به این معنا که تا به امروز حدود7/13 درصد افت در 9ماهه سال و اگر بخواهیم تعمیم بدهیم حدود 24 درصد سالانه افت شاخص داشته ایم.

این کارشناس معتقد است: در این شرایط اگر سرمایه گذاری از ابتدای سال متناسب با شاخص، سرمایه گذاری خود را آغاز و سبد سرمایه گذاری هایش را انتخاب کرده باشد تا الان حدود 7/13 درصد افت در سرمایه گذاری اش داشته است. از طرفی این سرمایه گذار یک فرصت دیگر را نیز از دست داده؛ فرصت سرمایه گذاری در سپرده گذاری های بدون ریسک که نرخ معمول آن حدود 22 درصد بوده است. اگر فرض آن 13 درصد و متوسط 22 درصد سود ماهانه را باهم حساب کنیم، هر سرمایه گذار حداقل 31 درصد از ابتدای امسال در بازار بورس دچار زیان شده است. حال بازار با دو فرضیه روبه رو است؛ یا اینکه شاخص 79 هزاری بازار سرمایه حبابی بوده است و در حال حاضر قیمت ها واقعی و حقیقی هستند یا به علت مشکلات ساختاری اقتصاد، افتی شدید صورت گرفته و سرمایه گذار به زیان رسیده است. به هر حال عوامل بسیاری دست به دست هم دادند تا شاخص به اینجا برسد. نمی توان گفت که حباب بوده یا قطعا اتفاقات اقتصادی این شرایط را به وجود آورده اند. بلکه در این میان هیجان خود بازار و فعالان بازار سرمایه هم در این افت دخالت داشته است .عمده تاثیری که بر بازار سرمایه به وجود آمد ناشی از عدم تحقق توافق در مذاکرات بود که البته در این موضوع دولت تصمیم گیرنده نهایی نیست، بلکه حاکمیت است. در کنار آن افت قیمت نفت هم شرایط اقتصادی ما را دچار بحران کردبه دلیل آنکه عمده درآمدهای ما بر مبنای نفت است شرایطی ایجاد شد تا دولت بودجه ای انقباضی را برای سال آینده در نظر بگیرد. همین امر باعث می شود که تعدادی از بسته های رشد اقتصادی که امکان داشت سال آینده محقق شود تحت تاثیر قرار گرفته و نسبت رشد کاهش پیدا کند.

تقریبا هیچ کدام از این دو عامل در کنترل دولت نیست و نمی توان گفت که بازیگر اصلی آن مسئولین اقتصادی ما هستند. اما برخی از کنترل ها در دستان دولت بود که می توانست انجام شود و موجب تشدید افت بازار نشود. مثلا بحث تغییر در نرخ سود سپرده که در اختیار دولت است و به نظر می رسد نمی تواند تغییری زیادی در روند بازار ایجاد کند. زیرا تغییر باید تغییری محسوس و قابل ملاحظه باشد تا بتواند مسیر سپرده گذاری به سرمایه گذاری را تغییر دهد. یکی از بزرگ ترین دلایل عدم تاثیرگذاری آن این است که دلیل محکمی برای اجرا شدنش وجود ندارد. پیش از این هم از این تصمیمات زیاد گرفته شده اما اجرای آن توسط بانک ها با روش هایی دور زده شده است. بحث دیگر تعیین نرخ ارز است که چگونه می خواهند نرخ ارز را مدیریت کنند و بازار ارز را از سفته بازی خارج کنند و اینکه چگونه می خواهند قیمت منطقی برای ارز تعیین کنند، که برای بخش صنعت با یک نگاه حمایتی از صادرات و تولید داخلی باشد. و مورد سوم بحث تغییرات قیمت خوراک چه در قالب مواد معدنی و چه در قالب مواد صنایع پتروشیمی است. همانطور که شاهد بودیم، قیمت این مواد در سال گذشته تغییرات زیادی داشتند، به طوری که نرخ عوارض بهره مالکانه 25 درصد افزایش یافت و همگی بر روی صنعت پتروشیمی تاثیرگذار بود. اینها مواردی هستند که در کنترل و اختیار دولت است. اما اینکه چرا بازار تا کنون نسبت به تغییر مدیریت، واکنش مثبت نشان نداده است، به این دلیل می تواند باشد که برنامه ای از طرف مدیریت جدید وجود نداشته است. هنگامی که تغییری مناسب ایجاد می شود، شوکی به بازار وارد می شود. بر همین مبنا خوش بینی، امیدواری و انتظارات جدیدی شکل می گیرد و تغییر در روند آغاز می شود. اما متاسفانه این اتفاق در بازار سرمایه نیفتاد. ما باید برنامه ای مدون و دقیق و استراتژی مناسب داشته باشیم تا بتوانیم تامین مالی بنگاه های اقتصادی را از طریق بازار سرمایه انجام دهیم. این خود گام بزرگی در جهت رونق اقتصادی است. یکی از بزرگ ترین راهکار هایی که می تواند اقتصاد کشور را از مشکلات خارج کند راه اندازی بازار سرمایه است.

 اما حداقل باید امنیتی در بازار سرمایه ایجاد شود تا سرمایه گذاران بتوانند به یک بازده مناسب دست پیدا کنند. با پررنگ شدن نقش بازار سرمایه در اقتصاد کشور، بنگاه های اقتصادی می توانند در این بازار پذیرفته شده و به راحتی از لحاظ مالی تامین شوند. از طرفی پول های سرگردان که در بازارهای موازی ایجاد تورم می کنند، جذب تولید شده و تولید هم با استفاده از نقدینگی، طرح های جدید ایجاد و اشتغال زایی می کند.عمده بدهکارهای نظام بانکی عمدتا بنگاه های اقتصادی هستند. بنگاه های اقتصادی به دلیل آنکه سودهای کلانی بابت تسهیلات پرداخت می کنند دچار مشکل شده اند. یک نگاه و برنامه ریزی بلندمدت می تواند بورس را به جایگاهی در اقتصاد برساند که تمام این مشکلات را از پیش رو بردارد. من موافق جذاب بودن قیمت ها درحال حاضر نیستم. زیرا بدون برنامه قیمت ها کف ندارند. اگر برنامه مدونی نداشته باشیم، بلاتکلیفی بر بازار حاکم می شود. افت های اقتصادی زمانی به وحشت های اقتصادی (Panic) تبدیل می شود. اتفاقی که هم اکنون افتاده است. در این زمان طرح خوش بینانه ای برای اقتصاد ما وجود ندارد.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین