|
|
امروز: دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۶
کد خبر: ۳۳۴۲۱
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۷
معامله میان آمریکا و طالبان نشان دهنده پیوند دوباره «مولدین تروریسم» و « مهره های آنها» محسوب می شود. آنچه مسلم است اینکه ایالات متحده آمریکا و طالبان هر دو تهدیدی برای امنیت جهان به حساب می آیند.
  روزنامه «رسالت» در یادداشتی در صفحه «رسالت دیپلماتیک» خود نوشته است:پایان عملیات نظامی ناتو و آمریکا در افغانستان مترادف با شکست آنها در مقابله با طالبان و القاعده بوده است. به عبارت بهتر واشنگتن که در سال 2001 میلادی با استناد به حضور القاعده در کابل به افغانستان لشکر کشی کرد، این روزها به دنبال صلح با مهره های سابق خود است! مهره هایی که هنوز بسیاری از آنها به ایالات متحده آمریکا وفادار هستند. با آغاز سال 2015 میلادی عملا مأموریت رزمی ناتو به رهبری آمریکا در افغانستان پایان یافته و مأموریت غیرنظامی آنها برای آموزش نیروهای نظامی و امنیتی افغان کلید خورده است. البته این ماموریت صوری، خود در راستای حضور بلند مدت و خطرناک نیروهای اشغالگر در افغانستان قابل ارزیابی است.

«علیرضا صادقی» نویسنده یادداشت می افزاید: نوع واکنش و موضع گیری نهادهای رسمی امنیتی و جنگی آمریکا در خصوص آنچه امروز در افغانستان می گذرد، در نوع خود قابل تامل است. چندی پیش پنتاگون با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که نیروهای آمریکایی سران طالبان را به همراه

«ملا عمر» در صورتی که منافع آمریکا را با خطر مواجه نسازند مورد حمله قرار نخواهند داد. حال باوجود این موضوع هدف از جنگ 13 ساله آمریکا در افغانستان چه بوده است؟ و در تغییر 180 درجه ای سیاست آمریکا در قبال طالبان چه چیزی نهفته است؟

معامله میان آمریکا و طالبان نشان دهنده پیوند دوباره «مولدین تروریسم» و « مهره های آنها» محسوب می شود. آنچه مسلم است اینکه ایالات متحده آمریکا و طالبان هر دو تهدیدی برای امنیت جهان به حساب می آیند، با این تفاوت که تهدید کاخ سفید در این خصوص به مراتب پررنگ تر

می باشد. دموکرات ها و جمهوریخواهان هیچ گاه رفتاری قابل پیش بینی با طالبان نداشته و از سرکوب این گروه گمراه در راستای نیل به اهداف خود استفاده نموده اند.

در این معادله گویا، آمریکا مولد اصلی تروریسم محسوب می شود. در حال حاضر اوباما بایدبه این سئوال مهم پاسخ دهدکه دستاورد حضور 13 ساله اشغالگران در افغانستان چه بوده است؟

جنگ افغانستان منجر به کشته و زخمی و آواره شدن میلیون ها افغانی شده است و در عین حال نماد شکست آمریکا در عرصه سیاست خارجی این کشور محسوب می شود .اوباما در جریان رقابت های انتخاباتی سال 2008 ایالات متحده سعی کرد خود را فردی صلح طلب و طرفدار تغییر نشان دهد اما گذشت زمان نشان داد که او نیز مانند بوش پسر به صلح جهانی پایبند نیست و همواره سعی در ایجاد ناامنی و آشوب در جهان دارد .حتی اوباما در دوران ریاست جمهوری خود سخن افرادی مانند جیمی کارتر و برژینسکی را نادیده گرفت و به افزایش نیروهای اشغالگر در افغانستان مبادرت ورزید.نتیجه این اقدام چیزی جز افزایش دامنه شکست واشنگتن در افغانستان نبود .

در این خصوص استراتژی ها و تاکتیک های آمریکا جهت گفت وگو با طالبان نیز در نوع خود قابل تامل است! آمریکا در نظر دارد با ارائه کمک های اقتصادی به پاکستان راه فشار دیپلماتیک به اسلام آباد را باز کرده تا از این طریق طالبان را وادار به گفت وگو نماید. هم اکنون طالبان در مناطق جنوبی و شرقی افغانستان در حال تقویت و تجدید قوا هستند و احتمال اینکه مجددا بر اریکه قدرت در افغانستان تکیه بزنند و این مناطق را به پایگاه های امن القاعده مبدل سازند، وجود دارد. افراط گرایی و نشر مطالب افراطی در میان مردم سنتی جنوب و شرق افغانستان از سوی طالبان بیشترین تأثیر را بر مردم آن مناطق دارد، تا حدی که هنوز فرزندان شان به جای رفتن به مدارس دولتی ترجیح می دهند در مدارس تحت نظارت و کنترل خود به تحصیل بپردازند.

هم اکنون شهروندان افغانستان نسبت به بیش از یک دهه اشغالگری خسته و نسبت به تداوم حضور طالبان در نقاطی از این کشور درمانده به نظر می رسند. مسئول مستقیم خلق این بحرانهای مزمن امنیتی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا هستند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین