کد خبر: ۳۳۲۸۱۴
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۷
 
مجلس یازدهم که با شعار انقلابی‌گری سال گذشته کار خود را آغاز کرده تاکنون عملکرد قابل‌قبولی در میان افکار عمومی کسب نکرده است. تصمیم‌های مکرر بهارستانی‌ها در جهت منافع حزبی و گروهی و تلاش برای سهم‌خواهی از دولت سبب کاهش بیش از گذشته اعتماد عمومی به مجلس شده است. ادامه این روند به گفته احمد ‌علیرضا‌بیگی نه‌تنها به کاهش شدید مشارکت مردمی در انتخابات بعدی ختم خواهد شد بلکه نتیجه نادیده‌گرفتن مردم حوادث سختی را رقم خواهد زد. هرچند او‌ معتقد است از مجلس حداقلی نباید انتظار زیادی داشت اما آبروی این مجلس در گرو موفقیت دولت رئیسی است و مجبور است قدرتمند ظاهر شود. با توجه به شرایط حساسی که از نظر مشکلات اقتصادی و امنیتی اصولگرایان با آن مواجه هستند، «شرق» در گفت‌وگو با احمد علیرضابیگی، نماینده مجلس شورای اسلامی، به بررسی عملکرد مجلس یازدهم و تبعات حمایت‌های بی‌چون‌و‌چرای نمایندگان از دولت رئیسی پرداخته است که مشروح آن در ادامه می‌آید.

 جناب علیرضابیگی، اجازه دهید مصاحبه را با نقدی صریح از عملکرد مجلس آغاز کنیم، این مجلس حداقلی اما با شعارهای انقلابی بسیار و عدم تأثیرگذاری واقعی در زندگی مردم، به‌ دنبال چیست؟ در ۱۸ ماه گذشته شعار انقلابی‌گری بسیاری شنیده شده اما در عمل اتفاقی نیفتاده است!

این مجلس حداقلی بخشی از سناریویی بوده که زمینه شکل‌گیری دولتی را فراهم کرده است. بعد از حوادث آبان، مشارکت حداقلی ترغیب شد تا مجلس ضعیفی تشکیل شود. نتیجه همه ملموس است. هرگز سابقه نداشته قاطبه نمایندگان مجلس یعنی بیش از ۲۰۰ نماینده، از یک فرد درخواست کنند خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهد و از یک نامزد خاص برای ریاست‌جمهوری حمایت کنند، بیشتر از این تعداد هم از رقبا بخواهند که به نفع نامزد مورد حمایت مجلس کناره‌گیری کنند تا انتخابات منتج به نتیجه مورد نظر مجلس شود. اینها در مجلس جزء مواردی است که مانع کارآمدی و رسالت مجلس شده است. این‌گونه مجلس خود را مسئول موفقیت و شکست دولت می‌داند؛ بنابراین حمایت کامل از دولت را در برنامه خود قرار داده است.

 منظور شما از سناریو چیست؟

تصمیم گرانی بنزین در آبان با نظر مستقیم روحانی یک پیامد مهم داشت و آن کاهش چشمگیر مشارکت بود تا روحانی به خواسته‌ خود در تشکیل مجلس حداقلی برسد.

 تلاش برای مجلس حداقلی، برای روحانی چه منفعتی داشت؟

یک بخشی از سناریو بوده چون تا پایان ریاست‌جمهوری با مجلسی ضعیف و بدون دردسر مواجه می‌شد.

 در نهایت که از دل حمایت این مجلس رئیس‌جمهور اصولگرا بیرون آمد! نفعش برای اصولگرا‌ها بیشتر بود!

خب عده‌ای شرایط را به سود خود مدیریت کردند و به نتیجه دلخواه رسیدند.

 این مجلس قرار نیست به منافع مردم و حقوق شهروندی پایبند شود و برای منافع مردم و رفع مشکلات کاری کند؟

مجلس اگر بتواند به این نقطه برسد که وکیل مردم است و باید پاسخ‌گوی مردم در شهرها و روستا‌ها باشد مطالبه‌گری افزایش خواهد یافت و فشارها برای پاسخ به خواست مردم منتج به تلاش بیشتر و بهتر بهارستان خواهد شد. مجلس نمی‌تواند در برابر خواست و مطالبه‌گری مردم خنثی عمل کند؛ بنابراین اگر می‌خواهد به رسالت خود عمل کند ناچار باید در فکر این باشد که منافع مردم دیده شود و تصمیمات در جهت بهره‌مندی مردم صورت بگیرد.

 پیشنهاد شما در این مسیر چیست؟

اساس کار باید برگرداندن ثروت مردم به مردم باشد. درحال‌حاضر تصور این است که مردم قادر به مدیریت ثروت خود نیستند؛ بنابراین حق مردم از آنها مضایقه شده ‌است. بازگرداندن این ثروت‌ها به صاحبان اصلی یعنی مردم، نمی‌تواند قدری مردم را آرام و خشنود کند.  همه چپاول‌ها، فسادها و دزدی‌ها اسباب رنجش مردم و نارضایتی را ایجاد کرده. در یک سازوکار اقتصادی باید اعتماد عمومی جلب شود.

 اما مجلس درگیر تسویه‌حساب سیاسی با دولت قبل است و هر روز شکایتی جدید از مجلس راهی قوه ‌قضائیه می‌شود. در این شرایط مشکلات اقتصادی چگونه حل خواهد شد؟

اگر چنین فکری باشد که نیست باید تأکید کنم که محاکمه دولت قبل، چاره مشکلات نیست. همین که ترسیم شود، دل در گرو خارج داشتن دولت قبل راه حل مشکلات نبود و نیست، کافی است. نیازی به بحث محاکمه نبوده و نیست و نمی‌تواند مردم را آرام کند. مجلس باید همراه دولت به‌ دنبال یک انقلاب اقتصادی باشد و بعید می‌دانم گروهي مانع این جراحی بزرگ اقتصادی شوند.

  عملکرد دولت در زمینه اقتصاد کاملا مشخص است و تاکنون مجلس هم سکوت اختیار کرده، چگونه انقلاب اقتصادی رخ خواهد داد؟!

اگر مجلس را ببینید این روزها تغییر رویه داده است، خاندوزی چند روز پیش، پیام مناسبی از مجلس دریافت نکرد، افزایش نارضایتی از عملکرد دولت در مجلس ملموس است.

 مجلس خود را در جایگاهی می‌بیند که بتواند از دولت انتقاد کند و به دنبال جراحی اقتصادی برود؟
بله مجلس در حال تغییر است، من رأی خودم را انتخاب به خاندوزی به عنوان وزیر اقتصاد شفاف منتشر کردم، زیرا می‌دانستم و ‌می‌دانم‌ او نمی‌تواند جراحی بزرگ اقتصادی را سامان بدهد و بخش قابل توجهی از مجلس هم امروز نظر ما را پذیرفته است.

 در این شرایط سخت اقتصادی کار مجلس چه باید باشد؟! سؤال از وزرا خوب است اما جواب‌گو نیست!

مجلس باید برای تغییر بزرگ اقتصادی کنار دولت باشد و با حمایت خود شهامت و روحیه تغییر را به دولت بدهد، دولت رئیسی به جهت پشتوانه مردمی ضعیفی که دارد نیاز به حمایت مجلس دارد. این پشتوانه ضعیف مردمی نمی‌تواند کمک کند جراحی بزرگی انجام شود، بنابراین مجلس باید کنار دولت باشد تا انجام شود. درست است که مسئله مهم ‌حاذق‌بودن پزشک است اما اعتماد به پزشک حاذق هم مهم است و مجلس باید این اعتماد را افزایش دهد.

 شما از حمایت صحبت می‌کنید اما به وضوح شاهد بودیم حمایت از رئیسی بعد از انتخابات به شکل سهم‌خواهی‌های مجلس نمایان شد، بعد از انتخابات، حمایت‌ها در قبال چیزی بود، تا جایی ‌که این انتقاد مطرح شده است که چون رئیسی خاستگاهی در میان اصولگرایان نداشته و ندارد، امروز تنها مانده و مجبور به امتیازدهی شده!

این ایراد به عملکرد و تصمیمات رئیسی وارد است، رئیسی تلاش کرده تثبیت و تحکیم موقعیت خود را با امتیازدهی محقق کند. همین رویه برای اداره کشور همه را به این نقطه می‌رساند که سهم من کم شد، سهم فلانی بیشتر شد و هریک به دنبال افزایش امتیاز‌گیری خود باشند. شرایط به جایی رسید که خود رئیسی دارد تذکر می‌دهد که در عزل و ‌نصب‌ها به گونه‌ای عمل نشود که شائبه فامیلی اداره‌شدن کشور ایجاد شود و شخصا منتقد انتصاب‌های اخیر هستند. این سخنان نشان از این دارد که اراده شخص آقای رئیسی این‌گونه انتصاب‌ها نیست اما افرادی هستند که اهمیتی به این مسئله و نگرش منفی رئیس‌جمهور نمی‌دهند.

 در نهایت موضع مجلس در قبال عملکرد رئیسی چگونه خواهد بود؟ بسیاری معتقدند حداکثر تا پایان سال ماه‌عسل حمایت از رئیسی تمام ‌خواهد شد، پیش‌بینی شما چیست؟

اعتبار مجلس در گرو موفقیت آقای رئیسی است، نمایندگان، آبرو و اعتبار سیاسی خود را گرو ‌گذاشتند که رئیسی موفق شود و اگر این‌گونه نشود مجلس شکست خورده است و چیزی از اعتبار و آبرو برایش نخواهد ماند.

 با توجه به عملکرد چند‌ماهه دولت جدید، در حقیقت در مسیر عدم موفقیت هستند؟ شما این پسرفت و هشدار شکست اصولگرایان را احساس نکرده‌اید؟

قرینه‌هایی وجود دارد، چه بسا قرینه‌های مثبتی هم قابل رؤیت است، باید فرصت داد، البته برای قضاوت کمی زود است. هرچند معتقدم که آقای رئیسی یک تغییر و آرایش در آینده نه‌چندان دور انجام خواهد داد.

 یعنی کابینه را تغییر خواهد داد؟

بله، مجبور به تغییر کابینه خواهد شد هرچند این تغییر تیم دولت، پرهزینه خواهد بود اما زلزله سیاسی رخ خواهد داد.

 با این توضیح باید منتظر برکناری برخی از وزرا توسط رئیس‌جمهور باشیم؟ برکناری برخی از وزرا اجتناب‌ناپذیر است. مجلس با این تغییرات «که حامی بخش مهمی از آن انتخاب‌ها و تصمیم‌ها هم بوده» همراهی خواهد کرد؟

مجلس چاره‌ای ندارد، چون مجلس گروگان موفقیت دولت است. مجلس مجبور است تن به حمایت از تغییرات کابینه دهد و برای موفقیت رئیسی تلاش کند.

 مجلس حتی برای انجام امور روزمره خود استقلال ندارد و شاهد سخنان یکی از نمایندگان مجلس بودیم که گفته طرح‌های سفارشی از خارج به بهارستان وارد می‌شود، بی‌اختیاری نمایندگان حتی در طرح‌نویسی واقعا وجود دارد. چگونه می‌خواهد در تغییرات مدنظر رئیسی کنارش باشد؟

واقعا این‌گونه نیست، بالاخره یک جریان سیاسی پیروز شده و بدیهی است که بخواهد در جهت تحکیم قدرت خود اقداماتی انجام دهد. وقتی حزبی سیاسی پیروز رقابت‌ انتخاباتی شود تلاش می‌کند آدم‌های خود را به جهت دستیابی به اهداف مورد نظرش تغذیه کند و شرایط رسیدن به اهدافش را تسهیل کند.

 خب در این تصمیمات منافع مردمی جایگاهی ندارد و قانون‌گذاری جهت تأمین منافع حزبی و گروهی خاص خواهد بود!

علی‌القاعده دو ‌جریان و جبهه سیاسی در ایران رودرروی هم هستند و جناح پیروز وعده‌هایی داده که برای موفقیت و به‌نتیجه‌رساندن آن تلاش می‌کند، از طرفی جریان شکست‌خورده با رصد عملکرد و تصمیمات جناح پیروز به روشنگری نسبت‌ به نقطه‌ضعف‌ها می‌پردازد و مدعی می‌شود اگر ما بودیم شرایط بهتر می‌شد و ما استحقاق بیشتری برای مدیریت داریم. بنابراین آن که شکست خورده تیم رقیب را رصد می‌کند و در این بین آن دیگری هم تلاش دارد تا با تحقق وعده‌های خود همچنان پیروز رقابت‌های سیاسی باشد.

 اما آنچه در مجلس و دولت در حال وقوع است، قانون‌گذاری برای منافع جناحی برای ماندن در قدرت است نه اصلاح امور یا تحقق وعده‌ها!؟

جبهه پیروز مدعی است که نمایندگی اراده مردم را برعهده دارد و می‌خواهد به وعده‌های خود عمل کند؛ کما‌اینکه روحانی همین کار را می‌کرد و می‌گفت وعده‌هایی داده‌ایم که باید به آنها عمل کنیم بنابراین صدای جناح مخالف را هرگز نمی‌شنید. از‌این‌رو همه تلاش‌ها حول محور تحقق وعده‌های جناح پیروز حرکت می‌کند و در حقیقت بحث منافع حزبی نیست.

 البته در عمل شاهد هستیم مهم‌ترین مصوبات مجلس ربطی به شعار و وعده‌ها ندارد مثل طرح صیانت یا تلاش برای ممنوعیت دوچرخه‌سواری زنان و...، مردم با مسدودسازی اینترنت مخالف هستند یا سایر تصمیمات مجلس، اما جناح پیروز به تلاش برای ادامه حضور خود در قدرت فقط فکر می‌کند!

میدان قدرت، میدان آزمایش است، اقدامات جبهه حاکم هم توسط مردم قضاوت خواهد شد، همان‌طور که اقدامات و تصمیمات دولت روحانی قضاوت شد. جناح پیروز به خود حق می‌دهد در رسیدن به اهدافش افراد خاصی را انتخاب کند تا دستمایه پیروزی‌های بعدی‌اش شود. وقتی می‌دانند باید دیر یا زود مجددا در معرض آرای مردمی قرار بگیرند خب تحقق وعده‌ها و تلاش برای جلب نظر مردم اهمیت پیدا می‌کند.

 نگرانی از رجوع به آرای مردمی زمانی معنا دارد که نیاز به مشارکت باشد، مجلس فعلی، از همان ابتدا رابطه خوبی با شورای نگهبان برقرار کرد، بنابراین آسوده‌خاطر از حضور حداقلی و تأیید صلاحیت شورای نگهبان می‌داند پیروز دوباره میدان خواهد بود، در این حالت باید نگران آرای مردمی باشد؟
مراجعه به آرای مردمی اهمیت بسیار دارد و نمایندگان به‌خوبی می‌دانند برای مشارکت و حضور مردم باید کارنامه قابل قبولی داشته باشند.

  به نظر شما کارنامه قابل قبولی دارند؟

تا الان عملکرد خیلی خوبی نداشته‌اند اما بالاخره موضوعاتی برای حمایت از مردم مد نظر قرار گرفته است. طرح‌هایی مثل جهش تولید مسکن، مالیات عایدی بر سرمایه و مواردی از این دست. گروه سیاسی حاکم در میدان عمل قرار دارد و می‌خواهد به واسطه اقدامات خود، دامنه اعتماد عمومی را افزایش دهد، تلاش نمایندگان فعلی، بعد از حفظ قدرت باید توسعه آن باشد که بسته به عملکرد مجلس رخ خواهد داد که آیا در دور بعد با حمایت مردم مواجه شوند یا خیر.

 اجازه دهید یک سؤال شفاف بپرسم، همین طرح صیانت که مسدود‌سازی اینترنت را در پی خواهد داشت، چگونه می‌تواند موجب تحقق وعده‌های انتخاباتی دولتمردان و ‌مجلس شود؟!

این طرح به سرانجام نخواهد رسید، مردم شاید بدون آب بتوانند زندگی کنند و با صرفه‌جویی در مصرف آب بتوانند مدتی تحمل کنند، اما بدون اینترنت به هیچ عنوان نمی‌توانند زندگی کنند و همه ابعاد زندگی افراد با اینترنت گره خورده است.

 مدافعان طرح که خیلی در به‌نتیجه‌رساندنش امیدوارند!

آنها در اقلیت هستند و اکثریت مجلس آگاه و کنار مردم است. مجلس تسلیم جوسازی نخواهد شد و این طرح شانسی برای موفقیت ندارد.

‌ طرح شفافیت آرای نمایندگان چطور؟ این طرح پرحاشیه به نتیجه خواهد رسید و‌ مجلس تن به شفافیت خواهد داد؟

حتما این طرح در صحن رأی خواهد آورد، تقاضای رأی‌گیری شفاف زمان بررسی طرح را به هیئت‌رئیسه داده‌ایم، بنابراین بسیار امیدواریم این‌بار طرح شفافیت اکثریت آرا را کسب کند.

 نمره شما به عملکرد مجلس یازدهم چند است؟

مجلس تا به اینجا ۱۰ از ۲۰ را کسب کرده که خیلی قابل قبول نیست، اگر این نماینده‌ها بخواهند مجددا در مجلس باقی بمانند باید در جهت اعتماد عمومی تلاش کنند.

 در جلب آرای عمومی این عملکرد موفق خواهد بود؟

نمایندگان ناچار به رجوع به آرای مردمی هستند، اما حرکت با این دست‌فرمان کاهش مشارکت در انتخابات آینده مجلس را درپی خواهد داشت.

 و در پایان راه‌حل شما برای توجه به هشدارهای فعلی در اداره کشور چیست؟

مردم را باید ببینیم و مانع نادیده گرفته‌شدن مردم شویم وگرنه حوادث سختی در پیش خواهد بود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین