کد خبر: ۳۲۴۱۲
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۳
بپذیریم که طی این ۳۶ سال، بسیاری کشورهای دیگر که هیچ یک از امکانات ما را نداشتند، توانستند از مدارکشورهای در حال توسعه، خارج شده و بدل به اقتصادهای موفق صنعتی شوند.
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم قادر باستانی نوشت:
 
صادق زيباكلام انسان عجيبي است. تحليل‌هاي ساده و بي‌تكلف او بر دل مي‌نشيند و خواندن ديدگاه‌هاي او، انسان را به آينده اميدوارتر مي‌سازد. طبيعت و ذات او واقع‌گريي‌است، چنان‌كه تكيه‌كلام‌اش نيز في‌الواقع است. گروهي او را سوپاپ اطمينان مي‌خوانند كه براي تخليه فشار دانشگاهيان تعبيه شده و تحمل مي‌شود. عده‌اي هم او را صريح‌اللهجة رهاشده مي‌دانند كه از فرط تكرار، حرف‌هايش ديگر اثرگذار نباشد. هر چه باشد، خواندن مطالب اين استاد، آرامش بر اذهان پريشان از احوال عرصه عمومي هديه مي‌كند. زيباكلام، هر از گاهي نامه‌اي سرگشاده مي‌نويسد و در اين نامه‌ها كه مخاطب آن اشخاص مختلف اثرگذار در سپهر سياسي كشور هستند، حرف‌هاي خود را مي‌زند. او هفته پيش در نامه‌اي درباره موضوع فساد، به حسن روحاني نوشت: « این غایت آرزوی مسئولین نظام است كه فساد حاکم بر اقتصاد کشور تقلیل یافته و از این بابت، ما هم به پای کشورهای دیگر برسیم؛ در عین ‌حال این سئوال باقی می‌ماند که علیرغم عزم و اراده مسئولین و علیرغم مبارزه با این بلیه و علیرغم وجود یک دوجین سازمان‌ها و دستگاه‌های نظارتی، بازرسی و کنترلی، پس چرا به جای ریشه‌کن شدن فساد، این مصیبت درحال افزایش است؟»

 ایشان پس از ذکر یک تاریخچه مختصر از سابقه مبارزه با فساد در کشورمان و مقایسه آن با کشورهای دیگر، نتیجه‌گیری می‌کند که علت‌العلل‌ و ریشه اصلی فساد در ایران، چه در گذشته و چه امروز، اقتصاد دولتی‌مان است: « بپذیریم که طی این ۳۶ سال، بسیاری کشورهای دیگر که هیچ یک از امکانات ما را نداشتند، توانستند از مدارکشورهای در حال توسعه، خارج شده و بدل به اقتصادهای موفق صنعتی شوند. کُره، مالزی، ترکیه، هند، چین، برزیل،آرژانتین و تایوان، موفقیت اقتصاد آزاد را به نمایش گذارده‌اند، درحالی‌که ما همچنان پس از شصت سال، سرگرم «مبارزه با فساد» و درگیر و اسیر اقتصاد دولتی‌مان هستیم.» نامه سرگشاده آقاي زيباكلام را در يك شبكه اجتماعي، 5 هزار و ‏۷۳۰‏ نفر لايك كرده‌اند. 745 نفر آن را به اشتراك گذاشته‌اند و 130 نفر درباره آن به اظهارنظر پرداخته‌اند.آنچه در اين ميان برایم جالب بود، همين کامنت‌ها يا اظهارنظرهايي است که افراد مختلف بر اين نامه دکتر زیباکلام در فیس‌بوک گذاشته‌اند. مثلاً يك نفر با كنايه  نوشته: « جناب زیباکلام! اشتباه شما این‌ است که فکر می‌کنید ما پیشرفت نکردیم؛ حداقل من برای شما صد مورد مثال می‌آورم که ما پیشرفت کرده‌ایم؛ صادرات نخبگان یکی از آنهاست! کدام کشوری است كه مثل ما توانسته نخبه صادر کند.»

يكي ديگر نوشته: « هیچ‌کس نیست از این آقای زیباکلام بپرسد، برادر! تو که حتي بلد نیستی،‌ منحنی عرضه و تقاضا چه شکلی ا‌ست، با چه رویی در مورد اقتصاد اظهارنظر می‌کنی؟!» واقعيت اين است كه ما بيشتر از اينكه به فكر راه چاره باشيم و در درجه اول با خوش‌بيني ، نقش خودمان را در بهبود شرايط مشخص كنيم، دوست داريم با فلسفه‌بافي، انگشت ملامت به سوي اين و آن دراز كنيم و به كلي گويي بپردازيم. چرا ما سعي نمي‌كنيم يك بار هم كه شده عينك بدبيني را از چشم خود برداريم و به جاي متهم كردن ديگران و ارائه راه حل‌هاي غيرعملي و ناممكن، گام‌هاي كوچك، اما واقعي و عملي را پيش بكشيم. يك بار امتحان كنيم و همين مشي خود دكتر زيباكلام را مورد توجه قرار دهيم. مگر نه اين است كه ايشان مسير مقدورات و پيشرفت قدم به قدم به سوي پيشرفت و رفع موانع توسعه كشور را در پيش‌گرفته است؟ اين عادت بدي است كه تحصيل‌كردگان ما و اقشار فرهيخته ما، بلد باشند صرفاً ايرادات و نارسايي ها را رديف كنند و بشمارند. دانستن عيوب هنر نيست، بلكه پيشبرد عملي كار به سمت اصلاح هنر است. بياييد يك بار هم كه شده، از زاويه ديگري رويدادهاي كشور را مورد عنايت قرار دهيم. كشور ما نياز به انسان‌هاي از خودگذشته‌اي دارد كه زيبايي‌ها را مي‌بينند و درصدد بسط و گسترش اين زيبايي‌ها هستند. طبيعتاً هر چه زيبايي بيشتر شود، جاي كژي و ناراستي را خواهد گرفت. خوش‌بيني نياز امروز ماست.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین