|
|
امروز: شنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۲
کد خبر: ۳۱۹۶۴
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۶
آمریکا و شوروی سابق همچنین در سال 1962 به بهانه بحران موشکی کوبا تا مرز جنگ اتمی پیش رفتند و اگر خویشتنداری "کندی" رییس جمهور وقت آمریکا و "خروشچف" رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی سابق نبود، شاید جغرافیای سیاسی جهان امروز به شکل دیگری می بود.
عصر ایران نوشت :روابط آمریکا و کوبا عادی می شود و بیش از نیم قرن خصومت در روابط دو جانبه و قطع روابط دیپلماتیک پایان می یابد. بدون تردید این یک برگ برنده اوباما در سیاست خارجی آمریکاست. برگ برنده ای که در نهایت پس از گذشت 6 سال از دولت اوباما رو شد و به نظر می رسد در صورت حل و فصل نهایی موضوع هسته ای ایران نتایج بیشتر خود را در سیاست بین الملل عیان سازد.آمریکا از برج عاج

خبرها حاکی است دولت اوباما از یک سال و نیم پیش با دولت رائول کاسترو در کوبا  رایزنی های محرمانه دیپلماتیک برای عادی سازی روابط داشته است.

عادی شدن روابط با کوبا شاید بتواند اندکی از انتقادها درباره پاشنه آشیل سیاست های دولت اوباما که از نظر بسیاری از ناظران "سیاست خارجی" فاقد انسجام نخستین رییس جمهور رنگین پوست آمریکا بوده است، بکاهد.

آمریکا و دولت کمونیست کوبا از زمان پیروزی انقلاب کوبا در 1959 روابط متشنج و سردی داشته اند و سازمان سیا در دهه های گذشته لیست بلند بالایی از مداخلات برای تغییر دولت در کوبا را در کارنامه خود دارد.

آمریکا و شوروی سابق همچنین در سال 1962 به بهانه بحران موشکی کوبا تا مرز جنگ اتمی پیش رفتند و اگر خویشتنداری "کندی" رییس جمهور وقت آمریکا و "خروشچف" رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی سابق نبود، شاید جغرافیای سیاسی جهان امروز به شکل دیگری می بود.

کوبا به واسطه بیش از 5 دهه ایستادگی در برابر تحریم های آمریکا نمادی از سرسختی در برابر نظام جهانی سرمایه داری و رهبر و طلایه دار این نظام یعنی ایالات متحده آمریکا بود، اما ظاهرا جهان قرن بیست و یک به سمت و سوی دیگری می رود و دوران خصومت های ایدئولوژیک و "بازی برد و باخت با حاصل جمع جبری صفر" جای خود را به نگاه منفعت محور و سیاست های "برد – برد" با حاصل جمع جبری مثبت و مضاعف داده است.

البته سوت آغاز دوران جدید در دسامبر 1991 و همزمان با فروپاشی پهناورترین امپراتوری جهان معاصر یعنی اتحاد جماهیر شوروی نواخته شد، اما پس از فروپاشی شوروی، سیاست مداران آمریکایی که رقیب دیرینه را شکست خورده می پنداشتند سودای  شکل گیری جهانی تک قطبی را که در ادبیات آنها با عنوان "نظم نوین جهانی" با رهبری آمریکا نامیده می شد، در سر می پروراندند.

آمریکایی ها اما در اعمال این سیاست ناکام ماندند و پس از فروپاشی شوروی سابق با وجودی که نظام دو قطبی جهانی از بین رفت، نظامی جدید جایگزین نشد و هنوز از نظر بسیاری از ناظران بین المللی جهان در حال گذار از وضعیت دوقطبی سابق به یک نظم جدید است که ظاهرا به نظر می رسد با  قدرت های نو ظهور در آسیا ، اروپا و آمریکایی لاتین و احیای روسیه جدید از خاکستر بر جای مانده از شوروی سابق، یک نظم چند قطبی و متکثر در حال شکل گیری است که آمریکا نیز بازیگری مهم در این نظم جدید است.

در چنین شرایطی خبر توافق دو کشور متخاصم کوبا و آمریکا چندان هم غیر مترقبه به نظر نمی رسد به ویژه آنکه اگر سیاست خارحی دولت اوباما در 6 سال گذشته مرور شود.
رییس جمهور آمریکا در 6 سال گذشته تلاش کرده است سودای رهبری جهانی آمریکا را به کناری نهد و آمریکا را نه در جایگاه بازیگر برتر بلکه به عنوان یکی از بازیگران بزرگ بین المللی در جایگاه تعامل با دیگر قدرت ها و حتی رقبا تعریف کند.

این سیاست که از نظر مخالفان راست گرای دولت اوباما در داخل آمریکا یک "خود کم بینی" به حساب می آید، سبب شده است دولت آمریکا در 6 سال گذشته در بسیاری از بحران های بین المللی آن گونه که باید و شاید نقش آفرینی نکند و در کنار دیگر متحدان یا نقشی حداقلی بر عهده گیرد یا دست به تشکیل ائتلاف بین المللی بزند.

در ماجرای گفت و گوهای هسته ای با ایران نیز دولت اوباما از همین دریچه وارد شد و یک سال پیش از استقرار دولت یازدهم در ایران از سال 2012 در عمان با ایران وارد مذاکرات محرمانه شد که زمینه ای برای توافق ژنو در دولت یازدهم بود.

به نظر می رسد در تغییر رویکرد دولت آمریکا نسبت به کوبا هم همین رویکرد رییس جمهور لیبرال آمریکا که در ادبیات سیاسی آمریکا گاه او را تا حد یک سیاستمدار سوسیالیست توصیف می کنند، موثر بوده است.

سیاست خارجی آمریکا با وجودی که در دولت اوباما به بهانه های مختلف قابل نقد و اشکال است اما دستکم این حسن را داشته است که کمی از برج عاج عافیت طلبی و برتری جویی پایین آمده است و برای دست دادن و مصالحه با رقیبان و دشمنان از جایگاهی پایین تر و واقعی تر (با توجه به جهان متکثر کنونی) آماده تر می نماید.

این همان تغییری است که شاید اوباما در پایان دوران 8 ساله خود در کاخ سفید به عنوان عمل به وعده و شعار انتخاباتی خود و دستاوردی از رییس جمهور چهل و چهارم آمریکا قابل ارایه بداند.

اگر در کنار عادی سازی روابط با کوبا گره بسته فرایند مذاکرات هسته ای با ایران نیز باز شود و دو طرف بتوانند به توافقی بینابین بر سر فعالیت های هسته ای ایران و دیگر موضوعات مورد اختلاف دو کشور برسند، آن گاه می توان اوباما را رییس جمهور تاریخ ساز در آمریکا دانست.
هر چند که او از نظر بسیاری از منتقدان و ناظران با عملکرد ضعیف در مقابل چالش ها و بحران های بین المللی در خور نکوهش است، اما به هر جهت نکته مثبت سیاست خارجی اوباما در این است که کشورهای متخاصمی را که نگاهی ایدئولوژیک و "برد – باخت " به رابطه با آمریکا دارند را بدون جنگ و با ابزارهایی چون دیپلماسی وارد حیطه بازی"برد – برد" می کند و این همان تغییری است که اوباما پیشتر و در دوران انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 وعده انجام آن را داده بود.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین