|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۲
کد خبر: ۳۱۸۳۹
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۵
من اميدوارم كه شما باز توجه كنيد به مسائل، توجه كنيد به دنيا، توجه كنيد به خودتان، توجه كنيد به قدرت خودتان، نشكنيد اين قدرت را، گرچه شماها نمي‌توانيد، لكن نبايد يك همچو كاري در ايران بشود
«اين تذهبون؟! از قرآن كريم تا امام علي (ع) و امام خميني (ره) » آناني كه عبارت تنبيهي و سوالي «اين تذهبون؟!» را در ادبيات سياسي انقلاب اسلامي شنيده‌اند، خوب مي‌دانند كه امام عزيز اين عبارت را زماني بر زبان جاري كردند كه گروهي با تجاهل و تغافل، نسبت به حقانيت انقلاب اسلامي، درصدد آمريكايي جلوه دادن مبارزات مردم و نهضت روحانيت در ايران بودند، اما خوب است كه قبل از ورود به مبحث، از سابقه اين اصطلاح در تاريخ اسلام بدانيم كه بسيار خواندني و شنيدني است.

 خداوند متعال در سوره تكوير پس از سوگندهاي محكم بر حقانيت قرآن و رسول اكرم (ص) مي‌فرمايد: «انه لقول رسول كريم» و در ادامه با رد سخنان توهين‌آميزي كه كافران و مشركان عليه پيامبر (ص) و اسلام در جامعه پخش مي‌كنند، در آيات 22 تا 25 مي‌گويند: «پيامبر ديوانه نيست و در موارد وحي، بخيل نيست و قرآن كلام شيطان رجيم نيست» و سپس با قهر الهي خويش مي‌فرمايند: «فاين تذهبون؟!» حضرت علي (ع) نيز در خطبه 87 نهج‌البلاغه، با دلي پرخون، از علمايي گلايه و شكوه مي‌نمايند كه «خويش را عالم خوانده، در صورتي كه عالم نيست، يك سلسله ناداني‌ها را از جمعي نادان‌تر فرا گرفته! و مطالبي گمراه‌كننده از گمراهاني آموخته، دام‌هايي از طناب‌هاي غرور و گفته‌هاي دروغين بر سر راه مردم افكنده، قرآن را بر اميال و خواسته‌هاي خود تطبيق مي‌دهد، حق را به هوس‌ها و خواهش‌هاي دلش تغيير مي‌دهد و مي‌گويد از بدعت‌ها كناره گرفته‌ام، ولي در آنها غلت مي‌زند، چهره او چهره انسان است و قلبش قلب حيوان، راه هدايت را نمي‌شناسد، پس او مرده‌اي است در ميان زندگان» امام علي (ع) در ادامه خطبه خويش مي‌فرمايند: «فاين تذهبون و اني توفكون و الاعلام قائمه و الآيات واضحه و المنار منصوبه فاين يتاه بكم و كيف تعمهون؟!» يعني: كجا مي‌رويد؟ رو به كدام طرف مي‌كنيد؟ پرچم‌هاي حق برپاست، نشانه‌هاي آن آشكار است! با اينكه چراغ‌هاي هدايت نصب گرديده است، باز گمراهانه به كجا مي‌رويد؟ چرا سرگردانيد؟!» اين سخنان كه معلوم است از نهايت خشم مولي الموحدين علي (ع) نسبت به جهالت يك عده عالم! بر زبان آمده، در طول 1400 سال تاريخ اسلام در نهج‌البلاغه مستور بود، تا اينكه دوباره در 29 آبان سال 1360 (در حمله گروهي به آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني به خاطر جريان مك‌فارلين) بر زبان سلاله پاك آن امام همام، يعني امام خميني (ره) جاري شد و با اينكه آن عزيز مهربان تاكيد مي‌كنند كه «نمي‌خواهم در اين روز مبارك (عيد مبعث) اسباب افسردگي اشخاص بشوم» چنان ناراحت، افسرده و خشماگين هستند كه با همه مهرباني‌هايش، مي‌فرمايند: «چرا مي‌خواهيد بين سران كشور تفرقه ايجاد كنيد؟ چرا مي‌خواهيد دو دستگي ايجاد كنيد؟ چه شده است شما را؟ كجا داريد مي‌رويد؟ اين تذهبون؟ من نمي‌توانم آن طوري كه مي‌خواهم، با شما صحبت كنم و نمي‌خواهم در روز عيد رنجش براي شما پيدا كنم، لكن شما انصاف بدهيد كه در يك همچو وقتي، وقت يك همچو اموري است؟! امام (ره) در ادامه تاكيد مي‌فرمايند: «لحن شما در آن چيزي كه به مجلس داديد، از لحن اسراييل تندتر است، از لحن خود كاخ نشينان آن جا تندتر است. شما را چه شده است اين‌طور شديد؟ شما كه اين نبوديد بعضيتان. من بعضيتان را مي‌شناسم، شما اين‌طور نبوديد.

من اميدوارم كه شما باز توجه كنيد به مسائل، توجه كنيد به دنيا، توجه كنيد به خودتان، توجه كنيد به قدرت خودتان، نشكنيد اين قدرت را، گرچه شماها نمي‌توانيد، لكن نبايد يك همچو كاري در ايران بشود. من نمي‌خواهم دل شما را بشكنم، لكن شما دل ملت ما را نشكنيد، شما دل مسئولين ما را نشكنيد، شما هي تندرو و كندرو درست نكنيد، دو دستگي ايجاد نكنيد، اين خلاف اسلام است، خلاف ديانت است، خلاف انصاف است، نكنيد اين كارها را... » (صحيفه امام، جلد 20، صفحات 159 تا 163). سال‌ها گذشت و ناگهان يكي از همان مخاطبان عتاب‌آلود امام خميني (ره) در ماجراي مك فارلين، در تناقضي آشكار، اول مي‌گويد: «من قبول نكردم كه آن نامه (به وزير امور خارجه) را امضا كنم، قهراً امضا كردم و به دام آنها افتادم. » در ادامه مي‌گويد: «كار درستي كرده‌ايم. » اين آقا كه نامش در تاريخ انقلاب اسلامي يك‌بار، آن هم به خاطر حمله به دلسوزان انقلاب و به عنوان مخاطب امام راحل در «اين تذهبون؟» آمده، ماجراي مك ‌فارلين را كه امام عزيز آن را باعث «به عزا نشاندن كاخ سفيد» مي‌دانند (صحيفه، ج 20، ص 160)، موجب «افتضاح» ايران مي‌خواند! گويا اين شخص با سوءاستفاده از فضاي غبارآلوده زمان كه ياران و اهل بيت امام عزيز را به جرم وابستگي‌هاي علمي و نسبي مي‌نوازند و ديگران به تماشا نشسته‌اند و فعلاً سكوت اختيار كرده‌اند!

 تعجب از رسانه‌هاي مدعي ارزشمداري

اما تعجب از رسانه‌هاي مدعي ارزش‌مداري و پيروي از امام و رهبري است كه با ذوق و ولع تمام، هر مطلبي را، ولو حاوي توهين به امام (ره)، رهبري و بزرگان انقلاب اسلامي، صرفاً به خاطر اينكه توهين به آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني در آن برجسته است، منتشر مي‌كنند و گويا هدف، آن‌چنان وسيله را برايشان توجيه مي‌كند كه فراموش كرده‌اند، مطالب نويسنده سراسر توهين به امام امت (ره)، رهبري نظام و نظام اسلامي است. فراموش كرده‌اند، آيت‌ا... بهشتي، اگر تماميت‌خواه بود كه بفرموده امام خميني (ره) «مظلوم نمي‌زيست و مظلومانه به شهادت نمي‌رسيد. » اما خطاب ما در اين مقال به آقاي سيد محمد خامنه‌اي است كه به خاطر كسوت و نسبت خويش، بايد آيينه تمام نماي انصاف، عدالت و حقيقت باشد. شخصيتي كه آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني در گرماگرم همان روزهايي كه جامعه به خاطر ناراحتي امام(ره) به چنان حالتي رسيده بود كه خود او فكر مي‌كرد: «پاسداران در مجلس اسلحه به روي وي خواهند كشيد»، درباره كارشان مي‌گويد: «آن‌ها به وظايف نمايندگي عمل كرده‌اند. » (خاطرات سال 66، دفاع و سياست، ص 49، پنج‌شنبه 13 فروردين) كاش دايره اين توهين‌ها كه معلوم است به خاطر سرباز كردن يك دمل چركين 28 ساله است، با هر دليل و انگيزه‌اي، محدود به آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني بود و مانند بعضي از گروه‌هاي ديگر، با توهين و تهمت به «هاشمي عزيز» (در تعبير امام راحل) روح بغض‌آلود خود را تسكين مي‌داد، اما گويا كينه‌هاي او نسبت به شخص آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني عميق است. ... آيت‌ا... دكتر بهشتي را كه با عمّامه در آتش كينه نفاق سوخت و به تعبير امام راحل به تنهايي يك ملت بود و مظلوم شهيد شد و هنوز هم مظلوم است، با «ظاهري ليبراليستي» و «تماميت خواه» بخواند.

 ابايي ندارد مرحوم حاج سيد احمد آقا خميني، فرزند برومند امام (ره) را مستقيم يا با عبارت «جماران نشينان» شريك توطئه آمريكايي‌ها و القاء‌كنندگان مطالب خلاف واقع و گزارش‌هاي دروغ به امام معرفي كند. ... به قول مولا علي (ع) به خاطر طناب غرور، حق را به هوس‌ها و خواهش‌هاي دلش تغيير داده و با اينكه پس از آن نهيب امام راحل، امضاي خود را پس گرفته بود، اما انگار دقيقاً مصداق همان جمله امام علي (ع) است، چون «گفته بود از بدعت‌ها كناره گرفته‌ام، ولي در آنها غلت مي‌زد. » آقاي‌سيدمحمد خامنه‌اي، درباره رياست‌جمهوري آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني مي‌گويد: «اطرافيان هاشمي او را به سمت رياست‌جمهوري سوق دادند تا يك پله به رهبر شدن!نزديك شود و اين يك توطئه آمريكايي بود. »، حال آنكه در مهرماه 1366 كه هنوز آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي بود و آيت‌ا... خامنه‌اي رئيس‌جمهور و امام (ره) در قيد حيات بودند، وقتي از آيت‌ا... خامنه‌اي مي‌پرسند: «نظر شما درباره كانديداتوري آقاي‌هاشمي‌رفسنجاني براي آينده رياست‌جمهوري چيست؟» مي‌فرمايند: «البته اين قضيه هنوز مطرح نشده، ولي من آقاي‌هاشمي‌رفسنجاني را براي همه مسئوليت‌ها صد درصد مي‌پسندم و تائيد مي‌كنم. من شخصي گيراتر، شيرين‌تر، محبوب‌تر و كارآمدتر از آقاي هاشمي‌رفسنجاني در بين مسئولين جمهوري اسلامي ايران براي پست رياست‌جمهوري و ديگر مسئوليت‌هاي مهم سراغ ندارم. » (روزنامه رسالت، 27 مهرماه 1366) آقاي‌سيد‌محمد‌خامنه‌اي، احتمالاً در روز رحلت امام و انتخاب حضرت آيت‌ا... خامنه‌اي به عنوان رهبر جمهوري اسلامي ايران، نبودند يا احتمالاً آن روز را از تقويم عمر خويش كم كرده بود، وگرنه همگان مي‌دانند كه آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني چه نقشي در آن مقطع براي تعيين رهبري داشته‌اند! و خنده‌دار است كه ادعا مي‌كند: «رياست‌جمهوري هاشمي مقدمه‌اي براي هماهنگ‌سازي امور و زمينه‌سازي براي ايجاد پايگاه قدرت و خيز به سمت آرزوي ديرينه پس از فوت امام بود، ولي قدري دير شده بود و با حكمت و عنايت‌الهي و با تصميم و رأي ناگهاني و تقريباً بي‌مقدمه مجلس خبرگان، حضرت آيت‌ا... خامنه‌اي انتخاب شدند و كار از كار گذشت. »

 امروز ديگر حتي دانش‌آموزان مقطع ابتدايي در ايران مي‌دانند كه رياست‌جمهوري هاشمي‌رفسنجاني پس از انتخاب آيت‌ا... خامنه‌اي به عنوان رهبر جمهوري اسلامي بود ... اگرچه پاسخ گفتن به ادبيات آقاي محمد خامنه‌اي در شأن هيچ شخصيت حقيقي و حقوقي در جمهوري اسلامي نيست، اما چون مستمسك همه كينه‌ جويان انقلاب، نظام اسلامي، امام راحل و شهداي عزيز شد و نوعي يأس انقلابي را در جامعه ايران اسلامي تزريق مي‌كند، بايد گفت كه حقانيت راه امام (ره) و انقلاب اسلامي آن قدر آشكار است كه با چنين ابرهاي تيره و تاري كتمان نمي‌شود. البته سابقه محبت‌هاي آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني به ايشان به سال‌هاي قبل از انقلاب مي‌رسد و مطالب زيادي از حرف‌ها و اقدامات ناسپاسانه وي هست ... و اميدواريم مردم عزيز از تكرار توهين‌هاي اين شخص به امام عزيز، رهبر معظم و بزرگان شهيد انقلاب در اين مقال بر ما ببخشايند كه براي تبيين موضوع لازم بود! و كلام آخر اينكه چرا كساني كه در جريان تصميمات انقلاب، دفاع مقدس، توطئه‌هاي ريز و درشت ضد انقلابيون و منافقين در اين كشور هستند، در اينگونه موارد كه بديهات انقلاب تحريف و تخريب مي‌شود، سكوت كرده و براي دفاع از نظام اسلامي، سخنان گروهي بغض‌آلود را پاسخ نداده و تماشاچي شده‌اند؟!»

منبع: آرمان

نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
|
در حال بررسی: ۰
|
انتشار یافته: ۱
عبدالله عاصی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۰:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۹
0
0
خدا رهبری معظم ، نظام و انقلاب را از

شر کسانی که جام زهر به امام(ره)

دادند حفظ کند.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین