کد خبر: ۳۱۶۷۲
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۴
به باور نویسنده، عدالت، شالوده برابری افراد جامعه در کلیه امکانات اجتماعی است که زمینه ساز فرهنگ بوده و در بروز اندیشه نقش بسزایی دارد و عدالت همیشه با ابزار کنترل و نظارت افراد جامعه بر افعال و اعمال دولت مردمی همراه بوده است .
روزنامه «اعتماد» در یادداشتی به قلم «وحید معتمدنژاد» نوشته است: بسیار میمون است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از اجرای طرح عدالت فرهنگی در کشور خبر داده و فرهنگ را عامل توسعه کشور می داند، اما آنچه در این بین نقطه چین فاصله هاست عدم امکانات فرهنگی در سراسر کشور است که رابطه مستقیمی با توسعه نیافتگی نقاط مختلف کشور داشته و قشر عظیمی از فرهیختگان را در گوشه و کنار کشور از موهبت امکانات فرهنگی محروم کرده است، همان هایی که در مواقع خاص از ظرفیت های سرشار و پربار آنها استفاده های سیاسی شده و پس از سوددهی، به بوته فراموشی سپرده می شوند!

به باور نویسنده، عدالت، شالوده برابری افراد جامعه در کلیه امکانات اجتماعی است که زمینه ساز فرهنگ بوده و در بروز اندیشه نقش بسزایی دارد و عدالت همیشه با ابزار کنترل و نظارت افراد جامعه بر افعال و اعمال دولت مردمی همراه بوده، حال اینکه این تفکر و نظریه در جامعه امروز ایران تا چه حد ملموس است و عدالت فرهنگی که بازخورد عدالت اجتماعی است، تا کجا در سخنان عضو فرهنگی دولت از اهمیت و ارجحیت برخوردار است، مربوط به گذشت زمان و پایبندی سیاسی و اخلاقی شخص ایشان و رییس دولت است تا به این شعار وعده عملی بخشند. و از طرفی دیگر اینکه با کدام راهکار به این مهم نایل آیند از دیگر دغدغه های اجتماعی است که مبادا با رنگ سیاست به نقاشی بوم فرهنگ ایران اقدام شود که اگر این باشد همان رنگ کاری های سیاسی خواهد بود که حنای آن برای جامعه ایران رنگی نخواهد داشت.

 عدالت فرهنگی زمانی حاصل می شود که مبنای اطلاع رسانی شفاف و آگاهی دهنده اجتماعی بوده و از نتایج آن عموم جامعه به روشنگری های همه جانبه رسیده و به شکل گیری تفکر و تعقل رفتاری باز رهنمون شود در غیر این صورت هدایت افکار عمومی به سمت اهداف خاص سیاسی می رود که نتیجه آن جامعه یی بسته با نظارت حاکمیتی خواهد بود و این کاملا مغایر با شعار تبلیغاتی دولت یازدهم است. عدالت فرهنگی به نوعی همان آزادی بیان، نشر سریع و صریح افکار در قلم و عدم ممیزی هاست که هرچند در دولت جدید از دایره بسته آن کاسته شده ولی هنوز در پیچ و خم «احتیاط سیاسی» گرفتار است و نیز عدالت فرهنگی همان تلفیق فرهنگ بومی و ملی است تا به رشد و یکسان سازی فرهنگ ایرانی کمک کند تا مقدمات صدور آن فراهم شود.

جامعه فرهنگی ایران دیر زمانی است که انتظار چنین رویکردی از جانب دولت به مقوله برابری فرهنگی در جامعه را داشته و فرصت پیش آمده را مغتنم می شمرد تا شاهد شکوفایی استعدادهای ناظهور باشد، جامعه یی که انواع نابرابری را در سالیان گذشته تجربه کرده و به امید توسعه فرهنگی به این دولت رای داده و از او انتظار فراوانی دارد. طبیعی است در چنین شرایطی، چنانچه دولت فعلی بتواند به این معضل، رختی نو بپوشد، نه تنها به وجهه خود افزوده که فرهنگ را در سراسر جامعه ایرانی بدون کوچک ترین امتیازی به قشرخاص و پایتخت نشین، به برابری یا همان عدالت فرهنگی مورد نظر می رساند.

به امید آن روز
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین