|
|
امروز: شنبه ۰۷ مهر ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۸
کد خبر: ۳۰۵۳۷
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۰
اکثر کشورهای عربی از سرنوشت مصر و مبارک هراس پیدا کردند و تلاش کردند در مسیر دولت اخوانی مصر کارشکنی کنند تا این دولت و جریان نتواند قدرت بیشتری پیدا کند
روزنامه مردم سالاری در سرمقاله خود به قلم مهدی خسروی نوشت:هر چند حکم تبرئه شدن «حسنی مبارک» دیکتاتور مخلوع مصر، افکار عمومی آن کشور و رسانه ها را غافلگیر کرد، اما رویدادی دور از انتظار نبود. با کودتای نظامی ارتش که «محمد مرسی» رئیس جمهوری قانونی مصر را از قدرت به زیر کشید و ارتش را دوباره به راس قدرت برگرداند، آزادی قریب الوقوع حسنی مبارک از زندان پیش بینی می شد. مردم مصر با حرکتی یکپارچه و عظیم توانستند در انقلاب سال2011 بر رژیم دیکتاتوری مبارک فایق آیند و مهمترین اپوزیسیون دولت مبارک که اخوان المسلمین بود، در این انقلاب نقش پر رنگ ایفا کرد. مردم به دنبال تغییر بودند و این مهم در مصر اتفاق افتاد و دولتی با محوریت اخوان المسلمین و با قدرت گرفتن مرسی در انتخابات مردمی شکل گرفت.اما متاسفانه دیدگاه مذهبی خاص اخوانی ها و موضع گیری های شتاب زده در مسائل داخلی و بین المللی خیلی زود موجب شکل گیری جبهه گیری هایی در مقابل دولت مرسی و پشتیبان آن یعنی اخوان المسلمین هم در داخل مصر و هم در خارج آن شد.

اقدامات نسنجیده سیاسی آرام آرام حس اتحاد و انسجامی که در پی انقلاب ژانویه در کشور شکل گرفته بود به یک دو قطبی شدید مابین انقلابیون در حمایت از مرسی و در مخالفت از او ختم شد.این اشتباهات که از برکناری دادستان کل مصر کلید خورد و مردم را در قالب جنبش تمرد دوباره به خیابان ها کشاند شرایطی را برای دخالت ارتش مصر که توانسته بود با عدم دخالت در انقلاب ژانویه جایگاه مردمی خود را حفظ نماید، در امور سیاسی کشور فراهم کند تا با الغای داشتن نقش منجی جهت پایان دادن به آشوب های خیابانی ،زمینه را برای انجام کودتا مهیا سازد و مصر را از این باتلاق نجات دهد.

رشد تفکرات سلفی با به قدرت رسیدن اخوانی ها موجب ایجاد کشمکش ها و تنش مابین اقلیت های دینی در مصر شد و تا حدی افزایش یافت که باعث قتل یکی از رهبران شیعیان مصر توسط وهابیون شد. شهادت حسن شحاته که با طرز فجیعی انجام شد، احساسات اقلیت تشیع را علیه دولت اخوانی تحریک کرد و حتی موجب اعتراض شدید شیعیان دیگر کشورها نسبت به بی تدبیری و کوتاهی دولت مصر در حمایت از اقلیت های مذهبی آن کشور شد. تاکید زیاد به قدرت گیری حزب اخوان المسلمین و عدم واگذاری پست های سیاسی به دیگر گروه ها موجب تنش سیاسی در کشور مصر شد.

در عرصه خارجی نیز از آنجایی که اخوان المسلمین یک حرکت با تفکرات ایدئولوژیک می باشد و به دنبال تغییر سیستم سیاسی به خصوص در کشورهای اسلامی و عربی است،اکثر کشورهای عربی از سرنوشت مصر و مبارک هراس پیدا کردند و تلاش کردند در مسیر دولت اخوانی مصر کارشکنی کنند تا این دولت و جریان نتواند قدرت بیشتری پیدا کند و برای آنها مشکلات داخلی ایجاد کند. در واقع بجز ترکیه که به نوعی حاکمیت آن یعنی حزب عدالت و توسعه که خود تفکرات اخوانی دارد از این دولت حمایت نکرد.

حضور مرسی در اجلاس شانزدهم جنبش غیر متعهد ها درتهران می توانست حمایت ایران را برای این دولت پر دشمن جلب نماید اما سخنرانی مرسی که همانند یک مبلغ مذهبی دیدگاه های خود را مطرح ساخت تا یک سیاستمدار،این امید کوچک را هم از دست داد. دخالت و موضع گیری های آشکار بر ضد دولت بشار اسد، از بزرگترین اشتباهات محاسباتی دولت مرسی و اخوان المسلمین مصر بود.

قطع ارتباط سیاسی با سوریه مانور تبلیغاتی که حتی مصرف داخلی هم نداشت،هیچ کمکی برای عبور از مشکلات داخلی و خارجی مصر نکرد. سفر غیر منتظره مرسی به چین نیز که در رقابت شدید اقتصادی و سیاسی با غرب است، غربی ها را هم نسبت به تغیییر در مصر ترغیب ساخت. از مجموع این حوادث و اتفاقات اینگونه می توان نتیجه گرفت که دولت اخوانی که امروز رهبرانشان در زندان هستند،در به وجود آمدن این شرایط در مصر که دولتی کودتا چی بر هرم قدرت قرار گرفته است و دیکتاتور سابق مصر را تبرئه می کند،مقصر هستند.

رهبران این تشکیلات که امروز سعی دارند دوباره مردم را به خیابان ها بکشند و آنها را در مقابل گلوله ها قرار دهند بهتر است از فرصت زندان استفاده نمایند و مبانی فکری و سیاسی خود را یکبار دیگر و براساس روح جمعی مصر فارغ از هر اعتقاد و منشی طرح ریزی کنند.آن زمان شاید شاید دوباره مردم مصر و جامعه جهانی به آنها روی خوش نشان دهند و بتوانند به هرم قدرت باز گردند.



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین