در امپراطوری پرنس رناتو فقط یک خانه یک خوابه وجود دارد که به همراه وی همسر و دخترش نیز زندگی می کنند. این معلم نقاشی حرفه ای حالا در سرزمینش دارای نقش های متعددی مانند پلیس، باغبان، سرپرست و عضو خانواده سلطنتی نیز هست.
داشتن سرزمین مستقل رویای آقای باروس بود که بالاخره محقق شد و حالا او می خواهد برای سرزمین کوچکش یک پرچم و سرود ملی انتخاب کند و به قول خودش آنقدر قدرت دارد که می تواند هر زمان که دلش خواست آنها را تغییر دهد.
پرنس رناتو ۱۴ سال پیش برای خرید این جزیره شانسش را امتحان کرد. درست زمانی که یک خانواده ثروتمند بریتانیایی می خواستند این جزیره را به قیمت ۳۱ هزار دلار (106 میلیون تومان) بفروشند چون هیچ استفاده ای از آن نمی کردند. وقتی آقای باروس از این موضوع خبردار شد تصمیم گرفت این جزیره را از آنها بخرد اما مشکل بزرگ این بود که او هیچ پولی نداشت.
اما او با تلاش فراوان و فروش اموال و روی هم ریختن پس اندازهایش اقدام به خرید این جزیره کوچک کرد. با اینکه همه به عقل باروس شک داشتند اما وی به کارش مطمئن بود و به تلاشش تا خرید جزیره ادامه داد.
بعد از خریداری جزیره باروس به فرماندار مادیرا پیامی فرستاد و خود را به عنوان حاکم این کشور همسایه معرفی کرد اما فرماندار مادیرا وی را تهدید به قطع برق جزیره اش کرد مگر اینکه جزیره اش را به دولت بازگرداند. اما باروس خودش را حاکمی صلح طلب معرفی کرد که به هیچ پولی نیاز ندارد. او می گوید به زودی با استفاده از پانل های خورشیدی و آسیاب های بادی کوچک برق مورد نیازش را تولید می کند و حتی شاید در آینده از آب اقیانوس نیز برای تولید برق استفاده کند.
حالا رناتو باروس بسیار امیدوار است بتواند کشورش را ثبت کند. چون به نظرش هیچ قانونی وجود ندارد که بتواند مانع وی شود.