کد خبر: ۳۰۴۲۲۵
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۰

پمپئو، بازهم اشتباه می‌کنی. هیچ‌اتفاق جدیدی در ۲۰ سپتامبر رخ نمی‌دهد. کافی است، قطعنامه ۲۲۳۱ را بخوانی. حتی بولتون که رئیست را قانع کرده بود تا به تو دستور دهد به مشارکت آمریکا در برجام خاتمه دهی این قطعنامه را خوانده بود. به تعبیر بولتون فرایند ساده، خودکار یا سریع نیست. بلکه بصورت تعمدی، پیچیده و طولانی‌‌مدت طراحی شده است. آمریکا یک عضو برجام نیست. این صحبت‌های وزیر امورخارجه کشورمان تقریبا نظر تمامی اعضای برجام و اعضای شورای امنیت است اما در این میان آنچه که اهمیت دارد این است که دولت ترامپ ثابت کرده در عرصه بین‌المللی به هیچ‌حد و حدود و قانونی پایبند نیست و به‌صورت یک جانبه پا بر تمامی اصول و قوانین بین‌المللی می‌گذارد. در همین راستا طبق شنیده‌ها رئیس‌‌جمهوری آمریکا قصد دارد با امضای یک فرمان اجرائی، طرف‌‌هایی که وارد مبادلات تسلیحاتی با ایران می‌‌شوند را تحریم کند. این فرمان اجرائی به رئیس‌جمهوری آمریکا اختیار خواهد داد علیه طرف‌هایی که ممنوعیت‌های مربوط به مبادلات تسلیحات با ایران را نقض می‌‌کنند تحریم‌های ثانویه اعمال کند. این فرمان اجرائی که احتمالاْ طی روزهای آینده صادر خواهد شد طرف‌های ناقض این ممنوعیت‌ها را به قطع دسترسی به بازار آمریکا تهدید می‌کند. اقدامی نیز که باز هم برخلاف قطعنامه شورای امنیت است و گواهی دیگر بر عدم پایبندی دونالد ترامپ به تمامی قوانین موجود در عرصه بین‌المللی است. در راستای بررسی این مساله «آرمان‌ملی» گفت‌و‌گویی با نصرت ا... تاجیک، سفیر سابق ایران در اردن و کارشناس ارشد مسائل بین‌الملل داشته است که در ادامه می‌خوانید.

ايران در اين هفته‌هاي حساس پيش رو بايد بيشتر به چه مواردي توجه کند تا بهانه به دست دولت ترامپ ندهد و از اين پيچ تاريخي نيز به سلامت عبور کند؟

سه ماه بسيار مهمي پيش روي سياست خارجي کشورمان قرار دارد. سپتامبر، اکتبر و نوامبر ماه‌هايي هستند که بسياري از مجهولات اين عرصه را شفاف مي‌کند. آنچه که به‌نظر مي‌رسد اين است که اقدامات ايران در اين سه ماه بيشتر از تحرکات دولت آمريکا و هم‌پيمانان او اهميت دارد. امروزه آنچه که بسيار اهميت دارد اين است که ايران چه بايد بکند و چه نبايد بکند تا در اين سه ماه باز هم نگذاريم ترامپ از انزواي ناشي از خروج از برجام، رها يابد. مهم است که ايران ياران برجامي خود را حفظ کند و با رفتار خود نگذارد بار ديگر ترامپ به آن ها نزديک شود. 20 سپتامبر، مهلت 30 روزه براي فعال شدن مکانيزم ماشه که دولت ترامپ از آن سخن به ميان مي‌آورد به اتمام خواهد رسيد و به‌دنبال اين هستند تا تحريم‌هاي بين‌المللي را عليه ايران فعال سازند. تحريم‌هايي که بر اساس مفاد بند 12 قطعنامه 2231 لغو شده بودند. اين تلقي را در عرصه بين‌المللي هيچ‌ کشوري تا به امروز از آمريکا نپذيرفته است. تفسير ايالات متحده با تمام تلاش‌هاي ترامپ براي قانع کردن جهانيان مورد پذيرش قرار نگرفته است. ترامپ با خروج از برجام يک بازي خطرناک را شروع کرده است اما ايران تا به امروز بسيار خوب در مقابل ترامپ بازي کرده و نگذاشتيم ترامپ يارگيري کند و عليه ايران اجماع‌سازي کند. آنچه که اهميت دارد در اين سه ماه پيش‌رو نيز بتواند همين مسير را ادامه دهد و به آمريکا بهانه ندهد.

آيا ترامپ به تنهايي و بدون اجماع‌سازي ذکر شده مي‌تواند تحريم‌هاي بين‌المللي را عليه ايران فعال کند؟

ترامپ در چند ماه اخير نتوانست خود را به‌عنوان يک مشارکت‌کننده در قطعنامه 2231 ثابت کند به اين دليل که قطعنامه 2231 مشروعيت خود را از برجام مي‌گيرد و ترامپ به اين علت که با دستور اجرائي رئيس جمهور و نمايشي که به راه انداخت از برجام خارج شد ديگر هيچ‌کشوري نپذيرفته است که عضوي از 2231 هستند. نتيجه راي‌گيري شوراي امنيت نيز در همين راستا بود که تبديل به يک شکست براي ايالات متحده شده است. ترامپ تمامي مشروعيت خود را در عرصه بين‌المللي از دست داده است و در همين راستا نمي تواند تحريم‌هاي بين‌المللي را عليه ايران فعال کند. در اين ميان دو نکته حائز اهميت است. قطعنامه‌هاي لغو شده بين‌المللي در مقابل تحريم‌هاي ثانويه‌اي که آمريکا بعد از خروج از برجام بر ايران تحميل کردند بيشتر جنبه نمادين دارند که به‌صورت هوشمندانه‌اي وضع شده بودند، به گونه‌اي که مصرف‌کننده نهايي را مورد حمله و توجه قرار داده بودند و هم اينکه تاثيرات و گستردگي آن بسيار بيشتر از قطعنامه‌هاي سازمان ملل بود. با اين دو فرض اگر به اين برسيم که ترامپ وجاهت بين‌المللي خود را از دست داده است و نمي‌تواند آنها را با اجماع اجرائي کند و در اين ميان تنها کاري که مي‌تواند انجام دهد اين است که قطعنامه‌ها را صرفا يک طرفه ايجاد کند. با فرض‌هاي فوق عملا در اين عرصه ترامپ به نتيجه‌اي نخواهد رسيد زيرا تحريم‌هاي ثانويه که بسيار گسترده‌تر و سخت‌تر بوده‌اند را در گذشته اعمال کرده است. ترامپ اگر نتواند کشوري را با خود همراه کند عملا اعمال تحريم‌هاي بين‌المللي به‌صورت يک طرفه نتيجه نخواهد داشت و بر ايران فشار وارد نمي‌کند.

آيا ترامپ به‌دنبال همراه کردن ساير کشورها خواهد رفت يا اينکه به‌دنبال يک ابزار ديگر براي فشار عليه ايران خواهد گشت؟

ترامپ به سمت اين امر مي‌رود تا کشورها را با خود همراه کند و در اين مسير از ابزاري همچون زور، تطميع يا قانع کردن آنها استفاده خواهد کرد. به همين علت اقدامات ايران بسيار مهم مي‌شود. ايران نبايد به گونه‌اي رفتار کند که ابزاري در اختيار ايالات متحده قرار دارد. اين عرصه بسيار اهميت دارد زيرا اگر ايران هوشمندانه و خوب عمل نکند کشورهايي که امروزه با ترامپ همراه نشده‌اند با کوچک‌ترين اقدام او ديگر از ايران فاصله خواهند گرفت. ايران بايد تلاش کند که کشورها را پشت سر خود حفظ کند. ترامپ اگر بار ديگر به‌عنوان رئيس‌جمهور آمريکا انتخاب شود يک بندهايي در دبيرخانه سازمان ملل به‌صورت بلندمدت وجود دارد که شايد به آن روش‌ها متوسل شود. قطعا اين فشار عليه ايران حفظ خواهد شد و ايران بايد نزديکي خود را در سه ماه آينده با اروپا، چين و روسيه حفظ کند تا در مقابل اين فشارها مقاومت کند. روز يکشنبه، انتخابات رياست جمهوري ايالات متحده و اکتبر که تحريم‌هاي تسليحاتي ايران لغو مي‌شوند روزهاي بسيار حساسي هستند و هرچه به اين روزها نزديک‌تر شده‌ايم، فشارها نيز چند برابر شده است. ترامپ نيز به علت اينکه دستاوردي در عرصه بين‌المللي ندارد و به علت اينکه دستاوردهاي خود را نيز در داخل از دست داده است به‌دنبال اين است که پيروزي بر ايران را به‌عنوان دستاورد بزرگ جلوه دهد و در اين عرصه ابزارهاي اقتصادي و ديپلماتيکي نيز دارد و در راستاي غلبه بر ايران از آنها به‌صورت مداوم استفاده مي‌کند. بيشتر تحليلگران بر اين باور هستند به علت اينکه ترامپ نمي‌تواند از ظرفيت‌هاي مکانيزم ماشه و تداوم تحريم‌هاي تسليحاتي عليه ايران استفاده کند ممکن است به تحريم‌هاي ثانويه عليه کشورهايي روي آورد که با ايران همکاري کنند. چه در بحث‌هاي تسليحاتي و چه در مقوله‌هاي اقتصادي موانعي ايجاد خواهد کرد.

در صورتي که ترامپ در انتخابات موفق نشود، تقابل ايالات متحده با ايران و عرصه بين‌المللي به چه سمتي هدايت مي‌شود؟

فضاي فکري ترامپ با ساير سياستمداران آمريکايي متفاوت است و اصطلاحا تاجرمعاب است و به خوبي از سياست و چالش‌هاي آن خبر ندارد. آنچه که مسلم است اين است که ترامپ در عرصه سياست خارجي ناموفق بوده است و اين وعده توافق زودهنگام را در راستاي متفاوت نشان دادن کارنامه خود در عرصه سياست خارجي مطرح مي‌کند. در همين راستا ايران را کشوري معرفي مي‌کند که به هيچ‌وجه مذاکره نمي‌کند اما او مي‌تواند ايران را به پاي ميز مذاکره بکشاند. اين قبيل صحبت‌هاي ترامپ مشخصا قابل اعتماد نيست و نمي‌توان حتي يک‌درصد نيز به آن اتکا کرد. ايران نبايد معطل حرف‌هاي روزمره ترامپ شود. بايد راهبرد ترامپ را شناخت. ترامپ مي‌خواهد با فشار حداکثري مردم را در مقابل دولت قرار دهد تا فضا را به نفع خود تغيير دهد. بيشتر انديشکده‌هاي آمريکايي بر اين باور هستند که قدرت نرم ايران فراتر از پهنه جغرافيايي اش شده است. اين را آمريکا براي خود خطر مي‌داند و راه چاره آن را تجزيه ايران مي‌دانند. در اين خصوص تصميم‌گيري نشده است اما قطعا اين مقوله را در ذهن خود مورد پردازش قرار مي‌دهند. ‌بودن يا نبودن ترامپ به‌عنوان رئيس جمهور در دولت آينده اين کشور بسيار حائز اهميت است زيرا اگر او باز هم رئيس‌جمهور شود مشکلات جدي را در مجامع بين‌المللي به وجود خواهد آورد. ترامپ به‌دنبال تضعيف کردن شوراي امنيت و تک قطبي کردن جهان است و در همين راستا او تضعيف شدن شوراي امنيت را مهم نمي‌داند. بعضي از کشورهاي ديگر از جمله روسيه و چين در اين ميان به هيچ‌وجه علاقه‌اي ندارند که اين مجامع تضعيف شوند زيرا حق وتو براي آنها بسيار مهم است و قطعا در اين عرصه در مقابل ترامپ خواهند ايستاد. روسيه و چين يکي از خط قرمزهايي که دارند همين مقوله است و مي‌خواهند ابزاري داشته باشند تا نظر خود را در عرصه بين‌المللي تاثير دهند. ايران بايد از همين موارد استفاده کند تا هم به مجامع بين‌المللي نزديک‌تر شود و کشورهايي همچون روسيه و چين را با بهرهگيري از همين اختلافات در نزديکي خود حفظ کند.

در صورت به نتيجه نرسيدن تلاش‌هاي آمريکا عليه ايران، آيا ترامپ به اقدامي خطرناک همچون حمله نظامي عليه ايران روي خواهد آورد؟

آمريکا به هيچ‌عنوان ظرفيت حمله کردن به ايران را ندارد. اين کشور در وضعيتي قرار دارد که آمادگي اين اقدام را نيز ندارد و ضرورت آن نيز هنوز در ميان آنها نهادينه نشده است. به عقيده من هيچ‌حمله و جنگي بين ايران و ايالات متحده رخ نخواهد داد. در اين برهه زماني هدف اصلي ترامپ اين است که با فشارهاي اقتصادي گسترده ايران را از داخل دچار فروپاشي کند. ترامپ به هيچ‌وجه زير بار هزينه جنگي جديد نمي‌رود. يکي از انتقادات هميشگي او به ساير روساي‌جمهور آمريکا نيز همين تحميل هزينه‌ها به‌واسطه وقوع جنگ بوده است و خود نيز قطعا اين کار را انجام نمي‌دهد. امروزه آنها هزينه‌هاي زيادي براي مديريت کشور خود بايد انجام دهند و به همين علت يک دردسر جديد براي خود ايجاد نمي‌کنند. هيچ ‌رئيس‌جمهوري در لحظات آخر دوران قدرتش چنين ريسکي را انجام نمي‌دهد. ايران نيز لقمه راحتي براي آمريکا نيست و آنها به خوبي مي‌دانند ايران داراي قدرت سخت و نرم زيادي در منطقه و حتي در عرصه بين‌المللي است و اين نفوذ ايران گريبان آمريکا را در صورت حمله به ايران به‌صورت جدي خواهد گرفت. در مجموع بايد گفت در حال حاضر حمله‌اي به ايران رخ نخواهد داد و اينکه عنوان شد اگر ترامپ از راه ديپلماسي به نتيجه نرسد در مهرماه به ايران حمله خواهد کرد نيز نمي‌تواند صحيح و درست باشد. ايران نيز بايد مراقب باشد و بهانه به ايالات متحده ندهد تا آنها در عرصه سياسي هم نتوانند ايران را تحت فشار قرار دهند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین