کد خبر: ۳۰۳۷۵۳
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۸

محسن بهاروند در یادداشتی در شرق نوشت: ‌وزارت امور خارجه ایران همواره خواستار ایجاد روابط پایدار و دوستانه‌ای با کانادا بوده است. به‌ویژه در سال‌های اخیر که حداقل 400 هزار نفر از هم‌وطنان ما در این کشور مقیم شدند. در میان این هم‌وطنان افراد تحصیل‌کرده بسیار است. ازدست‌دادن این سرمایه انسانی ناشی از قصور ما است. نمی‌توان این واقعیت را انکار کرد. ما حداقل کاری که می‌توانستیم انجام دهیم، حفظ ارتباط هم‌وطنان‌مان با میهن، زادگاه و عزیزان‌شان در کشور بود.

از طرف دیگر تا‌آنجا‌که به یاد می‌آورم، روابط دو کشور از طرف کانادا همواره روابطی لرزان، ناپایدار و وابسته به حوادث بوده است. ‌‌روابط دیپلماتیک ایران و کانادا در سال ۱۳۳۴ (۱۹۵۵) آغاز شده است. بلافاصله پس از انقلاب پس از وقایع مربوط به لانه جاسوسی در سال ۱۳۵۹ کانادا روابط سیاسی خود را با ایران قطع کرد. این قطعی روابط ۱۰ سال طول کشید و دو کشور در سال ۱۳۶۹ این روابط را از سر گرفتند. قطع این روابط نه به خاطر منافع کانادا؛ بلکه در حمایت از آمریکا صورت گرفت. در خلال این سال‌ها روابط ایران و کانادا هیچ وقت در آرامش نبود. مجددا در سال ۱۳۹۱ پس از وقایع مربوط به سفارت انگلیس کانادا مجددا روابط خود را با ایران به طور کامل قطع کرد که تا امروز این وضعیت ادامه دارد. بهانه کانادا عدم امنیت دیپلمات‌های آن کشور در ایران بود اما در‌حالی‌که دولت بریتانیا سفارت خود را راه‌اندازی کرد و سفیر خود را در تهران مستقر کرد، کانادا هنوز حتی درباره چگونگی برقراری روابط با ایران جز یکی، دو مورد با نمایندگان ایران گفت‌وگو هم نکرده است.‌دوره دولت محافظه‌کار استیون هارپر را می‌توان بدترین دوران روابط ایران و کانادا دانست. هارپر علنا و عملا نماینده رژیم صهیونیستی علیه ایران در کانادا بود. او دولت کانادا را از هزاران کیلومتر دورتر با مسائل سیاسی پیچیده خاورمیانه در هم آمیخت.

دولت هارپر ایران را به‌عنوان دولت حامی تروریسم شناخت و زمینه نقض غیر‌قانونی مصونیت دولت ایران را در پیش گرفت. میراث نحس او هنوز بر روابط ایران و کانادا سایه افکنده است. متأسفانه پس از انقلاب اسلامی دولت کانادا در یک چرخه باطل بی‌اعتمادی و توأم با سوءنیت درباره جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است. مقداری از این رفتار دولت آمریکا ناشی از فشارهای سیاسی داخلی و ترس از انتقادات جناح‌های داخلی این کشور است. وقتی روابط دیپلماتیک یک کشور با کشور دیگر موضوع رقابت‌های حزبی و کشمکش سیاست داخلی کشور دیگر می‌شود، عقلانیت کمترین تأثیر را در تصمیم‌گیری روابط خارجی خواهد داشت و تنها احتیاط افراطی و پرهیز از انتقادات داخلی باعث بروز رفتارهای منفعلانه خواهد شد.

به طور خلاصه این وضعیت باعث شده است که دولت کانادا مصونیت دولت جمهوری اسلامی ایران را که نقض صریح حقوق بین‌الملل است، نادیده بگیرد، روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کند، روابط کنسولی را قطع ‌کرده و اجازه ندهد به چند صد هزار نفر ایرانی مقیم کانادا خدمات‌رسانی ‌کنسولی ارائه ‌شود و آنها را گروگان مسائل سیاسی خود کند، چند ساختمان و حساب‌های دولتی ما را مصادره کند و به دادگاه‌های خود اجازه داده است که دعاوی خصوصی برخلاف حقوق بین‌الملل در دادگاه‌های سیاسی و جانب‌دار آن کشور علیه دولت ایران رسیدگی شود.

با وجود این ناملایمات، دولت جمهوری اسلامی ایران همواره آمادگی داشته است که با دولت کانادا وارد گفت‌وگوی سیاسی شده تا با حسن‌نیت مسائل فی‌مابین را حل‌وفصل کند که البته این درخواست‌ها همواره با پاسخ منفی دولت کانادا روبه‌رو شده است. ما تا‌کنون بارها به دولت کانادا پیشنهاد داده‌ایم که گذشته از مشکلات یا اختلافات سیاسی که بین دو کشور وجود دارد، دست‌کم موافقت کنند که سفارت سوئیس در اوتاوا به‌عنوان حافظ منافع ایران به هم‌وطنان ما خدمات کنسولی ارائه دهد تا افراد به خاطر امور ساده شخصی مجبور نباشند به کشورهای دیگر مسافرت کرده و دچار زیان مالی، تضییقات و اتلاف وقت شوند؛ اما این پیشنهاد که بیش از هر چیز یک مسئله بشردوستانه است، باز هم با پاسخ منفی دولت کانادا روبه‌رو است.‌جدیدترین حادثه‌ای که در روابط ایران و کانادا رخ داده است، شلیک اشتباهی به هواپیمای اوکراینی پرواز PS752 است که باعث سقوط این هواپیما در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۹۸ شد و همه ۱۷۶ سرنشین این هواپیما جان خود را از دست دادند.

این یک حادثه تلخ و شوک‌آور برای همه ما بود؛ حادثه‌ای که همه ما را در بهت فرو برد. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در عرض سه روز نتیجه تحقیقات خود را اعلام و علت سقوط هواپیما را شلیک اشتباهی موشک پدافند اعلام کردند. این کوتاه‌ترین زمان در پذیرش مسئولیت یک سانحه هواپیمایی بود. در سهوی‌بودن این اقدام دلایل زیادی وجود داشت. تنها یک دلیل کافی است که به چنین فکری متمایل شویم. هیچ فرد عادی‌ای مرتکب یک عمل خلاف قانون نمی‌شود؛ مگر اینکه قبلا برای اختفای عمل غیر‌قانونی خود برنامه‌ریزی کرده و درباره آن اطمینان پیدا کند. اگر این سخن را بپذیریم، آن‌گاه باید سؤال کنیم که چگونه ممکن است یک دستگاه قدرتمند و بزرگ‌ نظامی در نزدیک فرودگاه بین‌المللی کشور و در ارتفاع 600متری، یک هواپیمای غیر‌نظامی را شناسایی و توسط نیروی پدافند رسمی و سازمانی خود در ارتفاع هزارمتری به آن شلیک کند و بلافاصله مسئولیت آن را هم بپذیرد. هر فرد مبتدی می‌داند که اگر قصد مجرمانه‌ای در کار بود، به صدها روش امکان ارتکاب چنین جنایتی وجود داشت؛ به‌نحوی‌که بتوان آن را نیز انکار کرد.

اما متأسفانه اخبار و اطلاعات عمومی نشانگر این است که دولت کانادا باز هم به حسن‌نیت ایران پاسخ نداده و موضوع هواپیمای اوکراینی را به صورت یک‌جانبه به دادگاه‌های داخلی خود احاله کرده و به دادگاه چراغ سبز نشان داده است تا دعاوی مربوطه را پذیرفته و احتمالا آن را به یک پرونده کیفری علیه مقامات ایران تبدیل کنند. بدیهی است که محاکم کانادا درباره این پرونده صلاحیت ندارند. این واقعه در سرزمین ایران رخ داده است و محکمه ایرانی از همان روز اول در حال رسیدگی به این قضیه هستند. ما اطمینان داریم که رسیدگی محکمه ایران بسیار جدی، دقیق و منصفانه خواهد بود و قصورکنندگان در هر موقعیت و مرتبه‌ای باشند، در این فاجعه مجازات خواهند شد. تاکنون شش نفر به علت قصور در این قضیه متهم شده‌اند و رسیدگی به جرائم آنها در حال رسیدگی است. علاوه‌بر‌این تعداد دیگری نیز تا‌کنون با تنبیهات اداری روبه‌رو شده و در حد قصور خود به مجازات رسیده‌اند.

طبق حقوق بین‌الملل رسیدگی و بررسی این سانحه صلاحیت انحصاری دارد ولی ما برای دیگر طرف‌ها محدودیت و تضییقات ایجاد نکردیم.

به محض بروز این حادثه تأسف‌بار مربوط به ما، هیئت فنی کانادا را بلافاصله پذیرفتیم و در کوتاه‌ترین و در کمتر از چند ساعت برای آنها ویزا صادر کردیم. آنها را به محل حادثه بردیم، هر‌گونه اطلاعاتی که درخواست کردند صادقانه در اختیار آنها گذاشتیم و وزیر امور خارجه کشورمان چند نوبت با همتای کانادایی خود دیدار داشتند. ما به آنها اطمینان دادیم که ایران در‌عین‌حال که در مقابل زورگویی با رشادت و استحکام می‌ایستد ولی در جایی هم که قصور یا تقصیری صورت گیرد با صداقت ضمان ناشی از آن را می‌پذیریم. علاوه بر ملاقات‌های وزیر خارجه کشورمان با همتای کانادایی خود، این‌جانب نیز مرتب با مقامات کانادایی در تماس بوده‌ام و آنها از همه جزئیات پیشرفت کار مطلع هستند. نماینده آنها در پاریس در بازخوانی جعبه‌های سیاه هواپیمای اوکراینی حضور داشته و بدون اینکه حق طرح ادعایی داشته باشد، به او اجازه دادیم در تحلیل داده‌ها حضور داشته باشد که باعث تشکر آنها شد.

همه اقداماتی که جمهوری اسلامی کرد، به خاطر ایجاد اعتماد و نشان‌دادن حسن‌نیت و همکاری در بررسی این سانحه بوده است؛ ولی متأسفانه به نظر می‌رسد دولت کانادا دارای سیاست‌های اصولی و منطقی در رابطه با کشور ما نیست و بر ایجاد اخلال در روابط فی‌مابین اصرار دارد.

دولت کانادا اگر در موضع خود برای کمک به بازماندگان قربانیان این حادثه صادق است و فراتر از آن اگر برای ایرانیان مقیم آن کشور اهمیت قائل است، ابتدا از تضییقات و مشکلاتی که برای بیش از 400 هزار ایرانی مقیم آن کشور ایجاد کرده، دست بردارد و اجازه بدهد ایرانیان مقیم کانادا از طرف ایران خدمات کنسولی دریافت کنند و برای پیگیری حادثه سقوط هواپیما از مسیر قانونی و حقوق بین‌المللی خارج نشود؛ در غیر‌این‌صورت هیچ موفقیتی کسب نکرده و با دستان خالی خود در آینده تنها بر درد و رنج جانکاه آنها خواهد افزود. از طرف دیگر اگر دولت کانادا قصد داشته باشد با اقدامات یک‌جانبه و با اتکا به مسائل حقوقی در بررسی سانحه و سایر اقدامات قانونی متعاقب آن اخلال ایجاد کند، ما از این پس هیچ‌گونه همکاری‌ای به جز حداقل تعهدات بین‌المللی خود، با این کشور نخواهیم داشت.

لازم به ذکر است که سازمان هواپیمایی کشوری جمهوری اسلامی ایران یک نهاد تخصصی و حرفه‌ای است که به وظایف ملی و بین‌المللی خود به‌خوبی واقف است و در بررسی سوانح کاملا مستقل اقدام می‌کند. احتمالا این سازمان تا یک ماه دیگر اولین پیش‌نویس گزارش سانحه خود را به پایان خواهد رساند و همگان از جزئیات چگونگی رخ‌دادن این فاجعه مطلع خواهند شد.

بر‌اساس گزارش و جزئیات آن ما باید همه تلاش خود را به کار ببندیم تا چنین فاجعه‌ای هرگز رخ ندهد و اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از چنین حوادثی به کار گرفته شود.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین