|
|
امروز: دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۲
کد خبر: ۳۰۲۳۲۴
تاریخ انتشار: ۰۱ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۹

رئیس سازمان سنجش آموزش کشور مهمترین مسائل کنکوری و پذیرش دانشجو را اعلام کرد و از برنامه ریزی برای حذف آزمون متمرکز دکتری و سرنوشت تاثیر سوابق تحصیلی در کنکور ۹۹ خبر داد.

به گزارش تسنیم، موضوع کنکور و سنجش و پذیرش در دانشگاه به یکی از مهمترین دغدغه های امروز جوانان و خانواده های آنان بدل شده است و همواره در ابتدای هر سال تحصیلی موجی از نقد و نظر در این باره مطرح می شود.

سال 98 به دلیل طراحی دو گانه سئوالات کنکور، پذیرش متفاوت از طریق سوابق تحصیلی، سهمیه ها، امتیازات نقل و انتقال فرزندان هیئت علمی و علاقمندی روز افزون داوطلبان به رشته های پزشکی خبر ساز بود.

به جز اینها ورود نهادهای دیگر به موضوع کنکور نیز موجب شده است پرونده کنکور 98 همچنان نیمه باز باقی بماند این در حالی است که از حدود دو ماه دیگر فرآیند کنکور 99 آغاز می شود و دوباره دانش آموزان و خانواده های آنان به همراه سایر داوطلبان دغدغه ورود به دانشگاه را تجربه می کنند.

در گفتگو با دکتر ابراهیم خدایی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور و معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری علاوه بر واکاوی کنکور 98 و 99، به موضوع جداسازی سنجش از پذیرش، ساماندهی سهمیه ها و مهمترین تغییرات در پذیرش دانشجو در سال آینده پرداختیم.

* اگر بخواهیم پرونده کنکور 98 را ببندیم باید به حواشی آن اشاره کنیم. ابتدا موضوع سیل و تعویق زمان آزمون سراسری و پس از آن طراحی دو نوع سئوال برای دو نظام آموزشی متوسطه مطرح شد. این موضوعات چه تاثیری در روند آزمون سراسری گذاشت؟ چه تبعاتی برای داوطلبان به دنبال داشت و سازمان سنجش چه تمهیداتی به خرج داد که داوطلبان با کمترین آسیب در این تغییرات مواجه شوند؟

حاشیه اول کنکور 98 موضوع تعویق زمان آزمون به خاطر سیل بود. برآورد ما این بود که بیشتر کسانی که دنبال تعویق زمان بودند پشت کنکوری گروه تجربی بودند که این موضوع به دلیل حساسیت گروه تجربی بود. در این زمینه شورای سنجش و پذیرش محکم ایستاد چون معتقد بودیم اکثریت بچه ها صدمه می خورند از همین رو با تعویق زمان آزمون موافقت نشد.

حاشیه دیگر تغییر نظام آموزش متوسطه بود. امسال اولین خروجی نظام جدیدی ها به کنکور رسیدند و نظام قدیمی ها پشت کنکوری بودند. سازمان سنجش مطلع بود اگر جداسازی ظرفیت را به نسبت شرکت کنندگان انجام دهد (تراز جداگانه) که درخواست داوطلبان نظام قدیم نیز همین بود، باید حدود 53 درصد ظرفیت را به نظام قدیم می دادیم و حدود 47 درصد را به نظام جدید.

بررسی های ما در رشته های پرطرفدار نشان می داد که پشت کنکوری ها به ظرفیت بیشتری نیاز ندارند. از سال 90 تاکنون بررسی های سازمان سنجش نشان می دهد سال 90 رتبه های زیر هزار 11 درصد پشت کنکوری بودند، این آمار به ترتیب در سال 91 به 9.29 درصد رسیده، در سال 92 این میزان به 8.80 درصد رسیده، سال 93 میزان آن 8.22 درصد، سال 94 میزان آن 7.49 درصد، سال 95 میزان آن 8.99 درصد، سال 96 میزان آن 10.46 درصد، سال 97 ، 12.33 درصد و سال 98 میزان آن 11.5 درصد بوده است.

اگر رتبه های زیر 8 هزار کشوری را که عموما این افراد شانس پذیرش در رشته های پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی را دارند، بررسی کنیم مشاهده می کنیم که سال 90 تعداد پشت کنکوریها 41.3 درصد، سال 91 به 40.86 درصد، سال 92 به 36.75 درصد، سال 93 به 35.14 درصد، سال 94 به 36.11 درصد، سال 95 به 36.24 درصد، سال 96 به 39.37 درصد، سال 97 به 40 درصد و سال 98 به 37.6 درصد رسیده است.

به طور متوسط طی 10 سال گذشته 38 درصد داوطلبان پشت کنکوری بودند. اگر سازمان سنجش روند جداسازی ظرفیت به نسبت شرکت کنندگان را در پیش می گرفت، داوطلبان نظام جدید به شدت صدمه می خوردند و به عبارتی سلاخی می شدند. در نظر بگیرید داوطلبان نظام جدید بچه های 17 و 18 ساله بودند که تجربه کنکور هم نداشتند و حتی یک نمونه سوال هم ندیده بودند.

اعتراض نظام قدیمی ها در رسانه ها منتشر شد اما اعتراض نظام جدیدی ها هیچ جا منعکس نشد. این بچه ها در کنکور بی تجربه بودند و دانش آموزان مدرسه های خوبی به سازمان سنجش مراجعه کردند و اعتراض کردند اما با اعداد و ارقامی که به آنها اعلام شد توجیه شدند. سازمان سنجش دنبال عدالت آموزشی است و به اعتراضات هر دو گروه نظام قدیم و جدید رسیدگی می کند.

برای کنترل این مسئله بخش سئوالات مشترک را بیشتر کردیم و سعی کردیم از همان منابع سئوالی که اعلام شده بود، طرح سئوال شود. طبیعتا در یک سری دروس موفق شدیم سئوالات مشترک بیشتری طراحی کنیم. در ریاضی و فیزیک 90 درصد، در شیمی 50 درصد و در زیست شناسی به دلیل تغییر محتوا 20 درصد سئوالات مشترک بودند.

سعی کردیم سختی و دشواری سئوالات در دروس مشترک یکسان باشد. اما تعریف سختی و دشواری از دید داوطلب با دید سنجش متفاوت است. اما ما با نگاه علمی این سختی و دشواری را تعریف می کنیم. بعد از اینکه سختی و دشواری را متناسب کردیم به این نتیجه رسیدیم که باید یک هم ترازی انجام دهیم. هم ترازی با نرمالایز متفاوت است. زیرا این هم ترازی یک بحث علمی در سنجش است.

در این مرحله سازمان سنجش همترازی انجام داد که به همان درصد سال 98 رسید و به این نتیجه رسیدیم که عدالت آموزشی نسبی محقق شده است. پس از آن تمامی اساتید سنجش و اندازه گیری دانشگاه های کشور را جمع آوری کردیم و کل اطلاعات را تحلیل کردیم. به این نتیجه رسیدیم که روش مناسب بوده است.

جمع بندی دو نظام آموزشی قدیم و جدید نشان می دهد با توجه به داده های سال های گذشته، تجربه سنجش و دانش موجود، عدالت آموزشی رعایت شده است. البته ممکن است افرادی هم به این شیوه معترض باشند. بخش عمده ای از معترضین افرادی هستند که پشت کنکوری های نظام قدیم هستند که به دلیل فشار اجتماعی و خانواده می خواهند وارد رشته های پزشکی شوند. این شکایات به دیوان عدالت اداری هم رسید اما با توجه به روش درستی که ما داشتیم رد شد و سعی کردیم در کلان موضوع حقوقی تضییع نشود.

* برای کنکور سال 99 چه اتفاقی رخ می دهد و سازمان سنجش چه روشی به کار می گیرد؟

برای کنکور سال 99 نیز همین روش ادامه می یابد. البته برای اینکه یک حق انتخاب به داوطلب داده شد که هر نظامی را که فکر می کند ساده تر است انتخاب کند، امسال دقت بیشتری در سختی و دشواری و قسمت های مشترک دروس صورت می گیرد تا مسائلی که سال گذشته بود، کمتر شود.

* ما سه دوره تغییر نظام آموزش متوسطه را در کشور داشته ایم، شما با تجربه این تغییرات، چه تمهیداتی را برای کنکور 98 و 99 در نظر گرفتید؟

در دوره های قبلی تغییرات، ظرفیت های پذیرش جدا شده بود. اما در این دوره حدود 70 درصد دانش آموزان سال جاری داوطلب کنکور بودند و آمار پشت کنکوری ها کمتر بود. تجربه گذشته میان جداسازی ظرفیت و هم ترازی جداگانه نشان داد که هم ترازی روش موثرتری است.

بودجه بندی سئوالات همیشه بر اساس دانش آموز سال جاری است چون داوطلب اصلی ما دانش آموزان سال جاری هستند. ملاک عمل برای این امر آخرین خروجی های آموزش و پرورش است.

*بیشترین موضوع اعتراض داوطلبان به کدام مرحله مربوط می شد؟

در بحث نمره و آزمون اعتراضاتی نداشتیم و بیشتر اعتراضات به حوزه پذیرش بر می گردد.

* برای کنکور سال 99 داوطلبان با چه فرآیندی روبرو خواهند بود؟ آیا طراحی دوگانه سئوالات ادامه می یابد؟

سازمان سنجش برای کنکور 99 سه تکلیف پیش رو دارد که تا پایان مهرماه نهایی می شود. یکی اعلام تاریخ دقیق آزمون است که باید با هماهنگی ها نهایی شود. حذفیات و منابع دروس نیز باید مشخص شود و دیگری نوع تاثیر سوابق تحصیلی است. در بحث تاثیر سوابق تحصیلی، شورای سنجش دارای دو مصوبه است. تاثیر قطعی برای 98 و 99 به تصویب رسید و با توجه به اعتراضات و درخواست داوطلبان مصوبه شورای سنجش تغییر کرد. مصوبه شورای سنجش این است که برای سال 98 تاثیر سوابق تحصیلی مثبت خواهد بود. اما برای سال 99 باید بررسی شود.

ما به عنوان سازمان سنجش سعی خواهیم کرد برای سال 99 حداقل تغییرات را پیشنهاد بدهیم. با توجه به اینکه آخرین سالی است که برای دو نظام آموزشی دو نوع سوال داده می شود لذا پیشنهاد ما به شورای سنجش تاثیر مثبت سوابق تحصیلی است که به احتمال بسیار زیاد همین موضوع تصویب می شودما به عنوان سازمان سنجش سعی خواهیم کرد برای سال 99 حداقل تغییرات را پیشنهاد بدهیم. با توجه به اینکه آخرین سالی است که برای دو نظام آموزشی دو نوع سوال داده می شود و حوزه های دیگری از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز وارد بحث ساماندهی کنکور شده اند لذا پیشنهاد سازمان سنجش به شورای سنجش تاثیر مثبت سوابق تحصیلی است که به احتمال بسیار زیاد همین موضوع تصویب می شود.

* تاثیر مثبت و تاثیر قطعی سوابق تحصیلی چقدر در نمرات داوطلبان کنکور تاثیر گذار است؟

تاثیر قطعی موجب می شود نمره داوطلبان کاهش پیدا کند. وقتی نمرات تراز می شود این تاثیر قطعی خود را در آنجا نشان می دهد. تراز بر اساس فراوانی نمره صورت می گیرد در یک آزمونی هر چه تعداد بیشتری نمره 100 داشته باشیم نمره تراز کاهش پیدا می کند. به عنوان نمونه اگر در کنکور یک درس را خیلی سخت بگیریم و نمره 96 باشد و یک درس را ساده تر بگیریم و نمره 100 باشد وقتی تراز نمره انجام می شود تغییر گسترده ای در رتبه ها صورت می گیرد به دلیل اینکه تراکم نمرات 19 بسیار زیاد است و بالای 75 هزار نفر دارای نمرات 19.5 به بالا هستند.

لذا وقتی نمره سوابق تحصیلی تراز شود، فردی که در کنکور نمره بالایی کسب می کند با تاثیر قطعی سوابق تحصیلی، متضرر می شود.

اگر همه داوطلبان دارای سوابق تحصیلی بودند و همه نمرات کم می شد مشکلی نبود چون پذیرش بر یک مبنای ثابت صورت می گرفت اما مشکل اصلی در جایی اتفاق می افتد که برخی از داوطلبان پشت کنکوری دارای سوابق تحصیلی نیستند، برخی دیگر سوابق تحصیلی ناقص دارند و همه اینها موجب می شود بچه های قوی نمرات شان بیاید پایین و بچه های ضعیف تر نمرات شان بالا برود. دلیل این موضوع این است که سوابق تحصیلی همتراز برای همه داوطلبان وجود ندارد. تاثیر قطعی موجب می شود که افراد با نمرات بالاتر صدمه ببینند. مشکل اصلی ناهمگنی سوابق تحصیلی برای داوطلبان است. اما هر روشی که انتخاب می شود باید به گونه ای باشد که بچه های قوی تر صدمه نبینند.

* مدل جایگزین کنکور که سازمان سنجش طراحی کرده است چیست؟ آیا تاکنون به طرحی رسیده اید که گزینش مناسب تری برای رشته های پرمتقاضی صورت گیرد؟

مدل ایده آل سنجش و پذیرش وجود دارد که برخی از آنها در دنیا هم وجود دارد و در کشور ما بومی شده است. اما آنچه در دنیا مدلی از آن وجود ندارد توزیع متمرکز است که هم به موضوع سنجش و پذیرش صدمه می زند و هم پاسخگویی را سخت تر می کند. پذیرش متمرکز آسیب های متعددی به همراه دارد. اول اینکه صرف قبولی مطرح می شود و علاقه فرد تحت تاثیر قرار می گیرد، دیگر اینکه بحث سهمیه ها است که سیستم مرکزی در آن دخالت دارد چرا که فرد نمره و رتبه را می بیند اما عوامل دیگری نیز در قبولی تاثیر گذارند.

در نتیجه مدل ایده آل این است که سازمان سنجش، آزمونی را برگزار کند، به آن اعتبار بخشد و آزمون را تکرار کند و دانشگاه هم کف نمره خود را اعلام کند. اما به لحاظ عدم اعتماد اجتماعی که به سیستم پذیرش دانشجو وجود دارد وقتی وارد کلان موضوع تصمیم گیری می شویم چند سازه تصمیم گیری در این زمینه مطرح می شود. در این زمینه یک سازه عدالت، یک سازه استرس و یک سازه مشکلات اجتماعی مطرح می شود، لذا وقتی تصمیم می گیریم که به سازه استرس توجه کنیم، ممکن است سیاستگذاران بگویند در اینجا سازه عدالت دچار خدشه می شود. بنابراین وقتی بر جداسازی سنجش و پذیرش تاکید می کنیم باید تمامی فرآیندها را در نظر بگیریم. سازمان سنجش بحث های علمی را پیگیری می کند اما ممکن است سیاستگذاران صلاح کشور را در سازه دیگری ببیند.

اگر به این نتیجه برسیم که پذیرش را به دانشگاه ها واگذار کنیم باید حوزه هایی را به دانشگاه ها بدهیم که در آنها بلوغ دارند. چرا از دکتری و تحصیلات تکمیلی آغاز نکنیم. معتقدم اگر می خواهیم در بحث کنکور جداسازی سنجش و پذیرش را اجرایی کنیم باید از دکتری و کارشناسی ارشد آغاز کنیم. در آنجا باید اجرا کنیم و نقاط ضعف آن را برطرف کنیم و بعد در کنکور سراسری پیاده سازی کنیم. جمع بندی لازم در زمینه گزارش مرکز پژوهش های مجلس درباره جداسازی سنجش و پذیرش نیز در این زمینه تنها به کارشناسی ارشد و دکتری اختصاص دارد.

* به نظر شما اعتبار دادن به آزمون ها از دکتری آغاز می شود و آیا می توان امیدوار بود که آزمون دکتری به دانشگاه ها واگذار شود؟

بله. این اتفاق می افتد و در دکتری جداسازی صورت می گیرد و سازمان سنجش آزمون های استاندارد را برگزار خواهد کرد و کارنامه را به داوطلب می دهد. پس از آموزش دادن به دانشگاه ها کمک می کنیم که بتوانند کف نمره و شرایط پذیرش را اعلام کنند. این موضوع یکی از اصولی است که در سیاست های سنجش و پذیرش به آن رسیده ایم و به نظر می رسد اگر دانشگاه ها را آموزش دهیم می توانیم این موضوع را اجرایی کنیم. دانشگاه های کشور به دلیل اینکه تاکنون سیستم پذیرش متمرکز بوده است، آموزش لازم را ندیده اند. نیازی برای آموزش نداشته اند و از همین رو باید ساختار لازم را تعریف کرد.

پیشنهاد ما این است که از یکسال قبل اطلاع رسانی لازم برای هر نوع تغییری در آزمون ها اعلام شود. اطلاع رسانی در کنکور سراسری حداقل باید از سه سال قبل آغاز شود که دلیل آن این است که دانش آموزان ورودی به دوره متوسطه، باید تکلیف خود را بدانند. همچنین اگر مصوبه ای درباره آزمون های تحصیلات تکمیلی داشته باشیم باید از یک سال قبل آن را اعلام کنیم.

پیشنهاد سازمان سنجش حذف پذیرش متمرکز دکتری است. آزمون های استاندارد بر قوت خود باقی است و آن را بر اساس میزان تقاضا تهیه می کنیم. ما موافق هستیم که جداسازی سنجش و پذیرش از دکتری آغاز شودپیشنهاد سازمان سنجش حذف پذیرش متمرکز دکتری است. آزمون های استاندارد بر قوت خود باقی است و آن را بر اساس میزان تقاضا تهیه می کنیم. ممکن است دانشگاهی متقاضیان بیشتری برای دکتری داشته باشد و در آن زمان به آزمون جی آر ای نیاز داشته باشد اما یک دانشگاه دیگر به این آزمون نیاز ندارد و از نحوه دیگری از اعتباربخشی استفاده کند. ما موافق هستیم که جداسازی سنجش و پذیرش از دکتری آغاز شود.

آنچه کنکور را سخت می کند بحث تقاضا است که در برخی از دانشگاه ها و برخی از رشته ها با هیچ جای دنیا قابل مقایسه نیست. جایگزینی برای کنکور وجود ندارد زیرا امتحان را در هر نقطه ای از دنیا برگزار کنید به معنی کنکور است. مهم این است که باید تکلیف جایگزینی که می خواهیم برای کنکور ایجاد کنیم را روشن کنیم، حتی ممکن است در روش های درسی هم تغییراتی ایجاد کنیم به طور نمونه پزشکی را از پذیرش مستقیم خارج کنیم. تمام این تغییرات در زمینه ایجاد جایگزین تا تغییرات روش پذیرش باید همزمان انجام شود و گرنه اگر در پشت هر سیستم پذیرشی 650 هزار نفر برای 9 هزار ظرفیت رقابت کنند آن سیستم دچار اشکال می شود.

موضوع رشته های پزشکی و تعداد متقاضی این رشته دیگر از رقابت علمی خارج شده است. اعتراضات حوزه های علوم انسانی، ریاضی و هنر در کنکور اصلا با گروه تجربی قابل مقایسه نیست. ما در سنجش دو جا انباشت اعتراض داریم یکی بخش پزشکی و دیگری فرهنگیان است و آن هم به دلیل شغل تضمین شده این دو بخش است.

باید یکسری مسائل را قبل از کنکور حل کرد تا بتوانیم سنجش و پذیرش را اصلاح کنیم. موضوعی که باید جدی گرفت موضوع هدایت تحصیلی قبل از ورود به کنکور است. اگر هدایت تحصیلی اجرا نشود در عمل یک موسسه کنکوری تعیین می کند که داوطلب به کدام رشته و کدام شهر برود. متاسفانه هدایت تحصیلی به طور سیستماتیک انجام نمی شود و بچه ها را برای رشته های مختلف تشویق نمی کنند. این معضلات به کنکور ربطی ندارد. کنکور تنها فرآیندی است که به عنوان دماسنج مشکل را نشان می دهد. بنابراین موضوع هدایت تحصیلی هم در مدل جایگزین کنکور اهمیت دارد و باید به آن پرداخته شود.

*رشته های بدون آزمون به دلیل نبود هدایت تحصیلی مناسب با استقبال کمی روبرو شدند و یا تبلیغات مناسبی برای آنها صورت نگرفت؟

سیستم پذیرش سوابق تحصیلی ما سیستم باز بود و از اسفند 97 تا شهریور 98 پذیرش داوطلب را انجام می داد. با اینکه در مورد آن تبلیغاتی صورت نگرفت ما در سازمان سنجش مطلع بودیم که تا داوطلب نتیجه رشته های با آزمون خود را نداشته باشد به سمت رشته های بدون آزمون نمی رود اما بلافاصله پس از اعلام نتیجه کنکور، تعداد متقاضی رشته های با آزمون افزایش یافت. رشته های بدون آزمون نسبت به سال گذشته با رشد خوبی مواجه شده اند و تعداد قبولی کل سال 97 حدود 408 هزار نفر و در سال 98 تعداد قبولی به 439 هزار نفر رسید. بخش افزایش پذیرش در رشته های بدون آزمون صورت گرفت.

برداشت من این است که سیستم پذیرش بدون آزمون دانشجو در دانشگاه های کشور در سال 98 موفق بوده اما در ابتدا ما سیستم را به صورتی طراحی کرده بودیم که سیستم باز باشد و داوطلب هر موقع می خواهد درخواست پذیرش را وارد سامانه کند اما ورودی در دو نقطه ترم مهر و بهمن اتفاق بیافتد. هدف شورای سنجش و پذیرش این بود که این موضوع را به دانشگاه ها واگذار کند. در واقع این همان مدل جداسازی سنجش از پذیرش است و پذیرش به دانشگاه ها واگذار می شود. در اینجا جایگزین هم وجود دارد که همان سوابق تحصیلی داوطلب است. اما در سال 98 به دلیل عدم تجربه دانشگاه ها، همه آنها اعلام کردند برای امسال سازمان سنجش انجام دهد که این موضوع کار سنجش را دو برابر کرد.

* جدا سازی سنجش از پذیرش در رشته های بدون آزمون به دانشگاه ها واگذار می شود؟

برنامه سازمان سنجش این است که سال بعد پذیرش رشته های بدون آزمون به دانشگاه های کشور واگذار می شود. البته برنامه ریزی شده است که تا نیمسال دوم امسال برای دانشگاه ها کارگاه های آموزشی برگزار می کنیم و در بخش های نرم افزاری به آنها کمک می کنیم. ضوابط و قوانین به آنها آموزش داده می شود.

* سازمان سنجش چه برنامه ای برای ساده سازی قوانین و ضوابط پذیرش دانشجو و ساماندهی تمام سهمیه ها دارد؟

قوانین پیچیده شده اند و نیازمند ساده سازی هستند. ما با مجموعه ای از قوانین و قواعد مواجه ایم که پذیرش دانشجو را پیچیده کرده است. سهمیه ها از جمله سهمیه مناطق بومی، سهمیه حوادث غیرمترقبه، سهمیه بهیاری، سهمیه کشاورزی، سهمیه ایثارگری و تسهیلات فرزندان هیئت علمی باید ساده سازی شوند.

سهمیه بومی گزینی دیگر ضرورتی ندارد و باید حذف شود اما برای برطرف کردن نیاز مناطق محروم، با نیازسنجی، ظرفیت برای آن تعریف شود. سهمیه ها باید به نسبت شرکت کننده ها تعریف شوندبومی گزینی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان دهه 60 ایجاد شد و دلیل آن این بود که دانشگاه ها با کمبود خوابگاه روبرو بودند و تصمیم گرفته شد که دانشجویان بومی پذیرفته شوند. ابتدا گفتند شبانه ها 80 درصد پذیرش بومی باشد. بعد اگر رشته ای در دانشگاهی نبود ناحیه درست شد، بعد در ناحیه هم با کمبود رشته مواجه شدند بعد قطب درست شد. حال تصور کنید که هم برای ناحیه هم برای قطب و هم برای منطقه ضوابط جداگانه وجود دارد. وقتی قید گذاشته می شود بحث علمی تحت تاثیر قرار می گیرد و بچه های خوب نمی توانند از تمام این قیود عبور کنند. حتی بومی گزینی موجب شده است که اختلاط اقوام کشور بهم بخورد و اختلاط فرهنگی از بین برود که نیازمند بررسی مجدد است.

سیاست های ساماندهی سهمیه ها از سوی سازمان سنجش تعریف شده است که بر چند اصل استوار است. اصل اول این است که عدالت محور باشد. سهمیه بومی گزینی دیگر ضرورتی ندارد و باید حذف شود اما برای برطرف کردن نیاز مناطق محروم، با نیازسنجی، ظرفیت برای آن تعریف شود. سهمیه ها باید به نسبت شرکت کننده ها تعریف شوند. قوانین بومی گزینی متناسب با نیاز اصلاح شود ممکن است وزارت بهداشت و وزارت علوم احساس نیاز کنند در بخشی از کشور و برای آن منطقه ظرفیت تعریف کنند. در بخش سهمیه ایثارگری و قدرشناسی مردم از ایثارگران، معتقدم که این ظرفیت به مازاد بدل شود و از درون ظرفیت اصلی خارج شود. سهمیه حوادث غیرمترقبه مانند سیل زدگان و زلزله زدگان اشکالی ایجاد نمی کند چرا که بازه زمانی دارد و دائمی نیست و از خود استان داده می شود اما این هم بررسی می شود. تسهیلات فرزندان هیئت علمی نیز باید بازنگری شود.

هدف این پیشنهاد این است که سهمیه ها محدودتر، ساده تر، قابل فهم تر و عدالت محور تر شوند تا بچه های خوب در کشور بمانند و از ورود به دانشگاه ها ناامید نشوند.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین