کد خبر: ۲۹۹۶۱۵
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۹

ماجرای توافق راهبردی 25ساله ایران و چین که در ابتدای تیر ماه سال جاری در ایران به‌تصویب رسید، محمل جنجال‌ها و حرف و حدیث‌های زیادی طی چند هفته اخیر شد.

با مجیدرضا حریری رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین درباره جزئیات این موضوع گفت و گو کرده ایم.

اکنون بخش دوم و پایانی این گفتگو را می‌خوانیم:

* اگر توافق 25ساله با چین کشور فروشی است، چرا آمریکا و غرب حاضر به امضای همین توافق با ایران نمی شوند

حریری: پس از سفر دوم آقای لاریجانی به چین در اواخر سال 97 و ارائه دوپیام کتبی از سوی مقام معظم رهبری و رئیس جمهور به رهبر چین، بر اساس توافقنامه جامع همکاری که حاصل سفر اول آقای لاریجانی( بهمن یا اسفند سال 92 ) بود، افق‌های جدیدی در روابط با چین در قالب سند راهبردی 25 ساله ایران و چین با کلیات همان توافقنامه جامع ، مطرح شد.

بنابراین قرار شد این توافق وارد مراحل اجرایی شود و بنده دیگر از جزئیات آن اطلاعی ندارم زیرا برای ادامه کار، کمیته‌ای با ریاست آقای ظریف در سطح وزرا تشکیل شد.

یکی از موضوعاتی که به آن اعتراض داشتیم این بود که این جلسات در سطح وزرا بوده و اگر قرار بود یک نفر از بخش خصوصی در این جلسه حضور داشته باشد رییس اتاق ایران و چین باید شرکت می کرد ولی رئیس اتاق ایران در جلسات بود. البته گزارش لازم را به صورت کتبی ارایه کرده بودیم که اولویت ها مشخص شده بود. بنابراین به دلیل اینکه در جلسه نبودم از جزئیات آن خیلی اطلاعی ندارم.

 نهایتا در مرداد پارسال آقای ظریف این توافق را به عنوان پیش‌نویس اولیه سند راهبردی  در چین تحویل داد.

*این پیش‌نویس اولیه در کمیته مشترک ایران و چین تهیه شد؟

حریری: خیر، این پیشنهاد طرف ایرانی است و هنوز هم پیشنهاد  ایران است که به چین ارائه شد، چینی‌ها هم یک مقدار روی آن چانه زدند. از سوی چین، دپارتمان تحقیقات ملی، که مسئول روابط ایران و چین است، نظریاتی داشتند که ارایه کردند و در آخر هم پیش‌نویس نهایی یا ویرایش نهایی آن " برنامۀ جامع همکاری‌های ایران و چین" شد.

رقم 25 سال هم یک عدد نمادینی است که باز ما پیشنهاد کردیم و براساس مطالعه‌ای که از چینی‌ ها داشتیم، تعریف چینی‌ها از قرارداد بلندمدت مثلاً 25 ساله است، یعنی درقالب مقاطع 5 ساله برنامه ریزی می کنند،که برنامه آنها برای بلند مدت 5 تا 5 سال است و عرف بین‌المللی نیز تقریباً همین است .بنابراین تنها عددی که در این سند ذکر شده همین رقم 25 است.

اول تیرماه سال جاری آقای ظریف وزیر امور خارجه ایران، پس از تصویب این سند در جلسه هیات دولت، آن را به عنوان نظر نهایی دولت جمهوری اسلامی ایران به چینی‌ها ارائه کرد. این تمام قصۀ این قرارداد است.

*سال گذشته بعد از سفر وزیر امورخارجه ایران به چین ، پیش‌نویسی منتشر شد و تنها یک خبر کلی از آن مطرح شد، موضوع چی بود؟

حریری: یک سایت به نام پِترولیوم اِکونومیست که آقای وُایت کین این مطلب را نوشته است، یک شخصی است حتماً هم اگر تحقیق کنند می‌بینند  که از طرف اسرائیل است (البته به نظر بنده ). تنها عددی که در این 18 صفحه وجود دارد 25 است؛ اعداد دیگر شامل عدد 400 میلیارد دلار و 80 میلیارد دلار در نفت و گاز، تخفیف‌ها و 5 هزار سرباز چینی ، اینها داستان است و اصلا چنین اعدادی مطرح نیست.

*در این پیش نویس همکاری بحث مناطق آزاد و به همکاری‌هایی در این زمینه تاکید شده است حتی اسم بعضی از مناطق آزاد هم ذکر شده اما تنها اسمی که نیامده است کیش است؛ ولی برخی اعلام کردند که کیش را به چین واگذار کرده ایم.

حریری: قرار ما با چینی‌ها در کیش نیست. چون اصلاً در کیش چه کاری می‌شود کرد؟ قرار ما با چینی‌ها در جاسک است، اصلاً پایه آن سواحل مُکران است.

بنابراین می‌خواهم بگویم اصلاً این حرفها و این اعداد و ارقام نیست، آن آقا یک چیزی نوشت و اینجا هم در داخل داشت یک موجی شروع می‌شد که از داخل اتاق بازرگانی هم شروع شد، ولی بعد بنده به شدت این را تکذیب کردم و گفتم اصلاً ایشان صلاحیت نداشته راجع به این موضوع صحبت کند چون واقعاً موضوعی نبود و خیلی زود جنجال خوابید.

اما دوباره از وقتی دولت خبر تصویب این توافقنامه را اعلام کرد،  حرف و حدیث ها شروع شد. همان آقای سایمون وایت کین در یک نشریه به نام اویل پرایس یک سناریوی دیگری می‌چیند، این آدم همان آدم است، تنها نشریه اش عوض شده، نویسنده یک نفر است و دوباره دربارۀ ایران و روسیه و چین یک قصۀ دیگری درست کرده است.

* بنابراین فکر می کنید این حرف و حدیث ها و جنجالها از از روی ترس و با قصد و هدف مشخصی انجام می شود؟

حریری: این جیغ و صدایی که از توئیتر وزارت امورخارجه آمریکا، رضا پهلوی، منافقین و غیره و حتی افرادی در داخل کشور منتشر می شود، صدا و جیغ اسرائیل است و صدای کسی دیگر نیست. در آمریکا هم هیچ کسی به جزء پمپئو موضع نگرفته است اصلاً شما در سطح بین‌المللی این خبر را نمی‌بینید و هر چه هست رسانه‌های ضدایرانی خارجی که مسئولان آن ایرانی هستند، راجع به آن صحبت می‌کنند، در کدام یک از نشریات معتبر بین‌المللی دیدید که راجع به این سند صحبت کنند؟ شاید نیویورک‌تایمز در حد دو خط در یک مقاله خیلی کوتاه نوشته است.

اما در مقابل مثلاً ‌ بی بی‌سی فارسی، سایر رسانه های خارجی که بخش فارسی دارند به این موضوع پرداختند و سردمدار آنها هم تلویزیون‌های من و تو و اینترنشنال هستند و دارند شلوغ می‌کنند یعنی اینها از بقیه بیشتر مانور می‌دهند.

تحلیل بنده این است که دلیل این سروصداها این است که منافع بلندمدت اقتصادی اسرائیل در خاورمیانه در شراکت با چین به خطر افتاده است؛ ولی حتماً یک چنین اتحادی را علیه این قرارداد در دنیا می بینیم، البته اتحادی که بین‌المللی نیست و عموماً موضوع داخلی است، امکان دارد در لندن در نیویورک یا هر جای دنیا نشسته باشند ولی ایرانی هستند و دعوای خودمان است.

*نبود دلیل علمی برای مخالفت با قرارداد ایران و چین

آیا تا کنون کشور دیگری از غرب تمایل به انعقاد چنین قراردادی با ایران داشته است؟

حریری: مگر ما چند نوع سناریو می‌توانیم برای مملکت بریزیم؟ نفت، گاز و پتروشیمی اساسی‌ترین چیزهایی است که در ایران داریم و می‌توانیم به دنیا عرضه کنیم. اولین احتیاجات ما در دنیا نیز این است که تکنولوژی‌های مخابراتی داشته باشیم، فرودگاه و راه‌آهن داشته باشیم، بندر داشته باشیم و اینها احتیاجات اولیۀ ماست، مگر با فرانسوی که نشستیم غیر از این حرف زدیم؟ بعد از برجام مگر با آلمانی‌ها که نشستیم غیر از اینها را گرفتیم؟ فرقی نمی‌کند طرف کیست، چین یا هر کشوری دیگر دنیا، ما با هر جای دنیا می‌خواهیم یک توافقنامه اقتصادی بنویسم نقشۀ راه ما عین همین است.

مناسبت‌ترین نقطۀ جغرافیایی ما سواحل مکران است و باید آنجا برویم، هر کسی باشد فرقی نمی‌کند، حالا فعلا با چین در حال توافق هستیم و هیچ اشکالی هم ندارد.

 گفته شده که ایران با امضای این قرارداد مستعمره چین می شود؟

حریری: الان کسانی که مدعی هستند ما تحت استعمار چین هستیم و مملکت را به چین فروختیم، خیلی دلشان می‌سوزد، بروند و بنشینند با رئیس‌جمهور آمریکا، با رئیس‌جمهور آلمان با ملکه انگلیس و با هر کسی که لابی دارند و قدرتش را دارد، صحبت کنند، ما عین همین تفاهم‌نامه را هم با آنها می‌نویسیم، مگرنمی گویند اینجا را به چینی‌ها  فروختیم، مابقی آن را هم به  آنها می‌فروشیم! یعنی هر کسی باید با دید ملی نگاه کند، من روی هیچ چیزی به جز منافع ملی تعصب ندارم، ما چوب دو سر طلاییم، نه این طرفی‌ها من را قبول دارند و نه آن طرفی‌ها، در داخل به عنوان آدم‌های غربی ما را می‌شناسند و در غرب هم به عنوان نوکران چین و ایران.

من که نه حقوق‌بگیر حکومتم و نه منفعت خاصی دارم و به صراحت می‌گویم هر کسی فکر می‌کند این فروختن ایران به چین است، مگر پمپئو نمی‌گوید این فروختن ایران به چین است بیایید، با شما هم قراردادی مثل همین منعقد می کنیم.  50 درصد را به چین می‌فروشیم 50 درصد بقیۀ را هم برای آمریکا سند می‌زنیم!

یعنی هر کسی که معترض این تفاهم‌نامه است من از جانب همۀ آدم‌هایی که راجع به فضای اقتصادی ایران صحبت می‌کنند، می گویم که عین همین یعنی واو به واو همین را می‌شود با همه جای دنیا بست حالا اگر کشور دیگری جلو نیامده مشکل خودش است. حالا چینی‌ها تا اینجا جلو آمدند که من معتقدم با چینی‌ها هم نمی‌شود این کار را کرد، یعنی مستلزم این است که ما باید در دنیا شرایط را مثبت‌تر کنیم تا چینی‌ها چنین چیزی را امضاء کنند، هنوز چیزی نشده است. این پیش نویس از سوی ایران امضا شده و هنوز چینی ها قبول نکرده اند، شاید بهم بخورد، من نمی‌دانم چرا هنوز اتفاقی نیافتاده همه ناراحت شده‌اند؟!

 شایعاتی  در فضای مجازی در خصوص استعمارگری  و سلطه گری چین مطرح می شود، بخش مهمی از آن اخبارنادرستی است که در فضای مجازی منتشر شد ولی آیا واقعاً کشوری مانند چین تجربۀ استعمار کردن دارد؟

حریری: خیر. چین اصلا تجربه استعمارگری ندارد یعنی تجربۀ تاریخی‌اش این را نشان نمی دهد، اینکه بگویم چین براساس یکسری سیاست‌ها می‌خواهد بر خیلی از نقاط جهان نوعی آتوریته داشته باشد، طبیعی است و هر کشوری دوست دارد این کار را بکند. اینکه چین قرار است در یکی دو دهۀ آینده به قدرت اول اقتصادی و سیاسی دنیا تبدیل شود و دارد در این جهت حرکت می‌کند، شکی نیست؛ اما به عنوان کسی که چین را می‌شناسد باید بگویم این کار را با نگاه استعمارگری انجام نمی دهد.

*چین به دنبال تعدد شرکاست نه تعدد وابستگان

 برخی کشورها دنبال این هستند که سود خودشان به ضرر دیگران داشته باشد، آیا چین اینطوری رفتار می‌کند؟

حریری: آنچه که من به جرات می‌توانم بگویم، در ایران کمتر از 10، 15 نفر هستیم که راجع اتفاقات چین مطالعه می کنیم که بنا به علاقۀ شخصی‌مان می‌خوانیم و بر همین اساس می‌دانیم در چین چه می گذرد.

این کاری که چین دارد می‌کند یک تعریف جدیدی از آتوریته اقتصادی بر دنیا است که مبتنی بر روابط متقابل برد ـ‌ برد است و تعریفش این است که من منافع‌ام را در نقطه به نقطۀ دنیا تعریف می‌کنم با همین جاده ابریشم دریایی، زمینی، هوایی و در نقاط مختلف دنیا پایگاه می‌سازم، منتها تعریفش این است که مثلا شما فرودگاه نیاز دارید من فرودگاه می سازم، شما مس دارید به من مس می‌دهید، شما نفت دارید به من نفت بدهید و من برای شما راه‌آهن می‌سازم.

 قطعاً‌ در این مدیریت جهانی رفقا و شرکای زیادی پیدا می‌کند. بنابراین چین با تعدد شرکا می‌خواهد در دنیا اتوریته داشته باشد نه با تعدد وابستگان و نوکرانش.

این چیزی است که من از این قصه می‌فهمم، شریک است منتها قطعاً اینکه درصد شراکت، اندازۀ شراکت و حق تصمیم‌گیری‌‌تان چقدر است بستگی دارد که در این شراکت چه می‌آورید.

*ایران سریلانکا نیست!منابع ما جواب همه قرضها را می دهد

 برخی این چند روز خبرهایی از رابطه چین با سریلانکا می زنند و آن را با این قرارداد ایران مقایسه می کنند، نظر شما چیه؟

حریری: در این چند روز یک مثال از سریلانکا می‌زنند، کلیپ درست می‌کنند، که چین چگونه قرض می‌دهد و چگونه می‌گیرد،در سریلانکا چه کرده است و آمده یک بندری آنجا ساخته است و حالا چون سریلانکا پول ندارد، مدیریت بندر را به آنها داده است. همه اینها را می گویند تا بگویند چین شما را بدهکار می‌کند و سوار شما می‌شود، خب ما سریلانکا نیستیم! ما ایران هستیم، منابع ما جواب همۀ‌ قرض‌های ما را می‌دهد. ما احتیاج نداریم به خاطر قرض بخشی از کشورمان را به جایی بفروشیم. مگر در طول 60، 70 سال گذشته که شرکت‌های بزرگ آمریکایی به خاطر وام‌هایی که دادند و خیلی از بنادر را در دنیا گرفتند، خیلی از فرودگاه‌ها را گرفتند، مگر زمان شاه توانستند چنین کارهایی را بکنند؟

آن زمان انقلاب نبود و زمان شاه بود و دولت نوکر آمریکا بود مگر ما جایی را به آمریکا دادیم؟ چیزی را زمان شاه به آمریکایی‌ها دادیم؟

 موقعیت، شرایط، منابع و ثروت ایران با کشوری مانند سریلانکا متفاوت است، آنها فقط همین مثال را می‌زنند چرا مثال دارفور را نمی‌زنند؟ در دارفور که در سودان اختلافات و شلوغی‌های ایجاد شد، چین بالای سر چاه‌های نفتی که سرمایه‌گذاری کرده بود سرباز گذاشت ولی وقتی شلوغی ها تمام شد، از سودان رفت و باز شریک نفتی آنها است. از این مثال‌ها اگر می‌خواهند بزنند باید در مورد کشورش صحبت کنید و نمی‌شود به صورت کلی صحبت کرد.

اصلا ظاهر این توافقنامه اینطوری نیست ولی می خواهند این گونه نشان دهند که چین شما را اول بدهکار می‌کنند و بعد می‌آیند کشور شما را می‌گیرند، اما واقعاً‌ اینطوری نیست، سابقۀ تاریخی چین در دنیا این را نشان نمی‌دهد و سابقۀ جدیدش نیز تأیید کننده این حرف نیست؛ همچنین سابقۀ تاریخی ما نیز این را نشان نمی‌دهد که بخواهیم مستعمره جایی شویم، بریتانیا هم نتوانست ما را مستعمره بکند.

در قرن 18 و 19 تمام منطقۀ ما از هند تا مرزهای روسیه تا امپراطوری سابق عثمانی همه مستعمره بریتانیا و فرانسه شده بودند و این وسط ما مستعمره نشده بودیم و چینی‌ها هم در طول تاریخ ندیدیم اصلاً به جایی لشکرکشی کرده باشند یعنی در شرق دور هم این کار را نکردند.

*هر کشور بخواهد این قرارداد را با آنها هم می بندیم

حریری: آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم و انگلیس قرن 18 و 19 هم نتوانست ایران را مستعمره خود کنند، چرا فکر می‌کنند بر فرض اینکه اگر چین هم بخواهد، می‌تواند ایران را مستعمره کند؟ مخالفان این توافق اصلاً بحث‌شان این نیست که چرا مثلا ما نوکر چین می‌َشویم، بحث‌شان این است که چرا ما نوکر آمریکا نمی‌شویم و داریم نوکر چین می‌شویم؟ ولی من این برداشت را ندارم، می‌گویم ما داریم با چین یک قرارداد همکاری می‌نویسیم هر کسی دیگری که می‌تواند دوستانش را راضی کند که بیایند چنین همکاری بلندمدتی داشته باشیم، حتماً‌ با استقبال مواجه می‌شوند و بیایند انجام دهند.

به نظر می‌رسد  در شرایط فعلی بین‌المللی و وضعیت ایران در منطقه، بیشتر ما متقاضی همکاری هستیم و گزینه‌ای غیر از چین هم نداریم؟

حریری: بله درسته . حتی مشخص نیست که چینی‌ها این قرارداد را قبول کنند.یعنی اینطور نیست که چینی‌ها حتماً آن را قبول می کنند. متاسفانه اصولاً از مردم کوچه و بازار ما تا مدیران ما اگر آبشن غربی داشته باشند ابتدا به آن سمت می‌روند.

 آن هم دولت آقای روحانی که روی پیشانی‌اش است که اولویت اولش کدام طرف( غرب) است، وقتی آقای روحانی به سمت چین می‌آید؛ یعنی گزینه دیکری نداریم؟

حریری: من اصلاً نمی‌گویم کدام دولت، من می‌گویم هر دولت دیگری که باشد هم نگاهش غرب گرا است. مگر احمدی‌نژاد نبود، در زمان دولت بعدی هم همینطور مثلاً به آنها بگویند تو می‌توانی یک سدی را هم با چینی‌ها بسازی و هم با فرانسوی‌ها، ما فرانسوی‌ها را ترجیح می دهیم.

 این ربطی به آدم‌ها ندارد، یک فرهنگ  در مملکت ماست. پس چین تنها کشوری است که حاضر است برای شروع چنین پروژه‌ای با ما مذاکره کند، کشور دیگری حتی برای شروع صحبت هم حاضر نیستند پای میز مذاکره بنیشنند.

در داخل هم کسانی که با این دولت مشکل دارند، آنها نیز بدانند امضای این قرارداد به این دولت نمی‌رسد مطمئن باشید، حتی امضای کلیات آن هم به این دولت نمی‌رسد؛ این را من گارانتی می‌کنم که قطعا در دولت بعدی نتیجه آن مشخص می شود. این توافق فعلا یک برنامه است، بعد از توافق دوطرف، برای پروژه های مختلف با هم صحبت می کنیم. سپس باید پروژه تعریف کنیم و هر پروژه‌ای باید طرح توجیحی خودش را داشته باشد تازه بعد از این اقدامات مشخص شود که سرمایه‌گذار آن چه شرکتی است؟ نسبت‌هایش چگونه است و چه می‌خواهیم بکنیم؟

اصلاً بعد از توافق دو طرف دیگر دولت حضور ندارد، زیرا بعد از عیور از این مرحله باید  شرکت‌ها با هم صحبت کنند . دولت که بیل دستش نمی‌گیرد در یک جایی ساختمان بسازد و اینجا شرکت‌ها باید روی کار بیایند.

در حال حاضر چین در آمریکا قطار پرسرعت می‌ُسازد و در ایالت کالفرنیا، جنرال الکتریک یکی از بزرگترین سازندگان قطارهای برقی است، زیمنس آلمان ، آلستوم فرانسه نیز هستند، یعنی اینها همه شرکت‌هایی هستند که در حوزۀ قطارهای برقی کار می‌کنند و حتی ژاپنی‌ها و کره جنوبی نیز هستند، ولی در این مناقصه چین برنده شده است؛ یعنی هم از نظر قیمت و هم از نظر فنی توانسته در آمریکا برنده شود.

 چه اشکالی دارد که ما با چینی‌ها قرارداد ببندیم که مثلاً در پروسۀ 10 ساله در ایران 6 تا 7 هزار کیلومتر قطار پرسرعت بسازیم؟ اگر ما این چنین خط راه آهنی را در ایران بسازیم بد است؟ یا مثلاً آمریکا به انگلیس فشار آورد که  در نسل پنجم اینترنت نمی‌توانی با شرکت هوآوی چین قرارداد ببندد، انگلیس گفت نمی‌توانم باید قرارداد ببندم و الان شرکت هوآوی شریک نسل پنجم اینترنت در انگلیس است.

چینی‌ها الان برای نسل پنجم اینترنت رقیب ندارند، و یا در اینترنت اشیاء، در هوشمندسازی  شهرها و در تکنولوژی رقیب ندارند یعنی کسی نمی‌‌تواند با آنها برابری کند،‌ الان شرکت هوآوری نسل ششم را بستند و کنار گذاشتند یعنی در فاز مطالعاتی نیستند و سال 2029 آن را عرضه می کنند و می‌خواهند در این 8 سال نسل پنجم را بفروشند یعنی روی نسل ششم فکر کردند.

یعنی شما با کشوری مواجه هستید که بزرگترین سرمایه‌گذار در دنیا است، در عین حال خودش بزرگترین مقصد سرمایه‌گذار خارجی هم است، با چینی طرف هستید که بزرگترین فروشندۀ کالا در دنیاست یعنی رتبه اول صادرات را دارد و در مقابل رتبۀ اول واردات را نیز دارد، شما با چنین کشوری مواجه هستید که امروز بالای 16 درصد اقتصاد دنیا را در اختیار دارد، که سهم آمریکا حدود 25 درصد است و می‌گویند تا 15 سال آینده چین اولین اقتصاد دنیا می‌شود.

من می‌گویم هر کسی فکر می‌کند، این قرار داد ایراد دارد، پیشنهادات خود را بدهد تا بر اساس آن قرارداد را به چین پیشنهاد دهیم یا اگر خیلی نگاه استعماری دارد برود یک کشور دیگری را بیاورد رقیب این استعمار باشد و ما از همۀ‌ استعمارگران این چنینی استقبال می‌کنیم.

 یعنی دو حالت وجود دارد، اگر کسی فکر می‌کند ما بهتر از این می‌توانیم و چیزی در این توافق جا افتاده است که هنوز نهایی نشده است، پیشنهاد دهد.دوم اینکه هر کسی که ادعا می‌کند دلش برای این مملکت می‌سوزد و می‌گوید این قرارداد ایران را مستعمره می کند، بگوید چه چیزی در این قرارداد کم است، پاضافه می کنیم یا بگوید چه چیزی زیاد است، ان را حذف می کنیم.

* من نباید سخنگوی و مدافع این قرارداد باشم! تنها مدافع منافع مملکتم هستم

چرا این سند زودتر منتشر نشد که این همه جدال و بحث ایجاد نشود؟ چه محرمانگی  در این سند وجود داشت؟

حریری: از اول تیرماه که این سند در دولت تصویب شد من چند بار زنگ زدم و خواهش کردم که یک نسخه هم به من بدهید، من رئیس اتاق ایران و چین هستم، اما به بنده ندادند. از کمیسیون امنیت ملی مجلس به ما گفتند اگر شما این سند را دارید به ما یک نسخه بدهید؟ گفتم ندارم. مرکز پژوهش‌های مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به من زنگ زدند، گفتند یک نسخه به ما بدهید، گفتم به ما هنوز ندادند. این خیلی زشت است که ما آن را نداریم بعد یک سایتی ابتدا این را منتشر کند و بقیه هم از روی آن کپی کنند.

یعنی ما هر چیز بیخودی را در این کشور محرمانه می‌کنیم که اصلاً محرمانه نیست و بعد هر چیز محرمانه را هم لو می‌دهیم! این که نمی‌شود! شما اول همه چیز را محرمانه می‌کنید به من و دیگری نمی‌دهید بعد، آن طرف دنیا قبل از اینکه ما بفهمیم، زودتر از هر چیز محرمانۀ ما مطلع می‌شوند .

دوم اینکه من به عنوان اتاق ایران و چین یا به عنوان حریری شخصی که اطلاعات جزیی دربارۀ روابط ایران و چین داریم یا یک علاقه‌ای به فضای آن محیط دارم نباید سخنگو و مدافع این قرارداد بشوم، در این مملکت کرور کررو آدم هستند که پول می‌گیرند سخنگوی فلان و فلان می‌شوند آنها باید زودتر می‌‌نشستند و این را برای جامعه تبیین می‌کردند.

 ما نباید بگذاریم در موج تشریح این موضوع کسانی سوار شوند که آن طرف آب زندگی می‌کنند.

اگر کسی توانست بگوید در طی این 41 سال وجهی به من پرداخته شده است،بگوید. من هر چه به دست ‌آوردم در این مملکت به دست آوردم و به همین دلیل هم فقط یک پاسپورت دارم آن هم پاسپورت ایرانی است و پاسپورت کشور دیگری را ندارم. وقتی هر عَمله‌ای این پاسپورت‌ها را دارد من هم می‌توانستم داشته باشم و کار سختی نیست، من بنا بر تعهدم می‌گویم هر چه به دست آوردم در این مملکت به دست آوردم و همۀ ما چه تاجر و چه تولیدکننده بیشتر از اندازه و لیاقت‌مان در این مملکت به دست آوردیم پس باید در این مملکت بمانیم و کار بکنیم.

 تا کنون هر صحبتی که کرده ام راجع به اقتصاد گفتم و در اقتصاد هم راجع به تجارت صحبت کرده ام. من راجع به بورس اصلاً‌ صحبت نمی‌کنم چون معتقدم هر کسی راجع به چیزی که بلد است می‌‌تواند حرف بزند ، بنابراین کمی باید در تبلیغات، در اطلاع‌رسانی در تبیین بدیهیات برای مردم، کار کنیم، اگر طرف از روز اول این سند را دیده بود کسی دیگر نمی‌توانست این جنجال ها را به پا کند و بگوید قرار است 5 هزار سرباز می خواهد به ایران بیاید.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین