به گزارش ایسنا، به دلیل شیوع کرونا مراسم گستردهای برگزار نشد اما طبق اعلام قبلی جمعی از هنرمندان و علاقهمندان این بازیگر قدیمی، به بهشت زهرا (س) رفتند.
حوالی ساعت ۱۰، پیکر محمد علی کشاورز به بهشت زهرا (س) رسید و پس از سخنرانی برخی حاضران حوالی ساعت ۱۰ و ۴۵ دقیقه، نماز میت توسط حجتالاسلام دعایی بر پیکر این هنرمند قرائت شد و دقایقی بعد بازیگر «هزاردستان»، «مادر»، «پدرسالار» به خاک سپرده شد.
نزدیک مقبره محمد علی کشاورز، مقبره هنرمندانی چون داود رشیدی، عزت الله انتظامی، علی معلم و... قرار دارد.
پلاکاردهای با عنوان "وداع با سالار هنر ایران" در قطعه هنرمندان نصب شد و اغلب حاضرین با ماسک بر صورت به دلیل کرونا در این مراسم حاضر شدند.
کامران ملکی:محمد علی کشاورز با سه نسل همراه بود / فراجناحی بودن را یاد داد
کامران ملکی ـ از اعضای هیات مدیره خانه سینما ـ که اجرای برنامه را برعهده داشت پس از تلاوت قرآن مجید در سخنانی گفت: امروز برای بدرقه هنرمندی آمدیم که کسوت و حضور او و بودنش در تلویزیون و سینما هیچگاه از خاطرهها نخواهد رفت. امروز برای وداع با هنرمندی آمدیم که هیچ گاه لبخند از روی لبانش محو نشد. هیچ گاه از سختیها شکوهای نداشت و همواره همه طرفدارانش را با آغوش باز استقبال میکرد. امروز به دیدار واپسین هنرمندی آمدیم که به ما یاد داد یک هنرمند باید فراجناحی باشد و یک هنرمند به دوران خاصی تعلق ندارد.
وی گفت: استاد محمد علی کشاورز با سه نسل همراه بودند. سه نسل یا ایشان زندگی و از حضور ایشان بهره بردند و مطمئن دهها و صدها نسل دیگر هم با آثار ایشان زندگی خواهند کرد. ما با پیکر استاد وداع میکنیم اما با حضور و آثار ماندگاری ایشان نه. خانم نیلی کشاورز- دختر استاد- تاکید کردند که نمیخواهیم مراسمی برگزار شود به دلایل شرایط موجود و نمیخواستند مردم در چنین شرایطی در مشقت باشند و قرار هم نبود چنین مراسمی باشد قرار بود یک مراسم ساده وداع باشد با یک هنرمند. قطعا اگر شرایط کشور به گونهای دیگر بود، بزرگترین مراسم وداع برای ایشان گرفته میشد و به بهترین کیفیت. اما زمانی که آمدیم و دیدیم مردم و جمعیت و هنرمندان آمدند ناچار شدیم که به سرعت یک امکانی را فراهم کنیم که حداقل یک تعدادی از بدرقه کنندگان بتوانند بنشینند.
سعید خال- مدیرعامل بهشت زهرا- هم با خواندن یک قطعه شعر از حافظ و گرامی داشت مقدم مهمانان در سخنانی کوتاه گفت: " قلندران حقیقت به نیم جو نخرند قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست" امروز گرد هم آمدیم برای بدرقه بزرگی از هنر ایران، ستاره تابناک سینمای ایران، استاد نه تنها هنرمند که انسان دار و متواضع بود.
او در بخش پایانی سخنانش از مردم که در این شرایط سخت با رعایت پروتکل بهداشتی حاضر شدند،قدردانی کرد.
سخنان متاثرانه اسماعیل شنگله و خاطرههایش از محمد علی کشاورز
اسماعیل شنگله با صدایی متاثر و با تسلیتگویی به حاضران از ۶۴ سال دوستی خود با کشاورز گفت و افزود: آشنایی من با این مرحوم از ۶۴ سال پیش آغاز شد. سال ۱۳۳۵ درهنرستان هنرپیشگی تهران یکدیگر را دیدیم و برحسب اتفاق متوجه شدیم همسایه هم هستیم و دوستی ما از همان زمان شکل گرفت و همین طور ادامه پیدا کرد و بتدریج مثل آبراههای شد و بعد به رودی تبدیل شد که هر دو ما را به دنبال خود کشاند.
او ادامه داد: اولین کار تئاتری که با هم داشتیم، به سالهای ۱۳۳۶ و ۳۷ بر میگردد که برای اولین بار در ایران مسابقه نمایشنامهنویسی ترتیب داده شد. در آن مسابقه نمایشنامه آقای نصیریان «بلبل سرگشته» و نمایشنامه «سربازان جاویدان» نوشته دکتر ابواقاسم جنتی عطایی همزمان و با هم برنده جایزه اول شد و چون اولین اقدامی بود که در این زمینه میشد، تصمیم بر این گرفته شد بخشی از هر یک این نمایشنامهها را برای یک عده خاص اجرا کنند.
شنگله با اشاره به حضور خودش و کشاورز در نمایشنامه «سربازان جاویدان» افزود: ما هنرجوی هنرستان بودیم و عهده دار نقشهایی در نمایشنامه «سربازان جاویدان» شدیم. نمایشنامهای هم که نصیریان نوشت، توسط گروه هنر ملی آن زمان اجرا شد. البته برای افراد معدودی. این اولین همکاری تئاتری من و این مرحوم بود.
او با اشاره به شکل گیری اداره هنرهای دراماتیک در سال ۱۳۳۸ اضافه کرد: من جذب این اداره شدم و مرحوم ممدل خان کشاورز هم خدمت آقای اسکویی رفت ولی زیاد دوام نیاورد و او هم برگشت به اداره هنرهای دراماتیک. همه ما در این اداره کارمند بودیم و هیچ عنوان دیگری نداشتیم چون فعالیت نمایشی اصلا وجود داشت، نه سالنی داشتیم و نه امکاناتی که بتوانیم تئاتر اجرا کنیم. فقط یکسری نشریههای دو هفتگی چاپ میشد که پیشرفتهای مختلف تئاتر دنیا را منعکس میکرد و ما با تئاتر دنیا اشنا میشدیم اما در زمینه تئاتر کتابی وجود نداشت.
شنگله یادآوری کرد: اولین کتابی که چاپ شد، نوشته دکتر جنتی عطایی بود و خیلی گذرا تاریخ نمایش در ایران را تا سال ۱۳۳۲ نوشته بود. بعد از آن کتاب دیگری از دکتر جهانبلگو در آمد که تا به امروز بیست بار از سوی ناشران مختلف چاپ شده است.
او خاطرنشان کرد: تنها شانسی که ما آوردیم، یکباره متوجه شدیم هنرهای زیبای آن زمان هفتهای یک برنامه موسیقی در تلویزیون اجرا میکند. آقای جوانمرد هم پیشنهاد کردند هفتهای یک روز یک نمایشنامه کوتاه کار کنیم. با این پیشنهاد موافقت و کار نمایش تلویزیونی ما آغاز شد. بعد از مدتی سمندریان از خارج آمدند و با کوله باری با فرهنگ جدید تئاتر که ما خبری از آن نداشتیم. ایشان ضد تلویزیون بود و آرزویش این بود که روزی در تئاتر کار کند.
شنگله با ارایه توضیحاتی درباره چگونگی اجرای تئاتر در تلویزیون ثابت آن زمان افزود: نمونهای کارهای ما در آن زمان وجود ندارد. هرچند لا به لای کارهایی که می کردیم، آثار بسیار ارزندهای هم بود.
این هنرمند سپس به شکل گیری یک سالن دیگر در دوره دکتر فروغ در خیابان شاه آباد سابق و جمهوری فعلی اشاره کرد و گفت: این سالن صحنهای کوچک و گنجایش تئاتری حدود ۵۰ تا ۶۰ تماشاگر را داشت.
او یادآور شد: اولین تئاتری که آنجا اجرا شد، مرحوم سمندریان به صحنه
برد که با استقبال بی نظیر تئاتریهای آن زمان رو به رو شد. بعد از آن
نمایشنامهای از نصیریان اجرا شد و بهمن فرسی و ... تئاتر آن زمان به این
شکل فرم گرفت. علاوه بر این برای برخی مراسمهای خاص در سال در یک روز خاص،
برنامه آماده میکردیم که در یکی از دبیرستانهای دخترانه جنب تالار
رودکی، اجرا میشد.
شنگله با ارایه توضیحاتی درباره دشواری اجرای تئاتر در آن دوره افزود: کلی زحمت میکشیدیم برای یک اجرا در سال.
او با یادآوری اجرای نمایشها در شرکت نفت در سینما تئاتر آبادان گفت: رفت و آمدهایمان با قطار بود که سخت بود ولی از اینکه تئاتر اجرا میکردیم، خوشحال بودیم. در این سالها دوستی من و مرحوم کشاورز روز به روز نزدیکتر شد و تقریبا در کلیه فعالیتها در کنار هم بودیم.
شنگله اضافه کرد: سال ۴۰ من برای ادامه تحصیل از ایران رفتم و کمی بینمان فاصله افتاد ولی از طریق نامه و دیدارهای گه گاهی همدیگر را میدیدیم.
او با اشاره به شکل گیری تلویزیون ملی ایران و راه اندازی تماشاخانه بیست و پنج شهریور (سنگلج فعلی) در سال ۱۳۴۵ یادآوری کرد: این سالن از نظر سیستم صدابرداری و فنی از سالنهای بسیار ارزنده بود و هنرمندان تئاتر شروع کردند به اجرای تئاتر تا سال ۴۸ که من برگشتم و کمتر از یک ماه به اتفاق سمندریان و کشاورز و بقیه دوستان دو نمایش تک پردهای آماده کردیم و چون سالنی نداشتیم، در تالار موزه که سالنی وسیع بود، اجرا رفتیم و دوستی ما ادامه پیدا کرد. در بیشتر کارها کنار هم بودیم و قرار نبود این شصت و چند سال در یک روز تمام شود. قرار بود با هم باشیم ولی حالا من ماندهام تنها و کی به هم برسیم، با خداست.
امین تارخ: کشاورز به ما یاد داد هر چقدر رفیقتر، بهتر
امین تارخ که در فیلمهای مختلفی با محمد علی کشاورز همبازی بوده است با تسلیت به خانواده و دوستداران محمد علی کشاورز گفت: بی تردید در چنین مراسمی بجز طلب آمرزش از خدا برای عزیز سفرکرده و درخواست تسلای خاطر برای خانوادهای که در فقدان عزیزشان به عزا نشستهاند، نکات دیگری هم هست که ذکرش واجب به نظر میرسد.
او ادامه داد: در باب محمد علی کشاورز مفاهیمی چون خلوص، صفای باطن، بی پیرایگی، فروتنی، نظم و عشق به بازیگری خصیصههای بارزی است که بایستی از آن ها یاد کرد. آنچه شمرده شد و بیش از این، باعث پیدایی شخصیتی ماندگار شد.
تارخ افزود: حقیر در چند فیلم سینمایی و دو مجموعه تلویزیونی افتخار همکاری با ایشان را داشتم که به آن میبالم. بی هیچ بزرگنمایی بسیار از او آموختم. هرگز در طول سالیان همکاری نشنیدم و ندیدم در نظم و دیسیپلین حرفهای کمی و کاستی داشته باشد. آمادگی متمرکز در جلو و پشت صحنه به همراه خلقی خوش در عین جدیت در کار مجموعهای است که کمتر بازیگری داراست. همچنین است درباره صداقت هنرمند که همین است که به بازیگر قدرت لازم را میدهد تا هر نقشی را به دید تماشاگر بنشاند که در غیر از این، جز تصنع چیزی باقی نمیماند و از این روست که کشاورز در هر نقشی باورپذیر مینمود، چون در بازیگری صداقت پیشه کرده بود.
وی گفت: او بی پیرایه و فروتن بود آنچنان که با برخورداری از کسوتی
گرانقدر، با جوانان و بازیگران هم نسل من رفاقتی جوانانه داشتند و به ما
آموختند هر چقدر رفیقتر، بهتر و نتیجه کار موفق تر. همچنین است در باب عشق
به بازیگری در وجود بار سفرکرده ما. مشهور است که در رشته پزشکی پذیرفته
شده بود اما نرفت، پیگیر نشد چون فقط به بازیگری علاقهمند نبود بلکه عاشق
بازیگری بود که این نیز جدیت و ممارست و صبوری میطلبد که داشت و همه را به
نسل های بعد منتقل کرد. اما آنچه شمردیم تنها بخشی از قدرت او بود و
امیدوارم نسل جدید قدر یادگارهای او را بدانند که میدانند.
این بازیگر در آخر گفت: تعظیم و تقدیر به محمدعلی کشاورز که انسانی شایسته و درخور ستایش بود و هست. شخصیتی که هیچ گاه اهل گلایهمندی نبود. شخصیتی که ملت ایران از دیرباز با نقشهایش خاطرات بسیاری دارد و توان و استعداد بی بدیلش ماندگارش کرد. در پایان باید گفت او از میان ما رفت اما آثاری شایسته از خود به جا گذاشت. همه اهل سینما او را به واسطه صمیمیتی که خود ایجاد کرده بود «ممدل» صدا میکردند پس ممدل عزیز روحت شاد، بهشت مبارک.
وزیر ارشاد: محمدعلی کشاورز در دل تمام مردم ایران است
سید عباس صالحی (وزیر ارشاد) در این مراسم با گرامی داشت یاد و خاطره زندهیاد محمد علی کشاورز گفت: او در دل تمام مردم است و مردم او را فراموش نمیکنند. استاد کشاورز هنرمند پیشکسوت نامی ایران بود و انسانی ویژه، خاص و متعالی. ترکیب این دو، استاد کشاورز را اینگونه در جان و دلها جا داد. در بخش هنر او با مسیری که طی کرد به این نقطه رسید، عشق او به هنر همانگونه که اشاره شد آنگونه بود که آنگونه که گفتهاند؛ رشتههای به ظاهر پول ساز یا به ظاهر اعتبارات جاری را کنار گذاشته و به هنر آمد و در وادی هنر سلوک کرد. در فضای هنر دانش او یک دانش ترکیبی خاص بود هم دانش کلاسیک از هنرستان هنرپیشگی، تحصیل در دانشکده هنرهای دراماتیک، فوق لیسانسی که از انگلستان در تئاتر گرفت و دانش آزاد که در این بخش به شدت به مطالعه علاقهمند بود تا روزهای آخر.
وی یادآور شد: در سال گذشته که به منزل ایشان رفتیم کاملا مشهود بود که
ایشان چگونه اُنس به مطالعه و کتاب دارند. دانش تجربی با اساتید و همکاران
بزرگی که همکاری کرده بود و یاد میداد برای اینکه انسان نقشی را خوب ایفا
کند، باید جامعه خودش را خوب بشناسد. ترکیب این دانشها برای استاد کشاورز
قدرت خاصی را در کنار این دانش اخلاق حرفهای پر کاری، پشت کار و ویژگیهای
دیگر او پدید آورد و او را به نقطهای رساند که اکنون از او تصویر، یک
هنرمند پیشکسوت نامی که هنر و جامعه ایران او را از یاد نمیبرد،داریم.
وزیر ارشاد ادامه داد: در کنار این ویژگیها؛ ویژگی دوم او آن بود که
کشاورز یک انسان بود و این ارزش کمی ندارد کمتر از یک هنرمند نامی بودن
نیست. در دل و راه او امید نگاه به آینده موج میزد تا همین روزهای آخر در
بستر بیماری او را یک پارچه از انرژی جوانی میتوانستیم، ببینیم و اینکه در
همین روزهای آخر این تعبیر از او تیتر شد که ۹۰ سال خوشبخت بودم پیامی بود
از یک تجربه زیست انسانی که میتوان تا پایان عمر در بستر بیماری و سختی
هم احساس خوشبختی داشت. او در صداقت، رفاقت در فروتنی و ویژگیهای دیگر
جایگاه ممتازی داشت.
سید عباس صالحی در پایان سخنانش به دو ویژگی خاص محمد علی کشاورز اشاره کرد و افزود: هنرمندی بود با مردم و در میان مردم؛ مردمی بودن استاد کشاورز علی رغم تمام شهرت و جایگاه ارزش کمی ندارد، اینکه میگفت من جایزه خودم را از آن دست فروش انگور فروش گرفتم که من را صدا کرد و گفت"پدر سالار". او با مردم بود و مهر مردم و عشق مردم را داشت. او از ایران بود و با ایران زیست و عشق او تا پایان راه همراهش بود. هیچ گاه این عشق را از خود دور نکرد با این عشق زیست و با این عشق جان به جان آفرین تسلیم کرد. یاد او و همه هنرمندان به خاک خفته در این قطعه را گرامی میداریم. یاد شهیدان عزیز در این بهشت زهرا و راه استاد کشاورز با رهروانی که راه او را دنبال میکنند، انشاالله پر رهرو باد.
سخنرانی نماینده خانواده محمد علی کشاورز و خواندن متن دخترش / «چو رفتی از برم، ای نازنین یارا خداحافظ خداحافظ »
در بخش پایانی مراسم آرمان امام بخش به نمایندگی از خانواده محمد علی کشاورز به روی صحنه آمد، دختر این هنرمند در مراسم حاضر بود اما به دلیل شرایط روحی امکان صحبت نداشت.
آرمان امام بخش ابتدا با اشاره به حضور شنگله در این مراسم، خاطرهای از کشاورز بیان کرد و گفت: استاد این عادت را به سیاق دیگر دوستانشان داشتند که همیشه اگر با کسی دیداری داشتند، نیم ساعت پیش از موعد قرار میرسیدند. در یکی از قرارهایی که با ایشان داشتم، قرار بود ساعت ۱۱ ظهر به منزلشان بروم و کوشیدم ساعت ۱۰ برسم و یک بار زودتر از ایشان برسم. اما وقتی به داخل خانه رفتم، دیدم نزدیک به چهارده، پانزده نفر از دوستان پارکبان در خانه نشستهاند و با آقای کشاورز گپ میزنند و عکس میگیرند. یکی از این دوستان لباسشان کمی کثیف بود و از ایشان خواستم به جای نشستن بر مبل سفید خانه آقای کشاورز، روی یکی از صندلی ها بنشینند ولی آقای کشاورز با حرکت چشم، مرا از این پیشنهاد منصرف کردند و بعد از رفتن این دوستان گفت چرا چنین پیشنهادی دادی چون لباس اینها به خاطر زبالههای ما کثیف میشود!
امام بخش افزود: از ایشان دلیل این دیدار را جویا شدم که توضیح دادند دیشب که زبالهها را دم در گذاشتم، یکی از این عزیزان را دیدم و وقتی متوجه شد اینجا زندگی میکنم، خواست قراری با دوستانش بگذارم و صبح آمدند.
او سپس متنی را که دختر کشاورز نوشته بود، برای تشکر از حاضران خواند:«
پدر عزیز و هنرمند و مهربانم را از دست دادهام و این غمی سنگین است و تا
آخر عمر با من خواهد بود اما همیاری و همدردی اقوام، هنرمندان، دوستان و
بسیاری از مردم عزیز ایران یاریام کرد تا من این غم را بهتر تحمل کنم.
میدانم جامعه هنر ایران قدر پدرم و تلاش او را برای توسعه فرهنگ و هنر
میداند. بنابراین اینجا میخواهم از همه کسانی که یاد پدرم را گرامی
داشتند و با حضور یا پیامهای محبت آمیزشان آن را نشان دادند، سپاسگزاری
کنم و در ضمن اعلام کنم که به دلیل شیوع ویروس کرونا متاسفانه فعلا نخواهیم
توانست مراسمی برای یادبود ایشان برگزار کنیم ولی در اولین زمان، مراسمی
برای بزرگداشت ایشان با همراهی همه شما برپا خواهد شد.
امام بخش در پایان قطعه شعری را که محمد علی کشاورز زمان درگذشت پدر خودش سروده بود، خواند:
چو رفتی از برم، ای نازنین یارا خداحافظ خداحافظ
دو چششم گشت از دست غمت دریا خداحافظ خداحافظ
ترا من دوست دارم همچو جان اما
دگر راحت شدم از این مصیبتها خداحافظ خداحافظ
به یاد آن رخت در باغ با گل گفتگو دارم،
به هر جایی که باشی، شادیت را آرزو دارم، خداحافظ خداحافظ
قطعا نشنیدن صدای پر صلابتشان و ندیدن نگاه گیرا و نافذشان و نداشتن آغوش
پر مهرشان برایمان سخت و جانکاه است و قطعا این دنیا بدون استاد محمد علی
کشاورز جای سختتری برای زیستن است.»
در این مراسم،حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی، منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما، فریبا کوثری،اسدالله یکتا، حسن اکلیلی و... حضور داشتند.
محمدعلی کشاورز از بازیگران ماندگار و پیشکسوت سینمای ایران در ۲۶ فروردین ۱۳۰۹ در اصفهان متولد شد. این هنرمند که دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر است، در سینما، تئاتر و تلویزیون بارها در نقشها و ژانرهای گوناگون حضور داشت. کشاورز در حدود ۵۰ فیلم سینمایی، بیش از ۳۰ سریال تلویزیونی و چندین تئاتر و تلهتئاتر ایفای نقش کرده بود.
این هنرمند ایفاگر نقشهای ماندگاری در تاریخ سینما بوده است که از جمله آنها میتوان به فیلمهای «خشت وآینه»، «آقای هالو»، «رگبار»، «صادق کرده»، «شطرنج باد»، «کمالالملک»، «مردی که موش شد»، «کفشهای میرزا نوروز»، «مادر»، «پول خارجی»، «دلشدگان»، «روز واقعه»، «ناصرالدین شاه اکتورسینما»، «خسوف»، «زیردرختان زیتون»، «غزال» و مجموعههای «دایی جان ناپلئون»، «هزاردستان»، «افسانه سلطان وشبان»، «سربداران»، «گرگها»، «پدرسالار» و «روشنتر از خاموشی» اشاره کرد.
او باور داشت، صدای زنده یاد احمد رسول زاده (دوبلور) که در بسیاری از فیلمها به جای او صحبت کرده بسیار شبیه او است و موقعی که با او صحبت میکرد احساس این را داشته که با خودش صحبت میکند.
محمد علی کشاورز ۲۵ خرداد ماه در سن ۹۰ سالگی درگذشت.
این خبر در طول برگزاری مراسم از ساعت ۹ و نیم تا ۱۱و ۳۰ دقایقی پس از برگزاری مراسم به روز رسانی شد.