کد خبر: ۲۹۶۶۶
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۷
مسئولان قبلی در دولت احمدی‌نژاد گزارشاتی که ارائه می‌کردند بر این مبنا بود که تحریم‌ها انجام نخواهد شد و اگر مسئولان سابق در آن زمان اطلاعات صحیح می‌دادند، به آنها اجازه داده نمی‌شد وارد فازی شویم که کشور گرفتار این تحریم‌ها شود.
دغدغه منافع ملی از موضوعات تعریف شده در گفتمان اصلاحات است. سال‌هاست پرونده هسته‌ای به دغدغه اصلاح‌طلبان هم تبدیل شده است چون می‌دانند با حل این پرونده برخی از مشکلات مردم رفع خواهد شد. اکثر اصلاح‌طلبان عامل پدیدآمدن مشکلات را بی‌تدبیری برخی مسئولان در دولت گذشته و عدم ارائه اطلاعات درست از سوی آنها می‌دانند و البته نافی این نمی‌شوند که تحریم‌ها هم در این مشکلات سهم داشته است، البته سهم آن به اندازه‌ای نبوده که بتوان آن را عامل تمام مشکلات دانست. از سوی دیگر انتخابات مجلس دهم برگزار خواهد شد و اصلاح‌طلبان عزم جدی برای حضور در این مجلس با هدف حل مشکلات مردم را دارند. آنطور که عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران می‌گوید اصلاح‌طلبان در این انتخابات از برگه‌های خود استفاده خواهند کرد و به اصولگرایان میانه‌رو هم توصیه کرد که به میدان بیایند. حسین مرعشی  از پرونده هسته‌ای و برنامه اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات مجلس و ... گفت که در ادامه می‌خوانید:

 مذاکرات ظاهرا به نتایج امیدوارکننده‌ای رسیده است و باید خبرهای خوشی در این روزها بشنویم. روند پرونده هسته‌ای و مذاکرات را چطور ارزیابی می‌کنید؟
همیشه به این فرایند مذاکرات خوشبین بودم. خوشبینی هم ناشی از چند مساله است. اولین مساله به حضور آقای‌روحانی به‌عنوان رئیس‌جمهور بازمی‌گردد یعنی از روزی که آقای روحانی، رئیس‌جمهور شد، احساسم این بود که خداوند زمینه‌ای را فراهم کرده تا این ملت بزرگ و کشور توانا از سد مشکلاتی که ناشی از برخی سیاست‌های غلط  دولت قبلی بود، عبور کند و از مشکلات فاصله بگیرد.

 گذشتن از سد مشکلات را به چه نحو به آقای‌روحانی مرتبط کردید؟
آقای روحانی اولویت کشور را به‌خوبی تشخیص داد و مساله‌ای را مورد توجه قرار داد که همه ابعاد سیاست داخلی، سیاست خارجی و سیاست منطقه‌ای، اقتصاد و آینده ایران را می‌توانست تحت تاثیر خودش قرار دهد؛ بنابراین تشخیص اولویت رئیس‌جمهور درست بود و هم اینکه خودش موضوع هسته‌ای را به‌خوبی می‌شناسد چون  آقای روحانی سال‌ها از موضع دبیر شورای‌عالی امنیت ملی با این پرونده آشنا و در این زمینه کارشناس است. ضمن اینکه وزیر امورخارجه خوبی را هم انتخاب کرد؛ آقای‌ظریف از معدود دیپلمات‌های چندبعدی ایران است یعنی هم دنیا را می‌شناسد و تعامل با جهان را بلد است و هم جزو خانواده انقلاب است و با نهادهای موثری ارتباطات خوبی دارد و مورد اعتماد مقام معظم رهبری هم بوده و هست.

 همانطور که اشاره کردید آقای روحانی به‌دلیل دبیری شورای‌عالی امنیت ملی، اطلاعات خوبی درباره پرونده هسته‌ای کسب کرده است پس چرا این پرونده را به وزارت خارجه منتقل کرد؟
آقای روحانی اقدام صحیحی انجام داد. گام بعدی رئیس‌جمهور این بود که در سیاستی هوشمندانه، پرونده هسته‌ای را از شورای امنیت ملی به وزارت خارجه منتقل کرد که این اقدام دارای پیام و گویای نگاه درست به پرونده بود. جالب اینجاست که آمریکایی‌ها و غربی‌ها، موضوع هسته‌ای ایران را امنیتی می‌دانستند و برخی در داخل هم این موضوع را پذیرفته بودند که پرونده امنیتی است. زمانی که پرونده به وزارت خارجه رفت، این پیام را داشت که نگاه ایران به پرونده هسته‌ای، سیاسی است و امنیتی نیست.

 چه کسانی اطلاعات غلط منتقل می‌کردند؟
مسئولان قبلی در دولت احمدی‌نژاد گزارشاتی که ارائه می‌کردند بر این مبنا بود که تحریم‌ها انجام نخواهد شد و اگر مسئولان سابق در آن زمان اطلاعات صحیح می‌دادند، به آنها اجازه داده نمی‌شد وارد فازی شویم که کشور گرفتار این تحریم‌ها شود. شکی نیست که رهبری با گشایش در شرایط ایران کاملا موافق هستند و به‌رغم اینکه همواره بر اصولی که در پرونده هسته‌ای داشتند، ایستادگی کردند ولی ایشان همواره دقت داشتند در کنار مسائل هسته‌ای به مسائل دیگر کشور اهمیت داده شود.

 آمریکا هم به نظر می‌رسد سیاست‌های گذشته خود در قبال ایران را تغییر داده است. درست است؟
آمریکا به اشتباه تاریخی خودش برای فاصله گرفتن و برخورد با ایران انقلابی پی برده است. سال‌هاست آمریکایی‌ها بجای مذاکره با قدرت اصلی منطقه که ما هستیم به سراغ کشورهایی رفتند که تاثیرگذاری کمتری در منطقه داشتند و قادر نیستند مساله مهمی را در منطقه حل کنند. قدرت ایران در منطقه هویداست مثلا در افغانستان مشخص است که ایران به چه اندازه در این کشور و در شرایطی که طالبان تمام افغانستان را گرفته بود، عملکرد صحیحی داشت. نقطه مقاوم در مقابل طالبان، منطقه شمال افغانستان بود که ایران از آنها حمایت می‌کرد. آن نقطه، کمک بزرگی به آزادی افغانستان کرد و امروز سیاستی که در افغانستان جریان درستی دارد، ریشه آن به سرمایه‌گذاری خوب ایران در شمال افغانستان بازمی‌گردد. در عراق می‌بینید که در بخش اقلیم کردستان چه وضعیتی برقرار است و همه شخصیت‌های موثری که به مبارزه با تندروهای بعثی‌ها و داعشی‌ها و به ایجاد نظم قابل قبول در عراق کمک می‌کنند، در ایران تربیت شدند و متحد گذشته ایران بودند. در لبنان اتفاق عجیبی افتاد و برای نخستین‌بار در تاریخ رژیم‌صهیونیستی نخستین محلی که اسرائیل مجبور به عقب‌نشینی شد، جنوب لبنان بود و آن هم نتیجه مدیریت ایران است. امروز هم در مبارزه  با موضوع اصلی منطقه که همان داعش است،  آن نیرویی که می‌تواند تاثیرگذار واقعی باشد ایران است. از سوی دیگر آمریکایی‌ها خوب فهمیدند که جهان تشیع تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی نیست و اگر خطراتی غرب را تهدید می‌کند، از ناحیه سلفی‌های تندروی است که القاعده از آنها به‌وجود آمده است، داعش از دل آنها بیرون آمده و آنها نمی‌توانند با مذاکره با عربستان، قطر و کشورهای عربی دیگر جریانات تندرو را مدیریت کنند.

 این موضوعات کمکی به حل پرونده هسته‌ای می‌کند؟
پی بردن به اشتباه از سوی آمریکا درباره برخورد با شیعه و ایران علامت بسیار خوبی است که این مسائل می‌توانست حل و فصل شود. از یکسال پیش معلوم بود هم آمریکا و هم ایران، اراده جدی برای حل مسائل فی‌مابین دارند.

 این نامه‌هایی که اوباما می‌نویسد هم دلیل اراده آنها بر حل مشکلات است؟
نوشتن نامه از سوی اوباما برای رهبری جمهوری اسلامی ایران نشانه واقع‌بینی در آمریکایی‌هاست و با برخورد بوش که به اشتباه ایران را محور شرارت معرفی کرد و بعد از آن حرف، گرفتاری‌های زیادی برای آمریکا در منطقه ایجاد شد، متفاوت است. حتی مشی‌ای که اوباما انتخاب کرده، متفاوت با حرفی است که در زمان کلینتون مطرح می‌شد، آنها سعی می‌کردند حکومت ایران را به دو بخش انتخابی و انتصابی تقسیم کنند و نگاه دوگانه به ایران داشته باشند که این دیدگاه اشتباه بود. الان آقای‌اوباما، مسائل ایران را خوب شناخته است و به نقش و جایگاه رهبری در ایران توجه دارد؛ در عین حال می‌داند که رهبری حامی مقامات اجرایی و رئیس‌جمهور هستند. نکته‌ای در سیاست ایران هست که کمتر به آن توجه می‌شود. رئیس‌جمهور ایران منتخب مردم است و بعد از تنفیذ حکم منتخب مردم توسط رهبری، رئیس‌جمهور مستقر می‌شود و مشروعیت کامل پیدا می‌کند. نکته ظریفی در این روند است که کمتر کسی به آن توجه می‌کند و آن این است که مردم در انتخابات به گرایش‌های مختلفی رای می‌دهند و حق انتخاب دارند. اکثریت مردم وقتی گرایشی را انتخاب می‌کنند، رهبری تنفیذی که می‌فرمایند، تنفیذ شخص نیست بلکه تنفیذ یک بسته برنامه‌ای است یعنی بسته برنامه‌ای که رئیس‌جمهور ارائه کرده و مردم به آن بسته رای داده‌اند که شامل رئیس‌جمهور، افکار و برنامه و حامیانش است. وقتی رهبری تنفیذ می‌کنند یعنی این سیاست‌ها، سیاست‌های اصلی اجرایی کشور می‌شود. پس مفهومش جدایی نیست و اگر رهبری این برنامه‌ها را قبول نداشته باشند، می‌توانند تنفیذ  نکنند.

 یکی از این برنامه‌ها هم به سرانجام رساندن پرونده هسته‌ای بود.
خوشحالم که این افتخار را داریم بعد از کمتر از 15‌ماه استقرار دولت، یکی از مهم‌ترین ماموریت و قول‌هایی که آقای روحانی به مردم داده بود، درحال تحقق است و ان‌شاا... در هفته‌های آینده خبرهای نهایی باعث خوشحالی مردم شود. من همین جا مردم را برای شرکت  در جشن پیروزی رهبری، ملت و رئیس‌جمهور در پرونده هسته‌ای دعوت می‌کنم.

 پرونده هسته‌ای موضوعی نیست که یک‌شبه به‌وجود آمده باشد و از سال‌های قبل هم با آن مواجه بودیم اما دولت قبل عامل بسیاری از مشکلات کشور را تحریم‌ها اعلام می‌کرد. واقعا تحریم‌ها چه سهمی در مشکلات داشت؟
در پاسخ به این سوال باید چند مساله را مدنظر داشت. اول اینکه باید یادمان باشد که خود تحریم‌ها نتیجه گرایشات سیاسی دولت قبل بود و دوم اینکه تمام آنچه در اقتصاد کشور طی دو دولت گذشته اتفاق افتاد، متاثر از تحریم‌ها نیست. بخش مهمی تحت تاثیر این بود که تجربه 27 ساله بعد از انقلاب به کنار گذاشته شد  و آن دولت سعی کرد با آزمون و خطا کشور را اداره کند که نتیجه آن مشکلات اقتصادی‌ای بود که به ملت تحمیل شد. خوشبختانه قبل از آغاز مرحله رفع تحریم‌ها که ان‌شاا... قرار است اتفاق بیفتد، در همین یکسال اخیر، آقای روحانی نشان داد که تدابیرشان می‌تواند منجر به بهبودی در اقتصاد کشور شود. آرامش، ثبات نسبی در عین تحریم از نتایج تدابیر روحانی است. 15 ماه فعالیت دولت یازدهم نشان داد که به‌رغم وجود تحریم می‌شود با تدابیر صحیح از شدت مشکلات کاست و شرایط بهبودی را در اقتصاد رقم زد. این سند در دسترس است و همه مردم احساس آرامش را به‌طور نسبی درک می‌کنند. تفاوت 15 ماه دولت دکتر روحانی با 15 ماه قبلش را مردم به‌خوبی می‌فهمند.

 آرامش با پایین آمدن قیمت‌ها که ناشی از رفع تحریم‌هاست ارتباط مستقیم دارد؟
رفع تحریم‌ها آثار میان‌مدت و درازمدت فراوانی در اقتصاد کشور دارد اما نباید انتظار کوتاه‌مدت داشت. همانطور که اقتصاد یک مرتبه خراب نشد، یک مرتبه هم درست نمی‌شود. مهم این است که ببینیم مسیر، مسیر تخریب یا مسیر بهبود است. الان اقتصاد ایران در مسیر بهبودی است و رفع تحریم‌ها این مسیر بهبودی را تقویت می‌کند یعنی با اتفاقی که خواهد افتاد، بخشی از منابع ایران آزاد و تجارت آزاد می‌شود و نظام بانکی ایران می‌تواند با نظام بانکی  دنیا کار کند که تسهیل صادرات و واردات نتیجه آن است. به تکنولوژی دسترسی پیدا می‌کنیم و می‌توانیم بسیاری از مشکلات ناشی از تکنولوژی‌های قدیمی را حل کنیم. تولیداتمان با تکنولوژی‌های قدیم تولید می‌شد و غیراقتصادی هستند پس از رفع تحریم‌ها، می‌توانند تکنولوژی را به روز کنند که این روند زمان‌بر است و حداقل 2 تا 3 سال زمان احتیاج دارد تا  تولیدات با تکنولوژی جدید به بازار بیاید. منابع سرمایه‌ای ارزان در اختیار ایران قرار خواهد گرفت که این منابع شغل ایجاد می‌کند اما در همان لحظه اتفاق نمی‌افتد و 6 ماه تا یکسال طول می‌کشد که پروژه‌ها شروع شود و 3 سال طول می‌کشد که پروژه‌ها به بهره‌برداری برسد و اثرات خودش را در اقتصاد ایران بگذارد. به نظر من بهبودی تقویت می‌شود اما صبر لازم است تا آثار آن هویدا شود. من خودم برای اقتصاد ایران انتظار این را دارم که بعد از لغو تحریم‌ها، ظرف 24 ماه به رشد دورقمی برسد یعنی رشد 10 درصد به بالا را شاهد باشیم و در کنار آن، تورم همین 10 درصد باشد. این امکان‌پذیر است البته رشد اقتصاد دنیا هم خود به خود می‌تواند اثرات تضعیفی یا تقویتی بر اقتصاد ایران داشته باشد مثلا رشد چین الان یک درصد کاهش پیدا کرده و اگر بخواهد کاهش کمتری داشته باشد، حتما بر قیمت نفت، اثرات منفی می‌گذارد ولی اگر چین بتواند رشدش را افزایش دهد  یا اقتصاد آمریکا از رکود نسبی خارج شود و به رشد 4 درصد برسد، عوامل تقویت‌کننده خواهند بود. به هر حال، آنچه در اقتصاد ایران به عنوان عوامل مزاحم و مخرب وجود دارد، جای خودش را به عوامل اقتصادی می‌دهند و چتر امنیتی خوبی روی اقتصاد، قرار خواهد گرفت و در زیر این چتر، عوامل اقتصادی باید فعالیت کنند و مردم باید خوشحال باشند ولی انتظارات سریع نباید داشته باشند بلکه باید بدانند این اصلاحات تدریجی و ان‌شاا... پایدار خواهد بود. انتظار معجزه نباید داشت.

 در شرایطی که مردم نسبت به نتیجه‌بخش بودن مذاکرات خوش‌بین هستند و انتظار رفع تحریم‌ها را دارند، عده‌ای هنوز بر طبل مخالفت می‌کوبند و همایش‌هایی  در این مورد برگزار می‌کنند. این طیف چرا نمی‌خواهند خوشحالی مردم را شاهد باشند؟
ایرادی ندارد که این کارها را بکنند. استقبال می‌کنم که بیایند و حرف‌هایشان را بزنند اما مشروط بر اینکه به عامل فشار تبدیل نشوند و به اندازه وزن سیاسی و اجتماعی خودشان بیایند و حرف بزنند. آنها از طرف مردم صحبت نکنند. سخنگوی مردم آقای رئیس‌جمهوری است که منتخب مردم است. سخنگوی مردم آقای رئیس‌جمهور است و آنها می‌توانند به عنوان یک اقلیت بیایند و حرف‌شان را بزنند. چه اشکالی دارد؟ ما که طرفدار آزادی و دموکراسی هستیم از حرف زدن اینها نمی‌رنجیم. آنها می‌خواهند با آمریکاستیز کنند، بیایند و ستیز کنند، چه اشکالی دارد ولی از طرف همه ملت حرف نزنند. همه ملت می‌دانند ما کشوری با یک درصد مساحت و جمعیت دنیا هستیم و یک و دو دهم تولید ناخالص دنیا را داریم و با مشکلاتی هم دست به گریبان هستیم.

 برخی معتقدند که این ساز مخالف‌زنی طیف مورد اشاره برای پوشاندن بی‌تدبیری‌ها در دولت گذشته است؛ یعنی به نوعی درصدد منحرف کردن افکار عمومی از عملکرد دولت گذشته هستند. نظر شما چیست؟
هرچه شفاف‌تر مواضع خود را بگویند برای آگاهی ملت و بیمه شدن ایران بهتر است. من نگران نیستیم. ما به عنوان لیبرال دموکرات از این مسائل نمی‌رنجیم.

 پیشنهاد دیگری برای تصدی وزارت علوم از سوی رئیس‌جمهور به مجلس ارائه شده است. رویکرد مجلسیان با این گزینه‌ها جالب است و رای اعتماد به آنها نمی‌دهند. تحلیل شما از این فضا چیست؟
من امیدوارم که مجلس قانع شود که به گزینه پیشنهادی رای دهد. آقای روحانی از زمان آغاز به کار دولت یازدهم نشان داد که به افکار عمومی دانشگاهیان احترام خاصی می‌گذارد. آقای دکتر روحانی حاضر نیست وزیری را معرفی کند که مورد حمایت دانشگاهیان نباشد. مجلس بین همراهی با رئیس‌جمهور و دانشگاهیان با چالش با دانشگاهیان و رئیس‌جمهور، باید راه اول را انتخاب کند. دانشگاهیان این گرایش را می‌پسندند و نمی‌شود با آن مخالفت کرد. کسی ممکن است با گرایشی مخالف یا موافق باشد. آقای روحانی توجه کافی به افکار عمومی دانشگاهیان در انتخاب وزرای علوم داشته است و خوب است مجلس هم به این گرایش احترام بگذارد. اگر به این گزینه هم رای داده نشود، آقای روحانی نفرات بعدی را هم از همین گرایش انتخاب خواهد کرد. این گرایش، گرایش دانشگاهیان کشور است و تقصیری متوجه آقای‌رئیس‌جمهور نیست.

 اصلاح‌طلبان از چه زمانی فعالیت انتخاباتی خود را برای مجلس دهم آغاز می‌کنند؟
مساله انتخابات جدا از فرایند کلی فعالیت سیاسی اصلاح‌طلبان نیست و همین الان که اصلاح‌طلبان فعال هستند و جلسه دارند، اثراتش را بر انتخابات می‌گذارد ولی اینکه ستادها چه زمانی شکل می‌گیرد، ما حتما با هماهنگی با حامیان رئیس‌جمهور در قالب جبهه متحدی که منجر به پیروزی سال 92 شد تحت رهبری سیاسی آقای خاتمی فعالیت می‌کنیم.
 در آن جبهه وسیعی که اشاره کردید، اصولگرایان میانه‌رو هم هستند؟
اگر اصولگرایان میانه‌رو وجود داشته باشند پاسخ سوال شما بله است. میانه‌روهایی که فعال باشند؛ میانه‌روهایی در اصولگرایان وجود دارند اما تا امروز سعی کردند میدان را خالی کنند و میدان به دست جبهه پایداری بیفتد. امیدواریم اصولگرایان میانه‌رو به میدان بیایند.

 انتخابات 92 آقایان ‌هاشمی، خاتمی و ناطق‌نوری اضلاع رهبری سیاسی انتخابات بودند...
میانه‌روهای کشور فقط در اصولگرایان نیستند و خود اصلاح‌طلبان هم طیف هستند. اینکه می‌گویم «هماهنگی» منظورم این نیست که سراغ اصولگرایان میانه‌رو می‌رویم بلکه در جبهه اصلاحات، با آن برگ‌هایی بازی خواهیم کرد که به طبع و منزل سیاسی آقای رئیس‌جمهور نزدیک باشند. در داخل اصلاح‌طلبان، میانه‌روها نقش بیشتری در انتخابات آینده بر عهده خواهند گرفت.

 یعنی قائل به حضور طیف تندرو در جریان اصلاحات هستید؟
اصلاح‌طلبان طیف وسیعی هستند که از حقوق بشری و تحول‌خواهان تا طیف‌های میانه که اصلاح‌طلبان خیلی جدی هستند و نمونه آنها آقایان جهانگیری و آقای زنگنه و حجتی و ... است، شامل می‌شود. خود جبهه اصلاحات جبهه پرظرفیتی است و تک‌ظرفیتی نیست. متناسب با ضرورت‌های زمان ممکن است که بخش‌هایی از این جبهه نقش آفرینی بیشتری برعهده بگیرند. فکر می‌کنم جبهه اصلاحات می‌تواند با برگ‌هایی از برگه‌های خود وارد عرصه انتخابات شود که این به تعادل آقای روحانی هم سازگاری داشته باشد و به آن بخورد. این کار باعث هم‌افزایی شود.

 منظورتان این است که تلاش می‌کنید مجلس دهم، مجلسی همسو با دولت یازدهم باشد؟
شعار ما برای مجلس آینده «حمایت از دولت، همراهی با مردم» است. مجلسی می‌خواهیم که هم حامی دولت و هم همراه مردم باشد.

 به مردم تضمین می‌دهید که چه اندازه از کرسی‌های مجلس دهم به اصلاح‌طلبان تعلق بگیرد؟
ما باید یادمان باشد اگر دموکراسی و به مردمسالاری دینی احترام می‌گذاریم نباید از طرف مردم پیشاپیش تصمیم بگیریم و بگوییم چه خوب است. آنچه بر آن اصرار می‌کنیم این است که مردم باید قدرت انتخاب داشته باشند. هر آنچه مردم انتخاب کردند، خوب خواهد بود.

منبع: آرمان

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین