کد خبر: ۲۹۲۹۰
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۹
کریمی می گوید هدفش از بازگشت به پرسپولیس این بود که بتواند دوباره بهترین بازیکن سال آسیا شود.
علی کریمی در ادامه مصاحبه ضبط شده اش با برنامه نود از زمانی گفت که با بابک معصومی در تیم فوتسال فتح مقابل استقلال بازی کرد.«در آن بازی به ما یک دست گرمکن دادند که هم رنگ با لباس ما بود.از آن طرف به بازیکنان تیم آتش نشانی هم گرمگن های قرمز داده بودند.ما رفتیم در رختکن و گرمکن هایمان را با آنها عوض کردیم.»

از بچگی طرفدار کدام تیم بودید؟کریمی در این مورد گفت:«حقیقت را باید بگورم.در خانواده ما همه پرسپولیسی بودند به غیر از فرشید.او استقلالی بود.»کریمی از نخستین دستمزدی هم که گرفته بود حرف زد و گفت:«در تیم جوانان نفت بودم.750 تومان که بیشتر پول ایاب و ذهاب بود.تا آخرین روزها که گل سرسبد شده بودیم دستمزدم به 3 هزار تومان رسیده بود.»

کریمی خاطره ای هم از عابدینی تعریف می کند و می گوید:«بازی با تیم فجر بود و آخرین بازی مهدوی کیا برای پرسپولیس.عابدینی آمد و به من گفت که اگر به جای تو کارگر ساختمانی گرفته بودم بهتر بود.»

اما مرور یک خاطره بد.خاطره ای که باعث شد تا علی کریمی از فوتبال بازی کردم محروم شود،آن هم به خاطر کتک زدن داور:«جو گیر شدم.راستش آن زمان می گفتند که داریوش مصطفوی رابطه خوبی با ولاپان دارد و مشکلات را حل می کند.حتی کلی هم فرش به او دادند اما نشد که نشد.»

فردوسی پور سپس به کریمی گفت که یک بار یادم می آید که شما در فوتسال با تیم برادران دایی بازی داشتید.در آن بازی کلی به علی دایی لایی انداختید و یک بار هم او را خیلی بد زدید که دایی به شما گفت محروم بین المللی چه کار می کنی.در این لحظه کریمی گفت:«آن زمان دوستان در تیم ملی بودند و ایام به کام.من می گویم آدم در هر پوزیشنی که قرار می گیرد باید همه چیز را رعایت کند و کسی را از بالا نگاه نکند.»

اظهار نظر تاریخی کریمی درباره دایی.آنجا که او گفته بود خدا دایی را بغل کرده است:«من حرف بدی نزدم.اتفاقا یک بار هم یکی از دوستان شما به من گفت شما را خدا بغل کرده و یک ماچ هم کرده که من گفتم مگر چه اشکالی دارد؟من حرف بدی نزدم.»

تنبلی علی کریمی؛سوالی که ذهن خیلی ها را درگیر خودش کرده بود.تصور خیلی ها این بود که کریمی به دلیل تنبلی بازی کردن در تیم های اماراتی را به اروپا ترجیح می دهد:«این طور نبود.من از امارت هم به آلمان رفتم.باور نمیی کنید حتی در فرودگاه به من یک پیشنهاد وحشتناک دادند که آقای جلالی گفت این بار را به خاطر من برو.من هم دیدم زشت است که دیگر تا فرودگاه آمده ام و بخوام برگردم.اتفاق و برخلاف خیلی از اظهار نظرها من به آلمان رفتم و هم برف زمستان را دیدم و هم برف بهار را!»

ضربه های چیپ در خطاهای پنالتی.عادل از کریمی درباره بازی پرسپولیس و الاهلی پرسید که کریمی با یک ضربه چیپ دروازه حریف را باز کرد:«خوب یادم می آید که مازیار زارع آمد به من گفت که جان مادرت چیپ نزنی که گفتم اتفاقا می خواهم چیپ بزنم.»

اما بهترین "سرتوپ"کریمی می گوید:«سر توپ که زیاد زدم اما بهترین آن فکر می کنم در بازی بایرن و هانوفر بود که توپ به تیرک خورد.اگر آن توپ گل می شد خیلی برای من خوب بود.در کل در بایرن راحت بودم و فقط یک کم حسن(صالح حمیدزیچ) اذیتم می کرد.آن هم فکر می کنم از کسی سفارش گرفته بود که من را اذیت کند.»

لگد به کیف پزشک تیم ملی در جام جهانی.و اما توضیح علی کریمی:«وقتی یک بازیکن تعویض می شود و عصبانی هم هست بهتر است مربی با او دست بدهد.شاید اگر برانکو با من دست می داد هرگز این اتفاق نمی افتاد.اتفاقا با همان پای مصدومم به کیف ضربه زدم و فکر نمی کردم اینقدر سنگین باشد.»

آیا در تیم ملی آن زمان بین بازیکنان دو دستگی وجود داشت؟:«نه این طور نبود.به نظرم وقتی یک تیم موفق می شود این موفقیت برای همه خوب است و ناکامی هم برای همه بد است.»اینکه دایی می گفت یکسری از بازیکنان در چشم من نگاه می کردند و پاس نمی دادند چطور؟کریمی گفت:«در فوتبال خودتان هم می دانید که یک بازیکن در یک لحظه تصمیم می گیرد که توپ را به چه کسی پاس بدهد.او می تواند آپشن های زیادی داشته باشد.بازیکن نباید از این فکرها بکند.شما بروید فیلم ها را مرور کنید و ببینید مهدی مهدوی کیا به همین آقا چند بار پاس داده است.»

آشتی کنان های معروف و اظهار نظر علی کریمی در این مورد:«آشتی کنان های زورکی!من داشتم می رفتم داخل زمین که یک نفر من را هول داد و فرستاد جلو!»

پرسپولیس و دلیل بازگشت کریمی به این تیم:«راستش من این حرف را تا به حال نزده بودم اما به پرسپولیس آمدم که دوباره بهترین بازیکن آسیا شوم.البته همیشه یک سری از آدم ها بودند که هر زمان من می خواستم پرسپولیسی شوم آنها مانع می شدند.»

بزرگترین حسرت فوتبالی علی کریمی:«تنها حسرتم این بود که قراردادم با بایرن مونیخ تمدید نشد.»

شماره هشت.شماره ای که شاید از خود کریمی معروفتر باشد:«این شماره را سالها پوشیده ام اما می توانست هفت،شش و یا نه باشد.ولی روی شماره هشت گره خورد و ماندگار شد.»

 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین