|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۵
کد خبر: ۲۹۲۱۸
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۸
این مصاحبه‌ای است با امیر علی‌اکبری، فرنگی‌کار سنگین وزن سابق تیم ملی ایران که حالا می‌خواهد در مسابقات مبارزه مرگ یا همان قفس مرگ شرکت کند.
روزی كه امیر علی اكبری برای دیدن مسابقه نماینده ایران در بازی‌های كشتی ساحلی آسیا روی سكوی تماشاگران نشست، تشخیص دادن چهره او كمی سخت بود. علی اكبری ریش گذاشته و چهره‌اش كمی با آن كشتی‌گیری كه در تهران حضور داشت متفاوت شده؛ همان‌طور كه رشته ورزشی او هم عوض شده است. امیر علی‌اكبری كه دومین دوپینگ او هم رسما اعلام شد و اجبارا كشتی فرنگی را كنار گذاشت، رشته خود را عوض كرده و با شركتی قرارداد بسته كه می‌خواهد او را در مسابقات قفس مرگ شركت دهد.

این رشته كه نام آن MMA (میكس مارشال آرت - مجموعه هنرهای رزمی تركیبی) است، جزو خشن‌ترین رشته‌های ورزشی دنیا شناخته می‌شود. در این رشته دو ورزشكار داخل قفسی می‌روند و به مدت 25 دقیقه با هم مبارزه می‌كنند، مبارزه‌ای واقعی كه در آن هیچ حفاظی برای بدن ورزشكاران وجود ندارد و زدن فن كشتی، مشت، لگد و حتی خفه كردن حریف هم در آن آزاد است. علی اكبری در حال حاضر در باشگاهی در تایلند تمرین می‌كند تا به زودی در لیگ آمریكا شركت كند. با امیر علی اكبری در ساحل پوكت تایلند در مورد این رشته صحبت كردیم. در مورد اینكه چه شد به این رشته رو آورد و مهم تر از آن، در مورد بابك قربانی دوست صمیمی او كه همین چند روز قبل در زندان خودكشی كرد.

*اول از این حرف بزن كه چطوری شد رسیدی به اینجا. چرا رشته قفس مرگ را انتخاب كردی؟

بعد از اینكه كشتی برای من تمام شد، در یكی دو ماه اول می‌خواستم به كل از ورزش بیرون بیایم و بروم دنبال زندگی‌ام. ولی از جاهای مختلف به من پیشنهاد شد كه به این رشته بیایم. خودم هم 5-6 ماه در موردش تحقیق كردم. دیدم ورزش بسیار پرفشار و حرفه‌ای است. در سطح جهانی هم خیلی شناخته شده است. البته در سطح ایران مردم كمتر آشنایی دارند ولی در سطح دنیا این رشته پرطرفدار و شناخته شده است. خودم هم علاقه مند شدم به این رشته. آمادگی بدنی خوبی هم داشتم و دیدم كه اگر یك ذره دیگر هم تمرین كنم می‌توانم خوب راه بیفتم. تا اینكه با یكی از شركت‌های آمریكایی قرارداد بستم. یك باشگاه آمریكایی است به نام ای كی ای (aka) كه همه مربیان و كاركنانش آمریكایی هستند. مركزیت این باشگاه در كالیفرنیاست ولی یك شعبه در پوكت تایلند دارد كه فایترهایش (مبارزه كننده هایش) را اینجا تمرین می‌دهد. فعلا قرار شده دو سه ماه اینجا تمرین كنیم تا ویزای آمریكا بیاید. از آن طرف هم شركت اقدام كرده برای ویزای آمریكا و قرار است برویم آنجا تمرین كنیم. اما برای اینكه عقب نمانیم، اینجا تمرین می‌كنم تا هم بدنم آماده شود هم اینكه بیس اولیه كار را یاد بگیرم. به همین دلیل به اینجا آمده ام و تمرین می‌كنم.

*چه كسی پیشنهاد داد به چنین رشته ای بیایی؟

اكثر پیشنهادهایی كه به من شد از طرف خارجی‌هایی بود كه اصلا آن‌ها را نمی‌شناختم. ولی چند تا مسابقه از ایرانی‌ها در این رشته دیدم مثل رضا مددی و دیدم كه خیلی خوب است. خیلی از كشتی گیران هم الان در این رشته فعالیت می‌كنند. وقتی این رشته را دنبال كردم دیدم كه اكثر قهرمانان به نام این رشته افرادی هستند كه بك گراند كشتی را دارند. از نظر قراردادی و درآمدی هم ورزش حرفه‌ای است و اصلا آماتوری نیست. شرایط ورزشی اش بسیار خوب است. ورزش خشنی هم هست. البته خشن بودن آن از بیرون است. وقتی این رشته را یاد می‌گیری خیلی هم خشن نیست. حالا ببینم می‌توانم در این رشته موفق باشم یا نه.

*قرار است در پوكت مسابقه بدهی؟

نه. فقط اینجا تمرین می‌كنم. اینجا فقط دارم بیس و پایه كار را یاد می‌گیرم. منیجر من هنوز مجوز شروع را نداده و گفته كه هر وقت احساس كردیم آماده هستی، خودمان كار را شروع می‌كنیم. فكر می‌كنم نزدیك دو یا سه ماه دیگر استارت مبارزه را بزنم چون چند روز قبل با آن‌ها صحبت كردم و برداشتم از صحبت‌هایی كه شد این بود.

*قوانینی كه این مسابقه دارد، آن را تبدیل به ورزشی خشن كرده است. خیلی‌ها هم تصور روشنی از آن ندارند. تو با توجه به اینكه می‌دانستی این رشته خیلی خشن است چطوری شد كه آن را انتخاب كردی؟ می‌خواستی آینده زندگی‌ات را تامین كنی یا اینكه می‌خواستی فقط یك رشته را انتخاب و آن را دنبال كنی؟

این رشته برای تماشاگران خیلی خشن است. من هم كه اول این ورزش را می‌دیدم فكر می‌كردم كه خیلی خشن است. ولی هرچه بیشتر آن را یاد می‌گیرم می‌بینم كه خیلی هم شیرین است و آن‌قدرها هم خشن نیست. فقط آن افرادی كه این رشته را نمی‌شناسند، آن را خشن می‌دانند. ولی این رشته خشن، خیلی هم حرفه‌ای است. آن‌هایی كه این رشته را انتخاب می‌كنند حرفه‌ای هستند و درآمد خوبی هم دارند. این رشته تنها رشته ای بود كه من می‌توانستم از كشتی‌ هم كمك بگیرم و تمرینات دیگر را مكمل آن كنم و استارت خوبی هم بزنم.

*توضیح می‌دهی كه این مسابقات چه قوانینی دارد و تفاوت آن با كشتی چیست؟

این ورزش تلفیقی از كشتی، جوجیتسو و كیك بوكسینگ است. یعنی می‌توانید مثل كیك بوكسینگ مشت و لگد بزنید، مثل كشتی حریف را زمین بزنید و مثل جوجیتسو حریف را خفه كنید. مثلا خفه كردن حریف در حدی است كه فقط داور ببیند. مثلا شما اگر به یك تعدادی مشت یا فن بزنید، داور اجازه نمی‌دهد بیش از آن حد آسیب بزنید یا آسیب ببینید. داور بازی را قطع می‌كند. این رشته تلفیقی از چند رشته است كه الان در سطح دنیا خیلی طرفدار دارد و شناخته شده هم هست. ولی در كشور ما مردم شاید اسم آن را هم نشنیده باشد. امیدوارم من و چند ایرانی دیگر كه استارت این ورزش را زدیم، پلی باشیم برای بقیه جوانان ایران كه به این ورزش رو بیاورند. این ورزش در سطح دنیا تبلیغات گسترده‌ای می‌شود و اسم كشورهایی كه فایترهای خوب دارند، خیلی تبلیغ می‌شود. مسابقات این رشته در كل دنیا پخش می‌شود و حتی برای پخش تلویزیونی آن هم باید پول پرداخت كنید.

*الان در پوكت چند روز است كه تبلیغات گسترده‌ای برای مسابقات سبك وزن این رشته می‌شود. تو هم در پوكت مسابقه می‌دهی؟

این مسابقاتی كه الان در پوكت تبلیغ می‌شود، موی تای است. موی تای در تایلند مثل كشتی در ایران است. این ورزش باستانی تایلندی هاست و هر هفته و شاید هر شب بازی دارند. البته این رشته مربوط به رشته ما (MMA) نیست و البته فایترهای موی تای در تایلند، اكثرا تایلندی نیستند و از كشورهای دیگر آمده‌اند. این بازی‌های خود تایلندی‌هاست.

 *رشته MMA همان‌طور كه گفتی تركیبی از چند رشته مختلف است. معمولا ورزشكاران كدام رشته در این رشته موفق تر هستند؟

ما قوی ترین لیگی كه در دنیا داریم لیگ آمریكاست. این لیگ 7 وزن دارد كه قهرمان 6 وزن آن كشتی گیر هستند. تجربه نشان داده كه كشتی گیران موفق ترین ورزشكاران در این رشته هستند.چیزی كه الان نشان می‌دهد، این است. من هم به همین دلیل امیدوارم در این رشته موفق باشم.

*تو الان باید در دسته فوق سنگین شركت كنی؟

بله. من سنگین وزن هستم.

*یكی دو سال قبل كه به موسسه خبر آمدی 120 كیلو بودی و آن موقع قوانین كشتی در حال عوض شدن بود. آن زمان می‌گفتی باید 130 كیلو بشوم. الان چند كیلویی؟ آماده هستی؟

این رشته مثل كشتی است. وزن باید 120 كیلو باشد. اكثر فایترهای خوب هم 120 كیلو نیستند. بین 112 تا 115 كیلو هستند. چون این در رشته هرچه سریعتی و چابك‌تر باشی بهتر است. من هم الان 119 كیلو هستم. باید سه چهار كیلو از وزنم كم كنم و اگر 115 كیلو بشوم خیلی بهتر می‌توانم مبارزه كنم.

*رشته شما همان رشته‌ای است كه می‌روید داخل یك قفس و نمی‌شود بیرون بیایید!؟

بله همان است. البته می‌شود بیرون بیایی.(می‌خندد)

*بله. ولی معمولا یك نفر سالم بیرون می‌آید و یك نفر هم كلی مصدومیت برایش می‌ماند.

این‌طوری نیست. الان خیلی قانونمند است. الان خیلی از ضربه‌ها را خطا اعلام كرده‌اند. طوری شده كه اگر شما یك جا گیر كنی و دو تا ضربه سنگین بخوری بلافاصله داور تمام می‌كند. یا اینكه خودت می‌توانی خودت را پرت كنی و بگویی بازی تمام است یا اینكه مربی حوله پرتاب كند و بگوید بازی تمام است. این رشته الان خیلی قانونمند شده است. مثل قدیم نیست. الان به سمتی می‌رود كه قانونمند تر باشد و آسیب دیدگی‌هایش هم كم شود.

*پس الان از میزان خشونت این رشته كم شده.

بله. نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است.

*كلاه یا محافظ خاصی دارید؟

نه. فقط دستكش داریم. مثل بوكس.

*ضربات هم واقعی است؟

(می‌خندد) خیلی واقعی است. این یك مبارزه واقعی است. اصلا به ورزشكاران این رشته می‌گویند گلادیاتورهای قرن جدید. جنگ بدون شمشیر است.

*با كشتی كچ چه تفاوتی دارد؟

كشتی كچ فقط شو و نمایش است. ضربه نمی‌زنند. همه حركات فیلم است و از قبل طراحی شده. ولی این رشته طراحی شده نیست و هر كسی هر طوری بخواهد می‌تواند ضربه بزند. می‌تواند مشت و لگد بزند و حریف دفاع كند.

*نهایت آسیب دیدگی كه در این رشته ایجاد می‌شود چقدر است؟

نشان نمی‌دهد. مثلا یك بوكسور در یك مسابقه بینی‌اش می‌شكند. ولی در 10 مسابقه بعدی هیچ چیزی نمی‌شود. این هم همین‌طور است.بستگی دارد مبارزه چطور باشد و ضربه حریف به كجا بخورد.

*قراردادی كه با این باشگاه آمریكایی بستی چطور است؟ به ازای هر مسابقه پول می‌گیری یا اینكه حقوق ماهانه به شما می‌دهند؟

وظایف هر طرف مشخص است. وظیفه شركت این است كه باشگاه، مربی، شرایط تمرین، جای استراحت و غذای خوب را تامین كند. در اصل منیجر هستند. همه چیز به عهده آن‌هاست و مبارزه به عهده من است. درآمد این ورزش از روزی است كه ما در آن مبارزه می‌كنیم. یعنی به ازای هر مبارزه ایكس تومان می‌گیری. اگر ببازی بیشتر و اگر ببازی كمتر می گیری. این ها در قرارداد است. این درآمدی كه حاصل می‌شود، بین من و شركت تقسیم می‌شود.

*پس برد و باخت متفاوت است. اگر به مرحله بالاتر بروی چطور؟

بله. ما هر بردی كه داشته باشیم ایكس تومان می‌گیریم. اگر یك مرحله بالا برویم و آنجا هم ببریم، دو برابر می‌گیریم. دوباره اگر در مرحله بعد ببرم، دوبرابر مرحله قبل می‌گیرم. این ورزش هم مثل همه رشته‌هاست. برد شما باعث افزایش درآمد شماست و باخت هم باعث كاهش درآمد است.

*قراردادی كه با این شركت آمریكایی بسته‌ای مثل قرارداد تركمانچای است؟ یعنی اكثر پول را آن‌ها برمی‌دارند و كمی از آن را به تو می‌دهند؟

اصلا این‌طور نیست. این یك ورزش حرفه‌ای است. مثل همه فوتبالیست‌ها كه مدیر برنامه دارند و 10 الی 20 درصد درآمد خود را به مدیر برنامه می دهند، در رشته ما هم همین طور است. اینجا همه چیز حرفه‌ای است و هر منیجری اگر تخلف داشته باشد من می‌توانم قرارداد را فسخ كنم. آن‌ها بیشتر از 10 الی 20 درصد نمی‌توانند پول من را بردارند.

*درآمدهای این رشته دقیقا چقدر است؟ شما در كشتی سال‌ها زحمت كشیدی و می‌دانیم كه پول قابل توجهی نمی‌گرفتی. اما احتمالا در این رشته شرایط كاملا متفاوت است.

بستگی دارد شما در كدام لیگ بازی كنی و منیجر شما با كدام لیگ قرارداد ببندد. بهترین لیگ دنیا لیگ آمریكاست. تلاش من و باشگاه هم این است كه به آن لیگ برویم. در آن لیگ برای استارت هر مسابقه از 20 الی 40 هزار دلار شروع می‌شود و در نهایت به 5 میلیون دلار برای قهرمانی می‌رسد.

*یعنی اگر مسابقه اول را ببری حداقل 20 هزار دلار می‌گیری؟

این رقم برای استارت است. هیچ وقت به شما رقم مشخص نمی‌دهند. اگر خوب بازی كنی ممكن است 40 هزار دلار بگیری و اگر عادی بازی كنی ممكن است 20 هزار دلار بگیری. الان بازی‌هایی كه برای كمربند یا همان قهرمان است، درآمدی با اسپانسر و تبلیغات و حق پخش دارد. درآمد این رشته ها از 2 میلیون دلار تا 5 میلیون دلار برای قهرمان است. حالا بستگی دارد كه سطح فایتر چقدر باشد.

*پس شما ممكن است دو تا حریف را ببری و به سومی ببازی، اما با همین سه مسابقه پولی بگیری كه در طول 15 سال كشتی گرفتن در ایران به دست آورده‌ای.

بله. این ورزش یك ورزش حرفه‌ای است و درآمدش هم حرفه‌ای است. اصلا این طوری نیست كه 80 تا سكه به قهرمان دنیا بدهند. اینجا شبی كه قهرمان می‌شوی، قبل از اینكه به خانه‌ات برسی از 2 تا 5 میلیون دلار به حسابت می‌ریزند. به پول ایران می‌شود 15 میلیارد تومان.

*پس اگر آنجا ستاره شوی، زندگی‌ات كاملا متحول می‌شود.

دقیقا. در آخرین بازی كه برای كمربند وجود داشته، درآمدش 7 میلیون دلار بوده. یك بازی هم هست كه درآمدش فقط 20 هزار دلار است.بستگی به سطح ورزشكار دارد. مثل فوتبال كه رونالدو سالی 100 میلیون دلار می‌گیرد و یك فوتبالیست لیگ دسته یك ایران كه سالی 5 میلیون تومان می‌گیرد. شما هرچه بیشتر ستاره باشی اسپانسر بهتر می‌گیری و درآمد بالاتری داری.

*اگر دو سه ماه دیگر برای مبارزه آماده شدی و مبارزه خوبی هم انجام دادی كه 2-3 میلیارد تومان دربیاوری، باز هم رشته را ادامه می‌دهی؟ به هر حال این رشته سنگین و خشن است و نمی‌توانی خیلی آن را ادامه دهی.

دید من به این رشته اصلا مادی نیست. این رشته آن‌قدر رشته عادلانه‌ای است كه به اندازه زحمتی كه شما می‌كشی پول می‌گیری. تمام هدف من اول این است كه ابتدا به لیگ آمریكا برسم. ما تنها كشوری هستیم كه در این لیگ نماینده نداریم. حتی افغانستان هم در این لیگ نماینده دارد ولی ایران ندارد. البته منظورم كسی است كه واقعا ایرانی باشد نه اینكه دو رگه باشد. چون یك ایرانی آمریكایی در این لیگ داریم.بعد هم قرارداد من 5 ساله است. خودم می دانم كه در این 5 سال می‌توانم به اهدافم برسم. اكثر ورزشكاران این رشته تا 33 یا 34 سالگی مبارزه می‌كنند. بعد هم كم كم خودشان را بازنشسته می‌كنند. اگر در این 5 سال به خواسته‌هایم برسم خودم را بازنشسته می‌كنم. اگر هم نرسیدم كه ممكن است باز هم مبارزه كنم.

*الان چند سالت هست؟

26 سال. فكر می‌كنم تا 32 سالگی بتوانم راحت مسابقه بدهم.

*روز اولی كه آمدی با این باشگاه قرارداد ببندی، مربیان این باشگاه كه شما را تست كردند چه نظری داشتند؟ به هر حال هیكل و قد و قواره خوبی داری.

من اصلا این شركت را نمی‌شناختم. این شركت كارش همین است كه بگردد دنبال ورزشكاران مختلف كه آن‌ها را به این رشته بیاورد. آن‌ها قبل از اینكه بیایند دنبال من تحقیق كرده بودند و تمام كشتی‌های من را دیده بودند. تمریناتم را هم دیده بودند. توسط یك ایرانی كه بین ما واسطه شد با من مذاكره كردند و من هم دیدم كه كارشان این است و نزدیك 35 تا فایتر در این رشته دارد و چند بازیكن فوتبال آمریكایی و چند بسكتبالیست هم دارد. با آن‌ها قرارداد بستم كه كار كنیم. این‌ها هم نظرشان در مورد من خوب بود و قبلش تحقیقاتشان را كرده بودند كه من را جذب كنم.

*وقتی بدنت آماده شود و به یك لیگ بروی، در اولین مسابقه چه حس و حالی خواهی داشت؟ از این می‌ترسی كه بروی آنجا و ضربات سنگین بخوری؟

ما تمام تلاشمان را می‌كنیم كه در تمرینات،‌این ترس‌ها بریزد. ولی بالطبع در هر رشته‌ای كه استارت بزنید سخت است. نمی‌دانم. مسابقه نداده‌ام ولی فكر می‌كنم استارت آن كمی سخت‌تر باشد. فكر می‌كنم كم كم بتوانم راه بیفتم و بهتر كار كنم.

*اگر نتوانی در سال اول به لیگ آمریكا بروی، دوست داری در كدام لیگ باشی؟ درآمد آن‌ها چطور است؟

در دنیا چندین لیگ هست. از لیگ آسیا گرفته تا لیگ‌های كانادا و اروپا و خاورمیانه. ولی این چیزها در اختیار شركت است و آن‌ها خودشان تصمیم می‌گیرند كه با كدام لیگ قرارداد ببندیم.این‌طوری نیست كه همه كارها را ورزشكار انجام دهد. رشته‌ای كه انتخاب كرده‌ام رشته‌ای است كه در آن كار ورزشكار فقط تمرین و مسابقه است. بقیه كارها اعم از لباس و اسپانسر برعهده منیجر است كه فكر آدم هم راحت می‌شود.

*الان كه تمرین می‌كنی احساس می‌كنی سرعتت بالا رفته یا اینكه هنوز در حال و هوای كشتی هستی؟

خیلی بهتر شده‌ام. ولی رفته رفته باید بهتر شوم. قرار شده بعد از این هم برایم مربیان خصوصی بوكس و سایر رشته‌ها را بگیرند كه خوب تمرین كنم. همه به مرور زمان است. الان در این سه چهار ماهی كه تمرین می‌كنم بدنم فرق كرده و كم كم از استایل كشتی و حال و هوای آن بیرون می‌آیم.

*تفاوت تمرینات این رشته با تمرینات كشتی در چیست؟

در كشتی قدرت و استقامت مطلق است. باید قدرتی داشته باشی و آن را تا پایان مسابقه نگه داری. ولی این رشته اول استقامت است بعد هم انتظار. یعنی هم باید استقامت داشته باشی كه نفس خودت را برای 25 دقیقه مبارزه نگه داری. هم باید انتظار خوبی داشته باشی كه بتوانی به موقع ضربه بزنی. تمریناتی كه ما اینجا انجام می‌دهیم هیچ شباهتی با تمریناتی كه در كشتی انجام می‌دهیم ندارد. ولی آن بیس و پایه كار، بدن آماده است كه من شاید زودتر از بقیه راه بیفتم چون قبلا زحمات زیادی كشیده‌ام.

*در تمرینات كسی به تو ضربه می‌زند كه بدنت مقاوم شود؟

اصلا ما تمرین صد درصد نداریم كه طرف با تمام قدرت ضربه بزند. ولی خب ضربات را آرام آرام می‌زنند. مثل رشته‌های رزمی كه ضربات را كم كم می‌زنند كه بدن سفت بشود. این برای آماده شدن بدن است.

*حتما شنیده‌ای كه بابك قربانی در زندان خودكشی كرد. او رفیق صمیمی تو بود.

من طی این مدت دو بار توانستم به ملاقات بابك بروم. من سال 86 با بابك رقیب بودم. 4-5 سال در اردو با هم زندگی كردیم. وقتی این خبر را شنیدم واقعا شوكه شدم. احساس كردم این اتفاق برای خودم افتاده. اصلا در حال خودم نبودم. واقعا هم برای خانواده قربانی هم برای كشتی ایران ناراحت شدم. به خدا قسم شاید دو دهه طول بكشد كه یكی بخواهد مثل بابك بیاید در كشتی. من با تمام دنیا كشتی گرفتم. هم در 84، هم در 96 و هم در 120. بابك هم سه چهار سال حریف تمرینی من بود. من كشتی‌گیر به این گردن كلفتی و پهلوانی ندیدم. حتی در بالاترین سطح هم كه كشتی می‌گرفتم این قدر به من فشار نمی‌آمد كه با بابك تمرین می‌كردم. واقعا حیف شد. خیلی‌ها نمی‌توانند حرف من را درك كنند. واقعا حیف شد. شاید 20 سال طول بكشد یكی مثل او بیاید. این مصیبت سنگینی برای خانواده‌اش است كه چنین پهلوانی را از دست داده. از خدا برای او طلب مغرفت می‌كنم. ولی این حرف‌ها هم دردی را درمان نمی‌كند. حیف شد كه بابك رفت زیر خاك.

*در آن دو دفعه‌ای كه به ملاقاتش رفتی به شما گفته بود كه می‌خواهد خودكشی كند؟

آخرین بار كه پیش او رفتم قبل از این بود كه بیایم تایلند. یعنی سه ماه قبل. با بچه‌های كشتی رفتیم كرمانشاه پیش او. با او صحبت كردیم. شنیده بود كه من می‌خواهم بیایم به این رشته. با هم گپ زدیم. ولی آخرش كه می‌خواستیم بیاییم بیرون، می‌گفت واقعا خسته شدم. می‌شد این را تشخیص داد كه دیگر مغزش نمی كشد در زندان بماند. تقدیر لعنتی، یك قهرمان را از اردوی تیم ملی و در اوج، می‌رساند به جایی كه مجبور شود چنین كاری كند. واقعا نمی‌دانم چه بگویم. هیچ كسی حال من را درك نمی‌كند. من و بابك با هم محروم شدیم. با هم استارت زدیم. با هم رقیب بودیم. خیلی كارهایمان با هم بود. وقتی در زندان بود احساس می‌كردم خودم در زندان هستم. می‌دانستم بودن در زندان سخت است. آخرش هم كه این شیرمرد نتوانست زندان را تحمل كند و پر كشید. حیف شد.

*در آن دو دفعه‌ای كه پیش او رفتی چه حرفی زد؟ چیز خاصی گفت؟

چیزی كه بابك گفت و خیلی روی من تاثیر داشت این بود كه می‌گفت اگر قرار باشد 5-6 سال دیگر بیایم بیرون و نتوانم كشتی بگیرم، با مردن برای من هیچ فرقی نمی‌كند. حرفش شاید از روی احساس و فشار روانی بود، ولی واقعا مثل اینكه راست بود و این كار را انجام داد. نمی‌دانم چه بگویم.

*یعنی گفت كه اگر نتوانستم كشتی بگیرم انگار كه مرده‌ام؟

بله. نگفت كه خودم را می‌كشم ولی گفت كه اگر قرار است بیرون بیایم دوست دارم موقعی بیایم كه بتوانم كشتی بگیرم. كسی بود كه واقعا عاشق كشتی بود و جانانه تمرین می‌كرد. حتی شنیدم كه صبح و بعد از ظهر در زندان تمرین می‌كرد. ولی بعضی از انسان‌ها آن‌قدر روح بزرگی دارند كه تاب و تحمل قفس را ندارند و بابك از آن آدم‌ها بود. كسی بود كه دوست داشت بجنگد و آزاده باشد و برای مردمش افتخار كسب كند. به قرآن مجید حیف شد. فقط من می‌توانم درك كنم كه چه پهلوانی را از دست دادیم. 5-6 سال با او زندگی و تمرین كردم.

*احتمالا كسی نمی‌تواند خودت را هم درك كند. شما خیلی با هم خوب و صمیمی بودید.

باورتان نمی‌شود. از دیروز كه این خبر را شنیدم فكر می‌كنم خواب هستم. می‌خواهم از خواب بیدار شوم و بگویم خدایا شكرت كه این كابوس بوده. دنیا برایم به پوچی رسیده. سخت است واقعا. الان هم نمی‌توانم در مراسم تشییع او شركت كنم و به همین دلیل بیشتر حرص می‌خورم. در این یكی دو روزه حال عجیبی دارم. خدا به خانواده‌اش صبر بدهد.

*آن دو پینگ همزمان تو و بابك، مسیر زندگی هر دو را عوض كرد. می‌شود گفت زندگی شما را نابود كرد؟ شما داشتید راه خوبی را می‌رفتید كه در نهایت مسیر زندگی‌تان عوض شد.

یك اصطلاحی هست كه می‌گویند وقتی دو تا گوزن بالغ با هم جنگ می‌كنند، آن‌قدر می‌جنگند كه شاخ‌های آن‌ها به هم گیر می‌كنند و هر دو می‌میرند. من و بابك همین‌طوری شدیم. وقتی می‌رفت به مسابقات باكو،قهرمان‌های المپیك و دنیا را با اختلاف بالا می‌برد. ما خودمان انتخاب می‌كردیم كه چه كسی در 96 كیلو كشتی بگیرد و این رقابت بین من و بابك، هر دو را از كشتی راند و این هم عاقبت چنین پهلوانی شد. بابك كه مرد و من هم برای همیشه از كشتی خداحافظی كردم.

*خود تو هم می‌توانستی خیلی بیشتر از این‌ها پیشرفت كنی. ولی دوپینگ دومی باعث شد به طور كل زندگی‌ات عوض شود.

مسیری كه من و بابك می‌رفتیم، 180 درجه با تقدیر عوض شد. ما 8-9 ماه از سال را در اردوهای شبانه‌روزی بودیم. یك دفعه هر دو این طوری شدیم. شاید خواست خدا بود. نمی‌دانم چه بگویم. راه من و بابك یكی بود. مشكلات زیادی بعد از دوپینگ برایمان پیش آمد. وصف این‌ها برایمان سخت است. ولی دیگر بابك رفت.

*وقتی پیش بابك رفته بودی می‌گفت كه بی‌گناه است؟

یك چیزهایی را ما تا حالا نگفتیم. آن هم به حرمت جوانی كه از بین رفت. ولی حقیقت مطلب این است كه یك نفر به برادر بابك تیراندازی می‌كند. بابك هم برای اینكه از برادرش دفاع كند یك كاری می‌كند كه یك عمر گرفتار می‌شود. هیچ عمدی هم نداشته. مقصر هم این ها نبودند. این‌ها برای دفاع از خودشان این كار را كردند. بابك برای دفاع از برادرش كه 5-6 تا تیر به سمتش زده بودند با تفنگ ساچمه‌ای شلیك می‌كند. او به سمت زمین شلیك می‌كند ولی یكی از ساچمه‌ها به سنگ می‌خورد و كمانه می‌كند و می‌خورد به قلب آن نفر. نمی‌دانم چه بگویم. دو تا جوان از بین رفت. یك پهلوان هم از بین رفت كه شاید دیگر كسی مثل او ظهور نكند.

*وقتی بابك فهمید كه می‌خواهی به رشته میكس مارشال آرت (MMA) بیایی تشویقت نكرد؟

اتفاقا شبی كه من محروم شدم، بابك از زندان به من زنگ زد. وقتی هم كه پیش او رفتم خیلی من را تشویق كرد و گفت كه قول می‌دهم در این رشته هم موفق می‌شوی. حرف‌هایش به دل من نشست. او من را درك می‌كرد و می‌گفت با پشتكاری كه داری، می‌توانی در این رشته هم موفق شوی. حرف‌هایش همیشه به یادم می‌ماند. ولی دیگر هیچ چیزی وجود بابك را برنمی‌گرداند.

*گفت كه می‌توانی در این رشته قهرمان شوی؟

خیلی من را تشویق كرد و گفت اگر همان طور كه در تمرینات كشتی بودی و من را اذیت می‌كردی، در این رشته هم همین‌طور باشی می‌توانی موفق شوی. من هم همان جا برایش آرزو كردم كه زود بیاید بیرون تا مدال‌های كشتی را بگیرد و دل من خنك شود. ولی دیگر این حرف‌ها فایده ندارد.

*ماجرای دومین دوپینگت چه بود؟ تو می‌توانستی چند سال دیگر برای ورزش ایران افتخارآفرینی كنی.

من خیلی در مورد این ماجرا صحبت كردم و هر وقت دوباره یاد آن می‌افتم واقعا اذیت می‌شوم. وقتی شما یك كاری می‌كنی، اگر گیر بیفتی باید تاوانش را بدهی. اگر گیر بیفتی می‌دانی كه آن كار را كرده‌ای. ولی یك وقتی هست كه شما در خانه‌ات نشسته‌ای و جشن هم گرفته‌ای، بعد می‌آیند یك اتهام می‌زنند. فقط همین. این را هم می‌گذارم به حساب سرنوشت كه بیایم به این ورزش. ولی باز هم می‌گویم همه این داستان‌هایی كه برای من پیش می‌آید به خاطر این است كه می‌دانستند من مادام العمر محروم می‌شوم. همه این‌ها برای این بود كه امیر علی اكبری از كشتی برود. نفرینشان هم نمی‌كنم. می‌گذارم برای روز قیامت كه آنجا جزای كارشان را ببینند.

*یعنی از داخل كشور برایت این مشكل را ایجاد كردند؟

نمی‌دانم از داخل بود یا از خارج. خیلی فكر كردم. شاید 6 ماه شب و روز به این فكر كردم. بعید می‌دانم ایرانی‌ها بخواهند چنین كاری كنند. نمی‌دانم از ایران بوده یا از خارج ایران. نمی‌خواهم در موردش حرف بزنم. روز قیامت خدا همه چیز را مشخص می‌كند.

*جای شكایت نداشت؟

كسی از داخل ایران پیگیر نبود. ولی خودم پیگیری كردم و یك نامه برای فیلا نوشتم. گفتم كه من حاضرم دوباره تست بدهم. ماده‌ای كه برای من زده بودند ماده‌ای بود كه باید تا بهمن ماه در بدن من می‌ماند. من آبان ماه دوپینگم درآمد. برای فیلا نوشتم كه من یك ماه قبل از جهانی هم تست داده‌ام و بدنم آن موقع پاك بوده. اگر این ماده را مصرف كرده باشم باید تا بهمن ماه در بدنم بماند. پس دوباره یك تست بگیرید. متاسفانه از هیچ جایی پیگیری نشد و خیلی‌ها دوست داشتند این ماجرا زودتر خاتمه پیدا كند و وقتی هم كه دیدم كسی حامی من نیست تصمیم گرفتم بیایم به یك رشته دیگر.

*اگر در این رشته جدید موفق شدی و پول خوبی هم درآوردی، به ایران برمی‌گردی یا اینكه در خارج از كشور زندگی می‌كنی؟

من همین یكی دو هفته آینده به تهران برمی‌گردم كه خانواده‌ام را ببینم. ولی بعد باید برای تمرین دوباره به تایلند بیایم. در دوره بازنشستگی هم به ایران برمی‌گردم. برای من هیچ جایی ایران نمی‌شود. روزی كه بازنشسته شوم شك نكنید كه برمی‌گردم پیش خانواده‌ام. این رشته برای من فقط یك ورزش است. می‌خواهم مزد زحماتم را در این رشته بگیرم. اگر هم به خارج از ایران آمده‌ام به این دلیل است كه این رشته در ایران نیست. اگر در ایران هم این رشته بود، بیرون نمی‌آمدم.

*راستی خودت در تهران اهل دعوا بودی؟ این رشته جدیدت می‌طلبد خصوصیت جنگ طلبی داشته باشی.

نه. من از بچگی سرم در ورزش بوده و هیچ وقت اهل دعوا نبودم. این رشته روح خاصی را می‌طلبد. ربطی به دعوایی بودن ندارد. روح ورزشكار باید ورزشی باشد. این طوری نیست كه یك آدم دعوایی بیاید به این رشته و موفق باشد. این رشته ربطی به دعوا ندارد. همه افرادی كه در این رشته بوده‌اند افرادی هستند كه در رشته‌های خودشان موفق بوده اند.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین