در پانزهمین روز از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران موارد ابتلا به این ویروس به ٢هزار و ٩٢٢ نفر و فوتیها به ٩٢ نفر رسید. آمارهای وزارت بهداشت تنها در ٢٤ ساعت (سهشنبه تا چهارشنبه)، حکایت از ابتلای ٥٨٦ نفر و فوت ١٥ نفر دارد. تهران با اختلاف، همچنان در صدر فهرست پراکندگی شیوع این بیماری در کشور قرار دارد، آن هم با ٢٥٣ مورد جدید. بعد از آن استان قم قرار میگیرد با ١٠١ نفر، گیلان با ٣٥ نفر، خوزستان با ٢٧نفر، قزوین با ٢٥ نفر، البرز با ١٩ نفر، کرمانشاه با ١٥ نفر، فارس و کرمان هر کدام با ١٤ نفر، مرکزی، آذربایجانشرقی، گلستان و مازندران هر کدام با ٩ نفر، سیستانوبلوچستان، خراسانرضوی و سمنان هر کدام با هشت نفر، ایلام با هفت نفر، زنجان با ٦ نفر، لرستان با پنج نفر، کردستان با چهار نفر و چهارمحالوبختیاری و خراسانشمالی هر کدام با یک مورد جدید. براساس اعلام رئیس روابط عمومی وزارت بهداشت، تاکنون ٥٥٢نفر در کشور که مبتلا به کروناویروس بودند، بهبود یافتند.
مردم همچنان در خیابانها
با اینکه کیانوش جهانپور با استناد به گزارش سازمانهای مختلف تأکید میکند که در روزهای گذشته میزان ترددها و سفرهای بینشهری و درونشهری در بسیاری از استانها تا حدودی کاهش پیدا کرده است، اما علیرضا زالی، رئیس ستاد عملیات مبارزه با کرونا در تهران میگوید با توجه به هشدارهای داده شده، انتظار میرفت میزان ترددها در سطح شهر کاهش محسوسی داشته باشد، اما آنطور که انتظار میرفت، نبود: «این مسأله نشانمیدهد که هنوز مردم بهطور جدی ملاحظات بهداشتی را رعایت نمیکنند.» از آن طرف هم وزارت بهداشت از مردم میخواهد سفرهای بینشهری را پیش از اینکه نیاز به برخورد دستوری داشته باشد، کم کنند و مجالس شادی، ترحیم و تجمعات را لغو کنند. رئیس مرکز اطلاعرسانی وزارت بهداشت هم تأکید میکند که باید میزان ترددها را تا ٦٠درصد کاهش داد. علیرضا سلیمی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی هم این نکته را مورد توجه قرار میدهد. او در توضیح بیشتر به «شهروند» میگوید بررسیها نشان میدهد در چند روز گذشته میزان برگشت مردم به زندگی عادی بیشتر شده و حضور آنها را در مرکز شهر بیشتر از روزهای نخست شیوع بیماری میتوان دید: «دو نکته در اطلاعرسانی باید مورد توجه قرار گیرد، یکی اینکه باید میزان آگاهی کافی برای غلبه بر بیماری در مردم ایجاد شود که این موضوع نیاز به بسیج همگانی و همکاری همه دارد و از سوی دیگر نباید اضطراب و استرس را در مردم بالا ببرد و کیفیت زندگیشان را کم کند. هر چند که ایجاد یک بالانس مقداری سخت است.» او یکی از دلایل برگشت مردم به زندگی عادی را نزدیکبودن به تعطیلات نوروز و توجه به جنبههای اقتصادی میداند: «بههرحال مردم کسبوکاری دارند و نمیتوانند برای همیشه تعطیلش کنند، آنها میخواهند رفتارهای عادی فصل را داشته باشند، بهار است و نزدیک به تعطیلات. اما ما میگوییم که باید توصیهها را جدی گرفت، سفرهای نوروزی را لغو و دیدوبازدیدها را کم کرد.»
سازمانها محدودیتها را بیشتر کنند؛ مسأله ابتلا جدی است
معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی تأکید میکند که نمیخواهد در مردم استرس ایجاد کند، اما مسأله شیوع ویروس بسیار جدی است: «آنچه گزارش میشود بالا رفتن ترددهای بینشهری و افزایش جنبوجوش مردم است، درحالیکه در پیک ابتلا باید مراقبت بیشتر باشد، هر کس تنها نمیتواند از خودش مراقبت کند، چراکه پیشگیری از ابتلا بسیار بهتر از درمان است، با توجه به اینکه ظرفیتهای درمانی بسیار محدود است. مردم توجه کنند که این مسأله یک مسئولیت ملی است.» این مسئول در نظام پزشکی تأکید میکند که سازمانها و نهادها باید محدودیتها و سختگیریهای بیشتری را برای تردد و فعالیت مردم، ایجاد کنند: «باید این اتفاقها بیفتد تا بتوان زمان پیک بیماری را کاهش داد. این موضوع با تمرکز بر ترددهای بینشهری و داخل شهری میتواند به نتیجه برسد.»
تأثیرپذیری مردم در برابر هشدارها کم شده
با وجود این، سلیمی از میزان اطلاعرسانی برای افزایش آگاهی مردم در زمینه روشهای پیشگیری از ابتلا اعلام رضایت میکند: «آموزش عمومی بالا رفته است و مردم دستورات و نکات اولیه بهداشتی را رعایت میکنند، اما با این حال پیشبینی ما این است که در روزهای آینده کانون شیوع بیماری، محلهای تجمعی باشد که مهمترین مکان مراکز درمانی است.» به اعتقاد او مردم نباید به شرایط عادت کنند و روشهای پیشگیری را به صورت جدی ادامه دهند: «در حال حاضر اطلاعرسانی از طریق شبکههای اجتماعی به شدت درحال انجام است، اما مسأله اینجاست که پس از مدتی تأثیرپذیری افراد از این اطلاعات کم میشود، بنابراین رسانهها باید در اطلاعرسانی، مطالب تأثیرگذارتر را مورد توجه قرار دهند.»
مردم به دلیل معیشتشان به زندگی عادی برگشتهاند
عادت کردن به شرایط فعلی از سوی مردم و کمرنگشدن توجه به موارد بهداشتی و قرنطینه خانگی از نظر سعید معیدفر که جامعهشناس است، اتفاقی طبیعی در برخورد با مشکلی طولانی است. او در تحلیل شرایط فعلی به «شهروند» میگوید: «ما در درگیری با مشکلات در گام نخست واکنش دفاعی و جدی داریم، اما به مرور زمان با موضوع کنار میآییم، بهخصوص اگر مشکل طولانیمدت باشد.» معیدفر میگوید که مشکل معیشت دلیل شلوغشدن خیابانها و وسایل نقلیه عمومی است: «نزدیکشدن به روزهای آخر سال و گرفتاریهای اقتصادی، بخشی از مردم را ناچار به عبورومرور در سطح شهر میکند. گذشته از این سازمانهای اداری مشکلاتی را برای مردم ایجاد کردهاند، بنابراین این بخش از جامعه که دستبهگریبان مشکلات اقتصادی و بروکراسی اداری شدهاند، تنها میتوانند ١٠ روز با این پذیرش اجتماعی کنار بیایند و بعد از آن این اجبار است که آنها را به خیابانها و ادارات میکشد. شاید باور این بخش از جامعه این باشد که به جای ذرهذره جاندادن به یکباره به جنگ بروند.» به گفته او کسانی که حصر را شکستهاند، با مضیقههای اقتصادی دستوپنجه نرممیکنند، این درحالی است که صداوسیما سعی در عادی نشاندادن شرایط دارد، اگرچه مدتهاست مردم نسبت به رسانهها تمایزگذاری داشتند و به نظر نمیرسد برای حفظ جانشان به اخباری از این دست گوشبدهند. واقعیت این است که این بخش از جامعه که زیر فشارهای اقتصادی کمر خم کرده، میان دو ریسک خطر یکی را به جان خریده است.
در رفتارمان دچار سطحی نگری هستیم
احمد بخارایی، جامعه شناس هم این نوع برخورد را ریشه در فرهنگ می بیند و به «شهروند» میگوید:«ما در فرهنگمان الگوهایی داریم که در مواجهه با رویدادها و رخدادها به نحوی خودش را بازتولید میکند.»
بخارایی معتقد است «هم رنگ جماعت شو تا رسوا نشوی» ریشه در فرهنگ مان دارد:«ما در دوره های مختلف شاهد این هیجانات بودیم و این در حالی است که فرهنگ مان تقدیرگرایی را هم دارد و این نوع رفتار را نمیتوان در احساس خسته شدن از پذیرش اجتماعی جستوجو کرد. متاسفانه فرهنگ سطحی نگری را در جای جای رفتارها و ابعاد زندگیمان داریم.» این جامعه شناس فاکتورهای مختلفی را در این نوع از واکنشها دخیل میداند: «اگرچه نوعی از بی اعتمادی به رسانه ها میان عامه مردم وجود دارد اما زمانی که تبلیغات و اخبار همان رسانه ها را هماهنگ و همسو با اعتقادات شخصیشان میبینند خیلی زود به اعتماد میرسند. در واقع از این اخبار برای توجیه واکنشهای هیجانی خود استفاده میکنند.»