کد خبر: ۲۹۰۸۴
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۵
جریان دوم که از حامیان مذاکره هسته‌ای محسوب می‌شود خوش‌بینی مفرطی به نتیجه مذاکرات و تأثیر آن بر اقتصاد و دیپلماسی کشور دارد. گویی که توافق هسته‌ای پایانی بر همه مشکلات کشور خواهد بود و معتقد است که ایران در هیچ حالتی نباید میز مذاکره را ترک کند
حسن وزینی در روزنامه ایران نوشت:
با نزدیک شدن قطار مذاکرات هسته‌ای به ایستگاه نهایی دور تازه‌ای از تحرکات مخالفان مذاکره و گمانی‌زنی محافل رسانه‌ای آغاز شده است. رصد مواضع و تحرکات جناح‌ها و جریان‌های سیاسی و اجتماعی نشان می‌دهد که سه جهت‌گیری کلان درباره سرنوشت مذاکرات وجود دارد:

1- اغلب جناح‌های سیاسی و حتی منتقدان سابق هسته‌ای معتقدند مذاکره با گروه 1+5 هزینه‌های توسعه کشور را کاهش می‌دهد.

2- برخی مذاکرات هسته‌ای و توافق حاصل از آن را نقطه پایانی بر مشکلات کشور می‌دانند.

3- جریان سوم می‌گوید مذاکرات هسته‌ای و توافق حاصل از آن «باید» موجب پایان مشکلات شود. در میان سه جریان فوق دو رویکرد اول از حامیان مذاکره هستند هر چند که جریان دوم خوش بینی بیش از حدی به آثار و تبعات توافق یا عدم توافق هسته‌ای دارد. اما جریان سوم هیچ اعتقادی به مذاکره به معنای واقعی آن ندارد و از سر ناچاری و به خاطر کارنامه دولتمردان سابق با اصل مذاکره مخالفت نمی‌کند از این‌رو گرفتار افراط و تفریط در این موضوع است.

جریان اول که معتقد به مذاکره است، در 15 ماه اخیر از سوی جبهه بزرگی در داخل کشور همراهی شده است که دولت تنها بخشی از آن است. این جریان با توجه به تأکیدات رهبری تلاش دارد که مسیر مذاکره را با نیازها و افق‌های آتی کشور به گونه‌ای پیش ببرد که از قبل توسعه و تثبیت فعالیت‌های هسته‌ای، آسیبی متوجه منافع ملی نگردد و آسیب‌هایی را که در گذشته در اثر تحریم متوجه کشور شده است ترمیم کند. در این جبهه اصلاح‌طلبان و اصولگرایان با اعتدال گرایان هم آوا هستند و چهره‌های سرشناس هر دو جناح، دیپلماسی دولت روحانی را همراهی می‌کنند. از خاتمی تا علی لاریجانی در این زمره قرار دارند. شاید بتوان گفت اجماعی که در حال حاضر در این اردوگاه وجود دارد به خاطر حمایت رهبری نظام، اراده جدی دولت و حمایت‌های بی‌شائبه جریان‌ها، نهاد‌ها وچهره‌های شاخص اصلاح‌طلب و اصولگرا بی‌سابقه است. حتی منتقدان سرشناس و عمده کارگزاران هسته‌ای سالیان گذشته اکنون در زمره این جریان هستند. این جریان می‌گوید توافق برای دو طرف بهتر است از عدم توافق.

جریان دوم که از حامیان مذاکره هسته‌ای محسوب می‌شود خوش‌بینی مفرطی به نتیجه مذاکرات و تأثیر آن بر اقتصاد و دیپلماسی کشور دارد. گویی که توافق هسته‌ای پایانی بر همه مشکلات کشور خواهد بود و معتقد است که ایران در هیچ حالتی نباید میز مذاکره را ترک کند و چه بسا توافق بد از عدم توافق بهتر است. این جریان چه به لحاظ رسانه‌ای و چه از منظر کارگزاری دیپلماسی جایگاه خاصی در حال حاضر ندارد. از حیث تعلق سیاسی این طیف به جریان اصلاح‌طلبی انتساب دارد هر چند که اکنون در حاشیه قرار دارد و صدایش بلند نیست.

اما غیر متعارف‌ترین موضع گیری‌ها به یک جریان اقلیت مربوط می‌شود که در نشان دادن آثار و خروجی هرگونه توافق هسته‌ای راه افراط در پیش گرفته و القا می‌کند که توافق هسته‌ای باید پایان دهنده همه مشکلات کشور باشد. این گروه با وجود مخالفت ظاهری با جریان فوق‌الذکر که نسبت به توافق هسته‌ای بیش از حد خوش بین است، در عمل نتیجه‌گیری آنها را تکرار می‌کند. با این تفاوت که رگه‌هایی از عدم صداقت را نیز در میان سطور گفته‌ها و تحرکاتش پنهان کرده است. این طیف در نشان دادن آثار توافق نگاه افراطی و در تبیین تبعات عدم توافق نگاه تفریطی دارد. بررسی اجمالی مواضع این گروه که صدایی بلند دارد و در لباس منتقد راه تخریب تیم مذاکره‌کننده را نیز در پیش گرفته نشان می‌دهد که گویی دولت و کارگزاران و دیپلمات‌هایی که در 15 ماه اخیر پای میز مذاکره رفته‌اند و حتی رهبری نیز چند بار به صراحت آنها را فرزندان انقلابی و مورد اعتماد نظام معرفی کرده است، مأموریتی جز بر باد دادن دستاوردهای کشور ندارند. این طیف در سیاه نمایی و ایجاد تشویش در اذهان عمومی چنان پیش رفته که کارگزاران نظام را مأموران تمدید تحریم معرفی می‌ نماید و آنها را متهم می‌کند که راه امتیاز‌گیری غرب را کوتاه و آسان کرده‌اند به گونه‌ای که امریکا از طریق این توافق احتمالی از دردسرهای لشکرکشی به کشورمان رهایی یافته است.

آیا باور کردنی است که این دستاورد امریکا محصول عملکرد دیپلماتهایی باشد که هم فرزندان انقلابی کشورند و هم همه چهره‌های شاخص کشور از آنها حمایت می‌کنند. به نظر می‌رسد این جریان اقلیت، علاقه‌ای ندارد که در اثر دیپلماسی گره‌ای از مشکلات کشور باز شود چرا که نگران است در برابر این پرسش قرار گیرد که چرا در گذشته این گره به دندان سپرده شده بود. تلاش برای بی‌اعتبار کردن دیپلمات‌هایی که تحت چارچوب‌ها و خطوط قرمز نظام مذاکره می‌کنند متأسفانه بوی تند رقابت سیاسی می‌دهد. اگر این طیف دست از تحریف و تخریب‌های آشکار هسته‌ای بر ندارد و صدای بلند آنها از سوی نهادهای مربوطه پاسخ داده نشود شاید این شائبه پیش آید که دولت و دیپلماتهایش از موضع انفعال و سرگشتگی در مذاکرات هسته‌ای حضور دارند. حال آنکه کارشناسان و کسانی که از نزدیک روند مذاکرات را دنبال می‌کنند گواهی می‌دهند که برد ایران در این مذاکرات بیش از غرب بوده و دستاوردهای آن به اندازه یک مقاومت سرسختانه اما کم هزینه بوده است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین